خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۴ آبان 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال 1371
آقايان [محمدتقي] مصباح [يزدي] و [سيدابوالحسن] نواب آمدند. براى تصويب مواد درسىشان در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، توضيحاتى نيز دربارة مدرسه باقرالعلوم (ع) دادند. جهت رسميت يافتن استمداد كردند؛ تشويقشان كردم.
محسن[هاشمي، رييس دفتر بازرسي ويژه رييسجمهور]، همراه رييس بانك ملى و رييسكارخانه شيمى كشاورز آمدند. براى رفع موانع فعال شدن طرح استمداد كردند. رييس بانك توضيحاتى دربارة كارهاى بانك داد. به محسن گفتم همراه هيأت به قزاقستان برود.
آقاى سيد مختار عظيمى و پسرش آمدند. در زمان سربازى در [پادگان] باغشاه سابق، همراه من به سربازى جلب شده بود. در قم پيشنماز است. احوالپرسى زيادى نمودم و از وضع خودش و پسرش پرسيدم. كار براى پسرش كه طلبه است مىخواهد.
آقاى [مصطفي] پورمحمدى از [وزارت] اطلاعات آمد. گزارشهايي دربارة تحركات عوامل تركيه و آذربايجان در ايران داد. راجع به پ.ك.ك و كُردهاى عراق و مبارزان ايرلندى گزارشهايي داشت. براى كمك به مسلمانان بوسنى و تاجيكستان اجازه گرفت.
عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. كليات بودجه در دستور بود. دربارة تكنرخى شدن ارز مباحثه شد و ناتمام ماند. استانداران زنجان و مركزى تصويب شدند.
شب ميهمان رهبرى بودم. بيشتر دربارة مسأله بودجه و يكنرخى شدن ارز مذاكره شد. دربارة پيشنهاد مصالحه با آمريكايىها در دادگاه لاهه در مورد پرونده اف.ام. اس (F.M.S ) صحبت كرديم كه ايشان هم موافقت دارند.
سال 1372
روز پُركارى بود. تا ساعت نُه و نيم، كارهاى دفتر را انجام دادم و سپس چند ملاقات با نمايندگان مجلس و ائمه جمعه داشتم. نمايندگان، فرماندار و امام جمعه بجنورد آمدند. از حمايتهاى گذشته من تشكر نمودند و براى استان شدن بجنورد به ضميمه گنبد و نيز سد و فرودگاه استمداد نمودند. سپس [آقايان جعفر ابراهيمينژاد و عبدالرضا رحماني فضلي]، نمايندگان قوچان و شيروان آمدند و براى دو سد و امور ديگر استمداد داشتند.
آقاى [محمد] محمدى، نماينده نورآباد آمد. براى رفع مشكل دلالهايى كه از مسافران كيش استفاده مىكرده و اكنون به مشكل افتاده اند و همچنين كمك به مستمندان محل، استمداد كرد. پيشنهاد اصلاح قانون اساسى براى ادامه كار من داشت كه رد كردم. براى عمران منطقه، خواستههاى زيادى مطرح كرد و از راديكالها انتقاد داشت. نماينده، امام جمعه، فرماندار و ریيس دانشگاه آزاد اسلامى خوى آمدند. براى فرودگاه و جاده و دانشگاه كمك خواستند و وعده سفرم به خوى را پيگيرى كردند.
آقاى دكتر ولايتى، [وزير امور خارجه] آمد. راجع به سفر آقاي [نجمالدين] اربكان، [رهبر حزب اسلامي رفاه] از تركيه به ايران و پيشنهاد همكارى تركيه و ايران عليه مخالفان و اقدامات مثبت او به نفع ايران پس از مراجعت از ايران گفت. وزير امورخارجه افغانستان آمد. براى سوخت زمستان استمداد داشت و با ما در انتقاد از نزاعها و بىثباتى در افغانستان همصدا بود.
آقايان [محسن] نوربخش، [معاون اقتصادي رييسجمهور]، [مسعود روغني]زنجانى، [رييس سازمان برنامه و بودجه]، [مرتضي] محمدخان، [وزير امور اقتصادي و دارايي]، [سيدمحمدحسين] عادلى، [رييس بانك مركزي] و محسن [هاشمي، رييس دفتر بازرسي ويژه رييسجمهور] آمدند. دربارة سياستهاى ارزى و مسایل معوقهها بحث شد. براساس بررسى و پيشنهادهاي بازرسى ويژه به تصميماتى رسيديم.
ظهر عفت و بدرى خانم مرعشى، [دخترعمویهمسرم] بودند. عصر در دولت تبصرههاى برنامه دوم بررسى شد. شب گزارش ويژه سفرم به آسياى ميانه و جمهوري آذربايجان را [در تلويزيون] ديدم و به خانه آمدم.
سال 1373
مديران بنياد شهيد آمدند. آقاى [محمدحسن] رحيميان، [رییس بنیاد شهید] گزارش داد. بر موضوع كمكردن پرسنل و صرفهجويى در هزينههای جارى و خوداتكايى خانوادههاى شهدا تكيه كرد. من هم صحبت مفصلى كردم و بر اهمیت آموزش و خوداتكايى و حفظ كرامت خانوادههاى شهدا تكيه نمودم.1
آقاى [محمد] اسحاق مدنى، [مشاور رییسجمهور در امور اهل سنت] آمد. از جريان طرد بعضى از علماى اهل سنت بلوچستان، بعد از حادثه مسجد فيض [مشهد]، اظهار نگرانى كرد و از برخورد حذفى نماينده رهبرى گله داشت و براى جذب
مولوى عبدالحميد [اسماعیلزهی] توصيه كرد.
آقاى دكتر نجفى، [وزیر آموزش و پرورش] آمد؛ براى كم شدن اعتبارات آموزش و پرورش در مجلس نگران است. جمعى از طلاب متصدى مجلههاى حوزه و فقه از قم آمدند. از من براى دادن موضوعات روز و مورد نياز حكومت و راهنمايى در سبك كار و ضرورت نوآورى در حوزهها، مثل دانشگاهها و شجاعت برخورد با مسايل مسلم موجود قابل ترديد و آزادى بحث در حوزهها استمداد كردند؛ مدعياند كه حوزه از نوآورى استقبال مىكند.
عصر آقاى [محمدحسین] رضايى مسئول سازمان حج و زیارت آمد. براى تنظيم برنامه حج، عازم رياض است و در مورد مراسم برائت و همچنین عدد حجاج سئوال داشت. گفتم روى يك تجمع ولو محدود، اصرار كنند و عدد را هم از رقم بالا بگيرند.
آقاى [محمدحسن] تولايى، [قائممقام وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح] آمد. براى مذاكره فروش سلاح عازم لیبی است. در مورد قيمتها سئوال داشت. پيام كتبى براى آقاى قذافى خواست. دكتر عادلى آمد و برنامهاى براى مشاوره در امر اقتصاد بينالملل ارايه داد.2
شب در قسمتى از وقت جلسه شوراى عالى انقلاب فرهنگى حاضر شدم و بقيه جلسه را به آقاى يزدى، [رییس قوه قضاییه] سپردم. در مورد فارغالتحصيلان دانشگاه تربيت مدرس و هيأت امناء تصميمگيرى كرديم.
سال 1374
چمدانم را بستم. ساعت هشت و نیم صبح، از فرودگاه مهرآباد به سوي سنندج پرواز كرديم. محسن[هاشمی] و حسين [مرعشی] و [آقایان بیژن نامدار زنگنه، علیمحمد بشارتی و سید محمد غرضی]، وزیران نيرو و كشور و مخابرات و ... نمايندگان استان همراه بودند. بعد از استقبال رسمي و مصاحبه كوتاه، به سوي شهر حركت کردیم. استقبال مردمي بسيار باشكوه و فوقانتظار و منظم بود. در ميدان آزادي، كلاچ اتومبيلمان سوخت و متوقف شد؛ ماشين عوض كرديم. اتومبیل اول، زرهی و از تیم حفاظت رهبری است؛ چون شیشهها باز نمیشد، ناراحت بودم. پس از تعويض راحت شدم. محافظان به خاطر شرايط كردستان، احتياط كرده بودند، بيثمر شد.
در جمع خانوادههاي ايثارگران، خيرمقدم و سرود و شعار و صحبتهاي من بود1. با نشاطتر از ايثارگران استانهاي ديگر هستند؛ مرتباً كف ميزدند. مردم هم شادابترند و بسيار مهربان. به استاديوم بزرگ شهر [= ملکنیا] رفتيم. اجتماع بسيار انبوهي بود و خيلي منظم و فرمانپذير. [آقایان محمدرضا رحیمی]، استاندار و [سیدموسی موسوی]، نماينده ولي فقيه و امامجمعه سننندج و [سیدمعروف صمدی و عبدالکریم احمدنژاد]، دو نماينده سنندج، خيرمقدم گفتندكه همگي تمجيد و تعريف از انقلاب و من و طرح خواستهها را داشتند. من هم صحبت مفصل و تشكرآميز و تعريف و تمجيد از مردم و سازندگي و وعده توسعه بيشتر داشتم.2
به استانداري آمديم. بعد از نماز و ناهار و استراحت و مطالعه گزارشها، خبري رسيد كه بمب دستسازي در گوشهاي از شهر منفجر شده و يك نفر را هم كشته است. عصر براي بازديد و افتتاح طرحهاي پارك كشاورز و ساحلسازي رودخانه قشلاق و درياچه قشلاق و طرحهاي مهم توسعه برق و طرح جالب پارك آبيدر رفتم. همه جا صحبتهاي كوتاهي، پس از استماع گزارشها داشتم3. در مسيرها، اجتماع و احساسات مردم، بسيار ديدني و جالب بود. نماز مغرب را در مسجد زيبا و كوچكي در پارك آبيدر خوانديم. آب را به بالاي كوه پمپ كردهاند. تمام اطراف كوه را درختكاري مينمايند.
سپس براي كلنگزني ورزشگاه بيست و پنج هزارنفري رفتيم. مراسم بهرهبرداري از بيست هزار شماره تلفن استان كه با سخنان مفصل مهندس غرضي، [وزیر پُست وتلگراف و تلفن] و مديركل و من در اهميت طرحهاي پُست و مخابرات انجام شد4. به مركز بزرگ اسلامي رفتيم. حدود ششصد نفر از روحانيون سني و شيعه جمع بودند؛ بعد از خيرمقدم مفصل آقاي [سیدموسی] موسوي، [نماینده ولیفقیه درکردستان و امامجمعه سنندج] و آقاي [ماموستا سیدصلاحالدین] حسامی، [امامجمعه اهلسُنت سنندج] و مولويخواني و عمامهگذاري، من سخنراني مبسوطی داشتم5. شام خوردیم و به استانداري آمدیم. خاطرات را نوشتم و خوابیدم.
سال 1375
آقاى [مهدی] صفرى، سفيرمان در مسكو آمد. گزارش وضع روسيه را داد كه ریيس دفتر آقاى يلتسين را سرسپرده آمريكا مىداند و در روزهاى كسالت يلتسين، كارگردان امور بوده و باعث دلسردى مردم شده است. پيشنهاد داشت كه براى گرفتن تكنولوژىهاى حساس از روسيه از فرصت فعلى كه روسها احتياج زيادى به ارز دارند، استفاده كنيم.
آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. براى اعتبارات بيشتر براى انرژى هستهاى استمدادكرد. مديران دانشگاههاى آزاد اسلامى آمدند. دكتر [عبدالله] جاسبى، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] گزارش داد و من هم صحبت مفصلى در اهميت آثار مهم اين دانشگاه و تشويق آنها نمودم.1
دكتر [محمدعلی] هادى [نجفآبادی] آمد. نامهاى از من به پادشاه مغرب گرفت، براى استمداد و پذيرش معاونت خودش در سازمان كنفرانس اسلامى كه نامزد شده است و براى نامزدشدن آقای احمد منتظرى، [فرزند آیتالله منتظری]، از نجفآباد براى انتخابات مياندورهاى مشورت كرد.
[آقای یوسف بنعلوی]، وزير امورخارجه عمان آمد. گزارش مذاكرات سلطان قابوس، [پادشاه عمان]، با سران عرب و غرب، در جهت نزديككردن آنها به ايران را داد و خبر داد، جو جهانى امروز، نسبت به ايران، بهتر از گذشته است و از روند امور پس از من ابراز نگرانى كرد. من هم در همين زمينهها صحبت كردم و بر اهميت همكارى كشورهاى منطقه تأكيد نمودم.
[آقای لمین گامارا]، وزير امورخارجه گينه كوناكرى آمد. نامه آقاى [لانسانا] کونته، ریيسجمهور را آورد كه اعلان پذيرش دعوت سفر به ايران است و خبر از حل شدن مشكل شورشهاى اخير داد و براى رفع نيازها استمداد كرد.
دكتر ولايتى، [وزیر امورخارجه]، گزارش سفر به تركمنستان را داد و توافقنامه همكارى نفتى سه كشور ايران، روسيه و تركمنستان كه باعث نارضایتى بقيه كشورهاى ساحلى شده و مذاكره با آقاى نيازاُف، [رییسجمهور ترکمنستان] را گفت و گزارش تصميمات براى مقابله با كار دادگاه ميكونوس آلمان را داد كه رهبرى را هم متهم دانسته است.2
آقاى [ابراهیم] ریيسى، ریيس سازمان بازرسى كل كشور آمد. چند گزارش بازرسى را داد و نظر من را در مورد اولويتهاى بازرسى خواست و از مشكلات موجود در نيروى انتظامى، گمرك و شركت سم و كود گفت و از عدم رقابت جدى در انتخابات [ریاستجمهوری] اظهارنگرانى كرد و جهت وام كاركنان كمك گرفت.