arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۰۵۸۰
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۳ - ۳۰ دی ۱۳۹۰

كارلوس كي روش: حضور 16 تيم در ليگ كافي است/نمي‌خواهم سال 2014 فقط از سواحل برزيل لذت ببرم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرمربي تيم ملي فوتبال ايران پس از بازگشت از مرخصي در گفت و گويي مفصل درباره‌ي شرايط مختلف صحبت كرد. از تيم ملي و اردوهاي آن گفت و انتقادهاي مربيان و كارشناساني كه كارشناسانه نيست. كي‌روش ناراضاي است از مربيان تيم‌هاي پايه كه نمي‌خواهند از تجربيات او استفاده كنند. سرمربي تيم ملي در دورنمايش از سال‌هاي آينده‌ي فوتبال ايران حضور موفق در جام جهاني را مي‌خواهد نه لذت بردن از سواحل برزيل!

به گزارش انتخاب به نقل از سايت رسمي فدراسيون فوتبال، كارلوس كي‌روش گفت و گويي مفصل انجام داده كه حاوي نكات جالب توجه و مهمي است. متن اين گفت و گو به شرح زير است:

* مشکل فوتبال ايران را در حال حاضر چه مي دانيد؟

اينکه خيلي ها معتقدند شايد فقط فوتبال ايران مشکل دارد، اشتباه است. مشکل، فوتبال ايران نيست بلکه هميشه در اين رشته مشکلات وجود داشته است و جزئي از ورزش است و در واقع مشکل از خود فوتبال است. نبايد هر روز انتظار برد داشته باشيم و نمي توان هميشه پيروز بود و اين جزئي از ماهيت فوتبال است. بازي برد و باخت دارد، اما همه هميشه به دنبال پيروزي هستند و مهمترين مسئله اي که حائز اهميت است سير صعودي در روند تيم ملي است. بايد در اين بين تلاش بازيکنان در بالاترين حد خود باشد. بازيکنان بايد ظرفيت خود را بالا ببرند و به تعهدي که داده اند پايبند باشند، تا پيروز بود.

سير صعودي و تکامل در فوتبال ايران در چه وضعيتي قرار دارد و چه نقشه راهي براي رسيدن به بهترين وضعيت داريد؟

مهم نيست که در کجا و در کدام بازي، امتياز مي گيريم و پيروز مي شويم. مهم موفق بودن و فراهم شدن بستر براي رشد و موفقيت است. بايد پروسه اي براي قهرماني تيم مطرح کرد تا تيم يک باشگاه يا تيم ملي در بهترين شرايط قرار گيرد. به عنوان مثال تيم منچستريونايتد شرايط مناسبي نداشت، اما اکنون به عنوان تيم اول در جدول حضور دارد. زماني که به ايران آمدم اولين گام و هدفم براي رسيدن به موفقيت، دادن انگيزه به بازيکنان تيم ملي بود. هر روز صبح بازيکنان را با ذهنيت برد، آماده مي کردم تا تمرينات خود را آغاز کنند و فکر و انگيزه اي که به ملي پوشان تلقين کردم باعث شد تا با تفکر پيروزي در مستطيل سبز حاضر شوند. پيغامي که فوتبال براي هر بازيکن دارد، بيدار باش بودن آن بازيکن است. يک بازيکن بايد سخت کار کند تا به سطح حرفه اي برسد. ما با سطح حرفه اي فوتبال جهان فاصله داريم. ما نياز به اردو، کمپ و برنامه داريم تا موفق باشيم. اگر تلاشي نباشد، اردويي برگزار نشود و عرقي ريخته نشود نمي توان به هدف رسيد. اگر کسي معتقد است که برگزاري اردوهاي فراوان به جايي نمي‌رسد و فقط يک سري تمرينات مقدماتي کافي است، واقعيت را پنهان مي کند. اگر تيم ملي حرفه اي مي خواهيم، بايد سخت کار کنيم.

* اما همه انتظار دارند كه تيم ايران بهترين تيم آسيا باشد.

من فكر نمي كنم كه فوتبال ما در آسيا بهترين باشد، ما هنوز از اين جايگاه فاصله داريم. به ژاپن نگاه كنيد، من هميشه برنامه توسعه فوتبال ژاپن را پيگيري كرده‌ام. فوتبال ژاپن با هيچ جاي ديگر قابل مقايسه نيست. مردم و افكارعمومي بيشتر به دنبال راه حل‌هاي غيرواقعي هستند تا كار كردن. چرا كه كار كردن زياد و پشتكار داشتن سخت است. اينكه روي كاناپه بنشينيد و آرزو كنيد تا تيم ملي بدون تلاش به جام جهاني برود كار ساده‌اي است و البته طرفداران زيادي هم دارد. اما حقيقت اين است كه تلاشگران موفق مي شوند و راحت طلبان به جايي نمي رسند. من تجربه فعاليت در بسياري از نقاط دنيا را دارم و با اين تجربه به شما مي‌گويم که مهم ترين چيزي كه در فوتبال ايران وجود دارد علاقه وافر به فوتبال است كه هيچ جاي ديگر پيدا نمي‌شود. فوتبال يك ورزش يازده نفري است و 11 نكته براي برتر شدن در اين رشته ورزشي پر طرفدار وجود دارد.

نكته اول اين است كه بايد براي تيم هاي ملي برنامه توسعه اي داشته باشيم.

نكته دوم، براي رشد بازيكنان در رده هاي سني پايه نياز به يک برنامه توسعه اي مدون هستيم.

سوم، يک برنامه آموزشي کارآمد و موثر براي مربيان است.

چهارم، داشتن زمين هاي فوتبال با كيفيت است، چرا که با داشتن اين زمين ها چه در رده ملي و چه در رده باشگاهي به جايي نمي رسيم.

مطلب پنجم، ايجاد تجهيزات ورزشي حرفه اي براي تيم هاي ملي و باشگاههاست .

ششم، سيستم برگزاري مسابقات است كه بايد بهتر شود. به نظر من 18 تيم براي ليگ برتر ايران زياد است و حضور 16 تيم كفايت مي كند.

هفتم، سيستم برگزاري رقابتها بايد بين المللي باشد.

هشتم، بهبود كيفيت و توجه ويژه به رقابتهاي ليگ هاي پايه است

نكته نهم اين است كه بايد براي توسعه داوري برنامه داشته باشيم و از تجربه داوران بين المللي استفاده كنيم.

نكته دهم، درباره مسئولان و مديران فوتبال ايران است كه بايد خيلي بيشتر در كلاس‌هاي مديريتي که در سطح دنيا برگزار مي شود شركت كنند.

نكته يازدهم و در واقع مهمترين نكته مساله بودجه است كه دادن آن بايد از قالب وعده دادن در بيايد و به عمل برسد. من عقيده دارم زماني که براي عده اي سفت و سخت در حال كار و تلاش هستم و مي خواهم به آنها كمك كنم تا وضعشان بهبود پيدا کند، نمي توانم به آنها دروغ بگويم. باور كنيد بايد بودجه‌ي کافي تخصيص داد تا مشكلات فوتبال ايران حل شود.

* نظر شما درباره اعتراض مربيان به داوران چيست؟

هميشه و در هر مکاني که مسابقات فوتبال برگزار مي شود، اعتراض به داوري يا شرايط حاکم بر جو بازي موجود است. من هم يک مربي بودم و هميشه به تصميمات داوري اعتراض مي‌کردم، اما بعد از مدتي متوجه شدم که اعتراض فايده اي ندارد چرا که هيچ داوري تاکنون از تصميم خود بر نگشته و نخواهد گشت و با اعتراض‌هاي بي مورد تنها تمرکز مربي و بازيکن از بين مي رود. در واقع اين اعتراض يک نوع وقت تلف کردن و به نوعي کمک به حاشيه سازي در فوتبال است.

* وضعيت ليگ ايران را چطور ارزيابي مي كنيد؟

زماني که ليگ برتر ايران را در قالب ليگ هاي موجود در آسيا بررسي مي کنيم، پي مي بريم که در سطح خوبي است، اما اين بدين معني نيست که اگر ليگ خوبي داريم پس سالهاي درازي را به استراحت بپردازيم. فوتبال، رو به جلو است و هر روز پيشرفت مي کند و اشکالات بايد بر طرف شود. مربيان ليگ نبايد راحت بنشينند و بايد با علم به روز، کاملا خود را تطبيق داده و شرايط تيم خود را مطلوب نگه دارند. زماني که تيمي بازنده بازي است، مربي براي ديدار بعدي به فکر بردن خواهد بود. حال مربي هم وجود دارد که فکر مي کند با پيروزي در بازي انجام شده، در آينده باز هم پيروز است!

* اگر بخواهيد ليگ را با تيم ملي مقايسه كنيد به چه نتيجه‌اي مي رسيد؟

زماني که ليگ را با تيم ملي مقايسه کردم به اين نتيجه رسيدم که بايد کارهاي اصولي و پايه‌اي صورت بگيرد. بايد يک برنامه دقيق و منظم براي سير تکاملي و پيشرفت وجود داشته باشد. حوزه‌هايي است که بايد بهبود پيدا کنند. بايد سطح رقابت هاي ليگ را افزايش دهيم. تعداد تيم‌هاي ليگ بايد از 18 به 16 تيم کاهش يابد و پاداشي که براي بازيکنان و تيم هاي رده اول و دوم با سوم و چهارم در ليگ برتر در نظر گرفته مي شود ، متفاوت باشد تا ايجاد انگيزه کند و معتقدم فدراسيون در اين زمينه مي تواند از باشگاهها نيز حمايت کند. زماني که از سوي يک سازمان مرجع حمايت صورت بگيرد انگيزه ايجاد مي شود و بي شک زمينه موفقيت فراهم مي شود. يکي ديگر از مشکلاتي که بر سر راه تيم ها است اين است که زمانيکه مثلا در تهران يک بازي برگزار مي شود ، 60 هزار تماشاگر در ورزشگاه حاضر مي شود و زماني ديگر در يک استان ديگر شاهد حضور 40 تماشاگر هستيم که 20 نفر از آنها نيروهاي حراست و مسئولين برگزار کننده مسابقات هستند. اين امر نيز به نوعي باعث کاهش انگيزه مي شود. معتقدم براي برگزاري مسابقات بايد به گونه اي برنامه ريزي کرد که تمامي شرايط براي برگزاري يک رقابت مهيا باشد و هوادار به ورزشگاه بيايد تا با تشويق و انگيزه اي که هواداران به تيم هاي مي دهند، رقابتي خوب را به نمايش بگذارد و در نهايت بتوان شاهد افزايش سطح مسابقات در ليگ بود و البته بايد اين را بگويم که مربيان ايراني در فوتبال ايران بسيار تاثيرگذار هستند.

چرا براي ديدن بازيهاي تيم شهرستاني به استانها سفر نمي كنيد؟

اتفاقا قرار است پنج شنبه به انزلي بروم و ديدار ملوان انزلي با شاهين بوشهر را از نزديک تماشا کنم. ايران کشوري است پهناور و در 9 استان آن مسابقات ليگ به صورت همزمان يا يک روز فاصله برگزار مي شود. من نمي توانم تمام بازيها را از نزديک ببينم. فرصت آن را ندارم و فاصله اي که ميان شهرها وجود دارد نيز اين اجازه را به من نمي دهد. در شهر تهران 2 تا 3 بازي انجام مي شود. من چگونه بايد برنامه خود را طراحي کنم که بتوانم هر 3 بازي را از نزديک نظاره گر باشم؟ بيشتر سعي مي کنم مديريت داشته باشم و با اعزام دستيارانم به شهرها يا ديدن مسابقات از طريق ماهواره بازيها را رصد کنم و زير نظر داشته باشم. اگر بخواهم صادقانه بگويم دوست دارم تمامي شهرهاي ايران را از نزديک ببينم و اگر به تنهايي بخواهم به شهرستانها سفر کنم هزينه بر خواهد بود و برگزاري ليگ فرصت مناسبي براي اين تفريح خواهد بود اما واقعا زمان، اجازه هماهنگ بودن را نمي دهد. ضمن اينکه کار فشرده اجازه نمي دهد من زماني براي تفريح داشته باشم. از رئيس فدراسيون بايد بخواهم تا روزها را 36 ساعته کند، آن وقت مي توانم مرتب به استاديوم هاي مختلف در شهر ها بروم. مي دانم مردم دوست دارند که کي روش در ورزشگاهها باشد. اين براي من باعث افتخار است اما زمان محدود.

* صعود به جام جهاني از هر نظر مهم است ما دوست داريم نظر كارلوس كي روش را در اين باره بدانيم.

چهار دليل اصلي دارم كه صعود به جام جهاني اهميت دارد. دليل اول اينكه وقتي به جام جهاني صعود مي كنيد به دنيا اعلام مي كنيد كه عاشق فوتبال هستيد و اعتبار، شهرت و احترام كشورتان با صعود به جام جهاني بالا مي رود. دليل دوم اين است كه درهاي فوتبال جهان به روي فوتبال کشورتان باز مي شود و بازيكنان و مربيان ايراني مي توانند در فوتبال جهان حضور پيدا كنند و بازيكنان خوب که در سطح بين المللي هستند، مي توانند وارد فوتبال ايران شوند و شما فوتبالتان را به جهان مي شناسانيد. دليل سوم اين است كه فيفا در جام جهاني گذشته به هر تيمي كه به جام جهاني صعود كرد 9 ميليون دلار پاداش داد كه ما مي توانيم اين مبلغ را كه در سال 2014 افزايش هم خواهد يافت خرج توسعه فوتبال پايه كنيم. دليل چهارم هم اين است كه وقتي احترام و ارزش لازم را بدست بياوريد و به جام جهاني صعود كنيد مسئولان مي توانند راحت تر به كرسي هاي بين المللي در كنفدراسيون فوتبال آسيا و فيفا برسند كه مهم ترين آن عضويت در هيات رئيسه هاي كنفدراسيون فوتبال آسيا و فيفاست كه با عضويت در اين هيات رئيسه ها مي توانند ازمنافع فوتبال ايران دفاع كنند.

* نكاتي كه گفتيد نكات مهمي است اما مي دانيد كه فوتبال ايران طرفداران ويژه اي دارد.

بله، ‌من با علم به وجود چنين شور و اشتياقي به شما اعلام مي كنم كه اين طرفداران ويژه هستند و من با توجه به شور و اشتياق مردم ايران به فوتبال، تيم ملي را مستحق حضور در جام جهاني مي دانم. من بيشتر از 30 سال است كه در فوتبال جهان و در کشورهايي نظير پرتغال، آمريکا، آفريقاي جنوبي، چين و... بوده ام. هيچ جاي دنيا نديده ام كه هواداران براي ديدن يك بازي، شب قبلش نزديك در ورودي ورزشگاه بخوابند. اين اشتياق ستودني است و اگر شما جايي غير از ايران را سراغ داريد بگوييد.

* قرار بود شما با تيم هاي ملي پايه مثل نوجوانان ،‌جوانان و اميد همكاري نزديكي به عنوان ناظر داشته باشيد اما پس از اتفاقاتي كه براي تيم ملي اميد افتاد ، برخي معتقدند حضور شما در تيم هاي پايه كمرنگ شده است.آيا واقعا اين اتفاق افتاده است؟

من فوتبال پايه كشورهاي زيادي را ديده ام. چين، ‌انگليس، برزيل، ‌آفريقاي جنوبي و کشورهاي اروپايي. من تجربيات خوبي در فوتبال پايه دارم و همه اين را مي دانند و براي به اشتراك گذاشتن تجربياتم در دسترس هستم و دوست دارم بر كار تيم هاي پايه نظارت كنم، چرا كه هم دانشش را دارم و هم تجربه اش را. اما من دوست ندارم نظراتم را به مسئولان فوتبال پايه تحميل كنم. اما اگر كادر فني تيم هاي پايه تمايل داشته باشند من همه چيز را با آنها به اشتراك مي گذارم. آن اشتباهي كه در تيم اميد پيش آمد در تيم هاي ديگر هم پيش آمده، يادم هست در يكي از كشورهايي كه كار مي كردم در رده جوانان يك بار يک مربي چهار تعويض انجام داد و يا بارها از بازيكنان صغرسن استفاده كرد و هميشه از اين اتفاقات مي افتد، اما ما بايد تغيير كنيم. من خودم را مي گويم، نسبت به گذشته اشتباهاتم كمتر شده است و اگر در گذشته 150 اشتباه مي کردم در حال حاضر 50 اشتباه مي کنم. من براي كمك به تيم هاي پايه هميشه آماده هستم و دوست دارم با كساني كه كار كنم كه تعهد دارند. در تيم ملي اميد اين تعامل وجود داشت و آنها همه چيز را با من چك مي كردند و نظرات من را مي خواستند. از من نخواهيد وقتم را جايي تلف كنم كه فقط صحبت و حرف مي بينم اما خبري از عمل در فوتبال پايه نيست. شايد هم كساني كه در فوتبال پايه هستند نمي خواهند با ما كار كنند.

* زماني كه در مرخصي بوديد شايعات زيادي در خصوص مذاکره تيم هاي مختلف با شما مطرح شد، و هواداران فوتبال انتظار داشتند که شما اين مسايل را تکذيب کنيد.

زماني که در مرخصي بودم متوجه شدم از سوي رسانه ها و مطبوعات داستان هاي جالبي مطح شده است. با کادر خود و مدير رسانه اي تيم صحبت کردم و خواستم هر چه زودتر اين مسائل پايان يابد. در روزنامه‌ها آمده بود که من با باشگاه و يا تيم هاي ديگر کشورها مذاکره کرده‌ام اما اين صحت نداشت. در طول 32 سال کار حرفه اي ، هميشه به اصولي که براي خود داشته‌ام، پايبند بوده‌ام و به قراردادي که با فدراسيون ها يا باشگاهها بسته‌ام احترام گذاشته‌ام و حالا تصميم گرفته‌ام که در ايران باشم نه جاي ديگر و تا زماني که فدراسيون ايران من را بخواهد، من نيز هستم. اين کار حرفه اي نيست که زماني که با تيم يا کشوري قرارداد دارم، به جاي ديگري بروم و قرارداد جديدي را به امضا برسانم. قبل از حضورم در ايران گزينه هايي چون ترکيه، برزيل، افريقا و انگليس و چند تيم اروپايي پيش رويم بود که قراردادهايشان اصلا قابل مقايسه با قرارداد فعلي نيست اما وجود هدفي مشترک بين من و فدراسيون ايران باعث شد تا سرمربيگري اين تيم را برعهده داشته باشم.

* خرداد ماه برنامه هاي تيم ملي بسيار فشرده است، چه برنامه اي براي آن داريد؟

فدراسيون از من يک انتظار دارد که آن انتظار، هدف من است. فدراسيون فوتبال ايران از من انتظار دارد تا تيم کشورش به جام جهاني صعود کند و هدف من صعود و حضوري پر قدرت در ديدارهاي جام جهاني است و در نهايت هدف هر دو ما يکي است. معتقدم هدايت تيمي را بر عهده دارم که در سال 2014 در رقابتهاي جام جهاني برزيل به مصاف حريفان خود مي رود. براي اينکه به اين هدف برسيم دو نکته مهم را نبايد فراموش کرد. اولا، ميل و اشتياقي است که براي رسيدن به اين هدف دارم و باعث شده تا سخت کار کرده و برنامه ريزي کنم، اما مشکلاتي در اين بين وجود دارد. زماني که بازيکن به تيم ملي دعوت مي کنم به دليل تنهايي ام در کمپ تيم هاي ملي و وقت صرف کردن نيست بلکه به دليل حرفه اي شدن و شناخت بهتر آنها در کنار فعاليت و تلاش است و در اين صورت است که ميتوان به هدف خود رسيد. تيمي که بيشتر کار کند مي تواند موفق باشد و به جام جهاني صعود کند. برگزاري اردوهاي مدون مي‌تواند ما را به هدفمان نزديک تر کند. بهت زده مي شوم زماني که برخي از کارشناسان فوتبال اعلام مي کنند بازي با قطر مگر اردوي 10 روزه مي خواهد؟ بحث من بازي با قطر نيست و من فقط يک قدم جلوتر از خود را نمي بينم و من حضور در جام جهاني در سال 2014 را مي بينم و بحث قطر نيست و مهم حضور در عرصه بزرگ و بين المللي است. قطر براي من فقط حکم يک گام براي رسيدن به جام جهاني دارد. اگر پيشنهاد اردوي 10 روزه مي دهم و مي‌خواهم بازيکنان در کمپ باشند. نياز تيم و نياز براي رسيدن به يک هدف بزرگ است. اگر قرار است که به برزيل رفته و از اماکن تفريحي آن لذت ببريم، بله تمامي اين برنامه ها بي فايده است، اما اگر قرار است در برزيل حضور داشته باشيم و در آنجا موفق بوده و تمام تلاشمان را در آنجا انجام دهيم، بايد اردو باشد، بايد تمرين باشد، بايد مسابقه دوستانه برگزار شود تا به جام جهاني 2014 صعود کرد. تنها زمان صعود ما به جام جهاني از ماه ژوئن تا ماه نوامبر 2012 است. صعود در اين ماهها اتفاق مي افتد در نه سال 2014. رئيس فدراسيون از من خواسته تا اين مهم اتفاق بيافتد. ما 6 بازي در سال 2012 پيش رو داريم و در واقع 75 درصد از کل امتيازها براي صعود را در اين ماه ها مي توانيم کسب مي کنيم. تا نوامبر مشخص مي شود که صعود مي کنيم يا نه. نکته دومي که بازهم بسيار مهم و حائز اهميت است، ذهنيت بازيکنان است. زماني که صعود کرديم بايد ذهن بازيکنان را آماده کنيم تا حضوري پرقدرت و مطلوب در رقابتهاي جام جهاني برزيل داشته باشند. من مربي اي نيستم که بخواهم فقط در برزيل حضور داشته باشم و از سواحلش لذت ببرم. مطمئنا مربي هايي وجود دارند که با اين هدف به مقصد برزيل مي روند. مي خواهم وقتي که به جام جهاني صعود کرديم، اگر شانسي براي پيروزي در هر ديدار وجود داشته باشد، آن پيروزي را بدست بياوريم. حضور در اين بازيها بايد با هدف بردن باشد و نه تنها با هدف حضور. بر همين اساس بازيکني مي خواهم که براي جنگيدن و تلاش کردن آماده باشد و بازيکني نميخواهم که فقط با صعود به جام جهاني ارضا شود و اين يکي ديگر از دلايل اردوي 10 روزه در قطر است. حتي در برنامه هاي خود، اردويي 2 يا 3 هفته اي را تا قبل از بازي در ماه جون گنجانده ام. اگر افراد بتوانند، مواردي را که گفتم درک کنند، بي شک دوست اين فوتبال و فدراسيون هستند و اگر کسي غير از اين نظر داشته باشد، خيلي ساده است، او هيچ گاه دلش براي اين فوتبال نمي سوزد.

* الان در فوتبال ايران چه احساسي داريد؟

75 ميليون نفر چشمشان به من است و كارم سخت است. هر شب با اين فكر مي خوابم و صبحها بيدار مي شوم كه بايد دل 75 ميليون نفر را شاد كنم، چرا كه بايد پاسخگوي همان 75 ميليون نفر باشم كه چشم اميدشان به تيم ملي ايران است. مطمئنا من فقط با طرفداران استقلال و پرسپوليس طرف نيستم و همه تيم هاي ايران و همه باشگاهها و طرفدارانشان مي خواهند تيم ملي به جام جهاني صعود كند. بار سنگيني روي دوش من است و تمام برنامه ريزي ها بايد طوري انجام شود كه 75 ميليون نفر راضي شوند. 12 سال است در تيمهاي ملي كار مي كنم و خوب مي دانم يك اشتباه كافي است كه يك مربي عليه يك كشور شود و يك كشور عليه يك مربي.

* فكر مي كنيد انتخابات فدراسيون فوتبال روي كار شما اثر بگذارد؟

من به عنوان سرمربي تيم ملي، درگير قضاياي انتخابات نخواهم شد. در مدت زمان 10 ماهه‌اي كه در ايران بوده ام مسئولان فوتبال ايران را خوب شناخته‌ام. دوستانم در فدراسيون فوتبال از رئيس تا هيات رئيسه و همينطور سازمان ليگ و دبيرکل فدراسيون، حمايت هاي فوق العاده اي از تيم ملي بزرگسالان داشته اند و جا دارد از آنها تشكر كنم چرا که در داخل و خارج اردوها و سفرهاي خارجي هميشه ما را حمايت كرده اند و ارتباط ما خوب بوده است. من اميدوارم كساني كه راي مي دهند بهترين گزينه را انتخاب كنند و همينطور من كه يك راي دارم. البته راي من مخفي است و فقط خودم مي دانم به چه كسي راي مي دهم. ولي پس از 10 ماه يك تيم واقعي داريم و همه راه و چاه كار در فوتبال ايران را مي شناسيم و شك نداريم كه هر كسي هم كه انتخاب شود ازهدف بزرگ ما حمايت خواهد كرد. فقط اين را بگويم كه ارتباط کاري و درک مشترک بسيار خوبي بين من و رئيس فدراسيون فوتبال برقرار شده و مايه تاسف خواهد بود كه اين ارتباط کاري من و كفاشيان قطع شود و بخواهم از نو با شخص ديگري فضاهاي کاري تيم ملي را مطرح کرده تا آنها را به سامان برسانيم.
نظرات بینندگان