arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۴۵۱۵۳
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۷ - ۲۵ دی ۱۳۹۲

همان آش و همان کاسه در سازمان میراث و گردشگری!؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
آیا قرار است با خواب‌هایی که برای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دیده می‌شود، وعده‌ی «ثبات مدیریت، تدبیر و امید» دولت یازدهم برای میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری زیر سوال برود؟

این گزارش صرفا از بابت نگرانی برای تن رنجور و زخمی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران نوشته شده است، آن هم وقتی زمزمه‌هایی از تغییر دوباره‌ی رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به گوش می‌رسد؛ درست زمانی که قرار بود این سازمان پس از چهار سال که ریاست چهار نفر را تجربه کرده، سرانجام به ثبات مدیریتی برسد و حرف‌های محمدعلی نجفی رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هم گویای همین بود که در چهار سال آینده قرار نیست شاهد رفت‌وآمدها و انتصاب‌های متعدد برای ریاست این سازمان و اعمال طرح‌ها و برنامه‌های سلیقه‌ای که هر از گاهی به زعم رییسی خوش و دلپذیر می‌آید و در دستور قرار می‌گیرد، باشیم، اتفاقی که در طول چهار سال اخیر بیشتر رخ داد و سرانجام از این سازمان به تعبیر نجفی «ویرانه‌ای» را برجای گذاشت.

محمدعلی نجفی در یادداشت 100 روز کاری‌اش در این سازمان نوشته بود؛ «مسئولیت سازمان درحالی به من سپرده شد که به دلیل تغییرات پی‌درپی مدیران و نگاه سیاست‌زده به آن به بنایی نیمه‌ویران و ساختاری از هم گسیخته تبدیل شده بود؛ بنایی شبیه بسیاری از میراث گذشتگان‌مان که در اثر بی‌توجهی ما با آسیب‌های جدی رو به رو شده‌اند.»

به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی و گردشگری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هنوز پس از گذشت 10 سال از ادغام دو سازمان میراث فرهنگی و ایران‌گردی و جهان‌گردی و پس از گذشت هفت سال از ادغام آن با صنایع دستی، برنامه و طرح جامعی ندارد تا چراغ راه را به دست مدیرانی بدهد که اصولا یک‌شبه به آن قدم گذاشته‌اند و گاه غافلگیرانه از آن رفته‌اند. شاید برای همین است که هر کسی که بر کرسی ریاست این سازمان تکیه می‌زند، نسخه‌ای سلیقه‌ای برای آن می‌پیچد و این‌طور می‌شود که روزانه خبری از تخریب و خروج آثار تاریخی در رسانه‌ها دیده می‌شود و گردشگری هنوز اندر خم یک کوچه است و بزرگترین آرزوی صنایع دستی هم حل مشکل بیمه‌ی هنرمندانش شده است.

روزی رییسی می‌آید و دستور خروج از پایتخت را به کارکنانش می‌دهد و اوضاع را چنان برای دو معاونت میراث فرهنگی و صنایع دستی از بعد اجتماعی و نظام کاری وخیم می‌کند که رییس کنونی این سازمان درباره‌ی آن واقعه می‌گوید؛ «هنوز با مصائب آن دست به گریبانیم». روز دیگر رییس بعدی، دستور بازگشت آن معاونت‌ها را می‌دهد، آن‌هم در سکوت که مبادا خبر به جایی برسد و مانعی بر سر راه پیش آید. روزی هم این تشخیص داده می‌شود که مدیری به واسطه‌ی فعالیت در ستاد انتخاباتی رییس‌جمهور بر این مسند گماشته شود؛ اما اوضاع در هشت ماه ریاستش آن‌قدر تحت کنترل از سوی رؤسای قبلی این سازمان پیش می‌رود که حتا نمی‌تواند در این مدت انتصابی دلخواه داشته باشد و برنامه‌ای را آن‌طور که سلیقه‌اش می‌گوید اجرا کند، برای همین استعفا می‌دهد. نوبت به رییس چهارم هم که می‌رسد، همه‌ی برنامه‌ها و طرح‌ها طبق عادت مرسوم آقای رییس که در دروه‌ای هم معاون گردشگری این سازمان بود، صرف جشن و همایش و نشست‌های متعدد در استادیوم‌های ورزشی و سالن‌های شهر می‌شود که البته آن‌طور که می‌گفت؛ همه را برای مشارکت و شادی مردم انجام می‌داد.

حالا در این دوره که قرار بر ثبات مدیریتی است و آن‌طور که نجفی به معاونان‌اش ماموریت داده تا برنامه‌ی مشخصی داشته باشند و از اعمال سلیقه‌های شخصی خودداری کنند، چرا بار دیگر حرف رفتن و تغییر دوباره، آن هم در آغاز راه و گام برداشتن برای تغییر رویکردها و در شرایطی که یکی از وعده‌های انتخاباتی رییس‌جمهور ایجاد اشتغال برای چهار میلیون نفر از طریق گردشگری بوده، به میان کشیده می‌شود؟ اگر قرار بر تغییر است، حالا به هر بهانه‌ای، چه ضمانتی وجود دارد که رییس بعدی گرفتار رفتارها و برنامه‌های سلیقه‌ای نشود و از ایده‌ها عبورد کند؟ آیا آن دلگرمی و امیدهایی که برای نجات میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و در میان اهالی هنر و میراث فرهنگی، پژوهشگران و سرمایه‌گذاران به‌وجود آمده، قرار است حکم چند قطره آب بر آتش را داشته باشد؟ آیا کابوس بی‌ثباتی و تصیم‌های لحظه‌ای برای این سازمان تکرار خواهد شد؟

انتهای پیام

منبع: ایسنا
نظرات بینندگان