arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۴۵۶۶
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۰ خرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: خاتمى [وزير ارشاد] براى كناره‌گيرى اصرار دارد، هنوز نپذيرفته‌ام / آيت‌الله خامنه‌اى گفتند جامعه مدرسين قم پيغام داده‌اند، شنيده‌اند بين من و ايشان اختلاف است؛ تلفن [ابراهیم] امينى را گرفتيم، شايعه را تكذيب كرديم / گفتم عملكرد بعضى از جريان‌ها كه خودشان را منتسب به رهبرى مى‌كنند، برای دشمن سند مى‌شود؛ مثل اظهارات [احمد]جنتى، اعمال گروه انصار حزب الله و حرف‌هاى منصور ارضی

«خاطرات آیت الله هاشمی»: خبرى رسيده بود كه آمريكايى‌ها بعد از مذاكره كُهل و [بیل] كلينتون، [رییس‏‌جمهور آمریکا]، اظهار تمايل كرده‌اند كه بخشى از طلب ايران را با كالاهايى مثل هواپيما و ماهواره بدهند. آيت‌الله خامنه‌اى هم موافق بودند كه اگر پيشنهاد رسمى دادند، در لاهه يا با واسطه ميانجى‌ها، پيگيرى شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۰ خرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: خاتمى [وزير ارشاد] براى كناره‌گيرى اصرار دارد، هنوز نپذيرفته‌ام / آيت‌الله خامنه‌اى گفتند جامعه مدرسين قم پيغام داده‌اند، شنيده‌اند بين من و ايشان اختلاف است؛  تلفن [ابراهیم] امينى را گرفتيم، شايعه را تكذيب كرديم / گفتم عملكرد بعضى از جريان‌ها كه خودشان را منتسب به رهبرى مى‌كنند، برای دشمن سند مى‌شود؛ مثل اظهارات [احمد]جنتى، اعمال گروه انصار حزب الله و حرف‌هاى منصور ارضیخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
ساعت ده صبح، مديران سازمان تأمين اجتماعى آمدند. گزارش كار و برنامه دادند. در صحبتم روى موضوع توسعه بيمه‌هاى اجتماعى و سرمايه‌گذارى از اندوخته‌ها تكيه كردم.
آقاى [محمدعلي] زم، رييس حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامي آمد. برنامه‌هاى هنرى را توضيح داد و كمك خواست. قول كمك دادم. مايل‌اند كه اجازه ورود دستگاه، بدون دريافت عوارض بدهيم. شوراى عالى ادارى جلسه داشت. واگذارى بخشى از وظايف وزارت كشاورزى به بخش خصوصى تصويب شد.
عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. چند مصوبه داشتيم. آقاى [سيد محمد]خاتمى، [وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي]، براى كناره‌گيرى اصرار دارد، ولى هنوز نپذيرفته‌ام. آقاى [عبدالله] نورى هم مى‌گويد، با توجه به شرايط فعلى، بعيد است كه آقاى خاتمى بتواند به كار ادامه دهد. سعي مي‌كنم، منتقدان را قانع و آرام كنم.

 

سال ۱۳۷۲
آقاى [احمد] جنتى، [دبير شوراي نگهبان]، به عنوان عيد غدير آمد و گزارشى از مذاكرات با رهبرى بر سر كيفيت عمل كميسيون اصل 111 قانون اساسى داد و اظهار رضايت نمود. براى ستاد امر به معروف كمك خواست؛ گفتم به شرط اينكه كار براساس امر به معروف اسلامى و دور از افراط و تفريط باشد و توجه باشد كه اين حكم اسلام براى همه افراد مسلمان است و بايد اساس كار اين باشد كه به مردم تعليم دهيم تا بى‌تفاوت نباشند و براى ارشاد ديگران احساس تكليف كنند و نياز به دستورالعمل روشن و اسلامى است.
آقاى دكتر عادلى، [رييس‌كل بانك مركزي] آمد. گزارشى از عملكرد ارزى و ريالى و وضع بدهى‌هاى معوق داد و نسبت به زمان‌بندى تعهدات در گذشته و نيز كم توجهى به تأمين به موقع كالاهاى اساسى و تأمين نقدينگى موسسات توليدى براساس تك نرخى شدن ارز انتقاد نمود.
آقاى دكتر [محمدرضا] محمدى، ریيس سازمان بهزيستى آمد. طرح توزيع اوراق تبليغى براى پيشگيرى از معلوليت و تعيين جوايز براى اين اوراق و گرفتن پول از مردم براى هر كارت جهت شركت در قرعه‌كشى را ارایه داد. شوراى عالي ورزش جلسه داشت. اولين جلسه در زمان من است. تصميماتى دربارة اصلاح شورا و هماهنگى با سازمان‌هاى ديگر گرفتيم.
عصر پس از استفاده از استخر و انجام كارها به خانه آمدم. با [آقاي عبدالله نوري]، وزير كشور، براى راه‌حل شركت در انتخابات كسانى كه شناسنامه خود را براى تعويض به ثبت احوال داده‌اند، تلفنى صحبت كردم.
شب مهدى آمد. از حج گفت و اذيت‌هاى مأموران سعودى نسبت به خودش. از مدينه تا مكه او را اسكورت كرده‌اند. در ورودى مكه اسكورت برگشته و مأموران مكه مدتى معطل‌اش كرده‌اند. وقتى كه براى اطلاع دادن به ستاد حج به سراغ تلفن عمومى رفته، بر سرش ريخته‌اند و با مشت و لگد و باتوم كتك زده‌اند. سپس مأموران بالاتر آمده و عذرخواهى كرده‌اند و پاسپورتش را برگردانده‌اند. افرادى از سطوح بالاى دولت، در بيمارستان از او عيادت كرده و عذرخواسته‌اند و مدعى شده‌اند كه مأموران نشناخته‌ و خيال كرده‌اند فرار كرده ‌است؛ ولى قابل باور نيست. با برنامه بوده است. حداقل از طرف وزارت كشور سعودى كه با ايران دشمن است. سفارت هم بد عمل كرده است.

 

سال ۱۳۷۳
امروز در خانه بودم. وقت به استراحت و مطالعه بولتن‌ها و انجام كارها كه از دفتر آورده بودم، گذشت. عصر محسن آمد. دربارة شركت متروی تهران و سازمان هواپيمايى و كارهاى ديگر صحبت شد. توضيحاتى گرفت، براى ارایه به مركزى كه در دنيا تحت عنوان: «Who is who »، شخصيت‌هاى جهان را معرفى مى‌كنند و تقاضاى بيوگرافى مرا داشته‌اند.

 

سال ۱۳۷۴
به فرهنگستان [علوم] در خيابان دربند رفتيم. خانه‌اي مصادره‌اي است كه در اختيار ستاداجرايي فرمان امام است. هفت گروه دارند. تمامي اعضاي پيوسته فرهنگستان، جمع بودند. ریيس هر گروه و آقاي [علی] شريعتمداري، [رییس فرهنگستان علوم]، گزارش دادند. من هم با تأكيد بر تقويت و كمك براي حل مشكل تداخل، صحبتي كردم
تا عصر در دفتر، كارها را انجام مي‌دادم. عصر آقاي [مصطفی] پورمحمدي، [معاون اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات] آمد. از عملياتي عليه منافقين، در رابطه با مراسم سي ام خرداد در خارج سئوال كرد؛ به خاطر امكان سوءاستفاده عليه ايران، مخالفت كردم. شب در دفترم ماندم.

 

سال ۱۳۷۵
محمد اخوى، [معاون اجرایی رییس‏‌جمهور]، براى امور بازسازى و تنظيم بازار و مسایل خانوادگى آمد. دكتر حبيبى، [معاون اول رییس‏‌جمهور]، براى امور جارى آمد. بعد از ظهر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتيم.
شب میهمان آيت‌الله خامنه‌اى بودم. گفتند از جامعه مدرسين [حوزه علمیه] قم، پيغام داده‌اند كه شنيده‌اند بين من و ايشان اختلاف است؛ اجازه خواسته‌اند براى رفع اختلاف به تهران بيايند. فوراً تلفن آقاى [ابراهیم] امينى را گرفتيم. هر دو با ايشان صحبت كرديم و شايعه را تكذيب كرديم و مراتب هماهنگى را اعلان نموديم.
سپس به ايشان گفتم، اين شايعات را دشمنان رايج مى‌كنند، ولى عملكرد بعضى از جريان‌ها كه خودشان را منتسب به رهبرى مى‌كنند، برايشان سند مى‌شود؛ مثل اظهارات آقاى [احمد]جنتى و عمل نشريه پيام دانشجو و اعمال گروه انصار حزب الله و حرف‌هاى منصور ارضي - مداحي كه در مراسم عزادارى رهبرى هم شركت دارد- و نيز اظهارات بعضى از فرماندهان سپاه و مشخصاً از تظاهرات در مقابل دفتر فائزه گفتم. ايشان هم اين نظر را پذيرفتند؛ قرار شد علاج كنيم.
دربارة مذاكره با فرستاده ويژه هلموت كُهل، [صدراعظم آلمان] و مسایل جديد انتخابات اسرایيل و پيروزى حزب ليكود هم مذاكره كرديم. خبرى رسيده بود كه آمريكايى‌ها بعد از مذاكره كُهل و [بیل] كلينتون، [رییس‏‌جمهور آمریکا]، اظهار تمايل كرده‌اند كه بخشى از طلب ايران را با كالاهايى مثل هواپيما و ماهواره بدهند. آيت‌الله خامنه‌اى هم موافق بودند كه اگر پيشنهاد رسمى دادند، در لاهه يا با واسطه ميانجى‌ها، پيگيرى شود.

 

سال ۱۳۷۶
بعد از نماز صبح به كارخانه كشتى‏‌سازى خليج فارس رفتيم. پس از استماع توجيهات، بخش‌هاى كشتى‏‌سازى كه هنوز كار خود را شروع نكرده و تعمير كشتى و بالابر دو هزار تُنى دلفين، حوضچه ‌تر، گهواره، سالن برش، جوش، بوژى انتقال به دريا و حوضچه عظيم آرامش را بازديدكرديم.
سپس از سالن‌هاى ساخت سازه‌هاى دريايى كه مهدى خودمان به‏‌وجود آورده، براى ساخت سكوهاي دريايى نفت و گاز و سكوهاى عظيم در دست ساخت، بازديد كرديم. همچنین كلنگ ساخت حوض‌هاى خشك 470 هزار تُنى و 300 هزار تُنى را به زمين زدم. در جمع كاركنان، پس از استماع گزارش آقاى نعمت‌زاده، [وزیر صنایع] و مدير شركت نفت و دادن نشان [سازندگی] به آقاى [ابوالحسن] خاموشى، [رییس سازمان گسترش] و لوح تقدير به مديران، در اهميت صنايع دريايى و كشتى سازى و سازه‌هاى دريايى و تأسيس شهرك صنعتى صنايع دريايى صحبت كردم.
به بندر خمير پرواز كرديم. در محل كارخانه سيمان فرود آمديم. پس از پرده‌بردارى از لوح يادبود - در همه طرح‌ها از لوح پرده‌بردارى داشتم- و استماع گزارش مديركارخانه از بخش مختلف بازديد كرديم. در سيستم بارگيرى اشكالاتى داشتند؛ اولِ كار است.
در مراسم، گزارش آقاى نعمت‌زاده را دربارة صنايع سيمان و اين كارخانه كه در دو فاز با ظرفيت شش هزار تُن است، شنيديم و از نمايشگاه صنايع سيمان بازديد كرديم و به سرود سازندگى كه توسط نوجوانان بندر خمير، هنرمندانه اجرا شد، گوش داديم. من دربارة اهميت سيمان و تشكر از تخصص قدرت ساخت داخل و صادرات خدمات فنى سيمان و فراوان سرمايه‌گذارى در اين بخش كه در طول دو برنامه 31 كارخانه بزرگ ساخته شده و از اين به بعد تا آخر برنامه، در هر 45 روز يك كارخانه سيمان افتتاح مى‌شود، صحبت كردم.
به سوى قشم پرواز كرديم. پس از نماز و ناهار و استراحت، از بخش‌هاى مختلف توسعه جزيره و در شهرك صنعتى، از نمايشگاه محصولات صنعتى جزيره، بازديد كرديم و به دو كارخانه رفتيم؛ يكى از آنها لوله چند جداره توليد مى‌كند كه از تكنولوژى‌هاى جديد دنيا است. سپس از مركز تحقيقات بيوتكنولوژى بازديد كرديم. خانم دكتر [نسرین] معظمى، توضيحات خوبى دربارة اهميت و وسعت كار و غناي آب‌هاى خليج فارس، براى مواد دريایى، جهت توليد داروها، ويتامين‌ها، پروتئين‌ها و مواد پيوند استخوان از مرجان‏ها داد. آقاي دكتر حكمى، توضيحات مفصل و غيرلازمي دربارة مركز تحقيقات ناموفق پزشكى داد و به خاطر طولانى شدن مراسم، من صحبت نكردم.
به فرودگاه رفتيم. مغرب شده بود؛ به خاطر خطر پرواز در تاريكى، مراسمى كه براى افتتاح فرودگاه و دادن نشان به آقاى [بهروز] بوشهرى، [مدیرعامل منطقه آزاد قشم] بود، لغو كرديم. پرواز نموديم. چون عفت نرسيده بود، با محسن همان‏جا ماند و با هواپيماى بعدى آمدند و يك ساعت ديرتر از ما رسيدند. كليد اتاق خواب همراهم نبود؛ صبر كردم تا عفت رسيد. شام را در هواپيما خورديم. [آقای غلامعلی نعیم‏‌آبادی]، امام‏‌جمعه بندرعباس، همراه آمد و در راه تقاضا كرد كه به كار تحقيقات قرآني‏‌ام ادامه بدهم كه تفسیر موضوعى را بنويسم. گزارش‌ها را از صفحه كامپيوتر خواندم؛ مسأله مهمى نداشت. با خستگى خوابيديم

 

نظرات بینندگان