arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۰۴۷۹۲
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۰۰ - ۱۱ مهر ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم در تاریخ پنج‌شنبه، 10 مهر 1348: شاه مسئله بحرین را با امیر دبی مطرح کرد که ما با بزرگواری بیش از حد با آن برخورد کرده‌ایم

در ضیافت ناهاری که به افتخار شیخ راشد امیر دوبی ترتیب داده شده بود شرکت کردم. او را دو سه بار دیده‌ام و همیشه به نظرم مردی آرام و آینده نگر آمده است، درست خلاف سایر شیوخ خلیج که گویی همگی دچار عقده‌های حقارت هستند. مسائل مهم منطقه مورد بحث قرار گرفت
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم در تاریخ پنج‌شنبه، 10 مهر 1348: شاه مسئله بحرین را با امیر دبی مطرح کرد که ما با بزرگواری بیش از حد با آن برخورد کرده‌ایمپس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

 در ضیافت ناهاری که به افتخار شیخ راشد امیر دوبی ترتیب داده شده بود شرکت کردم. او را دو سه بار دیده‌ام و همیشه به نظرم مردی آرام و آینده نگر آمده است، درست خلاف سایر شیوخ خلیج که گویی همگی دچار عقده‌های حقارت هستند.

مسائل مهم منطقه مورد بحث قرار گرفت، به سفر حردان التکریتی معاون نخست وزیر عراق به دوبی اشاره کردم. با لبخندی تلخ گفت : «باید می‌شنیدید که چه قول‌هایی به ما داد که از ما دفاع خواهند کرد». در مورد نفت، تعیین حدود فلات قاره و تداخل در ادعای مالکیت آبهای ساحلی، شاه پیشنهاد کرد مناطق مورد اختلاف توسط یک شرکت مشترک مورد بهره‌برداری قرار گیرد. شیخ لبخندی زد و گفت: «من مطمئنم که اعلیحضرت هرگز تصور تحت فشار قرار دادن کشور ضعیفی مثل ما را هم نمی‌کنند.

اما شما هر چه صلاح می‌دانید انجام بدهید، کاملا در اختیار شما هستیم». حتی در مورد مسایل دفاعی هم گفت ترجیح می‌دهد به اعلیحضرت متکی باشد، و سپس افزود: «من به ارتشی که سرانجام فرمان مرگ مرا امضا می‌کند چه احتیاجی دارم! تنها چیزی که مورد نیاز من است یک نیروی پلیس منظم است.»او از شیخ زاید امیر ابوظبی انتقاد کرد که در مورد تأسیس اتحادیه امارت عربی هیچ اقدام مثبتی نمی کند.

فکر یک ارتش متحد را نمی‌پسندد. و میل دارد به عوض انتخاب افسرانی از بحرین، انگلستان، عراق و یا هر جای دیگر، خود دست تنها اینکار را انجام دهد. شاه اصرار داشت حسن نیت ما را تأکید کند و از هر جهت به او اطمینان خاطر داد .

سپس مسئله بحرین را مطرح کرد که ما با بزرگواری بیش از حد با آن برخورد کرده‌ایم. آنگاه در مورد فجیره و شارجه سؤال کرد .شیخ پاسخ داد : «مردم آنجا در نهایت فلاکت زندگی می‌کنند و شیوخ تا قران آخر پولها را به جیب می‌زنند.» شاه سپس کوشید مسئله جزایر تنب و ابوموسی را مطرح کرند ، لیکن شیخ با زیرکی از پاسخ‌گویی شانه خالی کرد.

نظرات بینندگان