arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۵۷۷۵۱
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۳ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۶

برجام و تحریم‌های جدید آمریکا

محسن بهاروند . کارشناس حقوق بین‌الملل
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پس از هفته‌ها بحث و کش‌وقوس‌های بسیار، به نظر می‌رسد مصوبه جدید کنگره آمریکا درباره تحریم‌های ایران، روسیه و کره‌شمالی در آستانه نهایی‌شدن است. تحریم‌هایی که در قانون اخیر وضع شده، اگرچه با موضوع هسته‌ای غیرمرتبط است، به‌هرحال فراتر از سطح فعلی تحریم‌هاست. نگاه برخی تحلیلگران داخلی از زاویه دیدهای قبلی خودشان به موضوع است و نوعی برخورد احساسي دارند. اینها به محتوا و پویایی سیاست خارجی و تحولات روابط بین‌الملل کاری ندارند. به این وجه مهم بی‌توجهند که چه تحلیل آنها درست باشد چه غلط، کشور و مردم هستند که از تحریم‌ها زیان می‌بینند.  اما فرض کنیم «تحلیل بدبینانه» برخی دوستان مخالف برجام درست باشد. کافی است وضعیت تحریم‌های قبل و بعد از برجام را مقایسه کنیم. آیا وضعیت ما در این دو دوره یکی است؟ تحریم‌های قبل از برجام حاصل اجماع تحریم‌کنندگان از جمله چین و روسیه و کشورهای اروپایی بود و از پشتیبانی قطع‌نامه‌های بسیار سخت‌گیرانه شورای امنیت سازمان ملل متحد برخوردار بودو از نظر حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد، چتر مشروعیت داشت. تحریم‌های فعلی آمریکا یک‌جانبه و از نظر حقوق بین‌الملل نامشروع است. نه تنها قطع‌نامه‌های شورای امنیت درباره تحریم‌ها لغو شده، بلکه هیچ اجماعی درباره آنها وجود ندارد و حتی سایر کشورها هم به آن معترض هستند. اگر ما از برجام هیچ به‌ دست نیاورده باشیم، همین‌که این توافق و اجماع بین‌المللی را شکسته و قطع‌نامه‌های فصل هفتمی شورای امنیت را لغو کرده‌ایم، دستاورد بزرگی است. تقریبا اطمینان هم داریم که در آینده نزدیک، نه چنین اجماعی دوباره حاصل خواهد شد و نه چنان قطع‌نامه‌هایی صادر می‌شود. پس می‌توانیم با اطمینان بگوییم که برجام دستاورد بزرگی برای ما و بقیه مذاکره‌کنندگان است. کافی است نگاهی به مطالب رسانه‌های خارجی به‌ویژه رسانه‌های آمریکایی بیندازیم: هیچ‌گاه آمریکا در مسئله تحریم ما این‌قدر منزوی نبوده است. نادیده‌گرفتن این دستاورد مهم در سطح بین‌المللی بی‌انصافی است.  به نظر می‌رسد دولت ترامپ در رفتار خود راهبرد خاصی ندارد. هدف او ازبین‌بردن میراث اوباماست. هر چیزی را که دموکرات‌ها و اوباما دستاورد خود می‌دانند، ترامپ تخریب کرده یا در حال نابودی آن است: درباره محیط‌زیست و پیمان پاریس، کوبا، در ارتباط با ترتیبات خاورمیانه، در رابطه با پیمان تجارت پاسیفیک TPP، سیاست تعامل با عربستان، نوع روابط با روسیه...

...سیاست مرتبط با سوریه، در رابطه با طرح بیمه سلامت اوباما و ده‌ها مسئله ریز و درشت دیگر؛ ترامپ با جدیت و سرعت سعی می‌کند عکس دولت قبلی حرکت کند و دستاوردهای آن را از بین ببرد. این رفتار جنون‌آمیز، سطحی و کاملا غیرحرفه‌ای است. ترامپ بسیاری از نظام‌ها در همه نقاط دنیا را به مخاطره انداخته است. عجیب اینکه ترامپ طرح دوستی را با کشورهایی ریخته که به‌صورت روزمره در حال جنایت هستند: مثل عربستان سعودی و اسرائیل که همیشه متحد آمریکا بوده‌اند، اما تفاوت ترامپ در این است که اسیر و گوش‌به‌فرمان تمایلات آنها شده است. اما ایران چگونه واکنشی باید داشته باشد؟ در سیاست واقعی گرچه سخت است، هیچ معتقد نیستم که ما باید در مقابل رفتار آمریکا، خودمان به برجام لطمه بزنیم. هیچ‌کس فرزند خود را به دلیل ناراحتی از همسایه‌اش آزار نمی‌دهد؛ مگر کسانی که فاقد درایت و آینده‌نگری خردمندانه باشند. ما گرچه به لحاظ واقعی در دوره زمانی بعد از برجام قرار داریم، به لحاظ ذهنی باید خود را به قبل از برجام برگردانیم. فرض کنیم اصولا برجامی وجود نداشت، به لحاظ اقتصادی و روابط تجاری چه می‌کردیم؟ غیر از این که همه سعی ما بر این بود که سازوکارهایی ایجاد کنیم که با کشورهای دیگر تجارت خود را حفظ کنیم و حتی گسترش دهیم. اما یک تفاوت در اینجا هست: ما قبل از برجام مجبور شده بودیم با مشکلات فراوان و باج‌دهی به دنبال کشورهای کوچک و متوسط در اقصا نقاط دنیا برویم که نشان دهیم منزوی نیستیم. اما اکنون، این دشمن اصلی ماست که منزوی شده است. ما باید ضمن تقویت رویکرد اقتصاد مقاومتی، به همان شدت و حدت، به دنبال گسترش و تقویت روابط خود با سایر کشورها باشیم؛ از چین و روسیه گرفته تا حوزه اروپا و آسیا و سعی کنیم روابط را به گونه‌ای تنظیم و نهادینه کنیم که کمترین آسیب را از رفتار آمریکا ببینیم. برای این کار باید رویکرد استراتژیک داشته باشیم و منافع استراتژیک را درک کرده، آنها را فدای سود و زیان‌های کوچک زودگذر جناحی و گروهی نکنیم. باید اقدام به نهادسازی و ایجاد سازوکارهای پایدار در روابط خارجی کنیم. روابط خطی ضعیف منافع بلندمدت ما را تأمین نمی‌کند. از بعد حقوقی، این توافق را فارغ از عنوان آن باید تابع حقوق معاهدات بدانیم تا حفظ و تثبیت شود، زیرا اولا طبق حقوق معاهدات، خروج یک عضو از یک معاهده چندجانبه به معنی لغو آن معاهده نیست و ثانیا اجرانکردن چند بند از یک معاهده از سوی یکی از اعضا به معنی خروج او از همه معاهده نیست؛ اما آن چند بند بین آن طرف و طرف‌های دیگر معاهده اجرا نخواهد شد. فرجام سخن اینکه ترامپ و امثال او سخنی جز مقاومت و اقتدار ما را نخواهند فهمید. ضمن اینکه قدرت سخت خود را افزایش می‌دهیم، باید با توسل به قدرت نرم خود شامل مذاکره و توافق در سطح بین‌الملل و شراکت با سایر کشورها، تصویری مطمئن از قدرت خود ارائه کنیم. باید بتوانیم با چالاکی و هوشیاری در موقع لزوم از همه جنبه‌های قدرت خود استفاده کنیم. به‌هیچ‌وجه نباید کسی را که مذاکره می‌کند، سرزنش کرد یا مقصر جلوه داد. اجازه دهیم دیپلماسی از ظرفیت‌های خود به نحو احسن بهره ببرد. باید با کشورهای قدرتمند دیگر پیوندهای استراتژیک خود را تقویت کنیم و درباره آنها استراتژیک فکر کنیم. ما باید همچنان روی قدرت بازدارندگی خود کار کنیم و تفکر هرگونه گزندی را از کشور دور کنیم. اینها همه شدنی است، به شرط آنکه با وحدت و انسجام به سوی اهداف و منافع ملی گام برداریم و نگاهمان به اهداف بلند و استراتژیک معطوف باشد تا موضوعات خرد و کم‌ارزش. در این صورت قطعا، مدد الهی هم یاور ما خواهد بود.

پ،ن: نویسنده یادداشت، عضو تیم مذاکره‌کننده محرمانه مسقط در دوره احمدی‌نژاد بود
 
منبع: روزنامه شرق
نظرات بینندگان