arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۰۱۹۶
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: اطلاع دادند چهارده فروند هواپيماى جنگى ما، پادگان اشرف، مقر منافقين در عراق را بمباران كرده‌اند / در شوراى عالى امنيت ملی درباره درخواست سعودى‌ها براى تحويل متهمان و سفر من به مكه تصميم‌گيرى شد، اكثريت طرفدار انجام سفرم هستند، خودم قانع نیستم

شوراى عالى امنيت ملی جلسه داشت. درباره مسأله انفجار الخُبَر و درخواست سعودى‌ها براى تحويل متهمان و سفر من به مكه صحبت و تصميم‌گيرى شد. اكثريت طرفدار انجام سفرم هستند، ولى خود قانع نيستم. دربارة احتمالات دادگاه ميكونوس و عكس‌العمل ما و نیز شرايط انجام مانور نظامى در قشم تصميم‌گيرى شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: اطلاع دادند كه امروز صبح، چهارده فروند هواپيماى جنگى ما، پادگان اشرف، مقر منافقين در عراق را بمباران كرده‌اند / در شوراى عالى امنيت ملی درباره درخواست سعودى‌ها براى تحويل متهمان و سفر من به مكه صحبت و تصميم‌گيرى شد، اكثريت طرفدار انجام سفرم هستند ولی خودم قانع نیستم

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
ساعت نُه صبح به دفترم رفتم. اطلاع دادند كه امروز صبح، چهارده فروند هواپيماى جنگى ما، پادگان اشرف، مقر منافقين[= سازمان مجاهدين خلق] در عراق را بمباران كرده‌اند؛ يكى از آنها برنگشته است كه بعداً معلوم شد سقوط كرده و دو خلبان‌آن اسير شده‌اند. اعلان شد كه به ‌دنبال تجاوز منافقين به دو روستاى مرزى و در تعقيب آنها بمباران شده‌اند.
دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رييس‌جمهور و عضو شوراي نگهبان] آمد. گزارش كار شوراى نگهبان در انتخابات را داد و براى آينده مشورت كرد. دكتر [سيد محمدرضا]هاشمى[گلپايگاني، دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي] براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد. عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم؛ مصوبات عمده‌اى نداشتيم.
دكتر ولايتى، [وزير امور خارجه] اطلاع داد كه منافقين در عكس‌العمل به بمباران شدن، به دو نمايندگى ايران در سوييس و فرانسه حمله كرده‌اند.

 

سال ۱۳۷۲
خبر توافق [بوريس]يلتسين و [بيل]كلينتون در مورد كمك‌هاى آمريكا به روسيه مهم است. [آقای هامی بن]، سفير جديد هلند براى تقديم استوارنامه آمد. به خاطر سردى روابط حرف مهمى نداشتيم. از اختيارات ملكه هلند پرسيدم و بر لزوم تعادل معاملاتمان تأكيد كردم.
[آقایان الیاس حضرتی، محمدرضا نوبخت حقیقی، قاسم رمضانپور نرگسی، محمد مهدی رهبری املشی، حسن شاخصی، عبدالغفار شجاع، محمدرضا شفیعی، پرویز صیقلی، سید مجتبی عرفانی، فرامرز گلشنی، شاپور مرحبا، احمد نصرتی راد و بهرام یعقوبی]، اعضاي مجمع نمايندگان گيلان آمدند. خواستار سفرم به گيلان و به‌زراعى مزارع چاى و دادن صنايع اشتغال‌زا و كمك به عمران مناطق زلزله‌زده [منجیل و رودبار] شدند. اولين جلسه بند 3 تبصره 29 در مورد ارز را تشكيل داديم. دربارة كيفيت دخالت در بازار براى تنظيم قيمت ارز و پرداخت فيش‌هاى سال قبل و كيفيت تأمين نياز ريالى بودجه تصميم گرفتيم.
عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. خط مشى مالى و عمومى را تصويب كرديم. شب به منزل آمدم.

 

سال ۱۳۷۳

آقای [محسن] نوربخش، [معاون اقتصادی رییس‌جمهور] آمد. در مورد دریافت قسمت‌های جدید وام از بانک جهانی گفت. آمریکا بر آلمان و ژاپن فشار آورده که مخالفت کنند. قرار شد قبلاً به آلمان و ژاپن تذکر بدهیم که حمایت کنند و در صورت اطمینان، پرونده را مطرح کنیم

در مورد گرفتن طلب ایران از مصر خبر داد که بانکی حاضر شده اصل پول را به ایران بدهد؛ به شرط آنکه از بهره آن صرف نظر کنیم. اصل وام، حدود یکصد و چهل میلیون دلار است که همین اندازه هم بهره دارد. مصر چون حکم کلوپ پاریس را گرفته، نیمی از بدهی‌هایش بخشیده شده است. شرکتی هم حاضر شده همین اندازه کالا بدهد؛ قرار شد بیشتر بررسی کنیم.

امام جمعه مرودشت آمد و اوضاع آنجا را گفت. ضررهای مبارزه دو خط در شیراز را شرح داد. برای امور شخصی و تبلیغی استمداد کرد. فصلی از ارادتش به من گفت.

جمعی از بهورزان به مناسبت «روز بهورز» آمدند. دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] گزارش داد و من برایشان صحبت تشویق‌آمیز داشتم. جوایز را دادم. یکی از خانم‌های برنده جایزه، اهل جوادیه نوق بود.

آقای مسیح مهاجری، [مشاور اجتماعی رییس‌جمهور] آمد. برخلاف ملاقات گذشته، از مدیریت آقای [مصطفی] میرسلیم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، اظهار رضایت کرد. در مورد وضع ترکیه، نظرم را خواست و نیز برای کم کردن تعطیلات، پیشنهادی داشت که موافقت کردم در شورای فرهنگ عمومی، پیشنهادش را بیاورد.

عصر دکتر عادلی آمد. پیشنهاد داشت که استفاده از [ارز] صادرات برای واردات هم از کانال بانک‌ها باشد. نگران بالا رفتن بیشتر قیمت ارز، در صورت عدم قبول این پیشنهاد است.

به دفترم گفتم، از رهبری برای ملاقات آشیخ محمد [هاشمیان، امام جمعه رفسنجان]، وقت بگیرد. دیشب برای علاج قانون عوارض بر صادرات پسته، به خانه آمده بود. شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. دو واحد از مواد تحصیلی رشته‌های عمومی دانشگاه‌ها - از فارسی و انگلیسی- را کم کردیم. شب به خانه آمدم.

 

سال ۱۳۷۴

چمدانم را بستم و عازم سفر خوزستان شدم. یاسر هم با من آمد. آقایان محسن رضایی،[فرمانده‏کل سپاه پاسداران]، [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رئیس‏ جمهور]، [هادی] منافی، [رییس سازمان حفاظت محیط زیست]، [محمدرضا] نعمت‌زاده، [وزیر صنایع]، [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی]، [عیسی] کلانتری، [وزیر کشاورزی]، [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت] و [محمد فروزنده، وزیر دفاع و پشتیبانی، بیژن نامدار زنگنه، وزیر نیرو، مرتضی محمدخان، وزیر امور اقتصادی و دارایی، مسعود روغنی زنجانی، رییس سازمان برنامه و بودجه، محسن نوربخش، رییس‏کل بانک مرکزی و تنی چند از نمایندگان مجلس شورای اسلامی]، همراه بودند. بعد از استقبال در فرودگاه اهواز و مصاحبه کوتاه و استقبال گرم مردم در خیابان‌های  مسیر در شهر اهواز - اما نه به گرمی [استقبال مردم] کرمانشاه- به ورزشگاه شهر رفتیم.

در سالن ورزشگاه با خانواده‌های شهدا ملاقات داشتیم. مسئول بنیاد شهید استان گزارش داد و من با استقبال پُرشور حضار، سخنرانی تسلیت‌آمیز کردم. سپس در اجتماع مردم در میدان چمن ورزشگاه شرکت داشتیم. اینجا هم مثل کرمانشاه نبود، ولی خوب بود. [آقای محمدعلی موسوی جزایری]، امام جمعه [اهواز] و [آقای محمدحسین مقیمی]، استاندار [خوزستان]، خیرمقدم و من در تکریم  مردم استان و سوابق جهاد و... صحبت کردم.

به مرکز مخابرات رفتیم. در مراسم افتتاح بهره‌برداری از بیش صدهزار شماره تلفن شرکت کردیم. مدیران گزارش دادند و من صحبت تشویق‌آمیز نمودم. در مسیر، روی پل نظامی موقت روی رود کارون پیاده شدیم. وضع کارون را دیدم؛ تماشایی است. از ساحل‏سازی کارون بازدید کردیم که با زمین‌های استحصالی، هزینه طرح را  در می‌آورند؛ کار خوبی است.

سپس به استانداری رفتیم. در مسیر همه جا مردم اجتماع دارند و منتظر عبور هستند. دو ساعتی صرف ناهار و نماز و مطالعه و استراحت کردم. محیط مقر بسیار باصفاست؛ با  نخل و مرکبات و گل‌های زیبا و هوای مطبوع.

عصر به کارخانه نورد و لوله اهواز رفتیم که در حال توسعه و بازسازی است. آقای مقیمی، استاندار، در راه گزارش‌ها و اطلاعات خوبی داد. توضیح مهندس [علی‎اصغر] ذاکری، مدیرعامل کارخانه از برنامه ساخت در حال اجرا که با ۲۳۰ میلیون دلار و سه میلیارد تومان ساخته می‌شود، با ششصدهزار تُن ظرفیت نورد گرم را شنیدم. از خط تولید لوله درز جوش  برای گاز بازدید کردیم.

به کارخانه تولید دوده صنعتی [شرکت کربن بلاک ایران] رفتیم. آقایان آقازاده، [وزیر نفت] و رهگذر، [مدیرعامل صنایع پتروشیمی] گزارش دادند. با ۲۱ میلیون دلار، کارخانه‌ای به ظرفیت سی‏هزار تُن ساخته‌اند. مشابه کارخانه موجود در جوار آن با مواد ارزان قیمت، محصول گران‏قیمتی می‌دهد؛ سی و پنج تومان، ارزش هر کیلو مواد- با همه  هزینه‌های تولید- و صدو چهل تومان، قیمت فروش آن است. بعضی‌ها از آلودگی محیط‏زیست، به خاطر پخش دوده شکایت دارند، ولی در واحد جدید، مراعات مقررات حفاظت محیط زیست شده است. از بخش‌های عمده بازدید و با ماشین از کارخانه مهم لوله‏سازی نفت بازدید کردیم و توضیح شنیدیم.

به مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی رفتیم. بازدید و توضیحات آقایان دکتر جاسبی و [جعفر] حجازی، [معاون عمرانی استانداری خوزستان] را داشتیم.  [مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، با زیر بنای دوهزار مترمربع، در زمینی به مساحت پنج‏هزار مترمربع احداث گردیده و هزینه‌ای بالغ بر یک ونیم میلیارد ریال در برداشته است.] در خوزستان، ۹ واحد دانشگاهی با ۲۲ هزار دانشجو دارند. از اقدامات دانشگاه آزاد اسلامی تمجید و افتتاح کردیم. مردم مقابل ساختمان جمع شده بودند که در ورود و مراجعت، به مقابل آنها رفتم و به احساسات‏شان پاسخ دادم.

به استانداری رفتیم. بعد از نماز و مطالعه گزارش‌ها و قدم‏زدن در باغ استانداری،  در جلسه بانوان کانون‌های اجتماعی و کاروان‌های کربلا شرکت کردیم؛ بعد از استماع گزارش و خیرمقدم یک خانم دکتر جراح متخصص، [= مشاور استاندار خوزستان در امور بانوان]، من در خصوص ضرورت  شرکت بیشتر زنان در امور اجتماعی با رعایت اخلاق اسلامی صحبت کردم.

در جلسه شورای عالی اداری شرکت کردم. استاندار و رییس مجمع نمایندگان استان با گزارش وضع استان و پیشرفت‌ها و طرح نیازها صحبت کردند. من با تحلیل وضع کشور و طرح‌های استان راهنمایی‌هایی نمودم و وعده کمک دادم. به مقر برگشتیم؛ در راه مدیرکل [فرهنگ و] ارشاد[اسلامی خوزستان]، گزارش خدمات داد. خاطرات امروز را نوشتم. اخبار ساعت دوازده شب را گرفتم و خوابیدم.

 

سال ۱۳۷۵
جمعی از بهورزان و نمایندگان سازمان ملل آمدند. آقای دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی]، در مورد توفیقات فراوان بهداشتی با ایجاد خانه‌های بهداشت در روستاها و مراکز بهداشتی در شهرها و انجام واکسیناسیون کامل برای بیماران واگیردار در سراسر کشور و توسعه استفاده از نمک یددار و پایین‌آوردن مقدار مرگ و میر کودکان و مادران باردار توضیح داد. من هم صحبت مفصلی در موفقیت‌های ایران پس از انقلاب در سایه تعلیمات اسلامی در امر بهداشت نمودم که می‌تواند نمونه خوبی برای کشورهای جهان سوم باشد و از همکاری‌های سازمان‌های بین‌المللی بهداشت تشکر کردم.

جمعی از عکاسان از صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی و... آمدند؛ برای تهیه عکس رسمی از من که مدت‌هاست تهیه نشده بود. ساعتی وقتم را گرفتند و ده‌ها نوع عکس برداشتند.

آقایان [غلامحسین] محمدی گلپایگانی و [سیدعلی‌اصغر] حجازی از دفتر رهبری برای دیدار عید آمدند. به آیت‌الله خامنه‌ای پیغام دادم که دربارة مسأله ابطال انتخابات اصفهان، برای جلوگیری از آثار سوء سیاسی، فکری بشود.

آقای [محسن] نوربخش، [رئیس بانک مرکزی] آمد. گزارش وضع ارز و ریال را داد و برای کیفیت مدیریت سپرده‌های ارزیمان در بانک‌های خارج و نیز طلاهای موجود در خارج - به خاطر احتمال مزاحمت‌های آمریکا با طرح‌های تحریمی که دارد- مشورت کرد.

عصر به خانه آمدم. شب همشیره طیبه آمد. از سفر سوریه برگشته است. آشیخ محمد [هاشمیان] و احمدآقا و آشیخ حسین نیز آمدند. برای غلبه بر مشکلات ناشی از شکست آشیخ حسین [هاشمیان] در انتخابات رفسنجان و رفع مشکلات شرکت پسته که در این شرایط مشکل‌تر شده، استمداد کردند.

 

سال ۱۳۷۶
ديشب و امروز باران خوبى داشتيم. تا ساعت ده و نیم صبح كارها را انجام دادم. [آقای مهادی ویمانا]، سفير تايلند براى تقديم استوارنامه آمد. مذاكرات تشريفاتى و معمولى بود؛ با ادبيات اسلامى صحبت مى‌كرد. از او توضيح خواستم، معلوم شد مسلمان است. بيشتر با او گرم گرفتم. گفت 10 درصد مردم تايلند مسلمان‏‌اند. بعد از مذاكرات، مى‌خواست دست من را ببوسد كه مانع شدم. معانقه كرديم.
[آقای استوارت هیوم]، سفير استراليا هم براى تقديم استوارنامه آمد. صحبت‌ها در مورد توسعه همكارى‌ها بود. تذكر دادم كه تجارت‏مان بايد تعادل داشته باشد؛ امروز مازاد تجارى به نفع آنها است و نيز در مورد رأى‌هاى منفى كه در مجامع بين‌المللى عليه ما دارند، تذكر دادم. روى همكارى بر محور اقيانوس هند تأكيد شد.
[آقای سید علی‌اکبر طاهایی]، استاندار گيلان آمد. درخواست سفر به گيلان براى افتتاح طرح‌ها را دارند و كمك به كشاورزان برنج كه امسال قيمت محصولشان پایين است. [آقای علی‌اکبر شعبانی‌فرد]، استاندار ايلام آمد؛ براى پيگيرى وعده‌هایى كه در سفر داده‌ام و تشكر از مساعدت‌ها.
دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رییس‏‌جمهور] آمد. راجع به موزه قرآن و خوابگاه دانشجويان خارجى كه براى آموزش زبان فارسى به ايران مى‌آيند و محل مجمع تشخيص مصلحت نظام و انتخابات [ریاست‏‌جمهوری] صحبت شد. عصر دكتر [علی‏‌اکبر] ولايتى، [وزیر امورخارجه] آمد. گزارش سفر به كشورهاى شمال غرب آفريقا، براى دعوت سران جهت شركت در كنفرانس تهران را داد.
شوراى عالى امنيت ملی جلسه داشت. درباره مسأله انفجار الخُبَر و درخواست سعودى‌ها براى تحويل متهمان و سفر من به مكه صحبت و تصميم‌گيرى شد. اكثريت طرفدار انجام سفرم هستند، ولى خود قانع نيستم. دربارة احتمالات دادگاه ميكونوس و عكس‌العمل ما و نیز شرايط انجام مانور نظامى در قشم تصميم‌گيرى شد. به خانه آمدم. آقاى [محمدحسن] رحيميان، [رییس بنیاد شهید] و فرزندانش آمدند.

نظرات بینندگان