arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۰۳۳۵۱
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۱۰ - ۰۹ فروردين ۱۳۹۲

موافقت کلی رهبری با «مذاکره ایران و آمریکا» ؛ حرکتی مناسب در جهت خنثی سازی اقدام نظامی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عصر ایران نوشت: هرمیداس باوند، استاد روابط بین الملل، معتقد است موضع اخیر رهبری نظام در قبال مذاکره ایران و آمریکا، می تواند زمینه ساز رفع فشارهای بین المللی موجود بر اقتصاد ایران باشد.

باوند سیاستمدار خوب را کسی می داند که به تحقق منافع کشورش بیندیشد. وی موافقت کلی و البته مشروط رهبری با مذاکره دوجانبه ایران و آمریکا با وجود تبلیغات احتمالی مخالفان جمهوری اسلامی را، مصداقی از گام برداشتن در چنین مسیری می داند و تأکید می کند که این سیاست ، خنثی کننده روند موجود برای اقدام نظامی علیه ایران است.     

*رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی خودشان گفتند که با مذاکره با آمریکا مخالفتی ندارند ولی به این مذاکره خوش بین هم نیستند. آیا این سخن ایشان می تواند سرآغاز تحولی در رابطه ایران و آمریکا باشد؟

آمریکایی ها مدتهاست که به ایران پیشنهاد مذاکره دوجانبه داده اند. البته ایران و آمریکا سابقه مذاکره با یکدیگر را دارند. مثلاً بیانیه الجزایر محصول مذاکرات ایران و آمریکا پس از ماجرای گروگان گیری است. درباره مساله افغانستان هم ایران حضور موثر داشت و همکاری دوفاکتو بین ایران و "اتحاد شمال" شکل گرفت.

در ماجرای عراق هم بین ایران و آمریکا مذاکراتی صورت گرفت و ایران انتخابات عراق را که زیر نظر آمریکایی ها برگزار شد، به رسمیت شناخت؛ در حالی که کشورهای عربی چنین موضعی در قبال نخستین انتخابات عراق نگرفتند.

در هر صورت، این سخن رهبری نظام می تواند سرآغاز پیدایش تفاهم در برخی زمینه ها میان دولت های ایران و آمریکا باشد و باب تحول در روابط دو کشور را باز کند؛ مشروط بر اینکه دولت های دو کشور، از این فرصت استفاده کنند. من مذاکره را به معنای تسلیم نمی دانم و اگر ما چنین نگاهی به مذاکره با آمریکا داشته باشیم، این نگاه می تواند زمینه ساز استفاده از فرصت پدیدآمده موجود شود.  

*اگر قرار شود ایران و آمریکا وارد مذاکره دوجانبه شوند، این امر در دولت احمدی نژاد رخ می دهد یا در دولت بعدی؟

معمولاً ترجیح داده می شود مذاکره پس از روی کارآمدن دولت جدید آغاز شود. فرایند انتخابات نقش اثرگذاری بر ماهیت مذاکرات دارد. فرض کنید آقای خاتمی یا آقای رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شوند، با توجه به سابقه نظرات این دو سیاستمدار ایرانی، فضا برای مذاکره و پیشرفت مذاکرات مساعدتر به نظر می رسد.  

*اگر خاتمی یا هاشمی رئیس جمهور شوند، موافقت رهبری برای مذاکره با آمریکا همچنان پابرجا خواهد بود یا اینکه رهبری به دولت هاشمی یا خاتمی از این حیث اعتماد چندانی نمی کنند؟

ضرورت ها و نیازهای کنونی در این جا اهمیت دارند. الان که رهبری اشاره کرده اند مخالفتی با این موضوع ندارند، این سخن دال بر این است که اگر آقای هاشمی و یا خاتمی رئیس جمهور شوند، من فکر نمی کنم رهبری با اصل مذاکره دولت های ایران و آمریکا مخالفت کنند.

به هر حال رهبری که به تنهایی تصمیم نمی گیرند. قطعاً کسانی به ایشان مشورت می دهند و آنها گفته اند که با توجه به شرایط موجود، مذاکره ایران و آمریکا می تواند برای کشور ما رهگشا باشد.

*به نظر شما، درخواست مذاکره دوجانبه از سوی آمریکا اصلاً سودی برایش دارد؟

آمریکا بعد از پیروزی نظامی در افغانستان و عراق با مشکلات سیاسی در خور توجهی روبرو شد؛ به گونه ای که امروز جامعه آمریکا دیگر به هیچ وجه موافق اقدامات سخت افزاری دولت آمریکا در حوزه سیاست خارجی نیست.

دولت آمریکا نیاز دارد افکار عمومی کشورش را برای اقدامات سخت افزاری احتمالی آماده کند. وقتی این دولت پی در پی درخواست مذاکره دوجانبه می دهد و این درخواست از سوی ایران پذیرفته نمی شود، در واقع افکار عمومی آمریکایی ها را آماده می کند برای اتخاذ اقدامات سخت افزاری احتمالی. یعنی دولت آمریکا با این کار می خواهد به مردمش بگوید ما همه راههای مسالمت آمیز را در قبال ایران در پیش گرفتیم ولی مشکل حل نشد و اکنون دیگر چاره ای جز اقدام سخت افزاری نداریم.

از سوی دیگر، دولت آمریکا با درخواست مذاکره دوجانبه، جامعه بین المللی را هم به نفع خودش آماده و حتی بسیج می کند. یعنی از این طریق می کوشد به اقدام احتمالی خودش علیه ایران مشروعیت بین المللی ببخشد.

بدون تردید اگر آمریکا روزی بخواهد به ایران حمله نظامی کند، به تنهایی این کار را انجام نمی دهد. یعنی با توجه به تجارب تلخ قبلی اش، می کوشد که این کار را به شکل جمعی و با مشارکت اتحادیه اروپا و سازمان ملل و سایر کشورها انجام دهد.

*یعنی موافقت کلی ایران با مذاکره، با هدف کاستن از خطر جنگ صورت گرفته است؟  

بله؛ رد پیشنهاد مذاکره آمریکا از سوی ایران، اگر تداوم می یافت، می توانست در خدمت مشروعیت بخشیدن بین المللی به حمله نظامی احتمالی آمریکا به ایران باشد. در واقع پذیرش پیشنهاد مذاکره دوجانبه آمریکایی ها، این خطر را خنثی می کند.

فراموش نکنید که سیاستمداران بزرگ برای تامین منافع حیاتی کشورشان بسیاری از ناملایمات فردی را به جان می خرند. در حال حاضر اولویت ، بقای مملکت است. الان مساله اصلی ما، تحریم های مضاعفی ست که جدا از تحریم های شورای امنیت اعمال شده است. این تحریم هاست که به کشور ما فشار وارد می کند. وقتی این تحریم ها در جریان مذاکره با آمریکا می تواند کاهش یابد و منتفی شود، چرا وارد این مذاکره نشویم؟

تحریم های شورای امنیت، شامل سیستم های موشکی ایران می شود ولی تحریم های مضاعف آمریکا و اتحادیه اروپا و سایر کشورهای همراه آنها، سیستم های بانکی و اقتصاد ایران را هدف گرفته است. الان ما در وضعی نگران کننده قرار گرفته ایم و باید ببینیم چطور می توانیم از این وضع خارج شویم تا مجبور نشویم باج های سنگین به چین و روسیه و هند بدهیم.

ولی رفتار خمصانه آمریکا با جمهوری اسلامی هنوز ادامه دارد. در این باره چه نظری دارید؟

فرض کنید مذاکره دوجانبه با امریکا صورت نگیرد و مذاکرات با 5+1 هم به جایی نرسد. شما نتیجه این وضع را برای کشور چه می دانید؟ ما به عنوان یک ایرانی، هر اندازه هم بخواهیم شعارهای مقاومت گرایانه بدهیم، اگر نتوانیم فشارهای ناشی از تحریم های موجود را منتفی کنیم، سرانجام به وضعی پیش بینی ناپذیر می رسیم که پیامدهایش برای مملکت نگران کننده است.

 اینکه ما به فکر حل بحران های اقتصادی مان باشیم، هیچ اشکالی ندارد. اما در این باره که رفتارهای خصمانه آمریکا با ایران ادامه دارد، باید گفت که ما در طول 34 سال گذشته هیچ وقت رابطه دوستانه ای با آمریکا نداشته ایم. رابطه ایران و آمریکا در این سال ها، تقریباً همیشه خصمانه بوده است. بنابراین ما باید به فکر حل مشکلات خودمان باشیم نه به فکر رفتارهای آمریکا.

فرض کنیم مذاکره دوجانبه ایران و آمریکا آغاز شد. تحریم ها تا کی رفع می شوند؟

مساله تحریم های مضاعف در حال حاضر پیچیده شده است. وقتی که نفت ایران از سوی فلان کشور خارجی خریده نمی شود، آن کشور با کشور دیگری قرارداد واردات نفت می بندد. مثلاً ژاپن قبلاً از ایران نفت می خرید اما الان از نفت مورد نیازش را از عربستان می خرد. قرارداد چند ساله کشورهای واردکننده نفت با عربستان و قطر و ...، یک شبه نمی تواند فسخ شود و همین امر، مساله رفع تحریم ها را پیچیده می کند.

آن قسمت از تحریم ها که مربوط به شورای امنیت است، به آسانی می تواند لغو شود ولی برخی دیگر از تحریم ها، پیچیده اند و لغو آنها، امری زمان بر است. برخی از تحریم ها هم گام به گام حذف می شوند ولی اینکه فلان کشور تا پارسال خریدار نفت ایران بود اما الان با قطر یا عربستان قرارداد پنج ساله واردات نفت امضا کرده، امری نیست که یک شبه قابل تغییر باشد.

اگر امسال مذاکره دوجانبه ایران و آمریکا شروع شود، آیا در پایان سال 92 می توانیم شاهد بهبود شرایط اقتصادی کشور باشیم؟

بله، قطعا. ما که وارد فرایند مذاکره برای مذاکره نمی شویم. ما می خواهیم مذاکره کنیم تا فشارهای خارجی بر اقتصاد کشورمان کاهش یابد و به تدریج منتفی شود. قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت می گویند اگر نظر این دو شورا تامین شود، تحریم ها نیز لغو می شود.

یعنی در این صورت ایران باید تعلیق غنی سازی را بپذیرد؟

بالاخره هر دو طرف در مواضع اولیه خودشان تعدیلاتی انجام می دهند. مثلاً آنها غنی سازی ایران را تا بیست درصد می پذیرند و ایران هم می تواند بپذیرد که حجم اورانیوم بیست درصد غنی شده را افزایش ندهد.

نفس مذاکره علی الاصول نقش تعدیل کننده دارد. وقتی که طرفین مذاکره به اولویت های خودشان اشاره کنند، به طور کلی فضا مساعد می شود که بر سر چند و چون تحقق این اولویت ها به توافق برسند.

به هر حال مذاکره بر عدم مذاکره ارجحیت دارد. مذاکره می تواند به تعدیل مواضع طرفین و کاسته شدن فشارهای اقتصادی موجود بر ایران منجر شود، ولی عدم مذاکره به معنای تداوم این فشارها و رویارویی نظام و جامعه با پیامدهای غیر قابل پیش بینی آنهاست.
نظرات بینندگان