arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۶۶۶۱۴
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۵ مرداد ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۵ مرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: مسیح مهاجرى در مورد پذیرش مشاورت خاتمى مـشورت کـرد / علـی قیـامتیون کـه قـبلاً در برنامـه موشکى کار مى کرده، من را پدر موشکى ایران نامیـد، اظهارتأسـف کرد کـه ایـن قابل تبلیغ نیست

خاطرات آیت الله هاشمی: آقاى [حسين] علايى، مسئول ساخت مصلاى بزرگ تهران آمد. نقشه‌هاى مصلا را آورد. توضيحات داد و براى شروع كار اجرايى استمداد كرد. مسجد عظيمى است و لازم است كه انقلاب اسلامى چنين اثرى از خود به جاى بگذارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
آقاى [حسين] علايى، مسئول ساخت مصلاى بزرگ تهران آمد. نقشه‌هاى مصلا را آورد. توضيحات داد و براى شروع كار اجرايى استمداد كرد. مسجد عظيمى است و لازم است كه انقلاب اسلامى چنين اثرى از خود به جاى بگذارد.
آقاى [علي‌اكبر] آشتيانى آمد. از كنار زده شدن [مجمع] روحانيون اظهار ناراحتى كرد و براى وام مدرسه غير انتفاعي‌اش استمداد كرد. آقاى [عبدالله] عُقبايى، رييس پليس تهران آمد. گزارش كار داد و از آثار ادغام نيروهاى انتظامى اظهار رضايت كرد؛ اوايل كار از مخالفان بود. از احتمال خودسرى بسيجى‌ها اظهار نگرانى كرد و براى امكانات پليس كمك خواست و از لزوم فعال‌تر شدن تيمسار [محمد] سهرابى، [فرمانده نيروي انتظامي] گفت.
آقاى [علي] رازينى، [رييس سازمان قضايي نيروهاي مسلح] آمد. از تصويب سازمان قضايى نيروهاي مسلح تشكر كرد و گزارش كار داد. براى مسايل اجتماعى پيشنهادهايى داشت.
عصر [آقاي هاريس سيلاروويچ]، وزير امورخارجه بوسنى و هرزگوين آمد. از فشارهاى زياد صرب‌ها و احتمال شكست مسلمانان در اثر محاصره در زمستان از اينكه روزى كروات‌ها از آنها جدا شوند و راه منحصر به فردشان بسته شود، اظهار نگرانى كرد. نگران‌اند، چون كروات‌ها هم نهايتاً رقيب آنها هستند. به آلمان و اتريش و آمريكا اظهار اعتماد و به انگليس و فرانسه بى‌اعتمادى كرد و كمك تسليحاتى و سوختى خواست. گفت تاكنون به غير از ايران، كسى به آنها سلاح نداده است؛ وعده كمك دادم. يكى از سران اخوان‌المسلمين هم همراهش بود و زبان عربى را به خوبى تكلم مى‌كرد. پيش از غروب به خانه آمدم و از استخر استفاده كردم؛ به‌خاطر ناراحتي كمرم، دكترها تأكيد بر شناكردن دارند.

 

 

سال ۱۳۷۲
در منزل بوديم و كاز زيادى هم نبود. بچه‌ها بعضى‌هاشان آمدند و ناهار اينجا بودند. سرشب به منزل دكتر ولايتى رفتيم. عفت هم آمد. كمى درباره كابينه و مسایل جارى حرف زديم و احوال پرسى كرديم. همه بچه‌هايش هم جمع بودند. سپس به خانه برگشتيم.
همشيره طاهره و بچه‌هايش همراه همشيره فاطمه از نوق آمده بودند. چشم طاهره آب مرواريد آورده و قرار است فردا براى معاينه برود. فاطمه و طيبه و حاجيه‏‌ والده هم به همين مشكل مبتلا شده‌اند؛ مثل اينكه این مشکل در سنين بالا در خانواده ما دارد عمومى مى‌شود. مقدارى از حال بستگان احوال پرسى كردم. براى احوال پرسى والده به رفسنجان منزل صديقه تلفن كردم. گفت به نوق رفته‌اند. آقای كاظم هاشميان هم آمده بود. از اجاره كشتى‌هاى ماهیگيرى روسى در درياى خزر گفت و راضى است.

 

 

سال ۱۳۷۳
[آقای عبدالرحیم گواهی]، سفيرمان در نروژ آمد. گزارشى از وضع آنجا و حاكميت زنان در حكومت نروژ و افراط‏‌كارهاى‌هايشان در بى‌بند و بارى و همكاري‌شان با ضدانقلاب ايران به عنوان حقوق بشر گفت. اجازه گرفت كه برخورد صريح و از موضع بالا داشته باشيم.
[آقای فریدون حق‏بین]، سفيرمان در گرجستان آمد. براى سفرم اصرار داشت و نيز دادن گاز مورد تقاضاى گرجى‌ها و گفت امسال خط لوله گاز روسيه به تركيه، از طريق گرجستان وصل مى‌شود.
آقايان [محمد] فروزنده و تولايى آمدند. گزارش مذاكرات با هيأت ليبى را دادند و چيزهايى كه از اقلام نظامى مى‌خواهند. قيمت بسيار پايين پيشنهاد داده‏اند. گفتم به قيمت مناسب مورد نظر خودمان داده شود.
آقاى [محمدعلی] نظران، [رییس دفتر عمومی حفاظت اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوا] آمد. پيشنهادى در مورد گيت‌هاى امنيتى آورده بود كه بعضى از نيروهاى داخلى ساخته‌اند. آقايان [محمدجواد] ايروانى و على‌زاده آمدند. گزارش سفر به کشور مالى و پيشنهادهاى همكارى را دادند؛ آنها بيشتر دنبال دریافت كمك هستند و ما مى‌خواهيم، كمك‌هاى فنى و مديريتى باشد و نه مالى.
آقاى هويدا آمد. براى گرفتن كار استمداد كرد. عصر شوراى عالى امنيت ملی جلسه داشت. دربارة مسايل قزوين و آيين‌نامه همكارى سپاه و نيروهاى انتظامى در آشوب‌ها بحث شد.

 

 

سال ۱۳۷۴
تصرف مركز حكومت صرب‌هاي كراسيا توسط دولت كرواسي و سرعت هزيمت صرب‌ها و شكست محاصره بیهاج، مورد توجه جهان است. نگراني از همكاري كروات‌ها و مسلمين، مورد خشم بعضي از محافل غربي است.
اعضاي سمينار اتحاديه خبرگزاري‌هاي ساحل درياي خزر آمدند. اولين اجلاس را در ايران برپا مي‌كنند. آقاي [فریدون] وردي‌نژاد، [مدیرعامل خبرگزاری ایرنا]، گزارش داد و من هم با صحبت كوتاهي از منافع مهم اين ابتكار گفتم1. عكس دسته‏جمعي گرفتند.
ستاد تنظيم بازار، جلسه با چند مصوبه داشت. عصر جلسه هیأت دولت داشتيم. الحاق به كنوانسيون محيط زيست و بالابردن حقوق كاركنان دولت تصويب شد. شب سفیران و مديران وزارت امورخارجه در باشگاه نهاد [ریاست‏ جمهوری]، با همسران‏شان میهمانم بودند. به [آقای محمدابراهیم طاهریان‏فرد]، سفيرمان در بوسني، به خاطر خطرپذيري و فعاليت‌هاي مؤثر، نشانِ [درجه سه لیاقت و مدیریت] دادم. گزارش دكتر ولايتي را شنيديم. من هم صحبت مفصلي در استحكام نظام و توفيق‌‌هاي مهم انقلاب و برنامه اول كردم. بعد از شام به خانه آمدم.

 

 

سال ۱۳۷۵
صبح زود به فرودگاه [مهرآباد] رفتيم و بلافاصله به سوى شهركُرد پرواز كرديم. محسن [هاشمی، رییس دفتر رییس‏جمهور]، حسين [مرعشی، نماینده کرمان]، مهدى [هاشمی، مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی]، [محسن] نوربخش، [رییس‏کل بانک مرکزی]، [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو]، [سیدمحمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن]، [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت]، [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه]، [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] و نمايندگان استان همراه بودند. پس از استقبال رسمى و مصاحبه‌اى كوتاه، با هلى‌كوپترها به سوى نقطه مرزى با استان خوزستان پرواز كرديم.
براى مراسم بهره‌بردارى از جاده ايذه ـ شهركُرد، در كنار رودخانه كارون فرود آمديم. آقايان [اکبر] تركان، [وزیر راه و ترابری] و [کریم فرج زاده] حلوایى، [معاون فنى و راه‏سازى وزارت راه و ترابری] ‏گزارش دادند. با 47 ميلياردريال هزينه، 207 كيلومتر راه را نزديك كرده است. من هم دربارة اهميت اقتصادى، امنيتى و اجتماعى راه كه چهارمحال و بختيارى را از بن‌بست درآورده و براى خوزستان عقبه جديدى ساخته است، صحبت كردم. نشان درجه سه [سازندگی] به آقاى حلوایى دادم. سپس با ماشين مقدارى از راه را ديديم و از چند تونل عبور كرديم و پرده از لوح يادبود برداشتيم.
براى مراسم آغاز ساختن سد بزرگ كارون 4 كه با ارتفاع 207 متر، مرتفع‌ترين سد كشور است، به نقطه ديگرى رفتيم. بعد از توضيحات آقايان زنگنه، [وزیر نیرو] و حداديان، [مدیرعامل شرکت مهندسین مشاور]، من در اهميت فنى، اقتصادى و اجتماعى سد كه حدود 200 ميليون دلار و 80 ميليارد تومان هزينه دارد، سخنرانى کردم.2 پس از پرده‌گيرى از لوح، با انفجار كار ساخت سد آغاز شد.
به لُردگان پرواز كرديم. در محل شهرك صنعتى جديد فرود آمديم. از كارخانه فولادمهر بازديد كرديم. از بخش خصوصى است و خيلى كمتر از چيزى است كه در گزارش‌ها گفته بودند كه بزرگترين كوره ريخته‌گرى را دارد و نداشت. توضيحات صاحب كارخانه و صحبت كوتاه من و رفتن در ميان مردم شهر كه جمع شده بودند، بدون سخنرانى به انجام رسید.
به سوى بروجن پرواز كرديم. در مسيرها، آقايان [عبدالله]كوپایى و [محمدرضا] ناصرى، استاندار و امام جمعه، همراه من بودند. استاندار در جواب سئوالات، معمولاً عاجز بود و آقاى ناصري بهتر مى‌دانست. در شهرك صنعتى بروجن فرود آمديم. از چند واحد توليد الياف بازديد كرديم و كلنگ كارخانه حرير را به زمين زديم؛ يك مجموعه چند واحدى است. سپس در مراسمى دربارة چند كارخانه ديگر كه همزمان توسط مديران خودشان افتتاح شد، توضيحات داده شد. من هم صحبت تشويق‌آميز كردم.
بعد از ناهار و نماز و كمى استراحت، به سوى شهر اَردل پرواز کردیم و بلافاصله در جمع مردم حضور یافتیم. در مراسم، پس از استماع سرود بچه‌هاى عشاير در تعريف از من و صحبت‌هاى [آقای رضایی]، فرماندار و [آقای علی قنبری]، نماينده شهر، من دربارة پيشرفت استان و كشور و انقلاب و وعده انجام خواسته‌ها صحبت کردم.
به سوى فارسان پرواز کردیم. مراسم شروع بهره‌بردارى از گازرسانى سه شهر [فارسان، جونقان و هفشجان]، با صحبت‌هاى آقايان آقازاده، [وزیر نفت] و محمدزاده، [مدیرعامل شرکت ملی گاز] و صحبت‌هاى من در اهميت استفاده از گاز به جاى سوخت‌هاى ديگر و تشويق وزارت نفت و روشن شدن مشعل و نيز پرده‌بردارى از طرح اصلاح شبكه آبيارى دشت جونقان و حضور در جمع مردم و عذرخواهى از عدم سخنرانى، به خاطر نبودن در برنامه و تأخير در برنامه‌ها و جواب به احساسات گرم مردم انجام شد. با اينكه قرار صحبت نبود، جايگاه ساخته بودند و اجتماع كرده بودند.
برنامه بعدی، پرواز به كنار فرخ‌‌شهر و افتتاح و بازديد از بيمارستان 196 تختخوابى سازمان تأمين اجتماعى و مذاكره با چند مريض و پرده‌بردارى از چند طرح كشاروزى و آبيارى تحت فشار و بازديد از كارخانه پنيرسازى كه شركت شاهد ساخته و بازديد از نمايشگاه و چند واحد صنعتى ديگر، شير پاستوريزه و بسته‌بندى آب، نئوپان و ريسندگي بود. به مراسم مشتركى براى افتتاح چندين طرح رفتیم. همه مديران آنها گزارش دادند. [آقای محمدرضا نعمت‏زاده]، وزير صنايع هم گزارش وضع صنعت استان را داد. من هم براى علاج كمبود نقدينگى - كه اكثر صنايع از اين گله دارند- صحبت كردم. گفتم بايد با عمومى‏كردن طرح‌ها، از مشاركت عمومى و پول‌هاى كوچك عامه مردم بهره گرفت. سپس به شهر صنعتى شهركُرد رفتيم و به طور عبورى بازديد كرديم؛ جالب است و تميز و در جاى خوب.

 

 

سال ۱۳۷۶
در مسیر به دفتر کوشـک رفتـیم. آمـاده شـده و اسـتخری اضـافه شـده و حیـاط آن را بهتـر کرده‌اند و اطراف هم به خاطر ادامه سـاختمان میهمـان سـراى دولـت شـلوغ اسـت. تـرجیح مى‌دهم که فعلاً به آنجا نرویم. پس از دیدن گزارش ها و روزنامه ها مطابق معمول هر روز، ملاقاتی ها را پذیرفتم. اخوى محمد براى تکمیل کارهـاى مانـده از سـابق آمـد. جلـد اول کتـاب «سـیماى سـازندگى » را آورد. نهاد[ریاست جمهوری] تهیه کـرده و کـار خـوبى اسـت. در مـورد پـذیرش معاونـت اجرایى صحبت کرد؛ هنوز قطعى نیست.
آقاى مسیح مهاجرى، [مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. درباره ترکیب کابینـه نظرم را خواست و در مورد پذیرش مشاورت آقاى [سیدمحمد] خاتمى مـشورت کـرد و از بى‌اعتماد شدن بعضى از مسلمانان خارج به خاطر اهتمام رهبرى بـه شـیعه و زبـان فارسـى بـا داشتن عنوان «ولى امر مسلمین» اظهار نگرانى کرد و خواست که براى جـذب آنهـا اقـدامى بکنیم و نیز درباره تأسیس حزب و کار فرهنگى از من انتظاراتى دارند.
آقاى [علی‌محمد] بشارتى، [وزیر کشور] با معاونان براى گزارش کـار خـود و تـشکر از من آمدنـد.
نـشان آقـاى [غلامحـسین] بلنـدیان، [معـاون امنیتـی وزارت کـشور] را کـه قـبلاً فرستاده بودیم، براى گرفتن عکس، دوباره دادم. آقـاى [علـی ] قیـامتیون کـه قـبلاً در برنامـه موشکى با محسن کار مى کرده، من را پدر موشکى ایران نامیـد و اظهارتأسـف کرد کـه ایـن قابل تبلیغ نیست.
عصر [آقای غلامحسین کرباسچی ]، شهردار تهران آمد. شکایت شدید دارد از کارهـاى ایذایى دادگستری تهران نسبت به مدیران شهردارى و از من خواست کـه از طریـق رهبـرى مشکل را حل کنم. گفت آماده است کناره گیرى کند کـه دسـت بردارنـد آقـاى [عبـداالله ] نورى آمد. از گروه‌های تند در [سـازمان ] بازرسـى کـل [کـشور ] و دادگـسترى و [وزارت] اطلاعات و ستاد احیاء امر به معروف و دفتر رهبرى انتقاد داشت.
آقاى امیـرى آمـد . ضـمن شـمردن سـوابق خـود، خواسـتار کمـک بـراى ارجـاع وزارت آموزش و پرورش به خودش شد. فاطى براى او وقت گرفته بـود آقـاى [محمـد ] خزاعـى، نماینده ما در بانک جهانى آمد. گزارش کار داد و از تأثیر مثبت انتخابـات ایـران در افکـار عمـومى آمریکـا و از نقـش [شـبکه خبـري] سـی ان ان در تبلیـغ آن گفـت. دکتـر [حـسن] ‌روحانى، [دبیر شوراي عالی امنیت ملی ] آمد. دربـاره کابینـه و مجلـس و دبیرخانـه شـوراى ملی عالى امنیت و تأسیس حزب و پیش بینى وضع آینـده و مـسائل فـراوان دیگـر صـحبت کرد

 

 

نظرات بینندگان