arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۱۵۰۹
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۲۲ فروردين ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۲ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: آیت‏‌الله خامنه‌اى تماس گرفتند براى اطلاع از نظر من درباره دادگاه میکونوس؛ در مورد خطبه‌هاى نمازجمعه تذکراتی دادند؛ مجموعاً نظرشان اين است كه محكم برخورد شود

با دفتر و دكتر روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، هماهنگ كرديم كه قبل از نمازجمعه، براى مشورت در خصوص نحوه موضع‏گيرى در مقابل مسايل دادگاه برلین و حركات اتحاديه اروپا، جلسه شوراى عالى امنيت ملی داشته باشيم. راديوهاى بيگانه و رسانه‌هاى خبرى، از ديروز تاكنون، موج عظيمى از تبليغات ضد ايرانى به‏راه انداخته‌اند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۲ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: آیت‏‌الله خامنه‌اى تماس گرفتند براى اطلاع از نظر من درباره دادگاه میکونوس؛ در مورد خطبه‌هاى نمازجمعه تذکراتی دادند؛ مجموعاً نظرشان اين است كه محكم برخورد شودخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۲ فروردین ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
در اخبار صبح، نتيجه انتخابات تعدادى از حوزه‌هاى شهرستان‌ها را خواندند؛ بسيارى از نامزدهاى جناح چپ سقوط كرده‌اند و اكثريت از جناح مقابل است. ساعت هشت و نيم صبح به دفترم رفتم. نتيجه آراي چند صندوق از تهران، شامل حدود هفت‌هزار رأى را آوردند. جناح چپ شكست سختى خورده و حدود يك هشتم آرا را دارد. تمام سى نفر ليست، جامعه روحانيت مبارز در صدر قرار گرفته است. تا شب هم اخبار بعدى همان وضع صبح را نشان مى‌دهد.
[آقاي محمدرضا نعمت راده]، وزير صنايع و معاونان آمدند. گزارش وضع صنعت را دادند. مى‌گويند ميزان توليد در سال 70 نسبت به سال 69، بيست درصد رشد داشته است. در مورد ارز و تسهيل مقررات استمداد كردند. در مورد توجه بيشتر به سيمان و لاستيك و شهرك‌هاى صنعتى اطراف تهران تذكر دادم.
مهندس [اكبر] تركان، [وزير دفاع] آمد. براى به موقع پرداختن بودجه وزارت دفاع استمداد نمود و از كم شدن اختياراتش توسط ستادها و نيروها شكايت كرد. آقاى [سيروس] ناصرى، [نماينده ايران در مقر سازمان ملل در ژنو] آمد. راجع به قطعنامه 598 و مسايل سازمان صليب سرخ جهاني و كميسيون حقوق بشر [سازمان ملل] مطالبى داشت.
آقاى [محمد محمدي] رى‌شهرى، [نماينده ولي فقيه و سرپرست حجاج ايراني] آمد. راجع به حج سال جارى و پذيرش زوّار از [جمهوري]آذربايجان در حجاج ايرانى مشورت كرد. همچنين خواستار اجراى تعهدات من در كمك به آستان شاهزاده عبدالعظيم(س) شد. با وزير كشور و وزير اطلاعات دربارة مسايل انتخابات صحبت كردم. در بعضي ملاقات‌ها، از نتايج انتخابات ابراز خوشحالي مي‌كردند.
عصر شوراى عالى امنيت ملى جلسه داشت. بحث ضربه به منافقين، مسايل افغانستان و بازسازى قصرشيرين در دستور بود. شب با احمدآقا، ميهمان رهبرى بوديم؛ بيشتر صحبت‌ها دربارة انتخابات بود. گفته شد به نحوى بايد به مجمع روحانيون مبارز كه شكست خورده‌اند، تذكر داده شود كه از آينده مأيوس نباشند و تلاش شود كه مواضع‌شان را اصلاح كنند تا به آنها محبت شود.
آقاى [علي] فلاحيان، [وزير اطلاعات]، اطلاع داد كه در حوزه انتخابيه اردل، [در استان اصفهان]، طرفداران نامزد شكست خورده به فرماندارى حمله كرده‌اند و در تيراندازى يك نفر كشته شده است.

 

سال ۱۳۷۲
اولين ملاقات امروز با آقاى سيد حسن نصرالله، ریيس حزب‏الله لبنان بود.گزارشى از اوضاع لبنان و حزب‌الله داد؛ فعلاً مشكل مهمى ندارند، اما براى آينده نگران‌اند. معتقدند آمريكايي‌ها تصميم به حذف آنها دارند و به سوريه و دولت لبنان فشار وارد مى‌كنند. از آقاي رفيق‌حريرى ناراضي‌اند و او را عامل اجراى خواسته‌هاى آمريكا مى‌دانند. سوريه مدتى اجازه ورود اسلحه به آنها نداده است. به دكتر ولايتى، [وزير امور خارجه] گفتم به سوريه فشار بياورد. نگران برخورد احتمالى با ارتش لبنان در جنوب هستند كه ارتش براى جلوگيرى از عمليات عليه اسرایيل تحت فشار است. توصيه كردم كه سعى كنند با ارتش درگير نشوند. مقررى كمكى به آنها، دو ماه عقب افتادگى دارد؛ خواستار جبران‌اند؛ وعده کمک دادم. به نحوى عمل نادرست حماسى‌هاى تبعيدى از فلسطين به لبنان، در خصوص عدم شركت در راهپيمايى روز قدس را توجيه مى‌كنند.
[آقای مرتضی توسلی]، سفيرمان در قرقیزستان آمد. خواستار توجه بيشتر به آنجا و كمك اقتصادى و فرهنگى شد. گفت برادرش مهندس توسلى، روحيه‌اش بهتر شده است؛كارى به او محول شود.
فرماندهان لشكر 10 [سيدالشهدا(ع)] آمدند. آقاى [علي] فضلى گزارش مبسوطى داد و در مورد تعداد پرسنل، سازمان، امكانات و اماكن و نيازها و مشكلات گفت. آماده اعلان واگذارى بخشى از اراضى وسيع تصرفى در خوزستان در زمان جنگ هستند. براى مسكن پرسنل استمداد كرد. آقاى بهارى، روحانى لشكر كه شعرى دربارة من گفته بود، خواند؛ عبایى به او هديه دادم. مردم خوب، ايثارگر و انقلابى هستند.
مهندس [ميرحسين] موسوى، [مشاور سياسي رييس‌جمهور] آمد. از احتمال محروم كردن ايران از عبور از كانال سوئز كه اخيراً در رسانه‌ها مطرح شده است، اظهار نگرانى كرد؛ بى‌نگرانى هم نيست. دربارة مواجهه با فشارهاى احتمالي آمريكا در آينده پيشنهادهايي داشت، منجمله نوعى تهديد و نوعى جذب ساير قطب‌هاي قدرت در دنيا.
حسين، همشيره زاده آمد. از عدم همكارى شاهد با فروشگاه شاهد در تركمنستان و از مشكلاتى كه دولت تركمنستان ايجاد كرده است، گله كرد. براى پذيرش مسئوليت جديد در بنياد شهيد مشورت نمود. اخوى احمد آمد و گفت دارد از [شركت مس]سرچشمه بازنشسته مى‌شود؛ شغلى خواست.
دكتر ولايتى تقاضا كرد كه در مورد رسيدگى به شيعيان پاكستان، جانب وزارت امورخارجه را بگيريم؛ هم اكنون به وزارت اطلاعات موكول شده است. عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. دربارة كيفيت كنترل نرخ ارز بحث كرديم؛ دو روز است كه بى‌حساب بالا مى‌رود. در مورد كيفيت تأمين ريال سپرده هم بحث شد.
شب ميهمان رهبرى بودم. ايشان نامه آيت‌الله [حسينعلي] منتظرى را خواندند كه به دادگاه ويژه روحانيت و وزارت اطلاعات حمله كرده‌اند؛ البته مؤدبانه. دربارة جواب مشورت شد. دربارة سفر به كرمان، مسأله كانال سوئز و احتمال ايجاد مشكل در معاملات اقتصادى، اصلاحات در حوزه علميه قم و سياستِ دادن نشان‌هاي دولتي مذاكره كرديم.
شب در دفترم ماندم. منزل را تخليه كرده‌ايم و جاى جديد هنوز آماده نيست. تا ساعت دوازده شب كار كردم و خوابيدم.

 

سال ۱۳۷۳

حمله هوایی محدود ناتو به مواضع صرب‌ها در اطراف گوراژده، به خاطر عدم اعتنای آنها به اخطار سازمان‌ملل و حمله شیمیایی صرب‌ها و گوراژده از تحولات مهم بوسنی است.

آقایان [غلامحسین] محمدی [گلپایگانی] و [سیدعلی‌اصغر] حجازی از دفتر رهبری، به عنوان تبریک نوروز آمدند. مذاکرات مهمی نداشتیم. آقای محمدی گفت، مردم گلپایگان از الحاق به استان مرکزی استقبال می‌کنند. [آقای محمداسماعیل دلبری]، نماینده بستان‌آباد آمد. خواهان سفرم به آنجا و کمک به دادن وام به کارخانه ساخت نوشابه در آنجا شد.

[آقای سیداحمد پیرزاده]، نماینده درگز آمد. گزارش سفرم به آسیای میانه و وضع همکاری‌های مرزی با ترکمنستان و مسأله وصل گاز ترکمنستان به درگز و خواسته‌های زیاد دیگری را مطرح کرد. گفت در جریان حضور مردم درگز، هنگام افتتاح گمرک توسط من و آقای نیازاُف، در ازدحام مردم، مقداری از امکانات دستگاه‌ها خراب شده است. خواست که جبران کنیم.

[آقای رضا عبداللهی]، نماینده ماه‌نشان آمد. از کارهای عمرانی فراوان در زنجان تشکر کرد و برای اصلاح وضع نان پیشنهادهایی داشت. [آقای رسول پورزمان]، نماینده، امام جمعه و فرماندار نقده آمدند. از مشکلات شیعیان آنجا در مقابل سنی‌ها و کردها گفتند. پیشنهادهایی برای تقویت شیعه داشتند که به خاطر رشد زیاد نفوس اهل سنت، خطر از دست دادن اکثریت وجود دارد.

[آقای کمال دانشیار]، نماینده بندر ماهشهر آمد. از توسعه سریع شهرستان و حل مشکلات بعد از جنگ تشکر کرد. برای لوله‌کشی گاز و احداث راه، ورزشگاه و بیمارستان استمداد کرد و از سرعت توالد اعراب در خوزستان و تعصب عربی و مسلح شدن آنها، اظهار نگرانی نمود. عصر مجمع سازمان حمایت [از مصرف‌کنندگان] جلسه داشت. قرار شد برای بخشی از کالاها و خدمات مهم، قیمت‌گذاری و کنترل و نظارت کنیم. بحث ناتمام ماند.

 

سال ۱۳۷۴

تا ساعت هشت صبح گزارش‏ها را خواندم و خاطرات دو روز عقب افتاده را نوشتم. برای افتتاح کتابخانه مرکزی آستان‌قدس رضوی رفتیم. قبل از مراسم، از قسمت‌های مختلف کتابخانه بازدید کردم. در مراسم، بعد از قرآن، مداحی و گزارش آقای طبسی، سخنرانی مفصلی کردم. ساختمان جالبی است، با بیست و هشت هزار متر مربع بنا، در سه طبقه با معماری سنتی و اسلامی و سیستم مدرن اطلاع‏رسانی و کتاب‏رسانی.

قبل از ظهر به حرم رفتم. نماز را آنجا خواندم. بعد از ناهار تا ساعت چهار بعد از ظهر استراحت کردم. عصر به محل کارخانه سنگ گرانیت در سنگ بست رفتیم، جالب و مهم است؛ برای عمل‏آوری ۱۲۰هزار مترمربع سنگ در سال. از آستان‌قدس است و کنار معدن گرانیت؛ از سایر معادن گرانیت هم سنگ می‌آورند. آمار جالبی از ارزآوری و اشتغال‏زایی صنایع سنگ، در بازدید و جلسه توجیهی مطرح شد.

سپس شورای اداری استان خراسان جلسه داشت. استاندار و دو نفر از نمایندگان صحبت کردند، من هم مطالبی گفتم. مراجعت کردیم. در راه، مردم روستاهای مسیر اجتماع کرده بودند و خوش‏آمد گفتند. به قبرستان شهدا رفتیم و فاتحه خواندیم. به فرودگاه رفتیم و بلافاصله با بدرقه به تهران پرواز کردیم. در راه شام خوردیم. ساعت ده‏ونیم شب، در خانه اخبار را گرفتم و تمام خاطرات عقب‏مانده تا امروز را نوشتم.

آقای [اصغر]ابراهیمی، مسئول [شرکت] متروی تهران گفت، معدن سنگ گرانیت کلاردشت، یک میلیارد تُن ذخیره قطعی شده دارد و با توجه به اینکه هر تُن سنگ، هشت متر مربع سنگ تراشیده شده می‌دهد و هر مترمربع، حداقل پنجاه دلار مشتری دارد، کل معدن، چهارصد میلیارد دلار ارزش صادراتی دارد. با این حساب، ارزش معادن سنگ‌های ایران معلوم می‌شود. آقای [اسماعیل] مفیدی، استاندار [خراسان] گفت که جنگ طالبان با اسماعیل‌خان، [والی هرات]، به پایگاه شیندند رسیده است.

 

سال ۱۳۷۵
اول وقت، محسن اطلاع داد که حاجیه بی‌بی فاطمه، همسر عموی مرحوم، فوت کرده‌اند. قرار شد عفت و محسن و مهدی به رفسنجان بروند. عقد ازدواج یکی از کارکنان را بستم. آقای [رضا] امراللهی، [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد. گزارش منطقه جازموریان، برای ایجاد نیروگاه هسته‌ای ساخت چین را داد که به خاطر نبودن زلزله‌خیزی، مثبت است. قرار شد همان‌جا را انتخاب کنند. برای حل مشکل چینی‌ها استمداد کرد.

اخوی محمد [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] آمد. در مورد برنامه تنظیم بازار و بازسازی صحبت شد. پیامی از طرف یکی از شخصیت‌های اماراتی آورده بود که خواسته‌اند، مذاکرات خصوصی در کشور ثالث، دربارة جزایر [ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک] داشته باشیم؛ گفتم بهتر است مذاکرات رسمی در تهران، رودرو و کنار آن، مذاکرات خصوصی باشد. دربارة نحوه تأمین هزینه‌های مراسم فوت والده صحبت شد. معلوم شد، والده حدود چهار میلیون تومان از محمود و علی صفریان و نظری، طلب داشته‌اند. دربارة انتخابات، تبلیغات یک‌طرفه صداوسیما و قوه قضاییه و راه علاج نیز صحبت شد.

آقای [سیدمحمد] میرمحمدی، [دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور] و معاونش آمدند. گزارش کار سازمان امور استخدامی را دادند. اعضای هیئت مدیره بانک صنعت و معدن آمدند. گزارش سرمایه‌گذاری‌ها و ساخت واحدهای فراوان تولیدی و شرکت در بورس و برنامه‌های ساخت و ساز آینده را دادند. برای جذب نقدینگی بیشتر استمداد کردند.

عصر در جلسه هیئت دولت، مصوبات زیادی داشتیم. شب، تلفنی به عموزادگان، [فوت مادرشان را] تسلیت گفتم. به آقای [علی] لاریجانی، [رئیس سازمان صداوسیما]، در مورد تبلیغات یک‌طرفه صداوسیما در انتخابات تذکر دادم. به خانه آمدم. تنها شام خوردم و خوابیدم.

 

سال ۱۳۷۶
با دفتر و دكتر روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، هماهنگ كرديم كه قبل از نمازجمعه، براى مشورت در خصوص نحوه موضع‏گيرى در مقابل مسايل دادگاه برلین و حركات اتحاديه اروپا، جلسه شوراى عالى امنيت ملی داشته باشيم. راديوهاى بيگانه و رسانه‌هاى خبرى، از ديروز تاكنون، موج عظيمى از تبليغات ضد ايرانى به‏راه انداخته‌اند.
آیت‏الله خامنه‌اى، تلفنى تماس گرفتند، براى اطلاع از نظر من و نيز تذكراتى دادند در مورد مطالب خطبه‌هاى امروز نمازجمعه؛ مجموعاً نظرشان اين است كه محكم برخورد شود. ساعت ده صبح به دفترم رفتم. جلسه شوراى عالى امنيت ملی تشكيل شد. اخبار و گزارش‌ها و تحليل‌ها و احتمالات متعدد از اهداف غربى‌ها در اين غوغا مطرح شد و دربارة اقداماتي كه بايد بكنيم و اظهاراتى كه بايد بشود و مراقبت‌هاى لازم، تصميم‌گيرى شد.
در نمازجمعه، تحليلى دربارة دادگاه ميكونوس و غربى‌ها ارایه دادم، مبنى بر قصد تحت‌الشعاع قراردادن شكست‏شان در برنامه صلح خاورميانه كه ما را هم مؤثر مى‌دانند و نيز اعمال نفوذ آمريكا و اسرایيل در سيستم قضايي آلمان و عدم استقلال دادگاه و معلوم بودن حكم از مدت‌ها پيش و ضعف دولت آلمان كه انفعالى عمل كرده و نهايتاً رسوایى آنها كه دادگاه را سياسى كردند و عدم تأثير روى ايران و تذكر به مردم و مسئولان كه هوشيار و در صحنه باشند.
ظهر بچه‌ها و جمعى از بستگان جمع بودند. عصر، عفت و فاطى و فائزه، براى حج به عربستان رفتند. شب در خانه تنها ماندم.

نظرات بینندگان