arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۶۵۹۴
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۱۶ - ۱۷ آذر ۱۳۹۰

پنتاگون می گوید تا کی قرار است پول صرف اسرائیل کنیم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

دیپلماسی ایرانی: سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار و متفکر مشهور لبنانی سلسله مقالاتی را در روزنامه لبنانی النهار منتشر کرد که با توجه به تحولات فعلی منطقه به ویژه انقلاب‌های عربی افقی تازه پیش‌روی بسیاری از تحلیل‌گران به‌خصوص ناظران مسائل خاورمیانه قرار می‌دهد.

این یادداشت‌ها در حقیقت ماحصل سفر نعوم به ایالات متحده و دیدارش با مقام‌های مختلف امریکایی و متفکران و استراتژیست‌های آن کشور است.

نعوم عمده این یادداشت‌ها را به صورت گفت‌وگو و موجز بدون ذکر نام مصاحبه‌شدگان و فقط با اشاره به پست و جایگاه آنها در ۶۳ قسمت تهیه و منتشر کرد.

نعوم خود در مقدمه‌ای که برای دیپلماسی ایرانی نوشته، درباره این یادداشت‌ها می‌نویسد: «من ستون‌نویس ثابت النهار هستم. النهار را می‌شناسید، یکی از قدیمی‌ترین روزنامه‌های لبنانی و عربی است. این روزنامه را می‌توان به جرات یکی از پرتیراژترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌های کاغذی لبنان دانست. اگر چه با برخی افکار دوستانم در روزنامه النهار موافق نیستم ولی همگی تلاش می‌کنیم که دموکراسی را رعایت کرده و بدون تحمیل اندیشه‌هایمان به یکدیگر در کنار هم برای النهار یادداشت بنویسیم و تلاش کنیم روزنامه وزینی را تحویل خوانندگان دهیم.

بی‌شک در ایجاد چنین فضایی غسان التوینی، رئیس و مدیرمسئول روزنامه النهار که لطف و محبت بسیاری به تک‌تک روزنامه‌نگاران و خبرنگاران النهار دارد، نقشی مهم ایفا کرده است. من هر سال یک یا دو بار چند هفته‌ای را در لبنان نیستم. چندین سال است که به ایالات متحده می‌روم و در این کشور و سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف آن می‌گردم.

به واشنگتن می‌روم و در اداره‌های دولتی آن سرک می‌کشم و به نیویورک که مرکز بسیاری از اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌های امریکایی است می‌روم و ضمن این که سری هم به سازمان ملل می‌زنم و با نمایندگان کشورهای جهان در این سازمان به گپ و گفت می‌نشینم، با بسیاری از مقامات سابق، مشاوران فعلی، بسیاری از استراتژیست‌ها، متفکران و صاحب‌نظران بحث و تبادل نظر می‌کنم. دیگر رویه‌ام شده، وقتی به لبنان باز می‌گردم نتیجه این گپ و گفت‌ها را در قالب یادداشت در روزنامه النهار منتشر می‌کنم. اهمیت این یادداشت‌ها در این است که تلاش کرده‌ام تمامی مناقشه‌ها و بحث‌‌هایی که با مقامات مختلف امریکایی و غیرامریکایی درباره تحولات مختلف دنیا داشته‌ام را به رشته تحریر در آورم.

به‌‌خصوص و به‌طور خالص مسائل مرتبط با خاورمیانه، جهان اسلام، جهان عرب و لبنان. البته امسال من سفر ۱۰ روزه‌ای هم به سیدنی استرالیا داشتم که طی آن جایزه جهانی "جبران خلیل جبران" که یکی از مهمترین جوایز حائز اهمیت برای لبنانی‌ها است و نزدیک ۳۰ ساله است به روزنامه‌نگاران و پژوهشگران برتر لبنانی استرالیایی، لبنانی امریکایی و عرب داده می‌شود، دریافت کردم. امید است این یادداشت‌ها مورد توجه خوانندگان محترم قرار بگیرد.»

بخش‌‌های اول تا بیست و یکم این یادداشت‌ها هفته‌های گذشته منتشر شد که در آرشیو دیپلماسی ایرانی همگی آنها قابل دسترسی هستند و اکنون بیست و دومین بخش از این سلسله مقالات تقدیمتان می‌شود:

مسئول بسیار عالی‌رتبه امریکایی در یکی از بزرگ‌ترین جمعیت‌های یهودی امریکایی که از مدافعان قدیمی تشکیل دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیلی است و اعتقاد دارد که اسرائیل و کشورش (یعنی امریکا) باید با حماس گفت‌وگو کنند، درباره فرایند صلح گفت: «فرایند صلحی وجود ندارد. تمام شد. ناگهان همه چیز به بن‌بست رسید. شاید در وضعیت فعلی خطرناک‌ترین کار این باشد که بخواهیم مجددا آن را احیا کنیم. چرا که همه چیز به آن حالت طبیعی مورد انتظار باز نخواهد گشت. اکثریت افکار عمومی اسرائیل به سمت راست افراطی متمایل شده است. جوانان در اسرائیل در انتخابات قانون‌گذاری اخیر به آویگدور لیبرمن رای دادند و تو می‌دانی او چه آدمی است و سیاست‌های افراطی‌اش چگونه‌ است. بنیامین نتانیاهو مرد صلح نیست. هیچ "اشتهایی" به صلح ندارد و هیچ رغبت واقعی برای احیای آن هم ندارد. هیچ تصمیمی در این زمینه نمی‌گیرد و هیچ اعتنایی هم به فرایند صلح نمی‌کند. آنچه برایش اهمیت دارد حفظ مردمی بودن و نخست وزیری است. او از صلح صحبت می‌کند و تلاش‌ هم می‌کند که فلسطینی‌ها را قانع کند که به میز مذاکره باز گردند ولی این فقط برای این است که از استمرار فرایند صلح سود می‌برد ولی نمی‌خواهد به هیچ نتیجه‌ای برسد. امریکا به او و دیگر احزاب اسرائیلی برای احیای فرایند صلح هیچ فشاری وارد نمی‌آورد. فلسطینی‌ها چند دسته‌اند. جهان عرب نیز به همین ترتیب است.»

پرسیدم نظرت درباره باراک اوباما و آمادگی‌ ایجابی‌اش برای احیای فرایند صلح که گفته است واقعا می‌خواهد آن را پی بگیرد، چیست؟ جواب داد: «اوباما آدم باهوشی است. آمادگی دارد که هر کاری بکند تا فرایند صلح را احیا کند و رهبرای اطرافیانش را بر عهده بگیرد تا به نتیجه برسد. اما شاید به مرحله‌ای رسیده است که به اعتقاد من نمی‌تواند هیچ کار جدی را در این رابطه از پیش ببرد. شاید بتواند در دور دوم ریاست جمهوری‌اش اگر پیروز شد به طوری جدی فعالیت‌هایش در فرایند صلح را پی بگیرد. الآن قضایای مختلفی وجود دارد که او را به خود مشغول کرده‌اند در نتیجه مذاکرات به هیچ چیزی نمی‌رسد. آن‌چه در جهان عرب رخ می‌دهد تحولات شگرف در حکومت‌ها است. شاید این حکومت‌های عربی به حکومت‌های دموکراتیک برسند که البته لازم است حداقل آن به دست آید. شاید این مساله حاکمان را به این سمت سوق دهد که اگر بخواهند بر مردم و حرکت آنها حکومت کنند و در قدرت بمانند از قضیه فلسطینی استفاده کنند. در این حالت خیلی سخت خواهد بود که اگر امریکا نخواهد کاری در موضوع فلسطینی انجام دهد. برخی حکومت‌های جدید از امریکا فاصله خواهند گرفت و کشورهایی که با اسرائیل در صلح به سر می‌برند نیز از این رژیم فاصله می‌گیرند. این بدان معنا است که امریکا نمی‌تواند نفوذ خود را حفظ کند و اسرائیل نیز نمی‌تواند صلحی که می‌خواهد را تحقق بخشد و عملیات صلح تازه‌ای نیز رقم نخواهد خورد مگر این که امریکا به همه فشار بیاورد که به یک راه حل نهایی برسند. مصر حداقل کاری که خواهد کرد این خواهد بود که به محاصره غزه پایان می‌دهد و قطعا به امنیت خودش اهتمام خواهد ورزید. فراموش نکن که در آن جا اخوان‌المسلمین هستند و حماس نیز در غزه است.»

جواب دادم: این درست است. اسرائیل و امریکا همیشه می‌گویند که قضیه فلسطینی ربطی به قضیه "تروریسم اسلام‌گرای افراطی" که جهان را از ابتدای دهه نود قرن گذشته میلادی تا کنون به وحشت انداخته است، ندارد. در حالی که این حرف غلط است. شاید اگر قضیه فلسطینی به شکل مسالمت‌آمیز آن حل شد به خصوص حالا که حکومت‌های عربی همگی در حال سرنگونی هستند، تغییری در جهان عرب نیز رخ دهد. البته تغییر در هر حالتی در پیش است.»

جواب داد: «لازم است که امریکا به طور جدی وارد این موضوع شود. امریکا می‌تواند وارد شود و به موفقیت برسد.» پرسیدم: «چگونه می‌تواند این کار را بکند وقتی که افرادی مثل تو همیشه هنگامی که موضوع داخلی امریکا حل شد حمایت قاطع از اسرائیل کرده‌اید. مثلا همین کنگره را ببین.» جواب داد: «ارتش امریکا را فراموش نکن. این ارتش دیدگاه کاملا متفاوتی دارد.» سپس خودش گفت: «تا کجا قرار است این میلیاردها دلار برای اسرائیل صرف شود؟ به نظرم باید که منطقه را آرام نگه داشت و ثبات آن را حفظ کرد و هم‌زمان مصالح امریکا را نیز در نظر داشت. این چیزی است که ارتش امریکا به آن بسیار توجه می‌کند. قطعا جزئیات بیشتری در این زمینه وجود دارد ولی نمی‌توانم بیشتر از این چیزی بگویم.» 

نظرات بینندگان