arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۸۹۷۳۶
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۰۰ - ۲۵ تير ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۴۹ تا شنبه ۲۷ تیر ۱۳۴۹

صبح شرفیاب شدم. اجازه گرفتم عصر با اتومبیل به رامسر بروم. شاهنشاه فردا برای کنفرانس انقلاب آموزشی [به آن‌جا] تشریف‌فرما می‌شوند... کنفرانس رامسر به خوبی برگزار شد. پنجشنبه و جمعه هم کنفرانس بود تا عصر جمعه اعلامیه‌ای صادر شد. شاهنشاه دو روز اول بسیار خوب و خوش بودند، من هم خوشحال بودم که به وجود نازنین‌شان خوش می‌گذرد. متاسفانه عصر پنجشنبه تب کردند، من بسیار ناراحت شدم. عرض کردم: «از بس ناراحت شدم، کمر من هم درد گرفت. ولی شاهنشاه ماشاءالله در همه کار زیاده‌روی می‌فرمایند، فکر نمی‌فرمایند که پنجاه سال از عمر مبارک شما می‌گذرد و جوان نیستید.» مثل این‌که این دفعه عرایض مرا قبول کردند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۴۹ تا شنبه ۲۷ تیر ۱۳۴۹پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند.

به گزارش «انتخاب»؛ در یادداشت‌های علم ،  آمده است:

صبح شرفیاب شدم. اجازه گرفتم عصر با اتومبیل به رامسر بروم. شاهنشاه فردا برای کنفرانس انقلاب آموزشی [به آن‌جا] تشریف‌فرما می‌شوند... کنفرانس رامسر به خوبی برگزار شد. پنجشنبه و جمعه هم کنفرانس بود تا عصر جمعه اعلامیه‌ای صادر شد.

شاهنشاه دو روز اول بسیار خوب و خوش بودند، من هم خوشحال بودم که به وجود نازنین‌شان خوش می‌گذرد. متاسفانه عصر پنجشنبه تب کردند، من بسیار ناراحت شدم. عرض کردم: «از بس ناراحت شدم، کمر من هم درد گرفت. ولی شاهنشاه ماشاءالله در همه کار زیاده‌روی می‌فرمایند، فکر نمی‌فرمایند که پنجاه سال از عمر مبارک شما می‌گذرد و جوان نیستید.» مثل این‌که این دفعه عرایض مرا قبول کردند.

در رامسر یک شب سر شام به من فرمودند: پس تو چرا برای معالجه نمی‌روی؟ عرض کردم: خواهم رفت. فرمودند: با سلامتی خودت شوخی نکن، زودتر برو. عرض کردم: روز سه‌شنبه از تهران به پاریس خواهم رفت که در بیمارستان آمریکایی، یک چک‌آپ اساسی بکنم.

صبح شنبه ۲۷ر۴ر۴۹ شاهنشاه به نوشهر تشریف بردند، حال‌شان بهتر بود، الحمدالله تب بریده بود ولی ضعف زیاد داشتند، هم به واسطه تب و هم ماشاءالله به واسطه زیاده‌روی‌های بی‌مورد. باز هم شاه قوی است. اگر من این‌طور بی‌احتیاطی بکنم، استخوانم خورد می‌شود. من هم دست شاه را بوسیدم و با هواپیما به تهران آمدم.

یادداشت‌های علم، جلد دوم، تهران: کتاب سرا، چاپ سوم، ۱۳۹۰، صص ۱۶۴-۱۶۶.

نظرات بینندگان