روایت عضو حزب کارگزاران از حمایت لاریجانی و باهنر از روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96

یدالله طاهرنژاد می‌گوید اصلاح‌طلبان درباره برخی توقعات و انتظارات برآورده‌نشده خود با حسن روحانی گفت‌وگو خواهند کرد اما این موضوع به معنای حمایت مشروط از او در انتخابات ریاست‌جمهوری نیست و جریان اصلاحات سیاست سال ۹۲ را ادامه داده و از روحانی حمایت می‌کند.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران اولی‌ترین و محوری‌ترین کار دولت در سال پایانی را ایجاد رونق اقتصادی می‌داند و می‌گوید: همکاری و همراهی سایر قوا و دستگاه‌ها و نهادهای نظامی در این راستا بسیار قابل‌توجه است.

اهم اظهارات طاهرنژاد را بخوانید:

* {با اشاره به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶}: اصلاح‌طلبان سیاست سال ۹۲ را در سال ۹۶ ادامه داده و از آقای روحانی حمایت می‌کند.

* ممکن است بخشی از انتظارات اصلاح‌طلبان برآورده نشده و این انتظارات موضوع مذاکره با آقای روحانی باشد اما اسم این کار شرط‌گذاری نیست بلکه فقط بیان توقعات است. توقع اصلاح‌طلبان این است که آقای روحانی بخشی از مطالبات ملی آن‌ها را مدنظر قرار دهد اما به این معنا نیست که اصلاح‌طلبان از ایشان حمایت مشروط خواهند داشت.

* اگر برای آقای روحانی، مقتضی موجود و موانع مفقود باشد، به این توقعات پاسخ می‌دهد و شاید تاکنون شرایط مهیا نبوده که به همه انتظارات پاسخ دهد. ضمن اینکه تا همین‌جا هم آقای روحانی خیلی از انتظارات اصلاح‌طلبان را پاسخ داده و فضای امروز جامعه نسبت به چهارسال پیش در ابعاد مختلف قابل‌مقایسه نیست.

* در فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی نسبت به گذشته گشایش زیادی ایجاد شده است. اصلاح‌طلبان قدر فضای ایجادشده را می‌دانند و بحثی که برخی تئوریسین‌های اصلاح‌طلب مطرح می‌کنند شاید قابل‌تعمیم به کل جریان اصلاحات نباشد.

* {درباره رویکرد اصولگرایان در انتخابات ۹۶}: در جریان اصولگرا یک صدا شنیده نمی‌شود. بخشی از اصولگرایان معتدل همانند آقایان لاریجانی، مصباحی‌مقدم و باهنر قطعا از آقای روحانی حمایت می‌کنند؛ چراکه مسیر را درست تشخیص داده و شرایط خیلی سختی پیش‌روی آقای روحانی نخواهند گذاشت. به‌نظر من نهایتا به این جمع‌بندی می‌رسند که از ایشان حمایت کنند؛ چراکه اصلا آقای روحانی عضو جامعه روحانیت است و اگر قرار به شرط‌گذاری باشد، اصلاح‌طلبان هستند که باید شرط بگذارند چون آقای روحانی از جنس خود آن‌هاست.

* جناح تندروی اصولگرایان که شامل جبهه پایداری و دوستان همفکرشان می‌شود ممکن است گزینه دیگری را مطرح کنند اما خودشان هم می‌دانند شانسی برای پیروزی ندارند و اگر آقای روحانی در عرصه باشد هیچ اصولگرایی در برابر او شانس پیروزی نخواهند داشت.هر چند ممکن است رای آقای روحانی نسبت به دوره قبل افزایش بالایی نداشته باشد؛ اما در جبهه اصولگرایی هنوز کسی مطرح نشده که ارزیابی‌ها نشان دهد قدرت رقابت با آقای روحانی را دارد بنابراین به‌نظر نمی‌رسد در انتخابات سال ۹۶ شاهد یک تغییر یا عقب‌گرد باشیم.

* {درباره احتمال حضور رییس دولت‌های نهم و دهم در انتخابات ریاست‌جمهوری}: من برای آقای احمدی‌نژاد هیچ شانسی نمی‌بینم و در رابطه با تائید یا ردصلاحیت او توسط شورای نگهبان نیز نمی‌توانم اظهارنظر کنم؛ چراکه تصمیمات شورا خیلی قابل پیش‌بینی نیست. هیچ‌کس در ایران فکر نمی کرد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شود اما این اتفاق افتاد بنابراین در رابطه با این مسأله نمی‌توان با قاطعیت اظهارنظر کرد. هر چند شاید آقای احمدی‌نژاد نسبت به برخی شانس بیشتری برای عبور از فیلتر شورای نگهبان داشته باشد اما شانس عبور از ملت را ندارد.

* همه قراین نشان می‌دهد که آقای احمدی‌نژاد فعالیت انتخاباتی می‌کند اما بسیار بعید است که ایشان حتی مورد حمایت اصولگرایان معتدل قرار گیرد.

* {در رابطه با مطرح بودن نام افراد دیگری برای حضور در انتخابات پیش‌رو همچون محمدباقر قالیباف}: آقای قالیباف شانس خود را امتحان کرده است، دو بار وارد رقابت شده و هر دو بار با شرایط سختی از میدان رقابت خارج شده است، بنابراین بسیار بعید است بخواهد مجددا خود را عرضه کند. من هم برای ایشان شانسی نمی‌بینم.

* {درباره شرایط حاکم بر انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶}: نهایتا اصولگراها کسی را ندارند که بتوانند مقابل آقای روحانی مطرح کنند، اصلاح‌طلبان نیز دلیلی ندارند از کاندیدای خود در سال ۹۲ روی برگردانند، بنابراین به‌نظر من آقای روحانی رقیب جدی نخواهد داشت. بهترین حالت این است که به اجماع ملی برسیم، همه روی آقای روحانی تمرکز کنند و ایشان با رای قاطع پیروز شوند.

* {درخصوص آینده فعالیت اصلاح‌طلبان و اینکه گفته شده این طیف سیاسی ده‌ها گزینه برای مطرح کردن در عرصه سیاست دارد}: این یک بلوف سیاسی نیست، یک واقعیت سیاسی است که اصلاح‌طلبان گزینه‌های متعددی در قد و قواره ریاست‌جمهوری دارند، اما اینکه بتوانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، بحث دیگری است.

* در انتخابات مجلس دیدیم که کاندیداهای شناسنامه‌دار اصلاح‌طلب یا اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار، توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند. اصلاح طلبان چه کار می‌توانستند بکنند؟ درحالی‌که بنا داشتند در انتخابات شرکت کرده و لیست دهند؛ بنابراین از همان افراد باقی‌مانده و حتی کسانی‌که شناخته‌شده نبودند لیستی تهیه کردند.

* اگر روزی شورای نگهبان برای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان شرایط برابر ایجاد کند خواهیم دید که چهره‌ها و شخصیت‌های زیادی در طیف اصلاح‌طلبی وجود دارد که هر یک می‌توانند کشور را اداره کنند اما اگر رویکرد شورای نگهبان همین‌گونه باشد و در ادامه راه نیز اجازه حضور داده نشود، کار سخت خواهد بود.

* رویکرد باید تغییر کرده و این فرصت‌های برابر ایجاد شود. برای ایجاد چنین شرایطی نیز تعامل خواهیم کرد چراکه اصلاح‌طلبان می‌خواهند درون نظام فعالیت کنند و برای آن باید همین روش تعاملی را ادامه دهند. البته شورای نگهبان نیز در مقاطع مختلف برخوردهای متفاوتی داشته است، اصل بر این است که با تعامل جلو رویم و ان‌‌شاءالله شورا نیز به این جمع‌بندی برسد که شخصیت‌های دلسوز و وفادار نظام بتوانند در عرصه رقابت حضور پیدا کنند. باید بدانیم هرچه به سمت افراد ناشناخته و گمنام برویم قطعا درمورد عملکردشان نیز دچار ابهام بیشتری خواهیم شد.

* {درباره عملکرد سه‌ساله دولت یازدهم}: دولت آقای روحانی در شرایطی سکان اجرای کشور را برعهده گرفت که کشور پس از سال‌ها تحمل تحریم‌های سخت و ظالمانه در موقعیت بسیار سختی بود. از نظر بین‌المللی تحت‌تحریم‌های فصل هفت قرار داشت که خطرناک‌ترین و ظالمانه‌ترین نوع تحریم‌ها است و به موجب آن فصل، کشورهایی که صلح و امنیت جهان را تهدید می‌کنند، ابتدا مورد تحریم قرار گرفته و در ادامه ممکن است مورد حمله واقع شوند و همین باعث می‌شود نتوانند برای توسعه خود برنامه‌ریزی کنند.

* قرارداشتن ذیل تحریم فصل هفت افق‌های روشن پیش‌روی کشورمان را تیره نشان می‌داد. در عین حال از نظر ساختار نظام تکنوکراسی، کشور به شدت آسیب دیده و دچار نوعی هرج و مرج و به‌هم‌ریختگی شدید شده بود. انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی دست رییس‌جمهور سابق را در جابه‌جایی بودجه و افراد و هم‌چنین نادیده گرفتن ضوابط حاکم بر ترفیع بازگذاشته و نهایتا نظام اداری کشور دچار اختلال جدی شده بود.

* مجلسی سر کار بود که به‌دلیل وابستگی‌های شدید فکری و قرابت سیاسی به دولت قبل، هیچ همکاری با دولت یازدهم نمی‌کرد و دولت آقای روحانی در چنین شرایطی کابینه را تحویل گرفت.

* آقای روحانی به‌دلیل سابقه طولانی حضور در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، هیات‌رییسه مجلس شورای اسلامی، مرکز تحقیقات استراتژیک و مجمع تشخیص مصلحت نظام، کشور را خوب می‌شناخت لذا از موضع اطلاع خیلی زود سر اصل مطلب رفت و اصل مطلب این بود که ابتدا باید تهدید را از روی کشور برداشت.

* برای اینکه به کشور سرمایه وارد شود، نیروی انسانی کارآمد تربیت و تکنولوژی وارد کشور کنیم در اولین گام تهدید و تحریم باید از روی کشور برداشته شود لذا آقای روحانی با ابتکاری خوبی که در موضوع مذاکرات هسته‌ای به خرج داد یک موضوع امنیتی را به موضوعی سیاسی تبدیل کرد و برجسته‌ترین دیپلمات‌های کشور مسئول مذاکرات شد. نهایتا تیم مذاکره‌کننده توانست این تهدیدها و تحریم‌ها را با حمایت‌های مقام معظم رهبری و کمک افکار عمومی ظرف مدت ۲۲ ماه حل و رفع کرده و طولانی‌ترین، پیچیده‌ترین و سخت‌ترین مذاکرات بین‌المللی را پیش برد و به سرانجام خوبی برساند.

* در مذاکرات هسته‌ای به نتایج خوبی رسیدیم، صنعت هسته‌ای را حفظ کردیم، چند قطعنامه سازمان ملل در خصوص تحریم علیه ایران یکجا برداشته شد و از همه مهمتر فضای کشور از انجماد ناشی از تحریم خارج . تعامل بین‌المللی شکل گرفت و شاهد رفت و آمد با هیأت‌های خارجی در عالی‌ترین سطوح هستیم که ان‌شاء‌الله این تعاملات هرچه سریع‌تر به سوددهی برسد.

* اکنون فضای بین‌المللی از حالت قهر و غضب علیه کشور ما خارج شده است. تمام موارد گفته شده از دستاوردهای دولت آقای روحانی است که بسیار ارزشمند هستند. اکنون تورم ۴۵ درصدی به زیر ده درصد کاهش یافته و شاهد ثبات دربازار سرمایه ونظام بانکی هستیم. در حال حاضر نیز امیدواریم با کمک مجلس جدید دولت بتواند کارهای زمین مانده ای را که مجلس قبل حاضر به همکاری برای حل آن‌ها نبود، انجام دهند ونهایتا انتظار مردم از دولت یازدهم محقق شود.