خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۹ آبان 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
آقای [حسن] غفوریفرد، [رئیس سازمان تربیت بدنی] آمد. از مشکلات اعتباری، ایذاء رسانههای عمومی، عدم همکاری صداوسیما و اذیتهای انجمن اسلامی که انتقادات زیادی نموده و من از ایشان خواستهام گفت؛ دلداریاش دادم.
تیمسار [منصور] ستاری، [فرمانده نیروی هوایی] آمد. خواستار دخالت بیشتر در کنترل هواپیماهای کشوری و استفاده بیشتر از امکانات راداری و کنترلی و هدایت نهاجا شد که در زمان صلح راکد است. برای ساختن فرودگاهها و مخصوصاً فرودگاه امام خمینی اظهار آمادگی کرد. به وزیر راه و ترابری گفتم همکاری کنند.
[آقای جورجیو جیاکملی]، معاون دبیرکل سازمان ملل و مسئول برنامه کنترل بینالمللی مواد مخدرآمد. از تلاشهای ایران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر تجلیل کرد. از مرزهای شرقی بازدید کرده است. او را تشویق کردم و گفتم بعضی از مراکز بینالمللی، منجمله کمیسیون حقوق بشر و سازمان عفو بینالملل با زیر سئوال بردن مبارزات ایران، عملاً در خدمت قاچاقچیان موادمخدر هستند و شاید خواسته قدرتهای استکباری در ادامه جنگ تریاک باشد. بر ضرورت جلوگیری از کاشت خشخاش در افغانستان و پاکستان تأکید نمودم.
دکتر هاشمی [گلپایگانی]، برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی و مطالبه اعتبارات بیشتر در سال ۱۳۷۲ آمد. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییسجمهور] برای امور جاری آمد و طرح تحقیقات را برای درج در برنامه دوم آورد.
ساعت چهار و نیم، برای استقبال از [آقای نورسلطان نظربایف]، رییسجمهور قزاقستان، به فروگاه [مهرآباد] رفتیم. به موقع رسیدند. پس از تشریفات رسمی و مصاحبه تلویزیونی، با هم به اقامتگاه سعدآباد رفتیم. در راه صحبتهای زیادی کردیم. گفت در آنکارا تسلیم خواسته ترکیه که یکطرفه بوده، نشده و حال آنها را گرفته است. میخواستند بر محور پان تُرکیسم[۱] و برادر بزرگتر بیانیه صادر شود. گفت حدود بیست درصد از تولیدشان بعد از استقلال کم شده است و مشکل کارشناسی، مدیریتی، توقع زیادی مردم و آزادی زیاد مردم را دارند.
مغرب به خانه آمدم. نماز را خواندم و خاطرات را نوشتم. پیشنویس بیانیه مشترک را که تهیه شده مطالعه کردم و سپس برای مذاکره و صرف شام به ساختمان همراهان سعدآباد رفتم. قبل از مذاکرات رسمی، مذاکرات خصوصی داشتیم. ایشان خواست، علت ترس و نگرانی بعضی از دولتها از ما را بداند. گفتم به خاطر مخالفت ما با سلطه غربیها در منطقه و کندن دست آنها از ایران، علیهمان تبلیغات میکنند.
از سیاست چین در مورد آزادسازی تدریجی راضی است و خودشان همان شیوه را عمل میکنند. از [میخاییل] گورباچف انتقاد داشت که پیش از اصلاحات اقتصادی به صورت انفرادی، روی آزادی و دموکراسی تأکید کرد که نظم و انضباط را در شوروی به هم ریخت که دیگر نمیشود جمع و جور کرد. معتقد است گورباچف، اصلاً پایگاه مردمی ندارد. از [بوریس] یلتسین، [رییسجمهور روسیه] انتقاد داشت که به صورت افراطی و منجمله بدون آمادگی، با ترغیب غربیها، آزادی اقتصادی داد و اکنون به بن بست رسیده و جایگزین درستی هم ندارد. آنها به مشکل افتادهاند و ۵۰ درصد تولیدشان کم شده و مشکلات اقتصادی روسیه، از طریق روبل به کشورهای دیگر مشترک المنافع سرایت میکند و به خاطر مخلوطبودن شدید اقتصادشان، به آسانی نمیتوانند پول ملی خودشان را چاپ کنند.
بر سر میز شام، مذاکرات و صحبتها، بیشتر روی همکاریهای دو کشور بود که قرار شد کمیتههای سیاسی، نفتی، راه و ترابری، فرهنگی و اقتصادی، توافقنامهها را آماده کنند. جلسه دوستانه و تفاهمآمیز بود. قرار شد بر محور دریای خزر و کنفرانس آسیا همکاری کنیم. خواست که با روسیه بیشتر نزدیک شویم.
سر میز شام هم صحبت خصوصی ادامه داشت. قرار شد به مشهد هم سفر کنند. مایل است تظاهر به امور مذهبی و اسلامی داشته باشد. تقاضای ملاقات با رهبری نکرده بودند که گفتیم بکنند.
سال ۱۳۷۲
جمعی از سران سازمان حفاظت اطلاعات ناجا [=نیروی انتظامی] آمدند. آقایان [رضا] سیفاللهی و [محمدرضا] نقدی توضیحات دادند. برایشان صحبت تشویقآمیز نمودم.[۱] آقای [مرتضی] الویری آمد. دربارة مدیریت مناطق آزاد صحبت شد؛ چون نیاز به بررسی بیشتر داریم، گفتم از دستور جلسه فردا حذف کنند.
آقای [کمال] خرازی، [نماینده دائم ایران در سازمان ملل] آمد. از اوضاع سازمان ملل و سیاستهای آمریکا و از خامی آنها و شکستهایشان گفت.
عصر هیأت دولت جلسه داشت. دربارة جلوگیری از قاچاق، تصمیماتی اتخاذ شد. شب با آیت الله خامنهای جلسه داشتیم. بیشتر دربارة سفر من به آسیای میانه و آذربایجان و تربیت بدنی و... مذاکره داشتیم.
عصر عفت اطلاع داد که آقای اخوان مرعشی از خانه بیرون رفته و برنگشته و خبری از او نیست. گفتم پیگیری کنند. معلوم شد به دادگاه ویژه [روحانیت] احضار شدهاند. پیغام دادیم که توقیف نکنند. شب که در منزل آیت الله خامنهای بودیم، عفت خبر داد که هنوز به خانه نیامدهاند و سند ضمانت خواستهاند. آیت الله خامنهای هم از اقدام دادگاه اظهار عدم رضایت کردند. تأکید کردیم که معطل نکنند. بالاخره در ساعت یازده و نیم شب، خبر دادند که ایشان به منزل مراجعت کرده است.
سال ۱۳۷۳
[آقای فخرالدین رضازهی]، نماینده سراوان، همراه با آقای محمد هاشم، مسئول طرحهای چابهار آمدند. برای فرودگاه سراوان و آب سروان و اسکله بندرگز در مازندران استمداد کردند. توضیحاتی در مورد منابع غنی آب در مرز پاکستان در ایران، نزدیک سراوان و استعداد کشاورزی منطقه داد؛ مثل خیلی از سنیها دو زن دارد و متقاضی خانه در تهران است.
آقای [مصطفی] ناصری، نماینده زنجان آمد. ضمن توضیح عقاید خود در مورد برنامههای دولت، برای ساماندهی اطراف رودخانه قزلاُوزن و اجازه عبور کمربندی
زنجان از پادگان ارتش و عمران روستاها استمداد کرد و نظراتی دربارة مبارزه با گرانی داد.
[آقای بیتالله جعفری]، نماینده ارومیه آمد. از وفاداریش به سیاستهای دولت گفت و برای جاده شهید [موسی] کلانتری و موارد متعدد عمرانی در استان استمداد کرد و از خوب شدن وضع امنیت و کشاورزی منطقه گفت.
دکتر [عباس] شیبانی، [نماینده تهران]، برای بیمارستان سینا کمک خواست و در مورد ساحلبندی خزر مطالبی گفت. [آقای حسن مختاری]، نماینده نجفآباد آمد. نسبت به نحوه رفتار با نجفآباد و آیتالله منتظری انتقاد کرد و برای امور عمرانی شهرستان استمداد نمود.
[آقای عبدالله سالم البدری]، وزیر نفت لیبی آمد. توضیحاتی در مورد مشکلات ناشی از محاصره و تحریم بینالمللی و طرحشان برای محاکمه متهمان داد و برای رفع مشکلاتشان استمداد کرد. هم اکنون سه هیأت از لیبی برای گرفتن امکانات فنی و مصرفی در ایران هستند. بعد از سفر خانواده آقای قذافی به ایران و پذیرایی گرم ما، سرعت همکاری اضافه شده است.
عصر آقای زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه] آمد و مصوبات کمیسیون تلفیق مجلس را در خصوص برنامه دوم توضیح داد؛ بد نیست. نزدیک ۲۰ درصد از ارقام پیشنهادی دولت - عمدتاً از منابع تعدیل قیمت سوخت- را کم کردهاند. نصف نظر دولت را [در مورد تعدیل قیمت سوخت] پذیرفتهاند.
شب سران سه قوه در دفتر آقای یزدی، [رییس قوه قضاییه] جلسه داشتیم. دربارة مرجعیت بعد از آقای اراکی، نامه آیتالله منتظری به جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] و جواب آنها، فشارهای خارجی و تحرکات جریان چپ داخلی مذاکره کردیم.
کمی تب و سردرد دارم. با خستگی به خانه آمدم. پس از نوشتن خاطرات خوابیدم؛ احتمالاً ناشی از سرماخوردگی است. با مصرف مُسکن کار میکنم.
سال ۱۳۷۴
آقای [محسن] قرائتی، تلفنی در مورد تشویق زکات استمداد کرد و برنامه ترویج قرآن در جمعهها را گفت. دکتر حبیبی آمد و دربارة مسایل بودجه و طرحهای اشتغال و انتخابات مطالبی گفت. مجامع عمومی شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی جلسه داشت. استماع گزارش و تصویب طرحها و تصویب ترازنامهها را داشتیم. عصر کارهای جاری را انجام دادم و گزارشها را خواندم. سر شب دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه] آمد. گزارش مذاکره با معاون نخستوزیر روسیه و توافق بر سر نحوه همکاری در مورد دریای خزر، نظارتها در برابر نفوذ بیگانگان مرزی یا بیرونی را داد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. حدود وظایف فرهنگستانها در تحقیق مشخص شد. دیروقت به خانه آمدم. آشیخ حسین [هاشمیان] اینجا بود. در خصوص مسأله انتقال آب از ونکسولگان به رفسنجان، صحبت و تصمیمگیری شد. از دولت اجازه و تضمین اعتبارات و تسهیلات میخواهند؛ هزینه را مردم میدهند.
سال ۱۳۷۵
از منزل به محل برگزاری اجتماع ائمهجماعات تهران رفتم. قبل از شروع مراسم، آقای [محیالدین] انواری، [رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد] و همکارانش، گزارش خدمات را دادند و برای برنامههای آتی در جهت اصلاح وضع مساجد و خُدام و ائمهجماعات استمدادکردند. در جمع حضار دربارة نقش روحانیت در بسیج و وحدت مردم و اثبات قدرت حاکمیت دین در عصر حاضر با موفقیتهای انقلاب اسلامی ایران سخنرانی کردم[۱].
به دفترم رفتم. آقای [نورالله] طبرسی، امامجمعه ساری آمد. از وضع کشور بعد از من ابرازنگرانی کرد و برای ساخت مرکز فرهنگی در مصلای ساری استمداد نمود. آقای [علیرضا] الهی، داماد مرحوم آیتالله اراکی و فرزندش آمدند. ایشان هم برای اظهار نگرانی از مدیریت کشور پس از من آمده بود و اصرار داشت که با تغییر قانون اساسی مخالفت نکنیم که قبول نکردم. ایشان هم از استدلالهای من، برای عدم جای نگرانی قانع نشد. چهار جلد تفسیر راهنما به فرزندش دادم.
آقای [حسین] رضایی، مسئول [سازمان] حج آمد. گزارش وضع عُمره را داد و نیز برای مذاکره دربارة حج آینده، نظرم را خواست. همچنین گزارش مذاکره با عراقیها، برای شروع زیارت عتبات عراق را داد؛ در مورد پولی که عراقیها مطالبه میکنند، به توافق نرسیدهاند، ولی در موارد دیگر توافق شده است. اجازه دادم که با ۴۰۰ دلار برای هر زائر موافقت کنند.
عصر آقای [محمد] امامی کاشانی، [دبیرکل جامعه روحانیت مبارز]، تلفنی اطلاع داد که در جلسه دیشب [جامعه] روحانیت مبارز، آقای [علیاکبر] ناطق نوری، به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری انتخاب شده است. نگران بودهاندکه چون من حضور نداشتهام، رأی را نپذیرم؛ گفتم جلسه رسمی بوده و رأی معتبر است. تا ساعت چهارو نیم بعد از ظهر، کارها را انجام دادم و به خانه آمدم.