arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۰۰۱۹۲
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۲۳ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۸

یادداشت‌های اعتمادالسلطنه، جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۱۱: ماجرای ترکیدن بادکنک دم گوش شاه!

بندگان همایون در بیدستان صاحبقرانیه نزدیک غروب نشسته بودند مشغول تحریر بودند یکی از شاهزاده‌های طفل با این بالون‌های تازه که می‌سازند و با نفس پر می‌کنند بازی می‌کرده است، یک وقت بالون می‌ترکد و صدای عجیبی می‌کند، مثل این‌که طپانچه درکردند. چون غفلتا این صدا بلند شده بود بندگان همایون ترسیده بودند، طوری که تا امروز روده‌ها و اعضای شکم مبارک درد می‌کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ماجرای ترکیدن بادکنک دم گوش شاه!پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:

امروز بندگان همایون [شاه] سلطنت‌آباد تشریف بردند. من هم آن‌جا رفتم. تا سه‌ونیم به غروب مانده آن‌جا مانده ناهار صرف کردم. محمدحسن میرزا چون مهمان ابراهیم مستوفی بود با من تا حسن‌آباد آمد. تا غروب آن‌جا بود... دیشب اتفاقی افتاده است؛ بندگان همایون در بیدستان صاحبقرانیه نزدیک غروب نشسته بودند مشغول تحریر بودند یکی از شاهزاده‌های طفل با این بالون‌های تازه که می‌سازند و با نفس پر می‌کنند بازی می‌کرده است، یک وقت بالون می‌ترکد و صدای عجیبی می‌کند، مثل این‌که طپانچه درکردند. چون غفلتا این صدا بلند شده بود بندگان همایون ترسیده بودند، طوری که تا امروز روده‌ها و اعضای شکم مبارک درد می‌کرد.

آن‌چه از نصرالسلطنه شنیده شد به اغوای نایب‌السلطنه روزی هزار تومان که در سال ۳۶۶ هزار تومان باشد به گمرک حالیه علاوه می‌کنند و احتمال کلی دارد که در سال نو این کار به او محول شود.

ایلچی ایتالیا که دیروز احضار شده بود نزد صدراعظم بیاید خواسته بود قبل از پوشیدن لباس ریشش را بتراشد، صورتش را با تیغ بریده بود. زنش خواسته بود دوایی بزند و خون بند بیاورد ندانسته اسید فنیک به صورت شوهرش زده بود. صورت ورم‌ کرده بود و خیلی اذیتش کرده بود.

جبارخان پیشخدمت که از پیشخدمت‌های ولیعهدی بود و این اواخر از شدت پریشانی در مشهد زندگی می‌کرد مرحوم شد.

نظرات بینندگان