arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۶۷۶۴
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۲۳ - ۱۷ آذر ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۴۸: وزیر اقتصاد وضع مالی را وحشتناک می‌داند

وزیر اقتصاد، هوشنگ انصاری، دیدنم آمد... می‌گفت: «وضع مالی وحشتناک است، پول که نیست، تعهدات که سنگین است، تمرکزی در خصوص تصمیمات اقتصاد هم نیست... چهار مرکز اخذ تصمیم اقتصادی داریم: شورای پول و اعتبار، شورای عالی سازمان برنامه، هیات وزیران و بالاخره شورای اقتصاد که که در پیشگاه شاهنشاه تشکیل می‌شود. هیچ هماهنگی بین این‌ها نیست. نمی‌دانم چه خاکی به سر بریزم و با چه جراتی این مطالب را به عرض برسانم.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۴۸: وزیر اقتصاد وضع مالی را وحشتناک می‌داند

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

صبح بنا به تعیین وقت قبلی وزیر اقتصاد، هوشنگ انصاری، دیدنم آمد. قدری می‌خواست در مورد امور مملکتی با من صحبت بکند و مشورت بخواهد. می‌گفت: «وضع مالی وحشتناک است، پول که نیست، تعهدات که سنگین است، تمرکزی در خصوص تصمیمات اقتصاد هم نیست. مثلا اخیرا برای تهیه پول، اوراق قرضه منتشر شده و مردم، چون راحتی زیادی در داشتن اوراق قرضه احساس می‌کنند، دیگر دنبال کار تولیدی نمی‌روند. گزارشی از بانک اعتبارات صنعتی دارم که برای پروژه‌های مختلف آن‌ها مردم سر و دست می‌شکستند، اکنون کسی پول نمی‌دهد. چندی پیش برای تهیه [درآمد، عوارض وارداتی تازه‌ای وضع]شد. بانک مرکزی قیمت دلار و همچنین نرخ [ارز‌های دیگر]را بالا برد. هیچ معلوم نیست برای چه. مسلم است این مسائل در قیمت زندگی مردم تاثیر می‌گذارد. چهار مرکز اخذ تصمیم اقتصادی داریم: شورای پول و اعتبار، شورای عالی سازمان برنامه، هیات وزیران و بالاخره شورای اقتصاد که که در پیشگاه شاهنشاه تشکیل می‌شود. هیچ هماهنگی بین این‌ها نیست. نمی‌دانم چه خاکی به سر بریزم و با چه جراتی این مطالب را به عرض برسانم.» گفتم: «تو عرض کن، من هم عرض می‌کنم. زیرا دوست می‌گوید گفتم، دشمن می‌گوید خواهم گفت! باید مطالب را هرقدر تلخ باشد گفت. ولی من مکرر عرض کرده‌ام باید در مسائل مالی و سیاست خارجی و سیاست داخلی شورا‌های مخصوص سلطنتی مطالعه دائم بکنند و به شاهنشاه نظر بدهند، قبول نفرمودند. می‌فرمایند دولت در داخل دولت است. البته اگر مردم مغرضی باشند، صحیح می‌فرمایند. ولی اگر مردم پاک و بی‌غرضی باشند، موضوع صدق نمی‌کند.»
بعد من شرفیاب شدم. قبل از من والاحضرت شهناز شرفیاب بودند. فکر می‌کردم شاهنشاه عصبانی باشند، ولی دیدم خوشحال هستند، مثل این بود که مذاکرات خوبی با دخترشان داشته بودند. من بسیار خوشحال شدم. من قبلا عرض کرده بودم که به نظر می‌رسد دیگر دختر کم‌کم به این پسر بی‌عقیده [خسرو جهانبانی]می‌شود. این مطلب را شاهنشاه احساس فرموده بودند. به این جهت فکر می‌کنم خوشحال بودند. کار‌های جاری را به عرض رساندم.... شب شاهنشاه منزل پرویز بوشهری مهمان بودند، من هم بودم. اوامری در خصوص انجام کار‌های پادشاه آلبانی که برای معامله به ایران آمده است، فرمودند، که انجام شد... دیدم شاهنشاه سرحال هستند راجع به بخشایش چند افسری که به علت قاچاق کردن تریاک محکوم به اعدام شده‌اند، وساطت کردم که محکوم به حبس ابد بشوند، قبول نفرمودند. فرمودند: «به خاطر مملکت چنین گذشتی نمی‌توانم بکنم، ولی اگر مربوط به خودم بود، می‌گذشتم.» درست هم می‌فرمایند، چون راجع به سوءقصدکنندگان به حضورشان گذشت فرمودند، که در دنیا مثل توپ صدا کرد. بی‌جهت نیست که خدا شاه را نگه می‌دارد.

نظرات بینندگان