خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
آقاى صباح زنگنه، [نماينده ايران در سازمان كنفرانس اسلامي] آمد. دربارة عربستان سعودي و كنفرانس اسلامى مذاكره شد. دكتر [محسن] نوربخش، [وزير امور اقتصادي و دارايي] آمد. در مورد مصارف ارزى و نيازهاى ارزى و سياست تعديل و سرمايهگذارى مذاكره كرديم.
آقاى [ابوالقاسم] وافى آمد. اوضاع يزد را گفت و براى سر زدن به بعضى ادارات و تهيه گزارش اجازه خواست. توضيحاتي دربارة بيمه درمانى طلاب با كمك رهبرى داد كه طرح موفقى است. آقاى [اسحاق] جهانگيرى، استاندار جديد اصفهان براى كسب نظر و خداحافظى آمد؛ برنامهاش را گفت و مطالبى شنيد.
عصر هيأت دولت جلسه داشت. شب ميهمان رهبرى بودم. دربارة اوضاع قرهباغ، مسايل اقتصادى، كمك به مستضعفان، شرايط امنيتى، مسايل تركمنستان و قرارداد نظامى آنها با روسيه و سفر آخر هفته صحبت كرديم.
سال ۱۳۷۲
تا ساعت ده صبح كارها انجام شد. آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهاد سازندگی] آمد. مقدارى از تبليغات انتخابات و گستاخى آقاي [احمد] توكلى انتقاد داشت. سپس توليدگران نمونه روستايى و عشايرى آمدند. آقاى فروزش به مناسبت هفته جهاد، آمارى از رئوس عملكرد جهاد را داد. صحبت كوتاه تشكرآميز كردم.
آقاى [محمدجواد] لاريجانى، [رییس مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات] آمد. گزارش مركز تحقيقات علوم و چگونگى استخدام ارزان محققان روسى را داد و براى توسعه استمداد كرد.
آقاى [سراج الدین]كازرونى، [وزیر مسکن و شهرسازی] براى توضيح شهرك ديپلماتيك آمد. نقشههايش را در بازرسى درب نهاد [ریاست جمهوری] معطل كرده بودند، وقتش تمام شد؛ به عصر موكول كرديم. اعضای كميسيون راه و مسكن و شهرسازی آمدند. با وزیران راه و ترابری و مسكن و شهرسازی مخالفت داشتند و نامههايى براى كمك از حوزههاى انتخابيه آوردند.
مهدى آمد. راجع به اسناد و باند دلال سوءاستفادهچى نفت صحبت شد. سلمانى براى اصلاح آمد. شوراى اقتصاد جلسه داشت. طرح پيشنهادى عمران روستاها و كنترل جمعيت را تصويب کردیم.
عصر آقاى [سراجالدین]كازرونى، [وزیر مسکن و شهرسازی]، همراه با آقای [سید محمدعلی] كامروا آمدند و در مورد شهرك ديپلماتيك توضيح دادند؛ بناست این شهرک را براى سفارتخانههاى خارجى، در محل پشت گردنه قوچك بسازيم. براى اعتبار و موانع ديگر، منجمله مخالفت نظاميان استمداد كردند. قرار شد كار احداث تونل زيرگردنه قوچك و آمادهسازى اراضى را به سرعت شروع كنند؛ طرح جالبى است.
سال ۱۳۷۳
[آقای غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد. گزارش سفر به قطر را داد و گفت به خاطر گران اجرا شدن طرح استحصال گاز قطر، درآمد كمى برايشان در مقايسه با ايران مىماند و نيز گفت، احساس كرده در مسأله طرح انتقال آب از ايران، با جديت سابق نيستند و اقتصادى نمىدانند. شايد واسطهها حق حساب مىخواهند و براى سفر اوپك كسب نظر كرد. دربارة دبيركل و قيمت و نيز براى اجراى طرحهاى مهم استمداد كرد. احساس كرده به خاطر گران تمام شدن طرحها در گذشته، اعتماد من كم شده است. گفتم بايد سهم ساخت داخلى اضافه شود و پروژهها به قيمت واقعي تمام شود.
آقاى [اکبر] تركان، [وزیر راه و ترابری] آمد. گزارش طرحهاى راهسازى و تعهدات براى راههاى كهكيلويه را داد. خبر سوراخ شدن آخرين تونل راهآهن بافق - بندرعباس را داد. نحوه اجراى بزرگراه تهران - شمال را توضيح داد كه چند مرحلهاى خواهد بود؛ پذيرفتم. براى اجراى راه آهن كرمان - بندرعباس كه اخيراً شروع شده، بدون اينكه برنامه و بودجهاى داشته باشد، استمداد كرد و اجازه گرفت. در فرودگاه امام خمينى، ساختمان خاصى براى میهمانداران هواپيماهاى عبورى، به طور محافظتشده ايجاد شود كه در داخل آن آزاد باشند؛ پذيرفتم.
مديران دفتر تبليغات اسلامی قم آمدند. گزارش وضع جديد را دادند. دو جلد از کتاب تفسير راهنمايم را آوردند كه اگر تأييد كردم، چاپ شود و كمك خواستند.آقايان ميرمحمدى، [دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور] و دهقانى آمدند. نظر من را در مورد لايحه اصلاح ساختار دولت گرفتند. آقاى [سیداحمد] نقيبپور، امامجمعه عباسآباد تنكابن آمد. براى توسعه مسجد كمك خواست.
عصر شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. رؤساى دانشگاههاى مشهد و كرمانشاه تصويب شد و بحث دربارة هنر و مشكلات دانشكدههاى هنر ناتمام ماند.
سال ۱۳۷۴
آقاي [ابوطالب] شالچيان، [مشاور بازرگانی رییسجمهور] آمد. از سياست ارزي جديد تمجيد كرد. قرار شد گروهي از اقتصاددانان را براي مشاوره دعوت كند. آقاي علي جنتي آمد. از مواضع تند پدرش اظهارنگرانی کرد و راجع به علل و عوامل اين تندرويها توضیحاتی داد و در مورد سياست تبليغات خارجي نظرخواهي كرد.
جلسه براي تقسيم اعتبارات تبصره 55 داشتيم كه تصميمات كامل اتخاذ شد. عصر در جلسه هیأت دولت، مقداري از آیيننامههاي بيمه همگاني را تصويب كرديم.
سال ۱۳۷۵
عفت و مهدى و فرشته و فؤاد، براى معالجه عفت، به لندن مسافرت كردند. مهدى هم براى شركت نفت كار دارد. با هم با هلىكوپترها به سوى بوئينزهرا پرواز كرديم. محسن و عماد هم با من بودند. در مسير همه جا از روى دشتهاى سرسبز شهريار و كرج و اشتهارد و بوئينزهرا و باريكهاي هم باتلاق و كوير عبور كرديم.
كنار كارخانه توليد مواد شوينده «پاكنام» فرود آمديم. آقايان نعمتزاده و مرندى و استاندار هم بودند. واحد بزرگى است، با ظرفيت 100 هزار تُن پودر و 7000 تُن صابون. از لوح افتتاح پردهبردارىكردم و مديرعامل توضيح داد. با 13 ميليون مارك و 13 ميليارد ريال تكميل شده و 30 درصد مواد آن وارداتى است. درخواست تسهيلات براى صادرات داشتند و چون توليدشان مازاد بر مصرف است، بايد صادرات تشويق شود. از خط توليد بازديد و در جمع حضار سخنرانى كردم. به توضيحات و خيرمقدم وزير صنايع و نماينده جديد بوئينزهرا، آقاى عليخانى گوش دادم. گفتند اكنون ديگر ماشينآلات و خط توليد را هم خودمان مىسازيم.
به شهر قزوين پرواز كرديم. كنار بيمارستان 256 تختخوابى تأمين اجتماعى فرود آمديم. پردهبردارى از لوح و بازديد از قسمتهاى مختلف و عيادت از چند مريض و سخنرانى در جمع حضار، پس از استماع گزارش دكتر مرندى و دكتر بامچيان و سپس به احساسات مردمى كه كنار بيمارستان جمع شده بودند، پاسخ دادم.
به سوى كارخانه خوراك كودك «مامانى» پرواز كرديم. ضمن بازديد از خط توليد به اظهارات [آقای صادقینژاد]، مديرعامل [شرکت تورنگ] گوش داديم. واحد پيشرفتهاي است، با ظرفيت 7000 تُن خوراك كودك كه با توجه به وجود چند واحد مشابه ديگر، بيش از نيازمان است. در جمع حضار، پس از استماع گزارش [آقای علی میلانیحسینی]، مديرعامل بانك كشاورزى - شريك عمدة واحد- و [آقای محمدرضا نعمتزاده]، وزير صنايع در اهميت صنايع تبديلي و به خصوص غذايى صحبت كردم.
به سوى كارخانه «الماسه ساز» در شهرك صنعتى هشتگرد پرواز كرديم و پس از صرف ناهار و نماز و استراحت و توضيحات دكتر تبريزى، مديرعامل كارخانه، به بازديد رفتيم. كارخانه مُدرن و عظيمى است. با 88 ميليون مارك هزينه ارزى، تيغههاى الماسه را براى استفاده در برش فلزات مىسازد و تكنولوژى پيشرفتهاى دارد. به خاطر تغيير نرخ ارز و اجبار هزينه پرداخت 175 تومان براى هر دلار به جاي هفت تومان، دچار مشكل شدهاند؛ گرچه قيمت محصولات هم به همين نسبت گران مىشود. بيش از پنج ميليون قطعه توليد مىكنند. به خاطر كيفيت خوب، كشور آلمان هم سفارش عمدهاى داده است. به تهران برگشتيم. ياسر آمد. گزارش سفر به هلند را داد و اجازه خواست كه مزرعه درختان زيتون احداث كنند.
سال ۱۳۷۶
آقاى عبداله نورى آمد. از اظهاراتي كه رهبرى نسبت به ايشان در مورد مصاحبهاش كرده، و نيز به خاطر اقدام رهبرى در جلوگيرى از اعطاي نشان به آقاى كرباسچى و احاله تخلفات شهردارى تهران به دادگاه، گلهمند است؛ او در مصاحبه گفته که به دستور رهبرى، از نامزدى رياست مجلس به نفع آقاى ناطق [نوری] كنار رفته است. گفت بنا دارند براى انتخابات مجلس خبرگان فعال شوند. آقاى [علی] لاريجانى، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. براى نشر يك روز زندگى من از صداوسيما، اجازه گرفت. خواست كه در تركيه، مشكل جواز تأسيس دفتر صداوسيما را حل كنم.
مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد اختلاف مجلس و شوراى نگهبان دربارة طرح منع استعمال دخانيات در مجامع عمومى، جلسه داشت؛ به نفع شوراى نگهبان نظر داديم. بخشى از آیيننامه [داخلی مجمع] را تصويب كرديم.
عصر به فرودگاه [مهرآباد] رفتم. ساعت چهار بعد از ظهر، با مصاحبه و بدرقه رسمى، براى شركت در اجلاس سران كشورهاى دى 8 كه با ابتكار آقاى [نجمالدین]اربكان، [نخستوزیر ترکیه] تأسيس شده است، به سوى استانبول پرواز كرديم. عفت و فاطى و مهدى و مهندس [اکبر] تركان، [وزیر راه و ترابری]، همراه بودند. سه ساعت پرواز بود. در فرودگاه استانبول، دكتر ولايتى و يك وزير تركيه استقبال كردند. با هلىكوپتر به تيلن در كنار ساحل بُسفُر پروازكرديم. تركيه قرار گذاشته بود كه براى هيچ يك از سران، مراسم استقبال و بدرقه نداشته باشد؛گرچه ورود و خروج راحت و بدون اتلاف وقت براى تشريفات بود، اما به نظرم سرد و بىرمق آمد؛ چون به استقبالها و مراسم عادتكردهايم
در هتل،آقاى اربكان براى ملاقات آمد. صحبتهاى ايشان دربارة خطرهاى موجود براى امنيت تركيه بود. اتهاماتى را كه ارتش و اطلاعات تركيه، درخصوص حمايت از [حزب کارگران کردستان] پ.ك.ك، به ايران مىزنند، نقل كرد و توضيح خواست؛ بيشتر براى دفاع از خودش در برابر مخالفان كه به عدم اهتمام به مسأله تروريسم پ.ك.ك متهمش مىكنند.
من هم جواب تندى دادم و گفتم، اينها همان كسانى هستند كه خود شما را متهم به بنيادگرايي ميكنند و مىخواهند حزب رفاه را منحل كنند و عجز خودشان را با متهمكردن ايران و منتقلكردن مسأله به خارج جبران مىكنند. گرچه از صحبت من قلباً خوشحال شد، ولى خواست كه گروهى براى تحقيق تشكيل شود؛ پذيرفتم.
سپس همراه همه سران و میهمانان، سوار كشتى شديم و در محوطه بُسفُر گشتى زديم. در كشتى با آقايان [محمد] سوهارتو، ریيسجمهور اندونزى، ماهاتير محمد، نخستوزير مالزى، حُسني مبارك، رییسجمهور مصر، خانم شيخ حسينه واجد، نخستوزير بنگلادش و نوازشريف، نخستوزير پاكستان و وزير دفاع نيجريه احوالپرسى كردم.
مغرب به كاخ قديمى بیلر بی در ساحل آسيایى بُسفُر رسيديم. آقاى [سلیمان] دميرل، [رییسجمهور ترکیه] و همسرش، در مدخل كاخ استقبال كردند. سر ميز شام. دو طرفم آقايان دميرل و اربكان بودند. در بين شام خوردن، من و اربكان براى نماز رفتيم و برگشتيم. صحبتهاى زيادى با هر دو نفر داشتم.
گفتند تا دو ماه ديگر از شمال عراق عقبنشينى مىكنند. اربكان گفت، به زودى رياست دولت را به خانم [تانسو] چيللر واگذار مىكند. خيلى برايشان روشن نبود كه چگونه مىتواند به مجلس معرفى شود؛ اشكال قانونى دارند و اميدى ندارند كه با انتخابات زودرس وضع بهتر شود و هم چارهاى جز اين ندارند.
بحران سياسى شديدى دارند و احتمال كودتاى نظامى هست و هر دو از دست ارتشيها ناراحتاند، ولى خونسردى را حفظ مىكنند. بحران اقتصادى و امنيتى هم دارند. جاى نشستن عفت و فاطى مناسب نبود؛ عفت قهركرد و شام نخورد. من بعد از شام فهميدم. تا آخر سفر، عفت ناراحت بود. حق با اوست. ديروقت با خستگى خوابيدم.