شبکه سی ان بی سی نوشت که بعید است «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا با استفاده از مفهوم سیاسی اثر «صف‌آرایی زیر پرچم» بتواند حمایت از خود را افزایش دهد و ترور سردار قاسم سلیمانی دستاوردی سیاسی برای او نخواهد داشت.
این رسانه آمریکایی گزارش خود را با سخنی از «جیم مسینا» استراتژیست ارشد دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور پیشین آمریکا در انتخابات سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ میلادی آغاز کرد که رویکرد سیاسی اش را با استناد بر نقل قولی از «مایک تایسون» مشت زن بازنشسته آمریکایی توضیح داد.
تایسون گفته بود: همه نقشه ای در سر دارند تا این که به صورت آنها مشت می زنید.
ترامپ این هفته با دستور ترور فرمانده ارشد ایران به صورت همه دموکرات ها مشت زد تا توجهات را از طرح استیضاحش سلب کند.
این ترور، توجه ۲۴ ساعته رسانه ها را از موضوع جلسه محاکمه ترامپ در سنا به اتهام سوء استفاده رئیس جمهور آمریکا از قدرت و مانع تراشی در روند تحقیقات کنگره سلب کرد.
نامزدهای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا عمدتا ترور سلیمانی را محکوم کردند و عقلانیت این حمله را زیر سوال بردند و «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از این که این حمله «بدون مشورت با کنگره» انجام شده انتقاد کرد.
اما ترامپ به دنبال ضربه بیشتری به دموکرات ها است و تلاش می کند حمایت از خود را نزد طیف گسترده ای از افکار عمومی آمریکا تقویت کند تا استیضاح به سرنوشت ریاست جمهوری او پایان ندهد.
بحران های سیاسی خارجی اغلب به رئیسان جمهور آمریکا در ارتقای میزان محبوبیت شان و کاهش انتقادهای حزبی کمک کرده است و این همان اثر «صف آرایی زیر پرچم» است که دانشمندان سیاسی به آن اشاره می کنند. اما نشانه های کمی وجود داد که ترامپ بتواند به نتایج دلخواه ناشی از این اثر همچون تجربه برخی از رئیسان جمهور سلف خود دست یابد و برعکس تنش های بین المللی می تواند حمایت از او را در داخل آمریکا کاهش دهد.
بعد از بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲، محبوبیت «جان اف کندی» رئیس جمهور وقت آمریکا از ۶۱ درصد به ۷۴ درصد افزایش یافت. در بحبوحه جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ محبوبیت جورج بوش پدر با افزایشی چشمگیر از ۵۹ درصدبه ۸۹ درصد رسید.
بوش پسر نیز به دنبال حملات یازده سپتامپر ارتقای چشمگیری را در جایگاه حمایتی اش در داخل آمریکا شاهد بود اما این تجارب تاریخی با شرایطی که ترامپ در آن قرار دارد تفاوت های فاحشی دارد. کندی و بوش پدر و پسر از نقطه ای کار را آغاز کردند که حمایت عمومی از آنها بسیار بالا بود. اما میزان محبوبیت ترامپ بندرت در سراسر دوران ریاست جمهوری اش تغییر کرده و در بیشتر سال های ریاست جمهوری بین ۴۰ تا ۵۰ درصد بوده و حتی گاهی این رقم حتی پایین تر هم رفته است و از این رو بعید است که محبوبیت او اکنون تغییر چندانی پیدا کند.
رویدادهای مثبتی همچون رونق گرفتن بازار سهام و اتفاقات مخربی همچون موضوع استیضاح او، تغییراتی جزیی در میزان محبوبیت ترامپ ایجاد کرده است. هم حزبی های جمهوریخواه ترامپ حتی با وجود تایید علنی سیاست های عمومی او در محافل خصوصی به دلیل رفتارهای نامناسب از او ناراضی بوده اند. این در حالیست که دموکرات ها مطلقا اعتباری برای سیاست خارجی ترامپ قائل نیستند.
گذشته از این، ترامپ با این تهدید مواجه است که ترور سلیمانی در نهایت به وجهه سیاسی او آسیب برساند. آمریکایی ها حتی اگر دل خوشی از ایران نداشته باشند به ویژه به دنبال ویرانی های ناشی از جنگ عراق، تمایل چندانی برای وارد شدن در یک رویارویی نظامی با این کشور ندارند.
نظرسنجی دانشگاه مریلیند آمریکا در سپتامبر سال ۲۰۱۹ نشان داد که اکثر آمریکایی ها سیاست های ترامپ را در تشدید تنش ها با ایران مقصر می دانند.
این گزارش نتیجه گرفت: تبعات ترور سلیمانی اکنون آغاز شده است و پیش بینی می شود که ایران این حمله را تلافی کند و بروز هرگونه خشونتی در خاورمیانه می تواند به جای این که باعث تقویت حمایت از ترامپ شود، باعث شود که او در این اتفاقات مقصر شناخته شود. تاکنون بزرگترین (به اصطلاح) دستاورد سیاسی ترامپ با ترور سلیمانی به یک موضوع جنجال برانگیز در داخل این کشور، بجز موضوع استیضاح تبدیل شده است. اما احتمال دارد که این موضوع با ارسال مفاد استیضاح از مجلس نمایندگان آمریکا به سنا و آغاز محاکمه ترامپ از مرکز توجهات عمومی خارج شود و تنها اگر ایران اقدام ترامپ را تلافی کند، ممکن است بار دیگر توجهات را به خود جلب کند که در این صورت، این امر پیامد بدی خواهد داشت و کار را برای ترامپ برای وارد کردن ضربه دیگری به دموکرات ها دشوار خواهد کرد.
