اعتماد نوشت: گروهی از فعالان سیاسی و دانشجویی آذربایجان شرقی (تبریز) با حضور در منزل عبدالله نوری ضمن دیدار و گفتوگو با وی به بیان نظرات و دیدگاههای خود پیرامون مسائل و مشکلات جاری جامعه و افقهای پیش روی آن پرداختند.
در این نشست عدهیی از فعالان سیاسی و مدنی اصلاحطلب و
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاههای آزاد، دانشگاه سهند، دانشگاه تبریز و
دانشجویان آذربایجانی دانشگاه تهران حضور داشتند. در ابتدای این دیدار
برخی از حاضران مطالب و پرسشهایی را طرح کردند که به گوشهیی از آنها
اشاره میشود:
در شرایط کنونی کشور ما نیاز به طرح دیدگاههای مختلف برای برونرفت از این
وضعیت داریم، چرا که کشور با مشکلات جدی مواجه است.»«پیشنهاد تشکیل اتاق
فکر اصلاحات با هدف پرهیز از سیاستورزی و برنامهریزی فردمحور، نیازمند
بحث و تبادل نظر است. باید کوشش کرد که اتاق فکر اصلاحات تنها معطوف به
انتخابات نباشد و گستره?یی وسیعتر را شامل شود. اصلاحطلبان نباید فقط
قبل از انتخابات به فکر سازماندهی خود بیفتند، بلکه باید در این باره
بیندیشند که برنامه اصلاحات چیست و آیا اصلا برنامه خاصی وجود دارد یا
خیر؟»«آیا ما باید در فکر بازگشت به قدرت در کوتاهمدت باشیم یا اینکه به
برنامههای درازمدت تر بیندیشیم؟
اشکالی ندارد که اصلاحطلبان به واسطه سازوکاری مشخص وارد تعامل با قدرت شوند، اما این تعامل باید با حرف و موضع مشخص انجام بگیرد که بتواند برای مردم قانعکننده و برای اصلاحات کارساز باشد.»«به نظر میرسد همزمان با چنین بحثهایی باید ما قسمتی از نگاه خود را معطوف به حوزه فرهنگ کنیم و برای درازمدت به زیرساختهای فرهنگی و مدنی توجه بیشتری داشته باشیم، باید کانالهای ارتباطی نخبگان را با مردم پیدا کنیم چرا که شدیدا ارتباط گروههای مختلف اجتماعی در ایران به هم ریخته و حتی دیگر، بین شهرها هم ارتباط سازندهیی وجود ندارد.»«فاصله نخبگان و بدنه فعالان سیاسی زیاد است و با این شرایط نمیتوان امیدوار به تعامل بود. نیروهای اصلی اصلاحات داخل زندان هستند و به نظر میرسد بیرونیها هم منفعل شده اند.
در شهرستانها نیز فعالان سیاسی مشکلات زیادی برای فعالیت دارند. در صورت شرکت در انتخابات و حتی پیروزی در آن، در غیاب احزاب و سازمانهای قوی چگونه میتوان به ادامه اصلاحات امیدوار بود؟»«ما فکر میکنیم صندوق رای در این کشور به سختی به دست آمده است و نباید به راحتی آن را از دست دهیم. ما فکر میکنیم با توجه به اوضاع اقتصادی یک برنامه اقتصادی خوب میتواند مردم را ترغیب به حضور در انتخابات کند.»
در ادامه این جلسه عبدالله نوری ضمن ابراز خشنودی از
حضور در این جمع صمیمی، در خصوص اهداف و چگونگی فعالیت اصلاحطلبان گفت:
«این فعالیتها ناشی از خوش بینی به وضعیت کشور و یا امید به ایجاد
چشماندازی روشن که حاکمیت در آیندهیی نزدیک برای اصلاحطلبان فراهم کند،
نیست. نکته مهم این است که نمیتوان این شرایط امروز ایران را با بیعملی
طی کرد، حالا چه حرکت اصلاحطلبان ناظر به در دست گرفتن قدرت باشد و چه
معطوف به اقداماتی باشد که بهبود اوضاع کشور را به همراه آورد. در شرایطی
که سوء مدیریت و تصمیمات غیر اصولی منافع ملی را با مخاطرات جدی روبهرو
کرده و مشکلات گوناگون در زمینههای مختلف وضعیت ویژهیی را برای کشور پدید
آورده است، مگر میتوان نسبت به سرنوشت کشور بیتفاوت بود؟ هر ایرانی حق
دارد سرنوشت خود و کشورش را پیگیر باشد و نخبگان و صاحبنظران، گروهها و
جریانهای مختلف باید تلاش کنند.»
اصلیترین نگرانی و اشتغال ذهنی جریان اصلاحات سرنوشت کشور و مردم است
عبدالله نوری اظهار داشت: «امروز برای ایجاد ارتباط پویا و موثر میان
اصلاحطلبان با عموم مردم خصوصا طبقات محروم باید مسائل و گرفتاریهای
گوناگون آنها مقدم بر دغدغههای خاص فعالان سیاسی باشد و دست کم اولویتی
همسان با این دغدغهها داشته باشد چرا که اصلیترین نگرانی و اشتغال ذهنی
جریان اصلاحات سرنوشت کشور و مردم است. فعالان سیاسی و دانشگاهی اصلاحطلب
در سطح کشور با ایجاد نوعی همدلی و همراهی با مردم میتوانند در کنار
همدردی با محرومین ریشه مشکلات اقتصادی و محرومیتها و عقبافتادگیها را
متذکر شوند. باید به روشنی علل گرفتاریهای اقتصادی و معیشتی مردم برای
جامعه تبیین شود. تاکید زیاد از حد بر نگرانیهایی که ممکن است در
اولویتهای ابتدایی عموم مردم نباشد، ما را از مشکلات اصلی مردم و جامعه
غافل میکند، در صورتی که مسائل ما در حقیقت تنها جزیی از گرفتاریهای کل
جامعه است و شاید عمق مسائل و بحرانهای اقتصادی را به خوبی درک نکنیم،
زیرا کمتر در جایگاه جامعه و افرادی که با این مسائل درگیر هستند قرار
گرفتهایم. البته منظور این نیست که باید دغدغههای خود را کمرنگ کنیم،
بلکه مراد این است که مسائل عمومی جامعه را در اولویت قرار دهیم.»
آغاز و استمرار حرکتی منسجم و با تدبیر و به دور از افراط و تفریط لازمه جریان اصلاحات است
عبدالله نوری با اشاره به رخوت موجود در جریان اصلاحات و پذیرش تاثیر
فشارهای موجود در تولید این رخوت توضیح داد: «اگر احساس میکنیم که جریان
اصلاحات بلاتکلیف است، باید این سوال را مطرح کنیم که در نهایت چه کسی باید
این حالت را دگرگون کند؟ به نظر من کسی جز خودمان نمیتواند این کار را
بکند و نباید منتظر وقوع معجزه برای تغییر فضا باشیم. البته این مساله
همراه با سختیها و دشواریهای فراوانی است و موانع زیادی بر سر راه دارد
ولی مهم این است که در این مسیر، حرکتی منسجم و با تدبیر و به دور از افراط
و تفریط آغاز شود و استمرار یابد و چهبسا بیعملی و انفعال اصلاحطلبان
در خصوص مشکلات و گرفتاریهای کشور و جامعه برای دوستان و عزیزان هم قابل
توجیه نباشد. در صورتی که شرایط واقعی را در نظر بگیریم و به دنبال نتیجه
سریع هم نباشیم در نهایت به فضل الهی کوششها به نتیجه خواهد رسید.»
عبدالله نوری در مورد حضور اصلاحطلبان در انتخابات
ریاستجمهوری گفت: «این مساله اولویت اصلی جریان اصلاحات نیست. مهم این است
که بتوان به سازوکاری برای همکاری و بهبود فضای همزیستی سیاسی رسید. برای
کمک به انتخاب درست و منطقی و حفظ و صیانت از منافع ملی و خواست مردم لازم
است فعالان، نخبگان، کارشناسان و تمام کسانی که راهحل اساسی را در بازگشت
به اصلاحات همهجانبه میدانند در خصوص معضلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی-
اجتماعی، داخلی و خارجی بدون احساسات و با تکیه بر منطق بهگونهیی شفاف و
علنی به بحث و تبادل نظر بپردازند. در این حرکت، همه به شکل فعال مشارکت
داشته باشند و این مشارکت هم باید در سطح ملی مد نظر باشد، یعنی همه
استانها و شهرستانها را دربرگیرد و تنها مجموعه فعالان تهران مد نظر
نباشند. برآیند این مشارکت و گفتوگوی گسترده میتواند به اتخاذ یک
جمعبندی و نظر نهایی منتهی شود. شاید برای انتخابات ریاستجمهوری نیز شیوه
و مسیر درست و منطقی همین باشد.»
دموکراسی از راه محدودسازی و توزیع قدرت و گردش آزاد آن تحقق مییابد نه تمرکز قدرت
عبدالله نوری افزود: «مسلم است که جمع شدن تمام ایدهها و نظرات در یک
سازوکار امری دور از دسترس و شاید آرمانی باشد، اما باید علاقهمندان و
مدافعان اصلاحات برای با یکدیگر کار کردن تمرین و تلاش کنند. جبهه اصلاحات
اگر نتوانند با هم بر سر مسائل اصلی و محوری خودشان به یک توافق و وحدت نظر
نسبی برسند، شرایط سختتر از این میشود. پیشنهادهایی که مطرح شده یا
میشود قطعا در ابتدای کار چندان جامع نیست، اما آغازی برای یک همکاری و یک
نیاز اساسی جریان اصلاحات است. اصلاحطلبان برای اینکه به وضعیت بهتری
برسند نیاز به ازخودگذشتگی دارند. شاید بتوان یکی از دلایل عدم تشکیل چنین
سازوکاری را خودمحوری و نداشتن ازخودگذشتگی دانست. اعتقاد و احترام به خرد و
عقل جمعی و داشتن روحیه ازخودگذشتگی که فضیلتهای مدنی بر آن استوار است
البته به معنای از یاد بردن منافع فردی یا منافع حزبی نیست، بلکه به معنای
اهمیت دادن به منافع عمومی و مصلحت همگانی است. امروز بیش از هر زمانی برای
نجات کشور به دموکراسی نیازمندیم و دموکراسی نیز از راه محدودسازی و توزیع
قدرت و گردش آزاد آن تحقق مییابد نه تمرکز قدرت، زیربنای آن هم،
ازخودگذشتگی است و این مساله باید از درون جریان اصلاحات و هوادارانشان
آغاز شود. در تاریخ معاصر جنبشها و جریانهایی که توانستهاند گامهای
موثری در راستای دموکراسی بردارند، نخست، فرهنگ و اخلاق مدارا، گذشت،
سعهصدر و ازخودگذشتگی را در بین خود ترویج و بسط دادهاند.»
باید با عقلانیت مسیر واقعی اصلاحات همهجانبه و تغییرات سازنده را پیگیری کرد
عبدالله نوری در ادامه سخنانش خودسانسوری و عدم اعتماد به یکدیگر را یکی از
آفات برشمرد و توضیح داد: «برای رسیدن به نتیجه باید به یکدیگر اعتماد
کنیم، نباید افراد را به دلیل اعتقاداتی که دارند و ممکن است با نظرات شخصی
یا حزبی ما متفاوت باشد، به اتهامهایی همچون سازشکاری و یا قدرتطلبی
متهم کنیم و مخالفان خود را به هر بهانهیی به حاشیه برانیم. به جای این
باید به نقد کردن یکدیگر بپردازیم ولی باید دقت کرد هزینه نقد و آسیبشناسی
منصفانه عملکرد جبهه اصلاحات خصوصا برای فعالان و حامیان آن به حداقل
برسد. چراکه اگر قرار باشد برخورد و قضاوت ما نسبت به دوستان و همفکرانمان
در جریان اصلاحات از جنس اتهامزنی باشد دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود و
پرورش نوع دیگری از استبداد است. نباید تصمیم، نظر و رای خودمان و یا حزب،
گروه و انجمن مورد علاقه خود را محور، شاقول یا فصلالخطاب جریان
اصلاحطلبی بدانیم و بر اساس زاویه دیگران با آن، نسبت به عملکرد و گفتمان
دوستان و همفکران خود قضاوت کنیم. جریان اصلاحات در حال حاضر، هم از طرف
حاکمیت سانسور میشود و هم از سوی افراد و گروههای تندرویی که نمیگذارند
در مسیر تغییرات نظرات گوناگون بیان شود. به هر حال اکنون در یک فضای افراط
و تفریط به سر میبریم و نباید در این فضا هضم شویم. باید با عقلانیت مسیر
واقعی اصلاحات همهجانبه و تغییرات سازنده را پیگیری کرد.»
عبدالله نوری همچنین پیرامون مساله اجرای بدون تنازل قانون اساسی گفت: «در
مورد خواسته اجرای بدون تنازل قانون اساسی لازم است به این نکته توجه شود
که اساس هر قانون، ارزشها و آرمانهای بنیادینی است که قوانین برای تحقق
آنها تدوین میشود و برای عملی شدن آنها، سازمان و تشکیلاتی متناسب در نظر
گرفته میشود. قوانین نوشته میشوند تا مفاهیم ارزشی نهفته در دل آنها توسط
تشکیلات پیشبینیشده در قانون پیاده شوند. در مورد شریعت، که قانون الهی
است نیز اصولی به عنوان مقاصد شریعت وجود دارد که احکام شرعی به دنبال تحقق
آن هستند.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز این دو بخش وجود دارد، از این رو تفسیر و اجرای آن باید بهگونهیی باشد که این ارزشها و مقاصد تامین شوند. بخشی از مفاهیم ارزشی مندرج در قانون اساسی که جریان اصلاحات، اجرای بدون تنازل آن را، از تشکیلاتی که در قانون اساسی مسوول اجرای آن شناخته میشود، خواستار است عبارتند از: اول، «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.» دوم، «مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.» سوم، «آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت اراضی کشور از یکدیگر تفکیکناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهیی وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.» چهارم، «تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.» پنجم، «احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع و محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی.»
از عبارات مذکور و عباراتی شبیه آنها که در قانون اساسی
فراوان بیان شده است چنین استنباط میشود که رعایت و احترام به حقوق ملت و
تاکید بر حق حاکمیت مردم و تامین و گسترش عدالت از اصول ارزشی و محوری
قانون اساسی است و با هیچگونه تفسیر و تعبیری نمیشود برای آن محدودیتی
ایجاد کرد و فلسفه وجودی همه نهادهای مندرج در قانون اساسی، از نهاد رهبری
تا قوای سهگانه و سایر دستگاهها برای تحقق بخشیدن به مفاهیم ارزشی مندرج
در قانون اساسی و برطرف کردن موانع تحقق همه این حقوق است. حال چنانچه پس
از مدتی نسبت به مفاهیم ارزشی مندرج در قانون بیاعتنایی شود و تشکیلات و
نهادهای مندرج در قانون اصل و اساس قانون شناخته شوند مسیر اجرای قانون
منحرف شده است. قوانین نوشته میشوند تا مفاهیم ارزشی نهفته در دل آنها
پیاده شوند. مثلا مجلس برای این در قانون اساسی آمده است تا بتواند با وضع
قوانین حافظ آزادیها و حقوق ملت باشد، یا دستگاه قضا برای اجرای عدالت
ایجاد شده حال اگر به بهانه حفظ مجلس و دستگاه قضا آزادیها و حقوق ملت و
عدالت پایمال شود این به معنای از بین بردن اصل قانون است. در قرآن خداوند
به پیامبر میگوید: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و إن لم تفعل
فما بلغت رسالته – سوره مبارکه مائده / 67 - ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از
جانب پروردگارت به تو نازل شده، و اگر نکنی پیامش را نرساندهیی»، حتی
ارزش مقام رفیع پیغمبر هم بهدلیل اجرای صحیح و کامل رسالت و تبیین مفاهیم
ارزشی دین مبین اسلام است و با توجه به اینکه پیامبر آن مفاهیم آسمانی را
اجرا میکند، گفته میشود: «یا ایها الذین آمنوا اطیعواالله و اطیعوا
الرسول و اولِی الامر منکم - سوره مبارکه نساء / 59 - ای کسانی که ایمان
آوردهاید، اطاعت کنید خدا را و پیامبر و اولیالامر را. »
اجرای بدون تنازل قانون اساسی هم به همین معناست که از نهادهای مسوول در
قانون اساسی خواسته میشود که مفاهیم ارزشی مندرج در قانون را بدون تنازل
تحقق ببخشند. پس وقتی گفته میشود ما خواهان اجرای بیتنازل قانون اساسی
هستیم، یعنی نهادهای مسوول، باید قانون را اجرا کنند. این معنایش این نیست
که یک نهاد فی حد ذاته محترم است، این نهاد زمانی محترم است که مفاهیم
ارزشی قانون را اجرا کند و چنانچه تمام توان خود را برای اجرای صحیح قانون
به کار برد تمام شهروندان نیز موظفند آن نهاد را در پیشبرد اهدافش که همان
هدف قانونگذار است یاری کنند.»