arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۰۹۴۸
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۰۰ - ۱۵ آبان ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۴ آبان ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: آقاى موسوى اردبيلى تقاضاى رسميت دادن به دانشگاه مفيد قم را داشت / با رهبری درمورد مسایل مربوط به عبدالکریم سروش و دانشجوها و انصارحزب‌الله مذاكره كرديم

شب میهمان رهبري بودم. دربارة مسایل افغانستان، روسيه، آذربايجان، كشته شدن اسحاق رابين و مسایل مربوط به [عبدالکریم] سروش و دانشجوها و [انصار] حزب‌الله مذاكره كرديم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۴ آبان ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: آقاى موسوى اردبيلى تقاضاى رسميت دادن به دانشگاه مفيد قم را داشت / با رهبری درمورد مسایل مربوط به عبدالکریم سروش و دانشجوها و انصارحزب‌الله مذاكره كرديمخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود


به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۴ آبان 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

 سال 1371

اول وقت، مسئولان شهر لامرد فارس آمدند. آقاى [سيدمحمود] علوى، نماينده لامرد، نيازهاى شهرستان را گفت: بيمارستان، دانشگاه آزاد اسلامى، راه به ساحل و آب؛ وعده كمك دادم. [آقاي سيدمحمد ميرمحمدي]، رييس دفترم و معاونان آمدند. گزارش اقدامات را دادند و نيازها و مشكلات كار را گفتند. تذكراتى به آنها دادم.
آقاي [علي] آقامحمدى، [رييس كميته عراق] آمد. مسايل عراق، كنفرانس اربيل، وضع مبادلات مرزى، ضرورت هماهنگى بيشتر و اختلاف نظر آقايان [سيدمحمدباقر] حكيم، [رييس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق] و سيد محمود هاشمى [شاهرودي] را گفت؛ نظراتى دادم. دكتر [رضا] ملك‌زاده، [وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي] و متصديان توليد دارو آمدند و از كمى ارز گفتند.
عصر آقايان [سيدمحمدعلي موسوي] جزايرى، [نماينده ولي‌فقيه و امام جمعه اهواز]، [غلامرضا] فروزش، [وزير جهاد سازندگي]، [علي فلاحيان]، وزير اطلاعات، [علي] شمخانى، [فرمانده نيروي دريايي]، [محسن] رضايى، [فرمانده كل سپاه پاسداران] و [عليرضا تابش]، استاندار خوزستان آمدند. جمع آنها براى رفع مشكلات خوزستان اقدام مى‌كنند؛ همه به جز آقاي تابش، خوزستاني‌اند. براى سرعت بازسازى، توسعه، توجه به نقاط محروم، توجه بيشتر به شهر اهواز كه در جنگ عقب افتاده و فعال‌كردن اروند و بهمن‌شير، وعده كمك دادم و تشويق‌شان كردم.
مغرب به خانه آمدم. شب براى نمازجمعه كمى مطالعه كردم. آقاى [سيدعبدالكريم] موسوى اردبيلى به خانه تلفن كرد. تقاضاى كمك به طرح فاضلاب قم و رسميت دادن به دانشگاه خودش[=دانشگاه اسلامي مفيد قم] را داشت. از استان‌شدن اردبيل تشكر كرد.
مهدى به سيرجان و ياسر به سمنان، هر دو بدون اطلاع قبلى رفته‌اند كه باعث ناراحتى مادرشان شده است. ياسر تلفنى از سمنان خبر سلامتى را داد، ولى مهدى نه.

 

سال 1372

در خانه كار زيادى نداشتم و وقت بيشتر به استراحت گذشت. براى اقامه جمعه به دانشگاه تهران رفتم. در خطبه اول تحليلى از سفرم به آسياي ميانه و قفقاز ارایه دادم. ظهر و عصر و سرشب، بستگان ميهمانمان بودند.

 

 سال 1373

ديشب تا صبح، هر وقت بيدار شدم، صداى دلنواز باران را مى‌شنيدم. بعد از انجام كارها، آقاى [مهدی] صفرى، سفير جديدمان در روسيه آمد. گزارشى از يك ماه كار و بيش از سى ملاقات مهم و مذاكرات اساسى خود داد. معتقد است كه روس‌ها تمايل زيادى به همكارى با ايران دارند و از عدم توجه به پرداخت بدهى‌ها ناراحتند و مايلند ايران حضور بيشترى در روسيه داشته باشد و از هماهنگى در سياست و مديريت درياى خزر راضي‏اند. گفتم با بانك مركزى، براى ترتيب پرداخت بدهى‌ها مذاكره كنند.
آقاى [علی‏محمد] بشارتى، [وزیر کشور] آمد. گزارش اوضاع كشور و مسايل امنيتى و مبارزه با قاچاق را داد و گفت هوا براى سفر به كرمانشاه مساعد نيست؛ سرد است. گفتم با تأخيرهاى زياد، ديگر درست نيست به تأخير بيندازيم. گفتم كنترل تظاهرات مقابل سفارت فرانسه را خوب انجام نداده است. براى استاندارى سيستان و بلوچستان، آقاى عباد را پيشنهاد كرد؛ گفتم بررسى بيشتر كنند.
آقاى ميرزاده، [معاون اجرایی رییس‏جمهور] آمد. گزارش بازسازى و مبارزه با گرانى را داد و براى اعتبارات سال 1374 و براى كمك به طرح‌هاى شهر رى پس از بازديد رهبرى استمداد كرد. آقاى [سیدمحمد] ميرمحمدى، [دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور] آمد. مثل آقايان ميرزاده و بشارتى، از اظهارات ديروز من در نماز جمعه تشكر كرد و افراطى‌ها را مستحق اين سرزنش دانست.
دكتر [حسن] حبيبى آمد. از صحبت‌هاى ديروز من و از موفقيت طرح مبارزه با گرانى خوشحال بود و گفت مدعى معجزه را در ساختمانی در ميدان آرژانتين جاى داده‌اند؛ گفتم مراقبت كنند. گفتم در مورد نرخ پالس تلفن، شوراى نگهبان را توجيه نمایند.
عصر آقاى [سیدکمال] خرازى، [نماینده دایم ایران در سازمان ملل] آمد. گزارش كارها در نيويورك را داد و كمك بيشتر خواست. [آقای هاشمي گلپايگاني]، وزير فرهنگ و آموزش عالى آمد. از اظهارات ديروز من، فوق‌العاده خوشحال بود و تشكر داشت كه مشكلشان را حل كردم. از آیت‏الله خامنه‌اى، به خاطر پذيرفتن خواسته ناحق دانشجويان دربارة تبصره 17 شكايت داشت؛ گفتم به تدريج عوامل شلوغى شناسايى شوند.
حسين آمد و از برخوردى كه با جريان افراطى كردم، ابراز خوشحالی كرد و از بى‏عقلى‌هاى آنها گفت كه به جاى استفاده از سياست متعادل من، اين چنين باعث انزواى نيروهاى چپ مى‌شوند و فرصت طلايى به طرف مقابل مى‌دهند. با آقايان [علی] لاريجانى و [فریدون] وردى‌نژاد، دربارة پيگيرى كار صحبت كردم.
آقاى [ابوالفضل] توكلى‌بينا، [مشاور رییس‏جمهور در امور اصناف] آمد. از توفيق مهار گرانى و اظهارات ديروز اظهار شادمانى کرد. امروز هم در اكثر نقاط كشور باران خيلى باريد. انعكاس صحبت‌هاى ديروز من، در رسانه‌هاى داخلى و خارجى وسيع است.

 

سال 1374

خبر كشته‏شدن اسحاق رابين، نخست‏وزير اسرایيل، توسط يك دانشجوي 27 ساله يهودي در تل‏آویو مهم و در صدر است؛ آن هم ده روز پس از ترور دكتر فتحي‏شقاقي [بنیان‌گذار جهاد اسلامی فلسطین]. من هم در ملاقات مديران وزير راه، دراين باره به عنوان انتقام الهي صحبت كردم1. در جلسه ستاد تنظيم بازار هم چند مصوبه داشتيم. عصر در جلسه دولت بحث تبصره‌هاي بودجه بود.
شب میهمان رهبري بودم. دربارة مسایل افغانستان، روسيه، آذربايجان، كشته شدن اسحاق رابين و مسایل مربوط به [عبدالکریم] سروش و دانشجوها و [انصار] حزب‌الله مذاكره كرديم.

 

سال 1375

در گزارش‌ها، تظاهرات خشونت‏بار در پاكستان عليه دولت و جنگ داخلى در زئير مورد توجه است. [آقایان علی عثمان محمد طه، آریا کاناگایا و نگا متافا]، وزراى امورخارجه سودان، اوگانادا و مالاوى، براى پيگيرى آشتى سودان و اوگاندا آمدند. قرار بود سند نهايى را امضا كنند كه اوگاندا به خاطر دو تخلف سودان، از امضا خوددارى مى‌كند و مى‌گويد، مدتى ديگر صبر مى‌كنيم تا سودان حُسن نيتش را اثبات‏كند. جداگانه با سه هيأت ملاقات كردم. با هر يك، دربارة روابط دوجانبه و مسأله صلح حرف‏زديم. وزير امورخارجه مالاوى گفت، از اينكه در سفر آفريقايى به مالاوى نرفتم، باعث سرشكستگى آنها شده است. گفتم آن سفر در جواب سفر رؤساى جمهور آنها به ايران بوده كه ریيس شما وقتى‏آمد، جواب مى‌دهيم. سپس در حضور من، بيانيه مشتركى امضا كردند كه سفر شكست‏خورده معرفى نشود. من هم چند كلمه‌اى صحبت كردم.1
[آقای قدرتعلی حشمتیان]، نماينده سُنقر و كليایي آمد. سرهنگ ناجا [= نیروی انتظامی] است. آدم جالبى است. گفت فائزه را به سُنقر دعوت كرده كه به زودى مى‌رود. خواست كه وعده‌هاى كمك براى عمران منطقه بدهيم كه در سفر فائزه اعلان شود؛ اظهار ارادت نمود. آقاى [محمدرضا] مجيدى، نماينده فسا آمد و براى عمران منطقه استمداد كرد.
آقاى [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] آمد. جمع‏بندى درآمد و هزينه بودجه سال 1376 را آورد و تأييدگرفت. عصر در جلسه هیأت دولت، تبصره‌هاى بودجه را بررسى كرديم و لايحه فقرزدايى را تكميل نموديم.2 شب در دفترم ماندم. آقاى [سیدمحسن] يحيوى، [نماینده تهران]، تلفنى اجازه گرفت، چند اتومبيل كه براى نمايندگان گرفته‌اند و زيادى آمده - چند نفرى نخواسته‌اند- در اختيار اداره مجلس باشد؛ قبول كردم. محسن، [رییس دفتر رییس‏جمهور] آمد. پيرو مطالعات اوليه كانال «دریای خزر– خليج فارس»، گزارش سفر به اروپا براى بازديد از كانال‌هاى كشتى‌رو را داد.

نظرات بینندگان