خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۰ آبان 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
میهمانان قزاقستانی، بعد از زیارت مرقد امام به اصفهان رفتند. قرار شد امروز با ما برنامه نداشته باشند.
ساعت هفت و نیم صبح به بیمارستان دکتر شریعتی رفتیم. مدیران بخشها توضیحات دادند و امکانات و نیازها را مطرح کردند. از بخشهای قلب، آیسییو،
سیسییو، باز کردن دریچه قلب و رگهای گرفته قلب از طریق بادکنک [= بالن]، با وارد کردن مفتول مخصوص و بخش معالجه سرطان خون [از طریق پیوند مغز استخوان] و بخش مداوای بیماران فاقد قدرت زایمان بازدید کردیم؛ جالب بود. در آمفیتأتر، گزارش رئیس بیمارستان و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را شنیدم و برای پرستاران و پزشکان، به مناسبت روز پرستار صحبت کردم و وعده کمک برای توسعه دادم.[۱]
ساعت ده و نیم به دفترم رسیدم. کارها را انجام دادم. آقای [مرتضی] الویری [دبیر شورایعالی مناطق آزاد تجاری] آمد. در مورد مناطق آزاد و مشکل قاچاق کالا از جزیره قشم گفت و راههای علاجی مطرح کرد که به نظرم درست نیامد. عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. استاندار فارس آمد. پیشنهادهای خوبی داشت.
شب میهمان رهبری بودم. دربارة مجلس ـ دولت و مذاکرات با آقایان [سلیمان] دمیرل، [نخستوزیر ترکیه]، علی عزت بگوویچ، [رییسجمهور بوسنی و هرزگوین]، و [نورسلطان] نظربایف، [رییسجمهور قزاقستان] و نوع کمک به بوسنی هرزگوین و ساخت ماهواره، مذاکره و بررسی کردیم. ساعت نُه و نیم شب به خانه رسیدم. خاطرات را نوشتم. کمی تلویزیون تماشا کردم و خوابیدم.
سال ۱۳۷۲
دیشب دیروقت خوابیدم و خوب هم نخوابیدم. امروز خسته بودم. از دیروز عصر تاکنون یک دم باران داریم. سفیر آرژانتین برای خداحافظی آمد و خبر داد که یک شرکت مهم آرژانتینی که در ترکمنستان مشغول کار است، بسیاری از نیازهای خود را از ایران تأمین میکند.
هدایای سفر را دیدم. بخشی موزهای و بخشی مصرفی است. آقای [علی] آقامحمدی آمد. در مورد پیشنهاد رفتن به گمرک صحبت شد. گفت شب جواب میدهد. شب آمد و گفت موافق نیست؛ گفتم بیشتر فکر کند.
آقای [محمدعلی] صدوقی آمد. راجع به آب یزد، استاندار یزد، مجمع روحانیون مبارز و گلایه از برخی فشارها و مشکلات واحدهای صنعتی گفت. آخر وقت آقای [محمدرضا] فاکر آمد. از آقای صدوقی خواست که بخشی از ساختمان مدارس علمیه بنیاد صدوق در قم را به مدیریت حوزه واگذار کند. من هم کمک کردم؛ قرار شد تفاهم کنند و نیز آقای فاکر، ضمن تأیید مطلق کارهای اقتصادی دولت، برای کامپیوتر و چاپخانه برای انتشارات جامعه مدرسین کمک خواست.
سر شب آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات] آمد. گزارش سفر به چین و قرارها را داد. مخفیانه سفر کردهاند. راضی بود. نتایج سفر به آلمان بررسی شد. گزارش شکایت علیه روزنامه سلام را گفت؛ گفتم سختگیری نشود. تا ساعت هشت و نیم شب، کارهای عقب مانده سفر را انجام دادم و به روز رساندم.
سال ۱۳۷۳
شب با تب خوابیدم، اما امروز صبح، حالم بد نبود. دکتر [عبدالله] جاسبی، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. با هم برای افتتاح [فاز اول مجتمع علوم و تحقیقات] دانشگاه جدیدالاحداث آزاد اسلامی در حصارک کن رفتیم. زمین وسیعی در ارتفاعات است که بناست تا حد ظرفیت صدهزار دانشجو، فضای آموزشی در آن ساخته شود. بخشی از این زمین از آقای [مهدی] هادوی، [دادستان اسبق کل کشور] بوده، با تصویب سران سه قوه در گذشته و پیشنهاد خودش به دانشگاه آزاد واگذار شده است.
میهمانسرا و چند آزمایشگاه و دانشکده فنی و مهندسی و بخشی از خیابانها و فضای سبز آماده شده است. از همه بازدید کردیم. افتتاح آزمایشگاه فیزیک پلاسما مهم است. در کنار دستگاهها و ابزارآلات آزمایشگاهها که از چین و ژاپن گرفتهاند، توضیحات شنیدیم. در جمع اساتید و مدیران در آمفی تئاتر، گزارش دادند و خیرمقدم گفتند و من در مورد اهمیت دانشگاه آزاد اسلامی با بیش از چهارصد هزار دانشجو و صد و هجده واحد دانشگاهی در سراسر کشور صحبت کردم.[۱]
ظهر به دفترم رسیدم. عصر آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. گزارش سفر به عمان و اظهارات سلطان قابوس را داد که پیشنهاد همکاری ما و عمان و یمن را داده و از عربستان و قطر انتقاد داشته و از سلطه غربیها اظهار تأسف کرده است. همچنین گزارشهایی از نتایج نظر سنجیها در مسائل مهم کشور ارائه کرد.
مهندس باقر، فرزند آقای [علی] عزت بگوویچ، رییسجمهور بوسنی و هرزگوین آمد. برای دیدن تکنولوژی تونل سازی ایران آمده است؛ به خاطر برنامهای که برای ساخت تونل ماشینرو از فرودگاه سارایوو به شهر دارند. نامه پدرش را آورده بود که از کمکهای ما که منجر به پیروزیهای اخیرشان شده است، تشکر دارد و تقاضای موشک نموده است. سکه و نهجالبلاغهای به او هدیه دادم و سئوالاتی از اوضاع آنجا کردم. شب شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه با چند مصوبه داشت.
سال ۱۳۷۴
آقای مهندس [سیداحمد] کاشانی، مدیرعامل شرکت پیماب آمد. شکایت داشت، از اینکه او را برکنار کردهاند. سدهای جیرفت و مارون را ساخته است. [آقای اسحاق جهانگیری]، استاندار اصفهان آمد. برای شروع تونل چهارم، جهت انتقال آبکرخه به اصفهان اجازه گرفت و پیشنهاد کرد، آقای حسین مرعشی از کرمان کاندیدا شود.
شورای حمایت از صادرات خدمات فنی و مهندسی جلسه داشت. گزارشکار ارایه کردند و خبر از روبهراه شدن کار و هموار شدن راه صدور خدمات و بهدستآمدن چند موفقیت در گرفتن طرحهای عمرانی در کشورهای خارجی دادند. مصوباتی برای حل بقیه مشکلات داشتیم.
عصر در جلسه هیأت دولت، بحث بودجه ادامه یافت. شب در دفترم، یادداشتهای مربوط به عملیات کربلاهای چهار و پنج را- برای مصاحبه فردا جهت برنامه روایت فتح- از خاطراتم مطالعه کردم.
پیش از ظهر، آقای کیانی، مدیرعامل ساصد، [= سازمان صنایع دفاع] هم برای گزارش و استمداد برای اعتبارات، آمد و خبرداد که موشک اسکاد سی- با بُرد پانصدکیلومتر - را صددرصد میسازند و موشک اسکاد ای- با بُرد هزار و دویستکیلومتر- را مشغول قطعهسازی هستند. سال آینده آزمایش خواهد شد. سوخت جامد درجه یک را هم که در دوربردترین موشکها به کار میرود، به زودی تکمیل میکنند و نیز تانک تی- ۷۲ را در دست ساخت دارند.
از افغانستان خبر دادند که آقای [برهانالدین] ربانی، [رئیس جمهور افغانستان]، حاضر شده برای آشتی، به مزار شریف، برای ملاقات آقای [عبدالرشید] دوستُم برود؛ همان کسی که چند ماه پیش، مُحارب و مُلحد و غیرقابلمذاکره اعلام شده بود. از روسیه، نامهای از آقای چرنومردین، [نخستوزیر روسیه]، مبنی بر تصمیم همکاری همه جانبه با ایران رسید.
سال ۱۳۷۵
در منزل بودم. بیشتر وقت، صرف مطالعه کتابی در سیر تأسیس کتابخانه پس از اسلام گذشت. شروع را از زمان معاویه دانسته که توسط خالد، پسر عزیز بن معاویه، تقویت شده و سیر تکاملی در زمان بنیامیه داشته و در زمان منصور عباسی، رشد سریع کرده و در زمان هارونالرشید و مأمون، به نام بیتالحکمه و دارالعلم به اوج رسیده است.
ظهر بچهها جمع بودند. با فاطی در نیویورک، تلفنی صحبت کردیم. گفت با همسر پطروس غالی، [دبیرکل سازمان ملل] ملاقات داشته که او ضیافتی داده است. پیش از ظهر، محسن عموزاده آمد. گزارشی از کار شرکت تعاونی [تولیدکنندگان و صادرکنندگان] پسته داد و از نشر قاچاقی «پیام دانشجو» که به شکایت شرکت تعطیل شده است، شکایت داشت.