arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۹۵۱۸۷
تاریخ انتشار: ۵۳ : ۲۳ - ۲۱ مرداد ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۵۱ / شاه: خبرنگار گاردین آن‌قدر پدرسوختگی کرده که حدی بر آن متصور نیست

نزدیک ۲ بعدازظهر تلفن مخصوص زنگ زد. گوشی را برداشتم، صدای گرفته شاهنشاه از آن طرف تلفن نگرانم کرد. فرمودند: «قسمت سوم مقالات هرست را دیدی؟» عرض کردم: «خیر! از دفتر مطبوعاتی خبر دادند... که تعریفی ندارد» فرمودند: «تعریفی ندارد؟ آن‌قدر پدرسوختگی کرده است که حدی بر آن متصور نیست. فوری این مسائل را باید خود انگلیسی‌ها تکذیب کنند. در مورد مخارج اضافی لوله گاز که مشاور یک شرکت انگلیسی بوده است، باید توضیح بدهند. معاملات اسلحه ما هم که دولت به دولت است هم با آمریکا، هم انگلیس، هم با شوروی. پس سوءاستفاده‌ها کجاست؟ این چرا این‌قدر پدرسوختیگی کرده است؟»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۵۱: شاه: خبرنگار گاردین آن‌قدر پدرسوختگی کرده که حدی بر آن متصور نیستپس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

شاه: خبرنگار گاردین آن‌قدر پدرسوختگی کرده که حدی بر آن متصور نیست

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۵۱

صبح شرفیاب شدم. کارهای جاری را عرض کردم. شاهنشاه سر حال بودند. قسمت‌های یک و دو مقالات [هرست] Hirst روزنامه‌نگار معروف گاردین را به نظر رساندم. اجازه دادند منعکس شود. له و علیه داشت، ولی له آن بیش‌تر بود. کارهای جاری دیگر را عرض کردم و مرخص شدم. نزدیک ۲ بعدازظهر تلفن مخصوص زنگ زد. گوشی را برداشتم، صدای گرفته شاهنشاه از آن طرف تلفن نگرانم کرد. فرمودند: «قسمت سوم مقالات هرست را دیدی؟» عرض کردم: «خیر! از دفتر مطبوعاتی خبر دادند... که تعریفی ندارد» فرمودند: «تعریفی ندارد؟ آن‌قدر پدرسوختگی کرده است که حدی بر آن متصور نیست. فوری این مسائل را باید خود انگلیسی‌ها تکذیب کنند. در مورد مخارج اضافی لوله گاز که مشاور یک شرکت انگلیسی بوده است، باید توضیح بدهند. معاملات اسلحه ما هم که دولت به دولت است هم با آمریکا، هم انگلیس، هم با شوروی. پس سوءاستفاده‌ها کجاست؟ این چرا این‌قدر پدرسوختیگی کرده است؟» من خیلی ناراحت شدم، به دو دلیل: اول این‌که شاهنشاه خیلی ناراحت شده بودند، دوم این‌که من به اصرار سفیر انگلیس واسطه بودم که این پدرسوخته با خود شاهنشاه مصاحبه کرد و از این حیث احساس مسئولیت می‌کردم.

امروز تروریست‌ها سرتیپ طاهری، رئیس زندان، را جلوی منزل او ترور کردند. از این حیث، هم صبح و هم موقع تلفن اوقات شاهنشاه بسیار تلخ بود. عرض کردم: «بازی اشکنک دارد، سر شکستنک دارد.» قدری خندیدند. فرمودند: «تو همه چیز را به مسخره می‌گیردی.» عرض کردم: «گفت آسان گیر بر خود کارها، کز روی طبع/ سخت می‌گیرد جهان بر مردمان سخت‌گیر»

بعدازظهر در منزل کار کردم. چند نفر از نمایندگان انگلیسی‌ها را خواسته، آن‌چه از دهانم ممکن بود درآید، به آن‌ها گفتم – سفیر در مسافرت داخلی است. قول دادند اصلاح کنند. ببینم چه پیش خواهد آمد. سر شام رفتم. در کاخ والاحضرت اشرف بود. شاهنشاه در همین خصوص و مذاکراتی که قرار بود با سفیر آمریکا بکنم با من مذاکره فرمودند. عرض کردم: «مطمئن باشید این مطلب انگلیسی‌ها را جبران می‌کنم.» ولی در مورد سفیر آمریکا عرض کردم: «امر مبارک را با تلفن ابلاغ کردم، که می‌دانم در مورد کردستان شما شخصا اقدامات جدی کرده‌اید.» [سفیر] خیلی خوشحال شد. همچنین فرمودند: «تمام تیم‌هایی که برای briefing قسمت‌های مختلف ارتش، چه نیروی زمینی و چه هوایی خواهند آمد، خواهم پذیرفت.»

منبع: یادداشت‌های علم، جلد دوم، تهران: کتاب سرا، چاپ سوم، صص ۶۱۶-۶۱۸.

نظرات بینندگان