arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۹۱۴۰
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۰۳ - ۰۲ مهر ۱۳۹۰

شيعيان در عصر امام صادق(ع)

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
*غلامحسن محرمي
عصر امام صادق(ع)، يكي از دورانهاي پرشكوه و طلايي در تاريخ  تشيع است. در اين عصر، تشيع گسترش چشمگيري داشت و بر تعدد شيعيان افزوده گشت و در اثر آزادي نسبي روابط شيعيان با امام  صادق(ع)، آن حضرت توانست فقه و كلام شيعه را توسعه دهد و اصول و مباني آن را روشن كند. نقش آن حضرت در معرفي مباني شيعه به حدي  بود كه مذهب شيعه به نام آن حضرت و «مذهب جعفري » شهرت يافت.
پس از رحلت رسول اكرم(ص) و با وجود خانه نشيني حضرت علي (ع) از منصب خلافت، تعداد زيادي از بزرگان صحابه  تنها آن جناب را امام بر حق مي دانستند. اين بزرگان كاملاً با امامشان در ارتباط بودند، ولي تشكل جداگانه اي از ساير مسلمانان نداشتند. با آغاز خلافت علي(ع) همان طور كه طرفداران بني اميه شكل حزبي به  خود گرفتند، شيعيان نيز صف خويش را ازديگران جدا نمودند و آزادانه تشيع خود را اعلام كردند. ولي اين  وضع ديري نپاييد و با حاكميت  بني اميه، شيعه گري جرمي سنگين به  شمار آمد. معاويه طي بخشنامه اي به عمال و فرماندارانش در سراسركشور نوشت: «اگر دو نفر شهادت دادند كه شخصي از دوستداران علي و خاندان اوست، اسمش را از دفتر بيت المال حذف كنيد و حقوق و مقرري او را قطع نماييد.»(1) با وجود حكمراني سفاكاني  چون يزيدبن معاويه، ابن زياد و حجاج بن يوسف، ارتباط شيعيان با رهبرانشان به نهايت درجه كاهش يافته بود. لذا اخباري بدين  مضمون به چشم مي خورد كه بعد از شهادت امام حسين(ع) تنها چهار تن  در كنار امام سجاد(ع) ماندند. (2) و شخصي چون سعيد بن جبير به  جرم رابطه داشتن با امام زين العابدين(ع) به دار آويخته مي شود. (3) اما با پايان يافتن قرن اول هجري و شروع دعوت عباسيان و قيامهاي طالبيان، وضع عوض مي شود و توجه بني اميه به جاي ديگر معطوف مي گردد و شيعيان نفس راحتي مي كشند و توان اين را مي يابند كه با امامانشان رابطه برقرار نمايند كه اين مطلب در عصر امام  صادق(ع) به اوج خود رسيد.
امام صادق(ع) كه به دقت همه اين تحولات اجتماعي را زير نظر داشت،  فضاي سياست را هرگز آماده يك قيام علني سياسي نمي ديد. آنچه جامعه اسلامي از آن رنج مي برد زير ساخت هاي فكري بود . در چنين فضاي تيره و تاري كه مذاهب و فرق عديده اي با آموزه هاي مختلف و گمراه كننده در حال تبليغ انديشه هاي خود بودند آنچه  مي توانست  شيعه را پايدار سازد، معرفي مباني شيعه و بحث و فحص با پيروان فرق مذهبي براي به بطلان كشاندن عقايد گمراه كننده بود تا با تفسير آنها، رابطه مسلمانان و جامعه اسلامي  دگرگون گردد. در چنين شرايطي نشان دادن يك تفسير جامع ازخدا، رابطه مردم با او و انسان موردنظر اسلام در آن زمان مهمترين دغدغه هاي حضرت امام جعفر صادق(ع)بوده است. اعتقادات عقلاني، اخلاق بايسته و دستورالعملهاي فردي واجتماعي (فقه) مهمترين حوزه هايي بود كه امام صادق(ع) در آنها به طرح و انديشه ديني پرداختند و چون چنين شد، تشيع داراي  شناسنامه رسمي گرديد و بر همين اساس حضرت صادق(ع) گام مهمي در بنيانگذاري اين مكتب برداشت.
*رابطه شيعيان با امام صادق(ع)
ارتباط شيعيان و مسلمانان را با امام صادق(ع)، مي توان به دو گونه عمده تقسيم كرد:
الف) رابطه استاد و شاگردي: عده زيادي از بزرگان شيعه چون هشام بن حكم، محمدبن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن الطاق، مفضل بن عمر، جابربن حيان  و... از شاگردان و تربيت شدگان محضر آن حضرت بودند كه تعداد شاگردان ايشان را عده اي از محققان و دانشمندان شيعه چهار هزارتن دانسته اند و تنها از جواب سؤالهايي كه از آن حضرت مي شد، چهارصد رساله نگارش يافته است. (4) بعضي از شاگردان امام صادق(ع) داراي آثار علمي و شاگردان متعددي بودند. به عنوان  نمونه هشام بن حكم 31 جلد كتاب نوشته (5) و جابربن حيان نيز بيش از 200 جلد كتاب در زمينه هاي گوناگون بخصوص  رشته هاي علوم عقلي، طبيعي، فيزيك و شيمي تصنيف كرده بود. (6)
شاگردان امام صادق(ع) منحصر به شيعيان نبودند، بلكه پيروان سنت  و جماعت نيز از مكتب آن حضرت برخوردار مي شدند. پيشوايان  چهارگانه اهل  سنت،  بي واسطه يا با واسطه شاگرد امام صادق(ع) بودند. ابوحنيفه در رأس اين پيشوايان قرار دارد كه به گفته  خودش، دو سال شاگرد امام بوده و اساس علم و دانشش از اين دوسال است.
شاگردان امام از نقاط مختلف همچون كوفه، بصره، واسط، حجاز و ... بودند كه به مكتب آن حضرت  پيوستند. به گفته ابن حجر عسقلاني، فقها و محدثاني همچون شعبه، سفيان  ثوري، سفيان بن عيينه، مالك، ابن جريح، ابوحنيفه، وهيب بن خالد، قطان، ابوعاصم و گروه انبوه ديگري از آن حضرت  حديث نقل كرده اند.
ب) رابطه عادي: كليه شيعياني كه توانستند خدمت امام صادق(ع) برسند و يا به  نحوي با آن حضرت رابطه بر قرار نمايند، جزو شاگردان ايشان  محسوب نمي شوند، زيرا تشيع در اين عصر گسترش زيادي يافته و به  اكثر قلمروهاي اسلامي رسيده بود و شمار زيادي از مسلمانان از اهل بيت (ع) پيروي مي كردند. با توجه به گزارشهاي رسيده  از آن عصر، روابط شيعيان با آن حضرت را مي توان به روشهاي زير بيان كرد:
1- سفر حج و عمره
سفر مردم به حج كه براي توانگران واجب بود، وسيله خوبي به شمار مي آمد تا شيعيان بتوانند، در مدينه خدمت امام صادق(ع) برسند و از محضر ايشان بهره مند شوند. همچنين آن حضرت در موسم حج، در مسجدالحرام جلسه درس تشكيل و به سؤالهاي و مسائل شرعي پاسخ  مي دادند. شيخ مفيد نقل مي كند در يكي از اين جلسات عده اي به ابن ابي العوجاء ملحد پيشنهاد كردند از امام صادق(ع) كه به قول  آنها علامه زمان و داناي روزگار است و مردم اطراف او را گرفته اند، سؤالهايي كند و آن حضرت را نزد مردم شرمنده سازد، اما با پاسخهاي عالمانه امام صادق(ع)، ابن ابي العوجاء، نوميد و ناراحت نزد ياران خود برگشت. (7)
2- سفرهاي تعليمي
اگرچه در روزگار قديم، مسافرت براي تعليم و يادگيري مسايل عادي  كاري دشوار بود، با اين حال مواردي در دست است كه نشان مي دهد بعضي از مؤمنان براي اخذ يك مسأله فقهي، رنج و مشقت مسافرت  طولاني را بر خود هموار مي كردند.
3- برقراري رابطه توسط وكيلان
يكي از مهمترين راههاي ارتباط مردم با امام صادق(ع)، از طريق  وكيلان ايشان بود كه اين روش از زمان امام صادق(ع) به جهت  گسترش مناطق شيعه نشين توسط ائمه اطهار (ع) مورد استفاده قرار مي گرفت. شيعيان نيز توسط اين وكيلان وجوه شرعي  خود را حضور ائمه اطهار (ع) مي فرستادند و دستورات  و مسائل شرعي را از طريق آنان دريافت مي نمودند.
پي نوشتها:
1-ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 43 45.
2- شيخ طوسي، رجال كشي، ، ج 1، ص 332.
3- همان، ص 335.
4- محقق المعتبر، ج 1، ص 26.
5- فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ، ص 229
6- ابن نديم، الفهرست المكتبه التجاريه الكبري، ص 517-512
7- شيخ مفيد، الارشاد، ص 545

  
نظرات بینندگان