پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «شنيده شده است»، «گفته ميشود »، «معلوم است »، «هر کسي ميداند» و... از
جمله اصطلاحاتي است که هر روزه از زبان شهروندان ايراني شنيده مي شود و
همه اين ها نشان از وجود گسترده شايعه و شايعات در درون جامعه ايراني دارد.
شايعات و منابع غير موثق و نامرئي، ستون فقرات مکالمات جامعه ايراني را از
سطوح بالا تا پايينترين در بر گرفته و اصل بر اين است که بيشتر مکالمات
بنا بر شايعات است و نه سخنان مستدل و منطقي؛ اما چرا اساس مکالمات جامعه
ايراني بر پايه شايعه بنا شده است؟! وجود فرهنگ شفاهي و انتقال سينه به
سينه اخبار و حتي تجربيات انساني ايران، يکي از ريشههاي تاريخي وجود شايعه
در جامعه ايراني است.
افراد جامعه ايراني، هماکنون نيز اصولا عادت به صرف
وقت براي خواندن اخبار و مطالب از منابع نوشتاري و اصلي نداشته و عموما
تمايل دارند در فرصتي کوتاه و در مکالمهاي مختصر، اطلاعات خود را از
ديگران گرفته و آن را به روز کنند؛ بنابراين، ممکن است در اين فرآيند، يک
خبر با هزاران تفسير، منتقل شده و سرانجام با شاخ و برگ زياد به شايعهاي
تبديل شود که اذهان را مدتها به خود مشغول کند. افزون بر اين، نبود منابع
رسمي درباره اخبار ،به ويژه اخبار خاص سياسي، اجتماعي و اقتصادي، بساط
شايعه را در جامعه گسترش داده است. هنگامي که در جامعهاي، راههاي دريافت
اخبار محدود و غير متنوع باشد، اخبار ناسالم و شکسته بسته در اختيار مخاطب
قرار مي گيرد و زمينه ظهور و وجود شايعه را در جامعه تقويت مي کند.
همچنين
به فرض وجود رسانههاي گسترده، از آن جا که اعتماد کامل و دوطرفه بين
شهروندان و رسانه ها نيست، اخبار و اطلاعات به صورت ناقص و از مجاري خاص به
صورت تدريجي منتشر مي شود و تا هنگامي که اخبار از مجاري قانوني و عرفي،
درست در اختيار مردم قرار گيرد، در ارتباط با خبر شايعات فراواني ساخته و
پرداخته مي شود و هنگامي هم که خبر، درست منتشر مي شود، درستي آن مورد
تأييد جامعه قرار نمي گيرد و خود اين مسئله، شايعات بيشتري را دامن ميزند.
علاوه بر اين، معمولا مردم به طرف مقابل خود و روايت ضد رسمي بيشتر از
رسانه ها و روايت رسمي باور دارند؛ حتي اگر همه ادله و شواهد به نفع خبر
رسمي باشد.
افزون بر اين، حرف زدن و مکالمه درباره هر مسئلهاي، از جمله
سرگرميهاي ايرانيان تبديل شده است و اتفاقا بسياري از مسائل جديد و اخبار
مرتبط با اين مسائل در درون محافل عمومي همچون اتوبوسهاي شهري، تاکسيها،
صفوف نانوايي و... رد و بدل مي شود و هر کس بنا بر سليقه و ذائقه همصحبت
خود، مطالب و اخباري را مي گويد يا مي سازد که او بپسندد و بدين طريق، هر
روز بازار شايعه در کشور گسترده و گستردهتر ميشود و براي آن پاياني
نيست.
مسئله ديگر، امکان غلو و دادن شاخ و برگ هاي بسيار به واقعيت است. اين
کار در رسانه هاي معتبر و داراي اسم و رسم ممکن نيست، اما هم در شايعه
ممکن است و هم ، اتفاقا، ويژگي اصلي آن. و همين ويژگي است که باعث مي شود
هر چه گستره مخاطب شايعه بيشتر مي شود، خود خبر هم پرشاخ و برگ تر و جذاب
تر و جزئيات بيشتري به آن افزوده شود. از اين طريق همه ما در توليد و
انتشار شايعه سهيم مي شويم.
*خراسان