arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۷۶۶۶۵
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۵ مهر ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛۵ مهر ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: محمدعلی نجفـى براى اینکـه در مجمـع تـشخیص مـصلحت نظام عضو شود درخواست کمک کرد / با ملك فهد، [پادشاه عربستان]، تماس تلفنى برقرار كرديم، خيلى گرم بود؛ درباره قيمت نفت، تذكره عمره، مسأله فلسطين و مسافرت دو طرف به ايران و عربستان مذاكره كرديم، به سرعت پيشنهادها را قبول كرد

خاطرات آیت الله هاشمی: تا ساعت چهار بعد از ظهر كارها را انجام دادم و به خانه آمدم. آقاى [علاءالدین] بروجردى، [معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امورخارجه]، از مزار شريف [افغانستان]، اطلاع داد كه ژنرال دوستم، بنا دارد با طالبان وارد جنگ بشود و اجازه خواسته، نماينده‌اى به تهران بفرستد؛ موافقت كردم. آقاى دكتر [علیرضا] مرندى، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] اطلاع داد كه آقاى [محمد] فاضل لنكرانى، دچار سكته ناقص شده و به تهران منتقل شده و بسترى است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.


سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
[آقايان راين هلدشلگ و ايوان تپكوف]، سفيران جديد آلمان [غربي] و بلغارستان براى تقديم استوارنامه آمدند؛ با هر دو گرم گرفتم. از بعضى سياست‌هاى آلمان، از جمله كيفيت برخورد با ضدانقلاب، تكميل نيروگاه اتمي بوشهر، [شركت] شيمى كشاورز و زيردريايى‌ها انتقاد كردم.
[آقايان محمدعلي ناجي‌راد و محمود بيات]، سفيران جديدمان در بنگلادش و سريلانكا آمدند و خواستار توجه بيشتر به كشور مورد مأموريت‌شان شدند؛ قبول كردم. [آقاي غلامرضا انصاري]، كاردار جديدمان در انگلستان آمد. قرار شد در جهت توسعه همكارى عمل كنند.
آقاى [مسعود روغني] زنجانى، [رييس سازمان برنامه و بودجه] و معاونانش آمدند. سياست‌هاى تدوين بودجه سال 1372 و برنامه پنج‌ساله دوم، براساس نرخ واحد ارز را توضيح دادند؛ نظراتى دادم.
ساعت يك‌ونيم بعد از ظهر، براى استقبال آقاي برهان‌الدين ربانى، رييس‌جمهور موقت افغانستان به فرودگاه [مهرآباد] رفتم. با هيأت بزرگى، با هواپيماى اختصاصى، سر موقع رسيدند. مراسم سان و مصاحبه كوتاه انجام شد. آنها به اقامتگاه سعدآباد رفتند و من به دفترم برگشتم.
ساعت چهار و نيم، هيأت افغان براى مذاكره آمدند. مذاكره غيررسمى و رسمى انجام شد؛ از اوضاع افغانستان سئوالات زيادى كردم. وضع كابل بد است. حملات [گلبدين] حكمتيار، [رهبر حزب اسلامي افغانستان]، خيلى خرابى به بار آورده است. آب و برق مختل شده و نيازمندي‌شان زياد است. بناست با لويَه‌جرگه ، حكومت موقتى تنظيم كنند. طرح‌شان را توضيح دادند. از كمك‌هاى فراوان‌مان از زمان مبارزه و امروز تشكر كردند و خواستار كمك‌هاى غذايى و دارويى و سوخت و فنى و چاپ اسكناس‌شان شدند.
شب ميهمان رهبرى بودم. دربارة مانور نيروهاى انتظامى، روزنامه كيهان، بودجه سال 1372، برنامه پنج‌ساله دوم، توليد و توزيع در كشور، مسأله جزيره ابوموسى، سفر ايشان، جلال‌الدين فارسى، نامة على‌آقا تهرانى، كمك به افغانستان و مسايل جارى ديگر صحبت كرديم و تصميم گرفتيم.

 

 

سال ۱۳۷۲
در اخبار مسأله روسيه و گرجستان، سقوط شهر سوخومى، مركز آبخازستان و شايعه محاصره [ادوارد] شوارد نادزه، [رییس‌جمهور گرجستان] در ساختمانش، در صدر است.
[آقای علی مطهری]، نماينده زرند آمد. از خدماتش در انتخابات گفت و براى زرند استمداد كرد. سپس آقاى [علی] كاميار، نماينده اروميه آمد. براى سد استمداد كرد و براى استاندار شدن اظهار آمادگى نمود. آقاى [محمد] مجدآرا، [نماینده بابلسر] آمد. توضيحاتى دربارة وضع مجلس و نمايندگان داد و براى عمران مازندران استمداد كرد. دربارة برنامه دوم حرف زديم.
آقاى [قاسم] شعله سعدى، نماينده شيراز آمد. از مزاحمت‌هاى امام جمعه شيراز و فشار بعضى نمايندگان شكايت كرد؛ اخيراً تحت این شرايط قرار گرفته است. [آقایان شمشون مقصود پورسیر و وارطان وارطانیان]، دو نماينده ارامنه آمدند. اطلاعات خوبى از ارمنستان و منطقه قفقاز و روسيه داشتند. براى تعليمات دينى ارامنه در دبيرستان‌هايشان استمداد كردند.
[آقای محمد عباس‏پور]، نماينده، [آقای ارجمندی] امام جمعه و فرماندار ماكو آمدند و براى عمران شهرستان استمداد كردند. براى سفرم به آنجا به مناسبت بهره‌بردارى از سد بارون اصرار داشتند. آقايان [حسین] سبحانى‌نيا، [سیدحسین] هاشمى، [عباس] عباسى و [محمدرضا] توسلى، نمايندگان نيشابور، ميانه، بندرعباس و طبس آمدند و براى طرح‌هاى حوزه‌هاى خود استمداد كردند.
ظهر با ملك فهد، [پادشاه عربستان]، تماس تلفنى برقرار كرديم. خيلى گرم بود. دربارة قيمت نفت، تذكره عمره، مسأله فلسطين و مسافرت دو طرف به ايران و عربستان مذاكره كرديم. به سرعت پيشنهادها را قبول كرد. آقای [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت] از ژنو تلفن كرد. از پيشرفت مذاكرات اوپك راضى است. موافقت ملك فهد با اصلاح قيمت را گفتم. قرار شد همكارى و هماهنگى كنند. عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت؛ مصوبات زيادى داشتيم.

 

 

سال ۱۳۷۳
از منزل به مجتمع تحقیقاتی عصر انقلاب، وابسته به سازمان پژوهش‏های علمی وصنعتی ایران رفتيم. منطقه وسيعى است، با زمين وسيع و ساختمان فراوان. دكتر [سیداحمد] معتمدى، رييس سازمان، از تعداد طرح‌ها، به ثمر رسيده‌ها و در دست اقدام‌ها گزارش داد. در سال جارى، به خاطر اصلاح قيمت ارز مراجعه صنعتگران خيلى زياد شده و مبالغ قراردادها چندين برابر شده و سازمان بسيار فعال شده است. حدود پنج ساعت از طرح‌ها و پروژه بازديد كردم. موارد جالبى در ميان آنها بود؛ منجمله يك كارخانه كوچك مقواسازى از كاه و چوب گز و.... با الياف بلند كه به قيمت ارزان و قابل استفاده در روستاها و طرح مبارزه بيولوژيك با آفات كشاورزى و ساخت مواد اصلى داروها را دیدم. در جمع كاركنان سخنرانى کردم و تشويق‏شان نمودم. بعد از مصاحبه با صداوسيما به دفتر برگشتم.
در ساعت دوونیم بعد از ظهر، كميته بند 3 جلسه داشت. دربارة سياست‌هاى ارزى بحث کردیم و قرار شد، نياز ارزی مسافران در بانك‌ها هم داده شود تا جلوى دلالان و صرافى‌هاى غيرمجاز گرفته شود. همچنین ارز كارهاى اساسى و ضرورى، در حد نياز داده شود و دربارة تجديد پيمان ارزى بررسى کنند.
تا ساعت نُه شب كارها را انجام دادم و به خانه آمدم. میهمان‌هاى عفت رفته‌اند و او از برنامه‌ها و پذيرايى‌ها راضى است.

 

 

سال ۱۳۷۴
[آقایان سیدکمال سجادی و عبدالرضا فرجی]، سفیران جديدمان در ويتنام و مجارستان، براي خداحافظي و كسب‏ نظر آمدند. مطابق معمول، توضيحاتي دربارة وضع كشور مورد مأموريت خود و سطح روابط و راه‌هاي توسعه روابط دادند و جواب سئوالات‏شان را گرفتند.
آقاي [محسن] نوربخش، [رییس‏ کل بانک مرکزی] آمد گزارش وضع ارز و ريال را داد. درآمد و هزينه‌هاي ارزي، حدود يك ميليارد دلار مازاد درآمد را نشان مي‌دهد و تزريق ريال به عنوان تسهيلات بانك‌ها، بيش از حد مجاز است و ارز صادراتي در حد پيش‌بيني به‏دست نيامده است.
آقايان [بهروز] بوشهري و سادات از قشم آمدند. گزارش وضع عمران و طرح‌هاي توليدي را دادند و براي رفع مشكل محدود شدن منطقه آزاد به سيصدكيلومتر مربع استمداد كردند. آقاي [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] آمد. گزارش بودجه و نيازهاي اضافي و راه تأمين آن را داد. قرار شد از رهبري اجازه جابه‏ جايي بگيريم.
بعد از نماز و ناهار، دكتر مرندي، دكتر ميلاني و دكتر مثقالي آمدند. در مورد عكس‌هاي ام‏.آر.آی توضيح دادند؛ حرف تازه‌اي نبود. عصر لحظات‏ كوتاهي در جلسه هیأت دولت شركت كردم و بقيه وقت تا ساعت نُه شب، براي انجام كارها در دفترم گذشت. آقاي [حسین] مرعشي، [رییس‏ دفتر رییس‏ جمهور]، تلفني اطلاع داد كه دادگاه رسيدگي به سقوط هواپيما در اصفهان، [آقای‏ علی‏ عابدزاده]، مديرعامل [‏هواپیمایی]آسمان را بازداشت كرده و ممكن است، خلبان‌ها عكس‌العمل نشان دهند.

 

 

سال ۱۳۷۵
در گزارش‌ها، محاصره كابل مورد توجه است. از منزل براى افتتاح موزه شهدا رفتيم. بنيادشهيد تأسيس كرده است. از بخش‌هاى مختلف در چهار طبقه، شامل آثار شهداى اسلامى مشروطه به بعد، كتابخانه مخصوص كتاب‌هاى مربوط به شهادت و شهدا و وصيت‌نامه‌هاى شهدا و آثار هنرى زياد، بازديد كرديم. در جمع حاضر، پس از استماع گزارش آقاى [محمدحسن] رحيميان، [رییس بنیاد شهید]، سخنرانى كوتاهى در تشويق به جمع‌آورى و نمايش آثار شهدا نمودم.
به دفترم رفتم. آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. براى صنايع مختلف انرژى هسته‌اى گزارشى داشت و براى پرداخت به موقع طلب روسيه استمداد كرد. آقاى [مصطفی] هاشمى‌طبا، [رییس سازمان تربیت بدنی] آمد. گزارش وضع ورزش و طرح مسایل اختلافى با آقاى [حسین] محلوجى، ریيس كميته المپيك و كلوپ اتومبيل‏رانى را داد؛ براى رفع اختلاف، راهى ارایه دادم. آقاى [علی] لاريجانى، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. در مورد ضعف‌هاى گزارش‌هاى مربوط به سفر آفريقا توضيحات داد و براى تأمين نيازهاى مالى طرح‌ها و كارهاى جديد استمداد كرد.
تا ساعت چهار بعد از ظهر كارها را انجام دادم و به خانه آمدم. آقاى [علاءالدین] بروجردى، [معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امورخارجه]، از مزار شريف [افغانستان]، اطلاع داد كه ژنرال دوستم، بنا دارد با طالبان وارد جنگ بشود و اجازه خواسته، نماينده‌اى به تهران بفرستد؛ موافقت كردم. آقاى دكتر [علیرضا] مرندى، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] اطلاع داد كه آقاى [محمد] فاضل لنكرانى، دچار سكته ناقص شده و به تهران منتقل شده و بسترى است.

 

 

سال ۱۳۷۶
در جلسه مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، تعداد نُه ماده دیگر از قانون مبارزه با مواد مخـدر را تصویب کردیم. آقاى [حسن] روحانى، [رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع] آمـد. در مورد مرکز تحقیقات استراتژیک صحبت شد. آقاى [عبداالله] نورى، [وزیرکشور] آمـد و از عدم مساعدت رهبرى در مورد ناجا [= نیروي انتظامی] گفت.

دکتر [محمدعلی] نجفـى، [ریـیس سـازمان برنامـه و بودجـه] آمـد. در مـورد تغییـرات در سازمان برنامه گفت و از برخورد حذفى آقاى [حمید] میرزاده با کارشناسان غیر حزب‌اللهى انتقاد کرد. گزارشی از عدم تحقق بخشى از درآمدها و از کم کردن اعتبارات عمرانى داد و گفت، سیاست شان اولویت طرح هاى زودبازده است. از من در مورد مسایل مهـم بودجـه و برنامه، نظرخواست. درخواست کرد کمک کنم ، براى اینکـه در مجمـع تـشخیص مـصلحت نظام عضو شود. از نظرات آقاى [محمد] باقر ان، ریـیس سـازمان امـور اداري و اسـتخدامى گفت.

آقاى [مهدي] غیوران آمـد. بـراى گـرفتن حقـش از شـهردارى اسـتمداد کـرد و از اینکـه در کتاب خاطرات «دوران مبارزه »، چنین استنباط مى‌شود که او در زمان بازداشت، علیه من اعترافـاتی کـرده اسـت، گلـه کـرد.

آقـاى [مرتـضی] بانـک، معـاون اداری و [ مـالی] وزیـر امورخارجه آمد. از کمک هایم در زمان اسـتانداري اش در کرمـان تـشکر کرد و گفـت ، راه منحصر به فرد پیشرفت کشور همان سیاست، هاى مدیریتى من است. اظهار نگرانـى کـرد ، از مشاورت دکتر ولایتى براى رهبرى و جمع کردن نیروهاى حذفى وزارت امورخارجـه و نیـز از اینکه بعضى از معاونان چپ، سیاستشان را از خارج از وزارت خارجه مى گیرند.

[آقاى محمد] سعیدى‌کیا، [وزیر جهادسـازندگی ] آمـد. گـزارش وضـع جهـاد را داد و از وضع امور در جهاد اظهار رضایت کرد و براى آینده کار، نظر من را خواست؛ روى تقویت آبخوان‌دارى و توسعه پرورش میگو و اسکان عشایر تأکیدکردم.

نظرات بینندگان