خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
فرماندهان تيپ امام صادق(ع) آمدند. اين تيپ از طلبهها در قم تشكيل شده است. گزارش كار دادند و كمك خواستند. بعد از جنگ به جاى رشد، تحليل رفتهاند و در حد بسيجىها نيستند.
آقاى [ابوالفضل] توكلى[بينا، مشاور رييسجمهور در امور اصناف] آمد. راجع به اصناف و وزارت بازرگانى و مرزهاى آذربايجان مطالبى داشت. آقاى [شكرالله] رياضى، [نماينده رييسجمهور در كميسيون خريد سلاح وزارت دفاع] آمد. در مورد خريدهاى تسليحاتى مطالبى داشت و نظر خواست. كميته توسعه صادرات جلسه داشت. گزارش نمايشگاهها و صادرات داده شد. براى تسهيل و پشتيبانى صادرات تصميماتي گرفتيم.
عصر فيلم «بَدوك » را كه در دفتر نمايش دادند، ديديم. اشكالات زيادى دارد. با آقاى [محمد] كاسبى، يكى از بازيگران فيلم و آقاى [محمدعلي] زم، [رييس حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي] صحبت كردم.
فاطى اطلاع داد كه [دخترش] سارا مريض شده است. خواست كه به دكتر [علياكبر] ولايتى بگويم، معاينهاش كند؛ گفتم و رفت. شب در دفترم ماندم.
سال ۱۳۷۲
تا ساعت ده گزارشها را خواندم. وقت به تماشاى تلويزيون گذشت. انعكاس اخبار اجلاس خوب است و رسانههاى تركيه هم برخلاف معمولشان شيطنت نمىكنند. گرفتار مسايل داخلى خودشان هستند. حادثه سيودلي و عمليات كُردهاى پ.ك.ك سخت مشغولشان كرده است. خانم [تانسو] چيللِر، نخستوزيرشان كه پريروز رأى اعتماد گرفته و بنا بود بيايد استانبول براى ملاقات ميهمانها به بهانه يا به دليل همين گرفتارىها نيامد و شايد هم به تصور اينكه ما او را خوب تحويل نمىگيريم.
ساعت ده جمعى از همراهان آمدند. مقدارى دربارة پيشرفت كار اجلاس بحث و تحليل شد. همه راضياند و از رفتار رييسجمهور تركيه بهخصوص در ضيافت ديشب، همه خوشحالاند.
آقاى محسن رضايى، [فرمانده كل سپاه پاسداران] آمد. دربارة وزير دفاع آينده صحبت شد. دربارة [نتايج] انتخابات [رياستجمهوري] هم صحبت كرديم؛ انتقاد شديد نسبت به وضع تبليغات آقاى [احمد] توكلى دارد و معتقد است جريانى خاص اين وضع را اداره كرده است. در اين خصوص گزارشي هم از طريق آقاى رحيم صفوى به رهبري دادهاند. با آقاى دكتر روحانى هم ديروز عصر و امروز دربارة كابينه آينده كه در جلسه ديروز مطرح شده، مذاكره كرديم.
وزراى امور خارجه از ديروز تا امروز كار كرده بودند تا توافق بر بيانيه پايانى بهدست آيد كه در اين جلسه تصويب كرديم. قرار شد بانك مشترك در تركيه و هم در پاكستان و مركز هواپيمايى، كشتيرانى و دبيرخانه در ايران باشد. كشورهاى اُزبكستان و قزاقستان هم چيزى مىخواستند كه قرار شد كميتههاى فرعى آنجا باشد.
خبرنگاران آمدند و از آقايان دميرل، نظربايف، كريماف و من چند سئوال كردند، ولى آقاى دميرل، زود جلسه را ختم كرد و سئوالات مهم و جدى مطرح نشد. البته خبرنگاران هم بيحال بودند؛ شايد به خاطر وضع تركيه.
طبق قرار قبلى به عمارت «دُلما باخچاسي» رفتيم و سوار كشتى تفريحى شديم. ناهار را روى كشتى در حال حركت در تنگه بُسفُر ميهمان آقاى دميرل بوديم. در طول حركت و در سر ميز شام با آقاى دميرل كه هميشه با من بود، در تمام مسايل مورد نظر مذاكره كرديم. سئوالات زيادى از وضع تركيه كردم كه خيلىها را نمىتوانست جواب بدهد. از لحاظ سياسى و كليات، مسلط و پخته است، ولى از لحاظ آمار و ارقام، مثل آقاى تورگوت اوزال كه خوب مسلط بود، مسلط نيست. در اين ميهمانى هم براى مراعات وضع ما از خانمها دعوت نشده بود؛ قبلاً قرار بود باشند.
گفت تورم در تركيه خيلى زياد است. در سفر قبلى ما، ارزش برابري يك دلار حدود چهار هزار لير ترك بود، اما اكنون دوازده هزار لير است. دولت ماهيانه حدود پنج درصد، دستمزدها را بالا مىبرد، ولى تورم خيلى بيشتر از رشد دستمزدهاست. سوبسيد[=یارانه] زيادى هنوز به خيلى از بخشها مثلا ً به كشاورزى و بهخصوص شكر و نان و برق مىدهند. قيمت زمين و ساختمان سرسامآور است؛ گرچه صنايع و عمران رشد خوبى دارند و بخش خصوصى فعال و توريسم وسيع است. مىگفتند به استانبول، حدود هشت ميليون توريست در سال مىآيد. هر دوپُل عظيم روى بُسفُر را ديديم. توضيح داد كه براى عبور از پُل، بيش از يك دلار عوارض عبور مىگيرند. اطلاع درستى از ظرفيت قابل عبور كشتىها از بُسفُر نداشت.گفت كه عمق بُسفُر يكصدوپنجاه متر است كه گويا اشتباه مىگويد.
به هتل برگشتيم و تا ساعت ششونيم استراحت كرديم. گزارشها را خواندم. با هلىكوپتر به فرودگاه رفتيم و با تشريفات نظامى و بدرقه رسمى آقاى دميرل، تركيه را ترك كرديم. در طول سفر با همراهان بيشتر دربارة حُسن اداره اجلاس و برخورد خوب تركيه با ايران و سنگ تمامگذاردن آنها صحبت شد.
نماز مغرب و عشا را در هواپيما خواندم و خوابيدم. ساعت هفت و نيم به وقت تهران به مهرآباد رسيديم. استقبال رسمى انجام شد و پس از يك مصاحبه كوتاه به خانه آمديم. عفت هنوز بيدار بود.
سال ۱۳۷۳
ساعت هشت صبح، از ورزشگاه انقلاب با هلىكوپترها به ورامين پرواز كرديم. در راه، [آقای بیژن نامدار زنگنه]، وزير نيرو و مديرعامل سازمان آب تهران، دربارة طرح انتقال آبهاى سطحى و قنوات زيرزمينى تهران به ورامين توضيح دادند. بناست، حدود نُه متر مكعب آب در ثانيه از اين طريق به كشاورزى ورامين اضافه شود. كانالها ساخته شده و در مرحله بعد، آب تصفيهخانه فاضلاب تهران اضافه مىشود.
در ورامين، استقبال گرم و پُرشورى به عمل آوردند. در ورزشگاه تختى، در اجتماع مردم شركت كرديم. بعد از خيرمقدم گرم امام جمعه، نماينده مجلس و فرماندار، من صحبت کردم. مردم زير آفتابِ گرم بودند. توضيحاتی دربارة برنامه تأمين آب براى توسعه كشاورزى و پشتيبانىهاى فنى و علمى و صنعتى و ساخت صنايع تبديلي دادم.
سپس از فضا، محل سد دردستمطالعه ماملو را ديديم. این سد قرار است، در نقطه اتصال دو رودخانه جاجرود و دماوند، در شرق پارچين احداث شود؛ دويست ميليون متر مكعب آبهاى دوران طغيان رودخانهها را كنترل خواهد کرد. جای تعجب است كه چرا به اين سد، در گذشته اولويت داده نشده است؟ محل احداث سد را بازدید کردیم و منطقه پارچين را هم از فضا ديديم؛ خيلى عظيم است. متأسفانه بخشى از فاضلاب آلوده صنايع نظامى به رودخانه مىريزد كه بايد جلوگيرى شود.
در محل سد انحرافى ماملو فرود آمديم. وزارت نيرو گزارش طرح آبرسانى به ورامين را داد؛ با صحبت كوتاهى تشويقشان كردم.
سپس به قرچك پرواز كرديم. امامجمعه و فرماندار در راه توضيح مىدادند. نزديك دانشگاه پيامنور فرود آمديم. دانشگاه را افتتاح كرديم. پس از توضيحات مديران و بازديد
نمايشگاه اقدامات عمرانى در قرچك، برای مردم شهر كه بدون برنامه در محوطه دانشگاه اجتماع پُرشورى تشكيل داده بودند، بعد از خيرمقدم امامجمعه، صحبت كوتاهی کردم و وعده دادم كه مشكل آب را حل ميكنيم. قرچك، با سرازیر شدن مهاجران مختلف از سراسر كشور، يك شهر دويست هزار نفرى، با زيربناى ناقص و مشكلات مختلف و رشد سريع جمعيت شده است. بسيارى از ساکنین آن، روزها براى كار به تهران مىروند و شبها براى خواب به اينجا مىآيند.
براى زيارت امامزاده جعفر(س)، به شهر پيشوا پرواز كرديم. مردم اجتماع پُرشورى در اطراف امامزاده تشكيل داده بودند كه از آنها تشكر كردم و وعده سفر مستقل دادم. آقاى [شیخ احمد] جنیدى، امامجمعه رودسر و پدر سه شهيد هم خيرمقدم گفت. زيارت كرديم و نماز جماعت خوانديم. پس از گزارش فرماندار از پيشرفت كارها و كمى استراحت و بازديد از نمايشگاه صنايع دستى شهر، در جمع مسئولان و روحانيون صحبت كوتاهى داشتم. شهر زيبايى است، در كنار كوير. ساعت سه و نیم به تهران رسيديم. در راه آقاى [عیسی] كلانترى، [وزیر کشاورزی]، توضيحاتى از كشاورزى داد.
سال ۱۳۷۴
پيش از ظهر، براي خطبههاي جمعه مطالعه ميكردم. ظهر بچهها در كرج میهمان بودند و من در خانه تنها ناهار خوردم. خطبهاي دربارة امامت و خطبهاي در مورد شكست توطئه اخير آمريكا بود. عصر به مطالعه بولتنها و گزارشها گذشت.
محسن آمد و گزارش بازرسي سازمان انرژي اتمي را داد. ارجاع به دادگاه را در مورد تخلف آلمان، تأييد ميكند و از توضيحات آقاي امراللهي، در مورد عدمترخيص تجهيزات نيروگاه كه دادگاه اجازه داده بود و اكنون دچار مشكل شده، قانع نشده و در قرارداد با روسيه، نقاط مبهم پيدا كرده كه بايد ترميم شود.
آقاي [محمدحسن] رحيميان، [رییس بنیاد شهید]، دو رونوشت از دو نامه آورد كه براي امام در اوایل انقلاب نوشته بودم. يكي به امضاي من و ديگري به امضاي من و آقايان خامنهاي و باهنر و بهشتي و موسوي اردبيلي كه هر دو به خط من و انشای من است؛ جالب است و تاريخي
سال ۱۳۷۵
كارهاى مانده از روزهاى سفر را انجام دادم. [آقای دیمیتری تسیکوریسی]، سفير جديد يونان براى تقديم استوارنامه آمد. آقاى سيدعلى هاشمى بجنوردى، از دوستان قديم دوران تحصيل در قم آمد. اكنون ریيس يكى از شُعب ديوان عدالت ادارى است. دچار مرض سختى شده كه احتمالاً سرطان باشد؛ خواستههاى كوچكى داشت. بحث شد كه براى معالجه به خارج برود؛ قرار شد استخاره نمايد.
سردار [مرتضی] قربانى، فرمانده سپاه اصفهان و سردار [اسماعیل] كوثرى و فرمانده لشكر بعثت آمدند. از بعضى از مواضع بعضى از سپاهيان عذرخواهى كردند و خودشان را تبرئه نمودند و براى كارهايشان كمك خواستند.
[آقای علیبخش جهانبخش]، استاندار سيستان و بلوچستان آمد. گزارش امور استان را داد، ولى اطلاعاتش ناقص است. براى بعضى از طرحهاى مهم كمك خواست. آقاى [محمد محمدی]رىشهرى، [تؤلیت آستان حضرت عبدالعظیم (س)] آمد و براى تكميل بناهاى اطراف حرم استمداد كرد و براى فعال كردن حزب خود [= جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی]، مشورت كرد. گفت آيتالله خامنهاى نظر صريحى ندادهاند. من هم ضمن تذكر اين مطلب كه در نظام ولايت فقيه، حزبها نمىتوانند قدرتمند بشوند، اصل حزب را تأييد كردم.
عصر آقاى [عطاءالله] مهاجرانى، [معاون حقوقی و پارلمانی رییسجمهور] آمد. از نحوه عمل دادگاهش شكايت كرد و از نحوه برخورد دفتر رهبرى در مورد كارگزاران و دانشگاهها گله داشت. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد و از شهردارى اهواز كه در گرفتن عوارض تندروى كرده است، شكايت كرد. [آقای محمد فروزنده]، وزير دفاع و معاونان آمدند و گزارش پيشرفت ساخت انواع موشكها را تكميل كردند؛كارهاى مهمى شده است.
مولوى [محمد] اسحاق مدنى، [مشاور رییس جمهور در امورر اهل سنت] آمد. از بهتر شدن رفتار مسئولان امنيتى نسبت به اهل سنت به توصيه من، اظهاررضايت كرد و براى نيازمندان اهل سنت كمك گرفت. دكتر حبيبى، [معاون اول رییس جمهور] آمد. در مورد مسایل ارز و واگذارى كارخانهها صحبت شد. تا ساعت نُه شب كارها را انجام دادم و به خانه آمدم. فائزه و بچهها براى پذيرايى آمدند.
سال ۱۳۷۶
ساعت شش صبح به فرودگاه رفتیم و بلافاصله به خوزستان پرواز کردیم. محـسن [هاشـمی، رییس دفتر رییس جمهور] و آقایان [حمید] میرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] محمـد [هاشمی، معاون اجرایی رییس جمهور]، بیژن نامدار زنگنه، [وزیر نیـرو] همـراه بودنـد. در پایگاه هوایى دزفول، استقبال رسمى بود. بلافاصله با هلى کوپترها به سوى محل سد کرخه - براى مراسم افتتاح بهره گیرى از مرحله اول سد - پرواز کردیم. از بخش هاى مختلـف سـد بازدید نمودیم. با استفاده از فرازبند سد امکان ذخیره، میلیـون متر 600 مکعـب آب –یعنـی به اندازه سه برابر ظرفیت فعلی سد کرج - به وجود آمـده و اکنـون ۱۵۰ میلیـون متر مکعـب آب جمع شده است. دریچه هـا را بازکردنـد و شـاهد خـروج ۳۶۰ متر مکعـب آب در ثانیـه بودیم که منظره بسیار با شکوهى داشـت و کلـى لـذت بـردیم. سـپس بـراى بهـره بـردارى و ،بازدید دریچه بزرگ را بستند . دریچه تنظیم شده که 60 متر مکعب آب در ثانیـه مـى دهـد . قرار شد از این به بعد همین متر 60 مکعب آب باز باشـد کـه فعـلاً بـراى کـشاورزان منطقـه خوب است و قابل زیادترکردن هم هست.
سپس با قایق ها روى دریاچه سـد حرکـت کـردیم . طـول دریاچـه 10 کیلـومتر شـده و در نهایت 60 کیلومتر خواهد شد. از نحوه ساخت بدنه سـد و سـرریز و محـل نیروگـاه و تونـل آبرسانى بازدید کردیم و به توضیحات مهندس [محمود] حجتـى ، [مـدیر اجراری پـروژه ] و [سردار حسن] داناییفر، [فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا]گوش دادیم. در مراسم افتتاح توضیحات مهندس زنگنه، [وزیر نیرو ] را شـنیدیم . بـه تـدریج کـه بدنـه اصلى سد بالا مى آید، فرازبند هم جزیى از سد مى شـود و ظرفیـت دریاچـه بـه تـدریج بـالا مى رود و هنگام بهره بردارى از سد برنامه آزمایش هم انجام مى شـود ؛ خیلـى کـار بزرگـى است. من هم در اهمیت اجـراى سـد توسـط نیروهـاى داخلـى و آثـار مهـم مهـار آب هـاى خوزستان صحبت کردم.
با هلى کوپترها از هوا شبکه هاى آبیارى زیر سد در دست احـداثرا بازدید کردیم . قرار است به تـدریج 300 هـزار هکتـار از اراضـى زیـر سـد تحـت پوشـش شبکهها برود
به محل سد بزرگ گتوند پـرواز کـردیم . اسـتماع گـزارش مهنـدس حـدادى و مهنـدس زنگنه دربارة طرح هاى مهار آب هاى کشور و برنامه سـاخت 7 سـد بـزرگ روى کـارون و ویژگى هاى این سد با ارتفاع 175 متر و ظرفیت 4/5 میلیارد متر آب و مکعب پرده گیـرى از لوح مراسم شروع اجرای سد انجام شد. من هم صـحبت کـردم . جمعـى از مـردم گتونـد، براى تشکر و درخواست شهرستان شدن گتوند و اسم گذاری سد به نام گتونـد و نـه شوشـتر جمع شده بودند. من هم دربارة اثر سد در اقتصاد منطقه صحبت کردم .
به محل سد کارون در شمال شرقى ایذه پرواز کـردیم . مقـدارى راه را بـا اتومبیـل رفتـیم. چون در محل سد براى فرود هلى، کوپترها جاى مناسبى نبودکه خلبانها ببینند . پس از نمـاز ناهار و استراحت از قسمت هاى در دست ساخت سد بازدید کردیم. خیلى عظـیم اسـت ؛ مخصوصاً سالن هاى بزرگ که در زیر کوه ها و ترانس ها حفر شده براى نیروگاه ها و شـیرها که نزدیک یک و نیم میلیون مترمکعب سنگ بردارى است
برنامه دوختن سقف ها و دیوارههاى سنگى سـالن هـا را دیـدیم کـه جالـب اسـت . سـپس دستور انحراف آب کارون را دادم که آن هم جالب و با شکوه انجام شد در جمع مدیران ، گزارش آقاى زنگنه و مهندس [حبیب االله] بىطرف را شنیدیم . با 200 میلیارد تومـان هزینـه، سد و نیروگاه ساخته میشود. من هم صحبت دلگرم کننده ای داشتم
به سوى سد مارون پرواز کردیم . بیش از یک ساعت در پرواز بودیم ؛ به طور کلى امروز وقت زیادى در پرواز با هلى کوپترها گذشت . از بخـش هـاى مختلـف سـد بازدیـد کـردیم . خیلى عظیم است با ۱۷۰ متر ارتفاع ، بلندترین سد خـاکى کـشور اسـت . بـا یـک میلیـارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب گنجایش . از داخل یکى از تونل هاى انحراف آب که اکنون براى تخلیـه آب در نظـر گرفتـه شـده ، آب زیادى نشت مى کند - حدود پنج متر مکعب در ثانیه - که باعث نگرانى خیلىها شـده .
در اثر اشتباه مشاور پیش آمده ، ولى وزارت نیرو معتقد است که به آسانى جبران مـى شـود ؛ یعنى پس از پایین رفتن آب ، تونل را آببندى مىکنند . از امـروز کـه بهـره بـردارى بـا رهـا کردن آب بیشتر شروع مى شود، در مدت چهار ماه خـالى خواهـد شـد و در دو مـاه تـرمیم مى گردد. در بالا ي سد ، مراسم بهره بردارى بـود گزارشـى کامـل از مقـدار آب رسـان توسـط آقـاى مهندس [محمدرضا] شمسایی مدیرکل آب شنیدیم. گفت ، کل آب قابل استحصال اسـتان [خوزستان ،] حدود میلیارد متر 34 مکعب آب است که با 35 سـد مهـار و توزیـع مـى شـود . بیش از ده سد ساخته شده و 14 سد در دست ساخت است و بقیه در حال مطالعه و 12 هزار مگاوات برق آبى خواهیم داشت. من هم صحبت مفصلى از طرح سد اهمیت کارون کردم که باعث عمران 55 هزار هکتار زمین در بهبهان ، رامهرمز، امیدیه ، رامشیر و شادگان شده و مانع تخریـب سـیل هـاى مخـرب مىشود.
سپس در کنار منظره جالب پرش آب خروجى از لوله فیلم گرفتند در مسیر برگشت، از کارگاه ساخت لوله هاى قطور شـرکت نیرپـارس بازدیـد کـردیم . از ،قرارگاه بهبهان با هواپیما به سوى خرم آباد پرواز کردیم و ماه ربیع الاول را با آب پر شـده از سد مارون نو کردیم . با دو ساعت تأخیر ، سـاعت ده شـب ، در فرودگـاه خـرم آبـاد مـورد استقبال رسمى قرار گرفتیم.
پس از نماز در همان جا مراسم بهره بردارى از حدود 400 طرح عمرانى در سراسـر اسـتان [لرستان] با هزینه ، 80 میلیارد تومان برگزار شد . وزراى کشور، ،ارشـاد نیـرو ، راه و ترابـري، فلزات معادن و و مدیر صداوسیما ، دربارة طرحهاى خود توضیح دادند آقـاي [محمـدجواد] محمدزاده ، استاندار [لرستان] هم گزارشى از پیشرفت استان و برنامه هاى موفق سازندگى داد. به خاطر اینکه آقـاى کـورش فـولادى [نماینـده خرم آبـاد] اخیـراً در محـل از عـدم کارایی استاندار گفته بود ، تـلاش دارد کـه کارهـایش را توضـیح بدهـد . مـن هـم صـحبت کوتاهی کردم به خاطر خستگى و پشه فراوان در جلسه کـم حـرف زدم . دو لـوح سـپاس؛ توسط استاندار و [ آقای سیدکاظم حسینی میانجی ] ، امام جمعه به من اهدا شد.
براى شام به قلعه فلک الافلاك رفتیم اخیراً از ارتش گرفته و بازسازى کردهاند و تبـدیل به موزه شده است . موزه را افتتاح کردیم و از سلولى که آیت االله [ابوالقاسم] ،کاشانى مدت کوتاهى در آنجا حبس بوده اند، بازدید نمودیم. در محفل شعرا و هنرمندان شرکت کردیم .
چند سرود در وصف دولت سازندگی اجرا شد . شام خوردیم . از چشمهاي پر آب و جالـب بازدید کردیم از بالا منظره خـرم آبـاد را دیـدیم زیباسـت . بـراى اسـتراحت بـه اسـتاندارى رفتم ساعت یک ، بامداد با خستگى مفرط خوابیدم.