سردار فوتبال پاك

اعتماد: آقاي محمدي قانون من درآوردي مربيان 65 ساله ديگر چيست؟
    اين قانون را بايد از كميته آموزش سوال كنيد. ما آنچه را كه ابلاغ شد مصوب و در نهايت اعلام كرديم.
    
    برايتان مهم نبود؟
    چرا اما آن موقع كه اين قانون را به ما ابلاغ كردند ، ما مربي بالاي 65 سال نداشتيم. براي همين حساس نشديم.
    
    خب نظر خودتان چيست؟
    من تا زماني كه اين قانون ابلاغ نشده بود مي توانستم نظر بدهم و الان ديگر زمان نظر دادن من نيست.
    
    يعني چه؟ نظر شخصي شما موافق است يا مخالف: يعني قبل از اينكه قانون تصويب شود نظر شخص شما چه بود؟
    من نظري ندارم.
    
    مگر مي شود رئيس سازمان ليگ در مورد قانون به اين مهمي نظري نداشته باشد؟
    اين قانون را كميته آموزش ابلاغ كرده و من در آن سهمي نداشتم.
    
    قبول داريد با اين قانون هايي كه شما در اين چند سال تصويب كرده ايد فوتبال را به نابودي مي كشانيد؟ قانون قبلي هم كه قانون سقف قراردادها بود و شخص شما آن را تصويب كرده ايد هم دست كمي از اين قانون ندارد؟
    آره راست مي گوييد من هيچي از اين قانون نمي فهمم . من كلااز قانون سر در نمي آورم.
    روزه سكوت علي كفاشيان اگرچه به بيش از 50 روز نزديك مي شود، اما وضع آشفته و پرحاشيه فوتبال ايران تمامي ندارد. هر روز قرار است خبري جديد همه را شوكه كند و البته همه اين خبرسازي ها از ساختماني صورت مي گيرد كه تا فدراسيون فوتبال فاصله چنداني ندارد. شايد اگر محمد دادكان، رييس فدراسيون فوتبال بود، هيچ گاه اجازه نمي داد هيچ مديري اظهارنظر و تصميم گيري و تصميم سازي كند اما روزگار علي كفاشيان تفاوت هاي بسياري با دوران دادكان دارد. كفاشيان اعتراف مي كند: «من خوشحال مي شوم كه مديران زيردستي خودشان تلاش كنند و به اسم خودشان كارهاي بزرگ را انجام دهند.» چنين نگاهي البته «فدراسيون سايه» را در فدراسيون فوتبال بازتوليد مي كند، مرداني كه تصميم سازي مي كنند، اتاق فكر دارند و تازگي ها هم ساختمان و حسابشان را از فدراسيون جدا كرده اند و واكنش كفاشيان تنها تاييد اين رويه است.
    
    عزيزمحمدي شايد تئوريسين قابلي باشد، بهتر از هركس شايد محمد علي آبادي او را بشناسد كه براي انتخابات فدراسيون فوتبال تيم مديريتي چيد و اتفاقي را رقم زد تا گروهي ليست مشتركي را براي همه اعضاي مجمع بفرستند. يك بار سردار محمدي درباره اين گروه تصميم گير به خبرنگاري گفت: «هيچ وقت درباره اينها مطلب ننويسي ها!» عزيزمحمدي و اطرافيانش مطمئنا در شرايط فعلي قدرتمندترين مردان فوتبال ايران هستند كه هدفي خاص را براي مديريت فوتبال انتخاب كرده اند: «ما اين فوتبال را پاك مي كنيم»، اين شعار آنها بوده و هر روزه هم خبر جديدي از ساختمان آنها منتشر مي شود. شايد روزگار مديريتي ايران چنين روندي را بپذيرد، مرداني كه ناگهان داعيه دار «پاكي» مي شوند و «قانون هاي» من درآوردي را بر جامعه هدف تحميل مي كنند، عزيزمحمدي زاييده همين نگاه است.خيلي ها دوست دارند دلايل اين قانون هاي جديد را بدانند، يكي «سقف قراردادها» بود كه حواشي فراواني داشت، عزيزمحمدي اين موضوع را به تجاري سازي باشگاه ها مرتبط مي داند اما يكي از نزديكان عزيزمحمدي كه حاضر به افشاي نامش نيست در گفت وگو با «اعتماد» حرف هاي جالبي مي زند: «بايد جلوي اين پول هاي بي حساب و كتاب را بگيريم، دلال ها فقط از اين حجم پولي بهره مند مي شدند و سهمي به فوتبال نمي رسيد.» شايد درست بگويد. فوتبال ايران هزينه يي بيش از 300 ميليارد تومان دارد كه علي آبادي اعتقاد داشت: «سهم فوتبال فقط 100 ميليارد است» همين شد كه ناگهان روزنامه نگاراني دستگير شدند، دلال ها از فعاليت منع شدند و بخش بزرگي از هزينه ها براي فوتبال بود.ماجراي «ممنوعيت ورود دروازه بان هاي خارجي» هم حكايت جالبي دارد: «دلال ها از دروازه بان خارجي سوءاستفاده مي كردند، در بازي هاي مهم گل هاي مضحكي به ثمر مي رسيد و علت اصلي آن هم دروازه بان سياهپوست قدبلندي بود كه همه مي شناسند.» البته هنوز از روزهاي منشوري ها عبور نكرديم، بازيكنان و مربياني كه «منشوري» شدند و آنها هم براي خودشان كتابي مفصل دارند. از «ف.كاف» ها كه دوران محروميت را پشت سر گذاشتند تا «ف.پ» كه پس از حل مشكل محروميتش به «عزيز» پيامك زد و نوشت: «خيلي مردي سردار».فوتبال پاك ايران براي خودش داستاني دارد، داستاني جذاب و باورنكردني، براي همين وقتي محمد مايلي كهن در برنامه زنده تلويزيوني عنان از كف مي دهد و به مسابقه يي خاص اشاره مي كند، ناگهان به محاق سكوت مي رود. البته هيچ كس نپرسيد چرا؟ ماجرا از اين قرار است كه عزيزمحمدي به AFC تضمين داده است كه سه سالي مي شود ليگ برتر و جام حذفي فوتبال ايران «پاك» بوده است. مسابقاتي «پاك» از فوتبال ايران كه با بيان اين مساله از طرف «حاجي» همه چيز را به هم مي ريزد، مخصوصا دشمنان عزيزمحمدي و دوستانش، براي همين در تماسي از سازمان ليگ با مايلي كهن، از او خواسته مي شود تا سكوت كند. به همين راحتي! فوتبال ايران البته با اين تصميمات پاك نمي شود، چراكه همين دو هفته پيش يك منبع آگاه در سازمان ليگ خبر جالبي را بيان كرد: «در هفته سوم از نظر ما اتفاقي خاص رخ داده بود و در شب بازي با يك تيم با مربي خاص ناگهان 5 بازيكن اعتصاب مي كنند و حاضر به حضور در تركيب نمي شوند تا آن مربي خاص با پيروزي از آن بازي از فشار رسانه يي خارج شود.»
    
    اين روزها البته قانون جديدي به دو باشگاه مس كرمان و مس سرچشمه ابلاغ شده است، طرحي كه خيلي ها را به ياد طرح «27 ساله ها» مي اندازد، طرحي كه حجازي و پروين و خيلي هاي ديگر را از فوتبال دور كرد و حاصل انديشه چند مسوول ورزشي بود. حالاعزيزمحمدي ابلاغ جديد به اين دو باشگاه زده و از «قانون 65 ساله ها» پرده برمي دارد، اينكه طبق آيين نامه ليگ حرفه يي، مربيان بالاي 65 سال نمي توانند در ليگ مربيگري كنند. اگر به دنبال «منطق» هستيد مطمئنا دستاوردي نخواهيد داشت و خود عزيزمحمدي هم در گفت وگوي اختصاصي با «اعتماد» نتوانست از طرح دفاع كند و با عصبانيت گوشي را قطع كرد.
    
    هرچه هست مطمئن باشيد ماجرا به «فوتبال پاك» برمي گردد. نوع جديدي از منشوري شدن كه حتي مي تواند مقابل تجربه بزرگي به نام «بلاژويچ» را بگيرد. هرچند ادعا اين باشد او با حمايت چند دلال به ايران خواهد آمد. دغدغه، فوتبال پاك است و قدرتي كه اين روزها از فدراسيون و مديريت علي كفاشيان نصيب آنها شده است، سازماني كه برخلاف فدراسيون فوتبال مي تواند اسپانسر بگيرد، آن هم چند شركت معتبر، برخلاف فدراسيون درآمدزايي دارد، مديريتش يكپارچه است، براي خودش كميته انضباطي دارد و مي خواهد فوتبال را «پاك پاك» كند... آن هم با قانون هايي كه به نظر خودشان مي رسد.