arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۲۱۵۸
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۸ خرداد ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۸ خرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ / رضا امراللهى، رييس سازمان انرژی اتمی، از احتمال تفحص مجلس در كارش نگران بود / حبيبى نتيجه نظرخواهى در مورد انتخابات [ریاست جمهوری 72] را ارايه داد؛ بيش از هشتاد درصد گفته‌اند من پيروز مى‌شوم

«خاطرات آیت الله هاشمی»: به حرم مطهر امام رضا(ع) رفتم. در دارالضيافه غسل كردم و نماز خواندم. پس از شام به زيارت رفتم. سپس جلسه‌اى با آقاى [عباس واعظ] طبسى داشتم. وعده كمك‌هاى زيادى به طرح‌هاى عمرانى حرم دادم و نيز 300 ميليون تومان، براى فولاد موردنياز بازسازى مدارس زلزله‏ زده قائن و بيرجند كه آستان‏ قدس بازسازى مى‌كند. با بدرقه گرم مردم در صحن امام و بدرقه آقاى طبسى در فرودگاه، به سوى تهران پرواز كرديم. ساعت دو بامداد به منزل رسيديم و با خستگى مفرط خوابيدم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۸ خرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ / رضا امراللهى، رييس سازمان انرژی اتمی، از احتمال تفحص مجلس در كارش نگران بود / حبيبى نتيجه نظرخواهى در مورد انتخابات [ریاست جمهوری 72]  را ارايه داد؛ بيش از هشتاد درصد گفته‌اند من پيروز مى‌شوم

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
در خانه بودم. وقت به استراحت و مطالعه گذشت.عصر دكتر [سيف‌الله]وحيد [دستجردي، رييس‌سازمان هلال احمر] آمد. گزارش كمك‌هاى هلال‌احمر به افغانستان، آذربايجان، لبنان، آوارگان عراقى و سيل‌زدگان را داد و كمك خواست.
محسن آمد. در دانشگاه بروكسل براى دوره دكترا ثبت نام كرده است؛ به صورتى كه سالانه دوبار براى چند هفته برود و تحقيقات خود را در تهران انجام بدهد. ظهر فاطى و فائزه و بچه‌ها اينجا بودند. فائزه از سفر زنجان گفت.

 

سال ۱۳۷۲
بعد از نماز صبح به نمايشگاه بين‌المللى رفتم. ياسر هم آمد. از بقاياى نمايشگاه شيلات ديدن كردم. سپس نمايشگاه صنايع سنگين را بازديد نمودم كه مجموعاً سه ساعت و نيم طول كشيد. مصاحبه‌اى انجام دادم. ضمن اينكه تك‌نرخى شدن ارز صنعتگران را به تلاش و ابتكار بيشتر واداشته است، خيلى از آنها از كمبود نقدينگى مى‌ناليدند.
ساعت یازده به دفترم رسيدم. آقاى [سيدمنصور] رضوى، [دبيركل امور اداري و استخدامي كشور] آمد و براى اصلاحات ادارى پيشنهادهايى داشت. [آقاي غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد. گزارش پيشرفت پتروشيمى‌هاى اراك، آبادان و بندر امام را داد و گفت فعلاً حدود پنج و نیم ميليون تن توليد فرآورده شيميايى داريم كه پس از تكميل طرح‌ها به دوازده ميليون تن مى‌رسد. اطلاعاتى از نظرات نمايندگان مجلس دربارة كابينه آينده داد.
آقاى پروين، مدير كارخانه سم‌سازى آمد. انتقاداتى از سياست‌هاى وزارت كشاورزى در خصوص قيمت سم و كود داشت. خواستار شكستن انحصار آنها شد.
آقاى كمال خرازى، نماينده ايران در سازمان ملل آمد، گزارشى از سياست‌هاى سازمان و دشمنى‌هاى آمريكا و چربيدن سياست‌هاى مردد آمريكا در مورد ايران به سوى خصومت و... گفت و براى كيفيت برخورد كسب نظر كرد.
دكتر حبيبى، [معاون اول رييس‌جمهور] براى امور جارى آمد. نتيجه نظرخواهى دوم در مورد انتخابات را ارايه داد كه شبيه نظرسنجي اول است. بيش از هشتاد درصد گفته‌اند من پيروز مى‌شوم؛ كمتر از دو درصد ديگران را گفته‌اند.
عصر گروه فرهنگ و معارف قرآن از قم براى مشورت در مورد كيفيت تنظيم مراحل ديگر پروژه كليد قرآن آمدند. آقاى [رضا] امراللهى، [رييس سازمان انرژي اتمي] آمد؛ از احتمال تفحص مجلس در كارش نگران بود.

 

سال ۱۳۷۳

برای شرکت در مراسم عید غدیر به دفتر رهبری رفتیم. من مقدمتاً صحبت کوتاهی نمودم و رهبری نیز صحبت کوتاه داشتند. به دفترم برگشتم. مدیران استان‌های سازمان تبلیغات آمدند. آقای [محمود] محمدی عراقی، [رییس سازمان تبلیغات اسلامی] گزارش داد و من هم سیاست‌ها و آثار برنامه اول را برای اطلاع آنان در کارهای تبلیغاتی گفتم.
ظهر بچه‌ها جمع بودند. عصر عقد ازدواج قاسم، فرزند همشیره‌زاده ملکه را بستم. گزارش‌ها را خواندم و استخر را برای تابستان، آب بستم.

 

سال ۱۳۷۴

دیشب و امروز باران داشتیم. در نقاطی از کشور بارش برف داشتیم که در این فصل، عجیب است. به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. کمی معطل شدیم، تا [آقای سید حسین مرعشی]  رییس‏دفتر [رئیس‏ جمهور] رسید؛ نباید تأخیر داشته باشد. به سوی سمنان پرواز کردیم. وزیران معادن و فلزات و صنایع همراه بودند. در فرودگاه نظامی قدیمی، در چهل کیلومتری شرق سمنان فرودآمدیم. تشریفات نظامی در استقبال داشتند. برای افتتاح جاده گلوگاه به  نایین، با هلی‏کوپتر به سوی دهستان سرکویر پرواز کردیم و در کنار روستاهای معلمان و بیدستان فرودآمدیم.

آقای [کریم فرج‏زاده] حلوایی، معاون وزیر راه و ترابری گزارش داد. حدود چهارصد کیلومتر جاده کویری آسفالت، با هدف نزدیک‏کردن راه استان‌های مرکزی و جنوب به شمال و ارتباط نزدیک‌تر بنادر دریای خزر با خلیج‏فارس احداث شده که حدود پانصد کیلومتر راه نزدیک می‌شود و سنگینی ترافیک از جاده‌های مرکزی کشور برداشته می‌شود؛ با هزینه سقف هشتصد میلیون تومان که بیشتر آن را من کمک کرده‌ام و دفتر مناطق محروم. مردم روستاها، استقبال گرمی داشتند. برایشان صحبت کوتاهی کردم و وعده کمک عمرانی بیشتر دادم[۱].

رییس شورای روستا که معلمی بود، گفت چاهی حفر کرده‌اند که آرتزین[۲] شده و به خاطر اختلاف سه روستا بهره‌برداری نمی‌شود. برای تحصیل دختران روستاهای متفرق، خواستار ایجاد مدرسه شبانه‏روزی شدند. سپس نیروگاه کوچک خورشیدی را افتتاح کردیم؛ با حدود صد میلیون تومان هزینه و با قدرت ۲۷۰ کیلووات برق که جالب است. گفتم توسعه دهند که بتوانند برای مصارف پمپ‏آب و کولر هم استفاده کنند.

برای افتتاح کارخانه‌فروسیلیس به‌سوی شهرک‌صنعتی سمنان پروازکردیم. این کارخانه از بخش ‌خصوصی است، با ۳۸ میلیون‌ دلار، هزینه ارزی و ۵/۵ میلیارد تومان، هزینه ریالی و هفتصدو پنجاه سهامدار. مدیرعامل آن آقای [علی‏اصغر] حاجی بابا است که قبل از انقلاب، در ارتباط با پرونده گروه [محمد] بُخارایی، با هم در زندان بودیم. ۳۰ هزار تُن محصول گران‏قیمت می‌دهد و بناست با فقط ده میلیون مارک هزینه ارزی، تولید آن سه برابر شود.

 به تهران برگشتیم. عصر [آقای مقبول بن‏علی سلطان]، وزیر صنایع و تجارت عمان و [آقای محمد بن‏خلیفه آل‏ثانی]، وزیر امور اقتصادی و بازرگانی قطرآمدند. وزیر قطری، پسر امیر است. تذکر دادم که با استقرار ناوگان پنجم آمریکا در خلیج فارس مخالفت کنند. شب به خانه مهدی رفتم و اذان و اقامه در گوش نوزاد [= فؤاد] گفتم. احوال‏پرسی کردم و به خانه آمدم.

 

 

سال ۱۳۷۵
در منزل بودم. مثل دیروز گذشت؛ با این تفاوت که پیش از ظهر، مداحی‌آمد و برایمان نوحه‌سرایی کرد. یکی از پاسداران هم فرزندش را برای گفتن اذان در گوشش آورد.

در گزارش‌ها، شروع بحران در مدیریت هند مورد توجه است که حزب بهاراتیا جاناتا که مأمور تشکیل کابینه شده بود، نتوانست از پارلمان رأی اعتماد بگیرد و نخست‌وزیر استعفا داد؛ وضعی شبیه ترکیه پیش آمده که این روزها، آن‌ها هم که بعد از مدتی طول کشید تا کابینه ائتلافی تشکیل دادند، اخیراً آن ائتلاف هم از هم پاشید. محسن، [رئیس دفتر رئیس‌جمهور] آمد.راجع به کیفیت اداره دفتر و مسائل سیاسی و باندی کشور مذاکره کردیم.

 

سال ۱۳۷۶
ساعت هفت صبح از فرودگاه به سوى بجنورد پرواز كرديم. محسن، مهدى، ياسر، عفت و [آقایان بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو]، [محمدرضا] نعمت‌زاده، [وزیر صنایع]، [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات]، [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و [هادی] منافى، [رییس سازمان محیط زیست]، همراه بودند. پس از استقبال رسمى، با هلى‌كوپترها به روستاى شيخ رفتيم. از خانه‌هاى در دست ساخت براى جايگزينى خانه‌هاى مخروب مردم بازديد كرديم؛ هر يك با زيربناي مناسب و 300 متر زمين ساخته مى‌شود و ضدزلزله است.
جمعى از مردم روستاهاى مجاور هم آمده بودند و شكايت داشتند كه كار بازسازى در روستاى آنها شروع نشده است. آقاى [رسول] زرگر، معاون وزير [عمرانی] كشور توضيح داد كه يك ميليون و 200 هزار تومان وام و 200 هزار تومان كمك به هر خانوار بازسازى انجام مى‌شود؛ كمك را من مى‌دهم.
به جمع روستایيان رفتم و از آنها احوال‏پرسى كردم. از پيمانكار بناها هم پرسش نمودم. احساسات گرمى ابراز داشتند. برايشان سخنرانى كردم. از ايشان تشكر كردم و وعده سرعت در بازسازى دادم. محل روستا را كمى عوض‏ كرده‌اند، به خاطر اينكه در محل سابق از كوه مجاور سنگ مى‌ريخته و خطرناك است.
به محل مجتمع مسكونى سجاديه در شيروان رفتم. چهار روستاى مجاور را كه محل آنها نامناسب بوده، در جاى مناسبى تجميع‏ كرده‌اند. جاى خوبى انتخاب شده و شهركى با خيابان‌ها و ساختار مناسب خواهد شد. مردم سه روستا، رضايت داده‌اند و يكى از آنها موافقت ندارد. نگران عدم تأمين آب بودند كه قرار شد در حفارى چاه‌ها تسريع شود.
آنجا هم در ميان مردم رفتم و با خانواده‌ها صحبت كردم. از خدمات امدادى راضي‏‌اند و خواستار سرعت در بازسازى هستند. چند واحد در دست ساخت را ديدم و در جمع انبوه مردم صحبت كردم. خيلى پُرشورند و قانع و زحمتكش، با مشاغل كشاورزى و دام‌دارى كه زراعتشان هم ديم است و از هوا روستاى قورى‌بندى مخروبه را هم ديديم.
به سوى نيشابور پرواز كرديم. به خاطر دورى راه، هلى‌كوپتر خسته‏ كننده بود. در محل نيروگاه نيشابور فرود آمديم. بسيار منظره باصفایى دارد. مجرى طرح و [آقای بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] توضيحات دادند. هزار مگاوات، با شش واحد گازى و سه واحد بخاري با سيكل تركيبى با 300 ميليون دلار و 70 ميليارد تومان ريالى است. فاز اول را افتتاح كردم و فاز دوم را كلنگ زدم و در جمع كاركنان صحبت كردم. همزمان پنج طرح انتقال برق هم افتتاح شد و توضيح خط 400 كيلوولت انتقال هم داده شد كه خراسان را به شبكه سراسرى وصل مى‌كند. دربارة اهميت نيشابور و ضرورت توسعه بيشتر منطقه و توجه به توسعه طبس و فعال‏كردن معادن زغال‏سنگ و اجراى راه‏آهن بافق - مشهد و سنگان- نيشابور صحبت كردم.
بعد از نماز و ناهار و استراحت، به محل كارخانه ذوب‏ آهن خراسان رفتيم. آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات] و آقاى سحابى، طرح توليد دو ميليون تُن فولاد، در زمينى به مساحت هزار و 400 هكتار را توضيح دادند.كار اجرایى فاز اول پيشرفت دارد، ولى امروز رسماً اجراى آن اعلان و شروع شد. در جمع حضار، آقاى محلوجى صحبت كرد و توضيحى دربارة اهميت اقتصادى معادن زغال سنگ طبس و سنگ آهن سنگان داده شد. من هم در اهميت صنايع فولاد و پيشرفت آن در دو برنامه و افق توسعه سريع‏تر در آينده صحبت كردم.
خانم دانيلى، مدير شركت فولاد آهن ايتاليا هم آمده بود. يك چك بيست ميليون تومانى براى كمك به زلزله‌زدگان تقديم كرد. به او خوشامد گفتم. خانم مدير و فعال جالبى است و به ايران علاقه‌مند است.
از مزرعه بادام ديمى همان‏جا هم بازديد كردم؛ جالب است. مراسم شروع كار با خاك‏بردارى توسط بيل مكانيكى كه از دور برداشت مى‌شد، شروع شد و جالب بود. به سوى تربت‏ حيدريه پرواز كرديم. در كنار سد شهيد يعقوبى فرود آمديم. از بخش‌هاى مختلف هم بازديد كرديم و توضيحات شنيديم. مردم اطراف، اجتماع پُرشورى داشتند.
در مراسم بهره‌بردارى، آقاى زنگنه، [وزیر نیرو] از وضع آب استان خراسان و حدود 30 سد در دست ساخت و مطالعه گزارش داد كه اكثراً كوچك‌اند و با توجه به ميانگين 170 ميلي‏متر باران سالیانه استان كم‏آبى است. سد يعقوبى با بيش از هشت ميليارد تومان هزينه ظرفيت 60 ميليون مترمكعب آب دارد.
من هم دربارة اهميت مهار آب‌هاى خراسان و صرفه‌جویى در مصرف صحبت كردم و از كشاورزان زير سد تشكر كردم كه با روش آبيارى تحت فشار از آب سد استفاده مى‌كنند. براى هر هكتار با وام دولت، بيش از 300 هزار تومان هزينه مى‌كنند. آب سد با لوله‌هاى قطور و با انرژى بسيار به مزارع مى‌رود. پدرزن شهيد [محمدمهدی] يعقوبى، شعر رسایى را كه در وصف من گفته بود، خواند. آقاى [علی‏ اصغر] معصومی، امام جمعه، ستايش بليغي از كارهاى من كرد و با استناد به اظهارات اخير رهبرى گفت، بعد از آقاى هاشمى، ممكن است ریيس‏ جمهور ديگري داشته باشيم، ولى مسلماً آقاى هاشمى‏ رفسنجانى ديگري نخواهيم داشت.
از تونل انتقال آب و منظره زيباى خروج آب به حوضچه آرامش كه از دريچه تخليه تحتاني خارج مى‌شد، بازيدكرديم. با هلهله‌ها و تكبير انبوه مردم، منظره باشكوهى خلق شد. در صحبت‌هاى خودم وعده دادم كه طلب حساب 210 از سد شهید يعقوبى را به سد ديگري در نيشابور واگذار مي‌كنم كه آن هم ساخته شود و نيز پذيرفتم كه ساختمان‌هاى كارگاهى سد را بخريم و تبديل اردوگاه تفريحى و آموزشي شهر براي مردم رشتخوار و تربت بشود.
به سوى مشهد پرواز كرديم. با تأخير يك ساعت، نزديك غروب در شهرك صنعتى توس در جاده قوچان فرود آمديم. پرده از لوح افتتاح شهرك، با بيش از 200 هكتار زمين و چند صد واحد صنعتى برداشته‏شد. در محل‏ كارخانه تكلان‏توس، [آقاﻯمحمد بحرينيان]، مديرعامل توضيحات داد و خيلى مفصل حرف زد؛ كارخانه مُدرنى براى توليد ترمز و كلاچ خودرو است. از بخش خصوصى است. از ماشين‌هاى مدرن و فراوان سالن توليد بازديدكرديم. نيروى انسانى خوبى تربيت كرده‌اند و صرفه‏ جویى ارزى مناسبي دارند. در يك سال و نيم كل ارز سرمايه‌گذارى را پس مى‌دهد؛ پنجاه ميليون مارك.
از نمايشگاه ده واحد ديگر صنعتى كه همزمان افتتاح مى‌شوند، بازديد كردم. در جمع صنعتگران خراسان، پس از گزارش آقاى نعمت‌زاده، [وزیر صنایع]، صحبت كردم. صنعتگران با مبالغه از خدمت تاريخى من به صنعت كشور صحبت كردند و از نقش تاريخى من براى بالابردن سطح صنعت قدردانى كردند.
به حرم مطهر امام رضا(ع) رفتم. در دارالضيافه غسل كردم و نماز خواندم. پس از شام به زيارت رفتم. سپس جلسه‌اى با آقاى [عباس واعظ] طبسى داشتم. وعده كمك‌هاى زيادى به طرح‌هاى عمرانى حرم دادم و نيز 300 ميليون تومان، براى فولاد موردنياز بازسازى مدارس زلزله‏ زده قائن و بيرجند كه آستان‏ قدس بازسازى مى‌كند. با بدرقه گرم مردم در صحن امام و بدرقه آقاى طبسى در فرودگاه، به سوى تهران پرواز كرديم. ساعت دو بامداد به منزل رسيديم و با خستگى مفرط خوابيدم.

 

نظرات بینندگان