arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۴۵۷۹
تاریخ انتشار: ۰۶ : ۰۰ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۹

یادداشت‌های محمد علی فروغی چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۲۹۸: بیرون شهر رفتیم، بی عاری و شیطنت کردیم؛ خوش گذشت

محمدعلی فروغی در خاطرات خود آورده است: عصر به بازدید کالدول رفتیم. گفت لانسینگ را دیده ام و او همچنان نسبت به ایران خیلی مساعد است و برای هر قسم کمک حاضر. و می گفت از خیالات انگلیس ها نسبت به ایران بدم آمد و مثل این بوده که با انگلیس ها در باب ایران گفتگو کرده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: صبح قدری کار کردم. ناهار منزل مادام دوریان مهمان بودم. با وجود این که دلاپرادال و ووزا مهمان ما بودند و مسیو مرسیه معلم حقوق سویسی هم بنا بود این جا بیایند و خیلی میل داشتم آن ها را ببینم، اما چون یک دفعه مادام دوریان وعده گرفته و عذر خواسته بودم، خصوصا با واقعه مسیو گوردو اگر نمی رفتم شاید حمل بر رنجش می شد، رفتم. جماعتی آن جا بودند که بعضی را باز دیده بودم و بعضی تازه بودند؛ از جمله مسیو دبیر که سابقا رئیس شورای طریقت بود. با او آشنایی دادم. با مسیو گوردو هم در مسائل اقتصادی ایران صحبت کردم و بنا شد باز همدیگر را ببینیم. اما با وضعی که داریم در مسائل اقتصادی چه می توانیم بکنیم.

باری بعد از ناهار به منزل برگشته، دلاپرادل و ووزا و صمدخان هنوز این جا بودند. هر طور بود مسئله موقوف داشتن مجله فرانکوپرسان گردن صمدخان گذاشته شد. بعد با میرزاحسین خان به دیدن ارنست لاویس رفتیم. پیرمرد محترم خیلی به ما مهربانی کرد. در باب معلمین با او صحبت کردیم.

عصر به بازدید کالدول رفتیم. گفت لانسینگ را دیده ام و او همچنان نسبت به ایران خیلی مساعد است و برای هر قسم کمک حاضر. و می گفت از خیالات انگلیس ها نسبت به ایران بدم آمد و مثل این بوده که با انگلیس ها در باب ایران گفتگو کرده است.

خلاصه از آن جا به اتفاق خانم لهستانی بیرون شهر رفتیم. قرار گذاشته بودیم شام را بیرون بخوریم، به نقطه ای که کنار رود سن است، موسوم به پواسی. جای با صفایی بود. همه بودیم غیر از مسیو پرنی. بیعاری و شیطنت کردیم. خوش گذشت. دو ساعت بعد از نصف شب برگشتیم و ساعت سه خوابیدیم.

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸

نظرات بینندگان