arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۰۲۲۶
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۰۳ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۱

روایت سرلشگر صالحی از زمانی که آیت الله خامنه‌ای سلام نظامی دادند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌ الله خامنه‌ای گفتگویی از امیر سرلشکر عطالله صالحی فرمانده کل ارتش منتشر کرده است .

در این گفت وگو سرلشگر صالحی به اولین حضور مقام معظم رهبری در ارتش اشاره می کند. در ادامه بخش‌های مهم این گفت و گو می آید:

    در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که ارتش کمابیش ضعیف‌تر از قبل شده بود، به‌تدریج این خطر احساس شد که احزاب و گروه‌ها اقدام به تشکیل حلقه‌های نظامی کنند و پیش از آن‌که انقلاب اسلامی موفق به طراحی و معرفی یک الگوی منسجم نظامی شود، این گروه‌ها وارد عمل نظامی شوند. البته حضرت امام رحمه‌الله به ارتش توجه داشتند و پیام می‌دادند، اما در خود بدنه‌ ارتش باید کسانی این دستورها را اجرا می‌کردند. به همین خاطر اعضای شورای عالی دفاع و از جمله حضرت آقا که نماینده‌ حضرت امام رحمه‌الله در شورا بودند، ارتباطات منظم و مؤثری را با ارتشیان ایجاد کردند. همچنین در درون ارتش نیز افرادی مثل شهید صیاد و گروه‌هایی که آنها تشکیل داده بودند، حضور داشتند. این‌ها با گروه‌های مشابه خودشان در شهرستان‌ها هم ارتباط برقرار کرده بودند.
    نیروهای انقلابی در ارتش آن زمان دوگونه بودند؛ یکی نیروهای انقلابی که در سِمت‌های فرماندهی بودند. حضرت آقا هم در جلسات و هم از طریق دفتر مشاورت حضرت امام رحمه‌الله که در ستاد مشترک مستقر بود، با این افراد ارتباط داشتند. علاوه بر این، در ارتش یک بدنه‌ انقلابی هم حضور داشت که از پایین شکل گرفته بود و با افراد و گروه‌های مشابه خود در شهرهای مختلف ارتباط برقرار کرده بود و جلساتی هم داشتند، اما چون قدرت اجرایی نداشتند، نتیجه‌ی جلسات خود را باید به تهران می‌رساندند یا با افراد واسطه‌ای ارتباط می‌گرفتند که نظرات آنها را به گوش امام رحمه‌الله برسانند. ما که آن زمان در اصفهان بودیم، به چنین شخصیت‌هایی زیاد مراجعه می‌کردیم. مثلاً یکی از این شخصیت‌ها شهید ایت‌الله صدوقی رحمه‌الله در یزد بودند که می‌دانستیم با حضرت امام رحمه‌الله ارتباط نزدیک دارند.
    شخصیت حضرت امام رحمه‌الله در اداره‌ انقلاب یک شخصیت بی‌همتای جانشین معصوم علیه‌السلام بود و ما در جایگاهی نیستیم که درباره‌ چگونگی ایشان نظر بدهیم، اما اداره‌ جنگ در صحنه‌ رزم نیازمند روش‌هایی است که به‌اصطلاح می‌گویند روش‌های میدانی. آن روش میدانی را فقط یک نفر جبران می‌کرد و آن هم حضرت آقا بود. ایشان در عرصه‌ نظامی، تصمیم‌سازی را به‌خوبی به تصمیم‌گیری وصل می‌کرد و این امتیاز برجسته‌ ایشان بود. ارتباط بدنه‌ انقلابی ارتش با ایشان برای پیشبرد امور جنگ برکات فراوانی را به بار آورد.
    در همین اثنا بود که به‌تدریج آشنایی حضرت آقا با بدنه‌ ارتش تقویت شد. مسئولیتی که به حضرت آقا واگذار کرده بودند و توجهی که ایشان به ارتش نشان دادند و استعدادی که در برقراری این رابطه داشتند، سبب شد تا ارتباط ایشان با بدنه‌ ارتش و نظامیان به طرز چشمگیری گسترش یابد.
    من اولین صحنه‌ای که از حضور ایشان در ارتش به یاد دارم، زمانی بود که ایشان در یک مکان نظامی حاضر شدند و با خبردار و ادای احترام گروهانی که در آن‌جا مستقر بود، مواجه شدند. همه منتظر بودند که ببینند ایشان چه واکنشی نشان می‌دهند و البته در باور همه بود که ایشان احتمالاً دستشان را روی سینه می‌گذارند و مثلاً می‌گویند أیّدکم‌الله؛ یعنی همان‌گونه که اکثر مقامات برخورد می‌کردند. اما همه با ناباوری دیدند که ایشان دست راستشان را که آن زمان مجروح نشده بود، بالا بردند و به طرف عمامه‌ خود گرفتند و فرمان آزاد دادند.
    این کارها باعث شد بین ایشان و نظامیان ارتباط برقرار شود و این ارتباط هر چه پیش می‌رفت، تقویت می‌شد. این‌گونه شد که در زمان جنگ، در مناطق درگیری، وقتی نیروهای نظامی می‌شنیدند که نماینده‌ی امام رحمه‌الله در شورای عالی دفاع در منطقه حضور دارد، در مقابل ایشان تمکین می‌کردند و می‌دانستند که تمامی مطالب مورد نظر آنها و گزارش‌های مربوطه به حضرت امام رحمه‌الله انتقال پیدا می‌کند و تبدیل به دستور می‌شود و برای اجرا ابلاغ می‌شود.
نظرات بینندگان