arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۲۹۵۱
تاریخ انتشار: ۲۵ : ۱۵ - ۰۵ مرداد ۱۳۹۰

چرا امام خمینی در دوران بنی صدر، هیات حل اختلاف تشکیل داد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بازخوانی تاریخ ، همیشه عبرت آموز است . 30 سال پیش ، اگر ابوالحسن بنی صدر ، نصایح امام خمینی(ره) را می شنید و بدان ها عمل می كرد و اگر از ابتكار امام در تشكیل "هیات حل اختلاف" برای بازگشت از راه خطایش بهره می گرفت ، قطعاً هیچگاه "رئیس جمهور مخلوع" لقب نمی گرفت اما افسوس كه غرور و لجاجت و محاسبات غلط ، سرانجام خوشی برای او رقم نزد.  
بنی صدر و امام


بنی صدر به آرای میلیونی اش غره بود ، به اقدامات پوپولیستی  دل بسته بود ، روی اطرافیانش - كه آنها را خدمتگزار و فداكار می خواند- حساب كرده بود ، مسوولان نظام را به هزار تهمت می نواخت و در همان حال از اطرافیان دزد خود حمایت می كرد ، با مجلس و سپاه و سایر نهادها سر ناسازگاری گذاشته بود و خود را فعال مایشاء و رأس امور می دانست و حتی از امضا و ابلاغ مصوبات مجلس هم سرباز می زد. 

همه این عوامل دست به دست هم داد تا اختلافات در كشور اوج بگیرد و در چنان هنگامه ای ، امام (ره) كه می خواست بنی صدر را از مهلكه برهاند و به مسیر انقلاب بازگرداند ، هیات حل اختلاف تشكیل داد تا همه طرف های اختلاف در فضایی عقلمدارانه به گفت و گو بنشینند و نگذارند دود آتش دعوا ، به چشم مردم برود. اما بنی صدر از این ابتكار حكیمانه استقبال نكرد و در نهایت  ،چاره ای جز جراحی این غده از پیكره انقلاب نماند.

بنی صدر ، هاشمی ، شهید بهشتی و مرحوم طالقانی


مروری بر ماجرای هیات حل اختلاف در سال 1360 ، به روایت "مركز اسناد انقلاب اسلامی" می تواند خواندنی و عبرت آموز باشد:

 ...متأسفانه با همه مدارا و مماشاتی كه حضرت امام(ره) نسبت به بنی صدر كردند ولی وی متنبه نشد و همچنان به دنبال اهداف خودش بود ، جنگ را به نقطه شكست كشانده بود ، نیروهای ارزشی مانند شهید صیاد شیرازی را از ارتش بر كنار كرده بود ، دست سپاه را در جنگ بسته بود ، نیروهای ضد انقلاب و گروهك ها را تقویت كرده بود .
در پشت صحنه با آمریكا رابطه داشت ، در سخنرانی هایش دائماً نیروهای ارزشی مانند سپاه و بسیج و بچه های حزب اللهی را به عنوان خشونت گرا و گروه های فشار و آشوب طلب و .... معرفی می كرد .
از منافقین و گروهك های معاند برای شركت در مراسم سخنرانی اش دعوت می كرد و اكثر سخنرانی هایش را همین گروهك ها پوشش می دادند و با كف و سوت مطالبش را تأیید می كردند .

نسبت به شهید رجایی كه نخست وزیرش بود همواره بی مهری می كرد و در هر فرصتی وی را تحمیلی ، ناكارآمد و بیسواد معرفی می نمود و روزنامه های تحت امر وی نیز موج تبلیغاتی به راه می انداختند .

شهید بهشتی و بنی صدر


بنی صدر تا آنجا پیش رفت كه طی نامه ای به حضرت امام(ره) درباره تغییر ناپذیر بودن شهید رجایی و هیئت وزیران در برابر سیاست های خود اعتراض كرد و در پایان از امام(ره) نظر خواهی می كند تا طبق نظر ایشان رفتار نماید .
اما در پاسخ نوشتند :
" این جانب دخالتی در امور نمی كنم ، موازین همان بود كه كراراً گفته ام و سفارش من آن است كه آقایان تفاهم كنند و اشخاص مؤمن به انقلاب و مدیر و مدبر و فعال انتخاب نمایند ." صحیفه نور ، ج 13 ، ص 55

امام(ره) می دانستند كه بیشتر این اطرافیان بنی صدر هستند كه او را تحریك می كنند ، اگر خودش بود و خودش ممكن بود بتوان با او كنار آمد ، لذا همواره بنی صدر را نصیحت می كردند كه از اطرافیانش فاصله بگیرد .

امام(ره) پس از عزل بنی صدر فرمودند :سخنان امام درباره بنی صدر
" خدا می داند كه من مكرر به این گفتم كه آقا اینها تو را تباه می كنند ، این گرگ هایی كه دور تو جمع شده اند و به هیچ چیز عقیده ندارند ، تو را به باد فنا می دهند ، گوش نكرد ، هی قسم خورد كه اینها فداكار هستند ، اینها مردم كذا هستند ، ( یعنی آنهایی كه دور و بر او هستند )
خوب من می دانستم كه این جور نیستند ، یك دسته ای كه می روند توی وزارت خانه دزدی می كنند ، آن را تأییدش می كند ، خوب معلوم می شود دزدی را شما گفتید ، این قدر عقل شان ناقص است این را تأیید می كردند ."
صحیفه نور ، ج 15 ، ص 68 و 69

با این حال نصایح امام(ره) مؤثر واقع نشد و بنی صدر همچنان با تكیه بر آرای یازده میلیونی خود متكبرانه به راه خود ادامه داد و در مصاحبه ها و سخنرانی هایش به بزرگانی چون شهید بهشتی تهمت زد و دروغ گفت ، آنها نیز برای دفاع از شخصیت خود مجبور بودند كه در سخنرانی ها و مصاحبه ها موضع بگیرند .
شرایط كشور ، شرایط حساسی بود ، جنگ در مرزهای غرب و جنوب به شدت ادامه داشت و اختلافات داخلی بر روحیه رزمندگان تأثیر منفی گذاشته بود .امام(ره) برای حفظ نظام و رفع تنش ها طی فرمانی حكم كردند كه آقایان بنی صدر ، بهشتی ، هاشمی رفسنجانی و رجایی حق سخنرانی در مراسم عمومی را ندارند و برای حل اختلاف نیز راهكار دیگری اندیشیدند كه هر یك از آقایان نماینده ای معرفی كنند تا هیئتی تشكیل شود كه بر اعمال آقایان نظارت نماید .
 
خود امام(ره) نیز آیت الله مهدوی كنی را به عنوان نماینده اش در این هیئت معرفی كردند، حضرت امام(ره) خطاب به آیت الله مهدوی كنی نوشتند :
" جناب عالی را به نمایندگی خویش تعیین نمودم تا با نماینده ای كه جناب آقای بنی صدر و نماینده دیگری كه جناب حجت الاسلام آقای بهشتی و جناب حجت الاسلام آقای هاشمی رفسنجانی و جناب آقای رجایی تعیین می نمایند ، موارد تخلفات از حقوق قانونی هر یك را رسیدگی بنمایید .
و نیز در زمان جنگ كه زمانی استثنایی است به اقوال و اعمال هر كس كه موجب اختلاف و تشنج در كشور می شود رسیدگی بنمایید و نیز در همین زمینه مطبوعات و رسانه های گروهی را مورد بررسی قرار دهید تا هر كس و هر چه به حسب رأی اكثریت متخلف و تخلف به شمار آمد در مرتبه اول به آنان تذكر دهید تا در اصلاح خود بكوشند و در مرحله بعد به وسیله رسانه های گروهی به مردم شریف كشور معرفی و در تمام موارد فوق به دادستان كل كشور گزارش دهید .
و دادستان كل كشور شرعاً موظف است تا با بی طرفی كامل پس از طی كردن مراحل قانونی موافق موازین شرعی و قانونی با آنان عمل نمایند ، انتظار می رود كه آنچه را كه بر عهده آقایان گذاشته شده است كه یك تكلیف شرعی است قاطعانه و بدون غمض عین عمل نمایند .
لازم به تذكر است كه برای اتحاد بیشتر بین نمایندگان هیچ كدام از سه نماینده در خارج از جلسه حق بازگو كردن نظر خود و اظهار مخالفت با رأی اكثریت را كه موجب تضعیف هیئت گردد ، نداشته و در صورت تخلف كه موجب جنجال است دادستان كل كشور با خود نماینده متخلف چون سایرین عمل خواهد نمود .
لازم است نمایندگان و افرادی كه آنان را تعیین می نمایند و همه نویسندگان و گویندگان برای حل معضلات جامعه دست در دست یكدیگر دهند و در حدود قانونی وظایف خویش برای پیشبرد مقاصد عالی اسلام تلاش نمایند ."
صحیفه نور ، ج 14 ، ص 159

بنی صدر همواره با در اختیار داشتن تریبون های مختلف از مطبوعات كه در زمان او متكثر شده بودند تا صدا و سیما دست به یك تبلیغات گسترده روانی زده بود و چنین وانمود می كرد كه یاران امام(ره) چون دكتر بهشتی ، هاشمی رفسنجانی ، رجایی و .... در برابر فعالیت او سنگ اندازی می كنند و مانع انجام وظیفه اش می شوند و به اصطلاح نمی گذارند او كار كند !

لذا با توجه به حمایت های مكرر امام(ره) از بنی صدر برای مردم روشن نبود كه مقصر كیست و عامل اختلاف میان مسئولان بالای مملكتی كدام است ، بنابراین برخی از مردم تحت تأثیر تبلیغات می پنداشتند كه شهید بهشتی و دوستانش انحصار طلب و تمامیت خواه و عامل اختلاف هستند !

پس از سخنرانی بنی صدر در جمع پرسنل نیروی هوایی شیراز و دو مصاحبه جنجالی مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی وی هیئت حل اختلاف تشكیل جلسه داد و بنی صدر را به عنوان كسی كه از بیانیه 10 ماده ای حضرت امام(ره) و قانون اساسی تخلف كرده معرفی نمود .

در بخشی از بیانیه هیئت حل اختلاف آمده است :
" ..... متأسفانه رئیس جمهور جناب آقای بنی صدر در سخنرانی خود برای پرسنل پایگاه هوایی شیراز و همچنین در دو مصاحبه اخیر .... برخورد منطقی و اصولی نداشته و از بیانیه 10 ماده ای تخلف نموده اند و از قانون اساسی نیز تخلف داشته اند كه امضا نكردن مصوبه مجلس در مورد سرپرستی وزارت خانه های بی سرپرست دلیل آن است .
هیئت ، روزنامه انقلاب اسلامی به مدیر مسئولی بنی صدر را در موارد زیادی بررسی نموده و تخلف آن را محرز می داند ."
روزنامه كیهان 12 خرداد 60 ، ص 10

هیئت حل اختلاف جلسات متعددی تشكیل داد و هر بار با استدلال و برهان تخلفات بنی صدر را برای مردم روشن كرد تا جایی كه آیت الله شهاب الدین اشراقی از نمایندگی بنی صدر استعفا داد و در نامه ای نوشت :
" مردم شریف ایران ، من با اجازه حضرت امام(ره) نمایندگی آقای بنی صدر را برای هیئت حل اختلاف پذیرفته تا بلكه او را به راه قانون بیاورم ، ولی متأسفانه نشد كه نشد ، بعضی از اطرافیان ایشان به قدری وابسته اند و خطرناك كه هیچ شكی نیست كه هر چه می شود درست در خط اجانب است .
چقدر امام(ره) امت او را موعظه كردند كه بر خلاف قانون نكن ، دیدید كه نگذاشتند گوش كند ، من انشاءالله در یك مصاحبه تمام چیزهایی را كه از نزدیك خود شاهد آن بوده ام برای مردم مبارز ایران شرح خواهم داد ، ولی فعلاً از نمایندگی او استعفا می نمایم ." روزنامه كیهان 26 خرداد 60 ، ص 9

استعفای اشراقی از نمایندگی بنی صدر در هیات حل اختلاف


تدبیر حضرت امام(ره) در تشكیل هیئت حل اختلاف و اظهارات نماینده بنی صدر و استعفای وی ، بسیاری از حقایق را برای مردم روشن ساخت
، به طوری كه كم كم از سوی مردم راهپیمایی و تجمعاتی علیه شخص بنی صدر صورت گرفت .

سخنرانی امام درباره بنی صدر


به دنبال سخنرانی كوبنده و صریح حضرت امام(ره) در تاریخ 18 خرداد و پس از آن توقیف چند روزنامه طرفدار طیف بنی صدر كه از طرف هیئت حل اختلاف متخلف شناخته شده بودند ، هزاران تن از مردم انقلابی تهران به حمایت از دستور دادستانی تهران و خنثی كردن اقدامات احتمالی گروه های طرفدار بنی صدر بر خلاف دستور وزارت كشور مبنی بر ممنوع بودن هر گونه میتینگ و تظاهرات در میدان انقلاب و شهدا تجمع كردند و برای اولین بار شعارهای آشكار و صریح علیه بنی صدر سر دادند كه برخی از آنها از این قرار بود :

" لیبرال سازشكار ! قبله تو اروپاست
 حزب الله می میرد سازش نمی پذیرد
  تا مرگ شاه دوم از پا نمی نشینیم
 حالا كه رهبرت مصدق شده رأی ما رو پس بده
 همسنگر بختیار رأی ما رو پس بده ،
 اماما  ! اماما ! برای حفظ وحدت ساكن نشسته بودیم
 ابوالحسن پینوشه ایران شیلی نمی شه
 اگر هدف الله باشد حزبم حزب الله باشد  رهبر روح الله باشد
 بنی صدر و عمالش دیگر جایی ندارند
."
روزنامه كیهان ، 20 خرداد 60 ، ص 2

تظاهرات


حضرت امام(ره) با این درایت و تدبیر الهی مردم را از اشتباه خود آگاه ساختند و آن پشتوانه عظیم مردمی كه همواره بنی صدر به آن افتخار می كرد و آن را به رخ می كشید از او گرفتند و زمینه را برای عزل بنی صدر فراهم ساختند .

متأسفانه غرور بنی صدر و تكیه اش به آرای ملت اجازه نداد كه هیچ یك از راهكارهایی كه حضرت امام(ره) برای جذب و هدایتش اندیشیده بودند به ثمر بنشیند ، امام(ره) در یكی از سخنرانی هایش تهدید كردند : " اگر آقایان اصلاح نشوند به هر كس هر آنچه داده ام پس می گیرم ."

عزل بنی صدر


گرچه آن روز طرفداران بنی صدر این جمله را بر دكتر بهشتی تطبیق می كردند كه منظور امام(ره) ریاست عالی كشور است ، ولی طولی نكشید كه امام(ره) بنی صدر را از قائم مقامی و فرماندهی كل قوا عزل كردند و طی نامه ای به ستاد مشترك نیروهای مصلح جمهوری اسلامی ابلاغ كردند : " آقای ابوالحسن بنی صدر از فرماندهی نیروهای مسلح بركنار شده اند ." صحیفه نور ، ج 14 ، ص 274

به دنبال این اقدام انقلابی حضرت امام(ره) مجلس شورای اسلامی طرح عدم كفایت سیاسی بنی صدر را طرح و رأی به عدم كفایت سیاسی اش صادر كرد و ریاست مجلس شورای اسلامی طی نامه ای به حضرت امام(ره) رأی مجلس را به اطلاع امام(ره) رسانید .

امام(ره) نیز در پاسخ به نامه رئیس مجلس نوشتند :

" پس از رأی اكثریت قاطع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی بر این كه آقای ابوالحسن بنی صدر برای ریاست جمهوری اسلامی ایران كفایت سیاسی ندارد ، ایشان را از ریاست جمهوری اسلامی عزل نمودم ."
صحیفه نور ، ج 14 ، ص 274

نظرات بینندگان