arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۵۳۳۸
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۲۳ - ۰۹ آذر ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، شنبه ۹ آذر ۵۳: شاه: ناچاریم از ترس روس‌ها با آمریکا روابط نزدیک داشته باشیم

شاهنشاه فرمودند: «ما از سیاست چینی‌ها راضی هستیم و دیگر این‌که قهرا ما با روس‌ها روابط طبیعی داریم و ناچاریم که با آمریکایی‌ها روابط نزدیک از ترس روس‌ها داشته باشیم. اما لازمه این کار این نیست که واشنگتن سیاست ما را دیکته کند.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، شنبه ۹ آذر ۵۳: شاه: ناچاریم از ترس روس‌ها با آمریکا روابط نزدیک داشته باشیمپس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

صبح شرفیاب شدم باز هم کار‌های جاری را عرض کردم. چند خبر فوری رسیده بود. یکی این‌که سفرای عرب در تهران به روزنامه کیهان اعتراض کرده بودند که «چرا گفته‌ای ما با نظر ایران در مورد قیمت‌گذاری نفت موافقیم؟» (حال آن‌که این حرف را در سفارت عمان و مسقط زده بودند). مخبر کیهان گفته بود: «اگر می‌خواهید این نامه را چاپ کنم، ولی اسم آن‌ها که این حرف را زده‌اند با شاهد‌ها می‌نویسم.» اجازه گرفتم این کار را بکند. فرمودند: «بکند.» (بعدا همه جا زدند، یعنی عصر معلوم شد. چون من این یادداشت را در شب می‌نویسم.)
خبر دیگری که ایران می‌خواهد قسمتی از شرکت نفت شل را بخرد، تایید فرمودند. خبر دیگر که می‌خواهیم مقداری از کمپانی دایملر بنز را بخریم، فرمودند: «ما نیستیم، ولی کویتی‌ها هستند. آن‌ها یک پول بسیار هنگفت می‌خواهند بدهند.» راجع به وضع عراق و تایید فوق‌العاده که روس‌ها می‌کنند، عرض کردم. فرمودند: «بالاخره منافع دارند، باید ما هم کار خودمان را بکنیم، ولی اخیرا به هر صورت با توپ‌های دورزن پدری از عراقی‌ها درآوردیم که آن سرش ناپیداست و فکر نمی‌کنم دیگر جرات حمله به کرد‌ها را بکنند. آن‌ها هم نه با موشک نه با هواپیما نتوانستند توپخانه کرد‌ها را (یعنی توپخانه ما) را از کار بیندازند. خلی وضع تعلیمات نظامی آن‌ها بد است مگر روس‌ها راسا مداخله کنند.»
نامه جدیدی که برای آیت‌الله خوانساری تهیه شده بود توشیح فرمودند. فرمودند: «به سفیر آمریکا بگو رئیس ستاد شوروی در عراق است و وعده همه جور کمک به آن‌ها داده و می‌دهد، باید مطلع شوند.»
سر ناهار رفتم. کائوندا [رئیس‌جمهور زامیا]شرفیاب بود، خانمش هم در منزل من، پیش خانم علم دعوت داشت. سر ناهار صحبت‌های متفرقه شد. قسمت مهم آن این‌که شاهنشاه فرمودند: «ما از سیاست چینی‌ها راضی هستیم و دیگر این‌که قهرا ما با روس‌ها روابط طبیعی داریم و ناچاریم که با آمریکایی‌ها روابط نزدیک از ترس روس‌ها داشته باشیم. اما لازمه این کار این نیست که واشنگتن سیاست ما را دیکته کند.» از این فرمایش شاه، کائوندا خیلی تعریف کرد. فرمودند: «خیلی بر سر قیمت نفت و سیاستی که در اقیانوس هند پیشنهاد کرده‌ایم که باید سرنوشت این اقیانوس در دست کشور‌های اطراف آن باشد، با آمریکا اختلاف نظر داریم.» در مورد چین باز فرمودند: «حالا که رئیس‌جمهوری آمریکا هم به آن‌جا می‌رود، برای من محظور اخلاقی پیش می‌آید که من هم بروم، چون گفته بودم تا در جواب بازدید شهبانو از چین شخصیت مهمی از شما به ایران نیاید من به چین نخواهم آمد، اما حالا می‌بینم آمریکایی‌ها بدون توجه به این مسائل پشت سر هم به آن‌جا می‌روند.» (منظور نیکسون و فورد هردو).... شب تا نصف شب در منزل کار کردم. بعد رفتم آقای کائوندا را در فرودگاه بدرقه کردم. ضمن راه از کاخ پذیرایی سعدآباد تا فرودگاه صحبت‌های متفرقه می‌کردیم. گفت: «به عرض شاهنشاه برسان که ما اورانیوم داریم و می‌توانیم در مذاکرات اقتصادی این موضوع را هم مورد معامله قرار بدهیم.» ضمنا به قدری تحت تاثیر عظمت شاه قرار گرفته بود که بیش‌تر صحبت ما در این زمینه دور می‌زد و من غرق در غرور و افتخار شده بودم.
از اخبار مهم جهان این‌که امپراتور حبشه تمام دارایی خودش را در سوئیس به نظامی‌ها داد، ولی بانک‌های سوئیس از پرداخت آن خودداری کردند، چون گفتند معلوم نیست این امضا با میل تهیه شده یا با زور پای چک قرار گرفته. مبلغ آن هم فاش نشد.

نظرات بینندگان