حادثه ای که «روسیه» را تکان داد، فردا چه بر سر ما خواهد آمد؟ / تصویر

به گزارش بازتاب ؛ این برنامه به آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی می پردازد و بی پرده به واکاوی علل این نابسامانی ها می پردازد .

در 2 نوامبر برنامه به واکاوی حادثه ای هولناک می پردازد که به درستی نام آن را " کانتس سویتا" یا "پایان تاریخ"  نهاده است.

ترجمه تحت الفظی این عنوان را " آخرالزمان"  هم می توان تعبیر کرد و اگر عنوان "آخرالزمان" را  دوره ای نام نهیم که در آن ارزشهای انسا نی و اجتماعی  به فراموشی سپرده می شوند، باید گفت این نامگذاری برازنده حال و روزی است که امروز بخشهایی وسیع از مردم روسیه در آن به سر می برند.

اما حادثه چه بود؟

در منطقه "کورسکی" روسیه، شهرک "کورنفسکی"، در آپارتمانی محقر، مادری با دو فرزند خردسالش  زندگی می کرده است. وی به تنهایی سرپرستی دو کودکش را به عهده داشته و شوهش او را رها کرده بوده و در مسکو به سر می برده است .

این زن صندوقدار یک مغازه و حقوق ماهیانه اش 2000 روبل  (نزدیک به  66 دلار) است . آن طور که وی در این برنامه اظهار داشت، ساعت کار وی روزانه 12 ساعت از 9 صبح تا 9 شب است .

چند ماه قبل ( شهریور ماه) برای وی قبض برقی به مبلغ 1122 روبل (  37.04 دلار)  می آید  و به وی فرصتی یک ماهه داده می شود تا قرض خود را پرداخت نماید .

مادر نمی تواند در مدت تعیین شده قرض خود را پرداخت نماید و اداره برق، با توجه به عدم تادیه، برق آپارتمان را قطع می کند

بعد از قطع برق ، وی برای روشنایی آپارتمان، به روشن کردن شمع روی می آورد. در شب حادثه، وی ابتدا با روشن کردن دو شمع و قرار دادن آنها در قسمتهای مختلف آپارتمان، به امور روزمره خانگی می پردازد. بچه هارا در تختخواب های کوچکشان می خواباند و برای دیدن دوستش از خانه خارج می شود.

بر اساس گفته هایی که این زن در برنامه مطرح کرد، وی قبل از خروج از خانه، شمعها را خاموش کرده بود. اما بعد از چند ساعت که به خانه بر می گردد، با خانه سوخته شده و کودکانی که در آتش جزغاله شده بودند، روبرو می شود .

دقت کنیم این حادثه در کشوری اتفاق افتاده است که طی هفتاد سال حاکمیت اقتصاد دولتی ، بالاترین رفاه مادی را به شکل یارانه های مختلف در اختیار جامعه قرار می داد و اکنون، انسانی که روزی 12 ساعت کار می کند، ناتوان از پرداخت بهای برق مصرفی، باید بهایی چنین گزاف برای فقر مالی اش بپردازد .

آیا این نیست که  آن روزها که دیکتاتورهای سرخ کرملین؛ در هیئت مدافعین خلق های شوروی با فراهم کردن زندگی یارانه ای، به سرکوب هر گونه نظر انتقادآمیز یاران سابق خود می پرداختند، جامعه بی رحم و بی قانون امروز روسیه را پایه گذاری کرده اند ؟ جامعه ای که امروز در آن کارگران و اقشار ضعیف از اولیه ترین حقوق اجتماعی و صنفی محرومند .

اگرچه تنها با یک حادثه نمی توان حکم کلی داد، اما می توان قاطعانه نظر داد پایه های  شرایط اجتماعی که امروز مردم روسیه در آن زندگی می کنند و حتی  از حقوق اولیه مردم کشورهایی با نظامهای دیگر هم در آن خبری نیست،  در همان سالهایی که  مدافعین مردم شوروی در آن کشور حکم می راندند، پایه گذاری شده است.

مدیران و برنامه ریزان اقتصادی و مولتی میلیونرهای امروز روسیه، مدیران سابق اقتصاد دولتی – متمرکز، شوروی دیروز هستند. اقتصادی که اختلاس و فساد از ویژگی های اصلی آن بود و مدیران نالایق بر سکان های اجرایی آن حاکم بودند و با دادن یارانه ها و اقتصاد صدقه ای، فساد و ناکارآمدی را در اقتصاد آن کشور نهادینه کردند.

باید دید امروز اقتصاد دولتی یارانه ای دولت های نهم و دهم در حال  نهادینه کردن  چه چیزی برای ایران فرداست ؟

جلوگیری از فعالیت اقتصادی آزاد و محصور کردن بخش های مهم اقتصاد در بند مدیران دولتی و شبه دولتی، چشم اندازی موفقیت آمیز برای بخش تولیدی اقتصاد کشورمان را رقم نمی زند .

حاکم بودن دولت بر بخش های مهم اقتصاد کشور، تجربه ای که در اغلب کشور ها شکست خورده است، امروز به نقشه راه گردانندگان اقتصادی دولت کشورمان تبدیل شده است. به راستی دولت های نهم و دهم در حال نهادینه کردن کدام نهادهای سیاسی برای آینده نزدیک و دور کشورمان هستند؟