پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اطلاعات نوشت: در عوارض و پيامدهاي منفي گراني و تورم سخن بسيار رفته است و آهها و نالهها و فغانها به هوا بلند است، حداقل در شرايط فعلي از عالم و عامي تا افضل و اسفل از خوشبين تا بدبين از صابر تا عاجل از فقير تا غني برزخم دردآور گراني اتفاق نظر دارند و ديگر كسي وجود منحوسش را انكار نميكند و ديگري اذعان به آن را نهي نميفرمايد!
گراني از وجود هزار عيب و نقص و ناكارآمدي و سهلانگاري و آينده ناانديشي و جزئينگري خبر ميدهد و هزار نقص و عيب و عارضه و نابساماني و ناخوشي و نگراني و اضطراب ايجاد ميكند. اما ميخواهم بگويم تورم
و گراني افزون بر همه بديها كاري دلشكن و درون سوز هم انجام ميدهد و آن ايجاد «غم» است. تورم از حد كه بگذرد مكرر كه بشود، خيال پائين آمدن كه نداشته باشد غمساز ميشود. پدري كه توان خريد لباس مناسبي براي فرزندش را نداشته باشد غمگين ميشود. فرزند هم غمگين ميشود، مادر هم كه ملال پدر و فرزند را ميبيند سردرگريبان مينهد و چون اين ناتواني به سفر? غذا هم سرايت كند و تا قلم و دفتر بچهها و درمان دردشان هم پيش رود، انبوه غم را به ارمغان ميآورد و ديگر اشكها و گريه هم آرام كردني نيست. گراني از پس هر زحمت و مشقتي كه ميسازد غمي هم ايجاد ميكند و چون خوره روان آدمي را ميخورد و بيصدا درون انسانها را فرو ميريزاند. عدهاي گراني مرغ را سوژه جوك و لطيفه كردهاند ولي «اين» براي بسياري از خانوادهها هرگز مايه انبساط خاطر نميشود و لبخندي فراهم نميكند. مرغ كه از دسترس مستمندان و حتي بعضي از متوسطين خارج شود به طريق اولي گوشت قرمز هم از قبل خارج شده است و سفره بيآب و رنگ آنان را بيش از پيش ساده و خالي خواهد كرد... و بعد رنگهاي پريد? بچهها و سوء تغذيه و بيسپر شدن در مقابل بيماريها معركه خواهدكرد و باز هم غم از در و ديوار چنين خانههايي بالا خواهد رفت. دارو كه گران ميشود، هزينه درمان كه بالا ميرود با بيمههايي كه در حالت عادي هم چندان به داد مردمان دفترچه به دست نميرسيدند مستقيماً «درد» توليد ميشود. ميزان دردهايي كه قبلاً بودهاند افزايش چشمگير پيدا ميكنند و باز هم مادري كه درد فرزند را ببيند و پدري كه توان خريد داروي لازم را نداشته باشد و آب شدن عزيزش را ميبيند غمگين ميشوند.
درد ميگرن را كه همه ميدانند، درد سنگ كليه، درد دندان... و در اين غوغاي گراني ديگر نبايد از بيماران خاص سخن گفت! تالاسميها، هموفيليها، ام،اسيها، ديابتيها، هپاتيتيها، بيماران قلبي آنها چه ميكنند؟ با پيشرفت بيماريشان چه ميكنند؟
مخارج سنگين بيماري به همراه هزينههاي رو به ازدياد درمان در بسياري از خانوادهها كه يك يا چند فرد بيمار دارند چون با گرانيهاي متعدد و گسترده و روزافزون در ديگر كالاها تلاقي كند اوضاع يك خانواده را به بحران تمام عيار ميكشاند. چنين بحرانهايي گاهي تا از دست رفتن عضوي از خانواده پيش ميرود و غمها را دائمي و غيرقابل ترميم ميسازد. در اين سخنان كوچكترين مبالغهاي وجود ندارد و هركس با كمترين اطلاع از اوضاع جامعه و تنها با يك حساب سرانگشتي خواهد توانست آنها را دريابد و وجدان كند. شايد عدهاي تنها هنگامي متوجه غمهاي موجود مي شوند كه صداي شيون و زاري را بشنوند ولي آنها هم اگر نيك بنگرند و گوش فرادهند، هيبت غم را ميبينند و صداي جانسوزش را از پشت ديوارهاي بسياري از خانوادهها خواهند شنيد.
آري گراني و تورم بيش از همه بلاها غم ميسازند، غمهاي انبوه و چون غم جامعهاي را فرا گيرد... مشكل ميشود. همين!