arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۵۷۰۲۲
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۱ - ۰۶ مرداد ۱۳۹۶

ستایش، آتنا، بنیتا و احکام جزایی اسلام/ وظیفه روحانیت در قبال جنایات اجتماعی چیست؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حجت الاسلام هادی سروش در کانال تلگرامی خود یادداشتی با عنوان «در برابر ناگوارترین جنایت !» منتشر کرده است.

به گزارش انتخاب، این مبلغ معارف و محقق حوزه علمیه نوشته است:

صدای گریه ی پری روز ستایش از ورامین ، و صدای ناله دیروز آنتا از اردبیل ، و امروز نگاه معصومانه بنیتا که حتی رمق گریه هم نداشت ... مائیم و این کودکان معصوم و جلادان این جنایات!!

در قبال جنایات اجتماعی به حکم معرفت( شرع و عقل و اخلاق) سکوت روا نیست. همانطوریکه در قبال نارسایی های سیاسی و بداخلاقی های آن خصوصا در انتخابات اخیر، سکوت روا نداشتیم.

جنایت در اسلام مهم شمرده شده و حالات مختلف آن طرح ، و بررسی شده .
از آنجا که آشنایان به فقه و حقوق میدانند ؛ در بحث های جزایی ، واژه "جانی و مجنی علیه" که بمعنای جنایت کار و جنایت شده است از تکه کلام های رایج این مباحث است. واین نشان از عمق حساسیت "شریعت" به این موصوع است .

شاید برخی از روشنفکران از احکام جزایی اسلام به ناله در آمدند اما واقعش قصه هایی مانند : ستایش ، آتنا ، بنیتا و... ضرورت این مباحث را قابل باور میکند.

اجازه فرمایید نکات و مطالب پر اهمیتی را طرح کنیم:

یکم ؛
بر آن عقیده نیستم که همه احکام جزایی فقه از "حدود مسلّمه" به حساب آمده و باید با "غلاظ و شداد" اجراء گردد ، بلکه معتقدم بخشی از آنان از زمره تعزیرات است و قابل تغییر بوده و حتی اگر از "حدود" هم به حساب آید باز هم با نقش زمان و مکان در فقه از سویی ، و امکان اظهار نظر حاکم شرعِ عادل و عاقلِ مجتهد از سوی دیگر ، راهگشا خواهد بود به گونه ای که نه احکام اسلام تعطیل شود و نه مورد تهاجم ایرادهای حقوق بشری خارج نشینان و دگر اندیشان قرار گیریم.

دوم؛
بر این باورم که احکام شدید کیفری و جزاییِ اسلام حالت پیش گیرانه دارد بدین معنا که دین عزیز خواسته ؛حساسیت خود را به رفتار ناهنجار و خشن هر شخص تجاوزگری نشان دهد تا هر شخص جانی و توحش زده ای از فرآیند و عواقب رفتار زشت خود مطلع باشد.
 

متاسفانه در این بخش ما موفق نبوده ایم و نتوانسته ایم جایگاه احکام قضایی اسلام را مبیّن سازیم ، نشانه اش این است که اصل یک جنایت در رسانه های رسمی پشت پرده های اما و اگر، قرار میگیرد ولی مثلا سنگسار در حد اعلای علنی قرار میگیرد و این راه ناصوابی است.
 
سوم ؛
درجریان اعتراضات انتخابات ۸۸ جمعی قبل از اثبات جرم،محاکمه آنان در قسمت های مختلف در تلویزیون پخش شد و چنان آسیب زا نسبت اصل دین و قضاء اسلام بود که رهبری نظام ، بر آن اعتراض نموده و مورد نقد قرار دادند ، اما در مورد جنایات اجتماعی ، ما می آییم بعد از مدتها که از یک حادثه ای گذشته ، و اصل جنایت و حساسیت های افکار عمومی فرو کش کرده ، تازه فرد مجرم را مورد مجازات قرار میدهیم !

ببینید بین دو موضوع که یکی چالش سیاسی و دیگری ناهنجاری اجتماعی است، چقدر فرق میگذاریم !

چهارم ؛
من هم مانند هر شهروند مسلمان ، دل در گرو عزت و ارتقاء و مبارزه با بدخواهانی که در مقابل این ملت شریف، دست به اسلحه و کشتار میزنند دارم. و لذا بدون شک به اموری مانند انتخابات، برجام، مواجهه با غرب، و مسائل دنیای اسلام مانند یمن وسوریه و عراق و فلسطین را از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میدانم ولی سخن در این است در جمهوری اسلامی چقدر متوجه ارعابی هستیم که از جانی ترین افراد بر خانواده های این مردم مظلوم تحمیل میشود ، هستیم ؟

از رسانه ها تا سخنرانی های مسئولان در کل ۳۸ سال چه مقدار متوجه این چالش بزرگ اجتماعی میباشد ؟ چه مقدار دستگاه و رئیسان محترم قضاء در سخنرانی های هفتگی خود متذکر این آسیب شده اند ؟

میخواهم خواهش کنم ؛
آقایان محترم ، درصدی از این اقدام و تهدید و تشر را که نثار دشمنان خارجی میفرمایید و خوب هم میکنید که حق شان را اداء کرده و از خجالت شان در میآئید ، لطفا سهمی را نیز برای جانیان و خائنان ناموس و آبرو و امنیت مردم فرمایید.

چراکه شارع مقدس (خدا وپیغمبر) چنین نموده است و ما هم که ادعای حاکمیت اسلام و احکام و معارف نورانی اسلام را داریم.

پنجم :
راه ؛ بعد از توجه جدی رسانه ها و مسئولان ذی ربط ، اقدام جمعی است ،؛ از بزرگان تا رسانه ها ، از شوراهای محلی تا شورای عالی امنیت ملی ، از حوزه ها تا دانشگاه ها ، جملکی باید بدون ارائه سیاه نمایی به موضوع پرداخته تا هر فرد بزهکار و جنایتکاری بداند همه ی طول و عرض جامعه و همه ی راست و چپ سیاسیون و همه ی قوای امنیتی و قانونی ، سایه به سایه او هستند.

در اینجاست نه تنها مجرم توحش زده از اعمال خشن خصوصا به کودکان حذر میکند بلکه مجرم بعدی میفهمد که اینجا شهر است و افرادش شهروند و نه جنگل و درندگی . قمه بر شاهرگ کسی گذاشتن و یا ربودن یک کودک و یا تعرض به او را و یا اسید پاشیدن ، در واقع مواجهه با کل حکومت و مردم میبیند ، و این همان تجربه نسبتا موفق جهان غرب است
نظرات بینندگان