arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۴۲۵۴
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۰۹ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۱

چرا جریان احمدی نژادی ها مهمترین مخالفان منصوبین رهبری شده اند؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

در حالی که طیف تندروی جناح راست که در سالهای اخیر به جریان احمدی نژاد یا گفتمان سوم تیر ملقب شده اند، در دولتهای سابق از مظلومیت طیف نزدیک به رهبری در برابر سایر قوا سخن می گفتند، هم اکنون این طیف بیشترین حمله را به طیف منصوب رهبری در نظام انجام می دهد.

به گزارش بازتاب ؛ در دوران مشهور به سازندگی و اصلاحات، طیف تندروی جناح راست که آن زمان در قالب انصار حزب الله و گروه های خودسر سازماندهی شده بودند، همواره با حمله به دولت و مجلس، این دو نهاد انتخابی را متهم به عدم همراهی با اهداف و انتظارات رهبری می کردند و از مظلومیت رهبری در نظام داد سخن می دادند.


نمونه این افراد حسین الله کرم و دستیارانش سعید قاسمی و مسعود ده نمکی، در کنار مداحان و سخنرانانی نظیر پناهیان، علم الهدی و... محسوب می شدند.


اما با گذشت زمان و به قدرت رسیدن طیف تندرو در دولت و بخشی از مجلس، یکباره مواضع این گروه تغییر کرده و اکنون منصوبین رهبری مهمترین اهداف این طیف برای حمله محسوب می شوند.


افرادی نظیر آیت الله آملی لاریجانی، عزت الله ضرغامی، محسن رضایی، ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی از جمله شخصیتهایی هستند که در سال های اخیر مورد بیشترین تخریب و ترور شخصیت از سوی طیف تندرو و جریان احمدی نژادی قرار گرفته اند.

 


به طور نمونه افرادی نظیر وحید جلیلی و یامین پور بیشترین حمله را به ضرغامی، یا افرادی نظیر سعید قاسمی، رسایی و حسینیان حملات شدیدی را علیه قوه قضاییه، محسن رضایی و ناطق نوری انجام می دهند و حمله به هاشمی رفسنجانی نیز از فصل مشترکهای اصلی جریان تندرو یا احمدی نژادی است.


اکنون پرسش اینجاست که این گروه که داعیه ذوب در ولایت را دارند و مهمترین ایرادشان به مخالفانشان داشتن اندکی زاویه با تمایلات رهبر انقلاب است، آیا مدعی هستند از رهبری اطلاعشان بیشتر است یا آنکه مصلحت را بهتر تشخیص می دهند؟


آیا بسیاری از شخصیتهایی که امروز سیبل تخریب و تیراندازی و اهانت جریان احمدی نژادی هستند، همگی از منصوبین مستقیم رهبر انقلاب، آن هم در پست های حساس نیستند؟


جریان احمدی نژادی که امروز رییس قوه قضاییه را متهم به دیکتاتوری می کند، آیا مدعی هستند رهبر انقلاب یک دیکتاتور را به عنوان عادل ترین قاضی کشور و قاضی القضات منصوب کرده است؟


کسانی که ناطق نوری را متهم به فساد مالی می کنند، آیا ادعا دارند ولی فقیه یک مفسد اقتصادی را به عنوان رییس بازرسی دفتر رهبری منصوب کرده است؟


کسانی که عزت الله ضرغامی را متهم به غیرانقلابی بودن، غربزدگی و بیگانگی با ارزشهای اسلامی می کنند، واقعا فکر می کنند آیت الله خامنه ای بزرگترین رسانه کشور را به فردی غیرانقلابی و بی تعهد سپرده است؟

 

 

اگر این افراد در انتقادهایشان صادق هستند که باید گفت دچار دورویی هستند؛ یعنی در عین این که بیشترین تملق ها و چاپلوسی ها را نسبت به رهبری در قالب واژگانی نظیر «حضرت ماه» و «حضرت آقا» و.. ارائه می کنند، بخش بزرگی از تصمیمات کلیدی رهبری در انتصاب مسئولین را نادرست و غیرارزشی می دانند و اگر در انتقاداتشان صادق نیستند و صرفا انتقادشان از دستگاه قضایی یا صداوسیما برای منافع شخصی است که باید برای هزینه کردن از انقلاب و رهبری در جهت منافع شخصی مورد بازخواست قرار گیرند.

 

البته انتقاد اصولی از از این افراد و دیگر مسوولان منصوب رهبری یا دیگران حق همه است، اما نکته اینجاست که این عزیزان به دلیل سوپرانقلابی بودن!، معمولا به جای انتقاد به طور کلی این افراد را زیر سوال می برند و اتهامات مورد اشاره را به آنها می زنند.

 

نکته جالب تر این که طیف احمدی نژادی خالص که هنوز با حلقه نخست رییس دولت دارای رابطه است، حتی سپاه پاسداران و دفتر رهبری را متهم به اعمال نفوذ، سوء استفاده و ... می کنند؛ اظهارات افرادی نظیر جوانفکر و وبلاگ نویسان هوادار احمدی نژاد از این دسته است که با مستثنی کردن ظاهری شخص آیت الله خامنه ای، حتی حلقه نخست ایشان را نیز متهم به سوء استفاده و... می کنند و بازهم مدعی اعتقاد و التزام به ولایت مطلقه هستند.


ظاهرا این گروه از افزایش سطح آگاهی و شعور مردم بی اطلاعند و نمی دانند افکار عمومی متوجه می شود رشد یک شبه و در قدرت ماندن این طیف، مرهون جایگاه رهبری است و جریان احمدی نژادی نمی تواند این را کتمان کند که از یک سو با این ابزار به قدرت رسیده است و همزمان با گرفتن ژست مخالفت با منصوبین رهبری، مظلوم نمایی کند.

نظرات بینندگان