خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۹ آبان 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
در خانه بودم. کار زیادی برای انجام آورده بودم. ظهر بچهها جمع بودند. مونا، [دختر فائزه] به سن تکلیف رسیده است و نیمسکهای از مادرش به عنوان هدیه تکلیف گرفت؛ از لحاظ روحی، کاملاً آماده انجام تکالیف شده است.
سال ۱۳۷۲
آقای [عبدالحسین] وهاجی آمد. دربارة شغلاش که قرار است رییس گمرک شود، صحبت کرد و خواستار حمایت من و کمک پولی از دو درصد و اجازه انتقال همکاران سابقش از وزارت بازرگانی شد. آقایان نوربخش و محمدخان آمدند. دربارة مدیریت بانک مرکزی صحبت شد.
آقای [سید علیاکبر] اُجاقنژاد، [نماینده رهبری در جمهوری آذربایجان] آمد. گزارش ستاد فرهنگی آذربایجان شوروی سابق را داد و بودجه مطالبه کرد. استانداران خوزستان، ایلام و کرمانشاه آمدند. هر یک گزارش کوتاهی از استان خودشان دادند. برای اعتبارات بازسازی استمداد کردند و خواستند ترتیب، مثل سال گذشته باشد. سازمان برنامه بنا دارد که اعتبارات را در بخشهای جداگانه بدهند و نه به عنوان بازسازی.
دکتر حبیبی، [معاون اول رئیس جمهور] آمد. دربارة بانک مرکزی، برنامه پنجساله دوم، ساخت میهمانسرا و پس گرفتن ویلای دولت از سپاه در رامسر مذاکره شد. از گزارش قرارداد کارخانه ساخت فیلتر برای دیالیزیها با هلال احمر گفت.
عصر برای افتتاح مراسم سالگرد بسیج به مرقد امام رفتم. فرماندهان نواحی و پایگاهها جمع بودند. سخنرانی کردم.[۱] احساسات گرم و پُرشوری ابراز کردند. احمدآقا مقداری از سفر عُمرهاش تعریف کرد و گفت وضع گرانی در عربستان خیلی از ایران بیشتر است.
شب شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دربارة مزاحمت افغانهای سنی نسبت به شهر قائمیه شیعهها در کنار مرز ما و کیفیت مقابله با آن و همچنین موارد پیشنهادی ترکیه برای همکاری دو کشور در سرکوب مخالفان مسلح صحبت شد و مصوباتی داشتیم.
سال ۱۳۷۳
عفت و فاطی عازم مشهد شدند و من عازم دفتر. [آقای جمشید گیوناشویلی]، اولین سفیر گرجستان آمد. اسمش جمشید است و در ایران درس خوانده است. در آن موقع، خانوادهاش از مهاجران گرجی در ایران بوده. پدرش در راهآهن کار میکرده
و بعد از جنگ جهانی دوم، به گرجستان برگشتهاند. در زمان استالین، پدرش به قزاقستان تبعید شده. فارسی خوب صحبت میکند و نطق شرفیابیاش را با فارسی فصیح خواند. گفت اوضاع گرجستان وخیم است. گاز ترکمنستان قطع شده و اکنون در تفلیس برق نیست و صنایع تعطیل است و دیشب مترو هم متوقف شده و مهاجران آنجا فشار زیادی دارند. از من خواست که گاز برایشان ارسال کنیم.
گروهی از مسئولان امر نان آمدند. پیشنهادهایی برای اصلاح وضع نان داشتیم. ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. وضع مبارزه با گرانی بررسی شد که رضایتبخش است. ابهاماتی دارند که باید رفع شود. چند قلم کالای جدید هم مشمول طرح شد و کنترل داروها هم بر عهده وزارت بهداشت قرار گرفت. تصویب کردیم که تعداد هزار فروشگاه جامع در سراسر کشور ایجاد شود. روز جمعه در منزل، راهحل را این دیدم و پیشنهادم مورد استقبال قرار گرفت. قرار شد شرکت سهامی عام باشد و سهام را به مردم بفروشیم و بانکها و شهرداریها و وزارت بازرگانی سهیم شوند.
در جلسه هیأت دولت، اصلاحیه بودجه سال ۱۳۷۳ براساس اجازه رهبری به تصویب رسید و طرح ایجاد فروشگاهها تأیید شد و بحث در بودجه سال ۱۳۷۴ را آغاز کردیم.
شب میهمان رهبری بودم. دربارة نشریه کیهان هوایی، فروش پادگانها در شهرها و مهندس سعودی مدعی اعجاز و پیغام آیتالله منتظری توسط آقای [محمد] مؤمن به آیتالله خامنهای، روزنامه تهرانتایمز و ایراننیوز[۱]، سفر کشتیگیرانمان به آمریکا، خرید قطعات آمریکایی از یونان و نیروگاههای هستهای مذاکره و تصمیمگیری کردیم. به خانه آمدم. عفت هم دیروقت از مشهد رسید. ظهر میهمان انجمن حمایت از بیماران کلیوی بودهاند.
سال ۱۳۷۴
از ساعت پنج صبح تا نُهونیم، کارها را انجام دادم. سپس مصاحبه رادیو و تلویزیونی در خصوص سفر کردستان نمودم.[۱] جلسهای برای تدارک مربوط به برگزاری اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی داشتیم. آقای [حسین]کمالی، [وزیر کار و امور اجتماعی]، برای گرفتن بودجه بیشتر آمد. عصر آقایان [سیدمحمد] غرضی، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] و [محمد] فروزنده، [وزیر دفاع]، برای اعتبارات بیشتر آمدند. شورای اقتصاد، جلسه با چند مصوبه داشت. تا ساعت نُه شب، کارها را انجام دادم و به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۵
اخوی محمد [معاون اجرایی رئیسجمهور] آمد. دربارة بودجه و تنظیم بازار و بازسازی و انتخابات [ریاستجمهوری] صحبت شد. آقایان دکتر حبیبی، [معاون اول رئیسجمهور] و میرزاده، [رئیس سازمان برنامه و بودجه] آمدند. مسائل حل نشده بودجه را برای کسب نظر من آوردند. صورت نهایی را با اضافهکردن مبالغی به درآمدها از طریق بالابُردن قیمت نفت و مبلغ ارزفروشی به نرخ صادراتی مشخصکردیم و چند مورد هزینهها، منجمله ۱۰۰ میلیارد تومان برای حقوق کارکنان دولت و برای مناطق جنگزده را اضافه نمودیم. سپس دکتر حبیبی، گزارش سفر به ایتالیا را داد.
آقای [محسن] رفیقدوست و معاونان آمدند. گزارش وضع صنایع بنیاد مستضعفان را دادند و برای نیازهای وام و ارز استمداد کردند. سپس در مورد بزرگراه تهران ـ شمال گزارش دادند و نیازها را گفتند. آقای [مصطفی] میرسلیم، برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد.
عصر برای بررسی مسأله ایران و آلمان، به دفتر آیتالله خامنهای رفتم. آقایان ولایتی، [وزیر امورخارجه] و علی لاریجانی، [رئیس سازمان صداوسیما] هم آمدند. از روند مسایلجاری با آلمان اظهارنگرانی شد؛ با اینکه تبلیغات ایران، با تدبیر دفتر رهبری انجام میشود و من قبلاً از طریق آقای ولایتی، تذکر احتمال آثار نامطلوب این گونه تبلیغات را گوشزد کرده بودم و گفته شده بود، اقدامات برای این است که آلمان فکر نکند، به خاطر احتیاج به حمایت او در مقابل آمریکا، میتواند نظرش را تحمیل کند؛ ولی فعلاً آلمان شروع مجدد به مقابله به مثل در تبلیغات کرده و مطبوعات و رادیو و تلویزیون و مجلس به تبلیغ علیه ایران برخاستهاند. قرار شد فعالیتهای دیپلماتیک، برای آرامکردن بشود و به تدریج حملات کم شود. رهبری هم در صحبت دیروز مراعات کردهاند.
به جلسه هیأت دولت نرفتم و نظراتم دربارة بودجه را تلفنی دادم. شب به خانه آمدم. حسنآقا خمینی آمد. نقشههای جدید اصلاح طرح حرم را آورد. عفت هم که همراه همسر رییسجمهور سودان به مشهد رفته بود برگشت؛ از سفر راضی است.