arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۱۱۷۱۲
تاریخ انتشار: ۲۴ : ۱۹ - ۱۹ فروردين ۱۴۰۰
فارن افزر:

کنسرت قدرت‌ها؛ راهکار حفظ ثبات در عصر نوین

نظام بین الملل در نقطه عطف تاریخی قرار دارد. در حالی که آسیا به صعود اقتصادی خود ادامه می دهد،دو قرن سلطه غرب بر جهان (Pax Britannica & pax americania)در حال پایان است.در سراسر جهان دموکراسی ها طعمه غیر لیبرالیسم و اختلافات پوپولیستی می شوند. چین در حال ظهور با کمک روسیه در تلاش است تا اقتدار غرب و رویکردهای جمهوری خواهی را نسبت به حاکمیت داخلی و بین المللی به چالش بکشد. بهترین ابزار ارتقا ثبات در قرن بیست و یکم کنسرت جهانی قدرت های بزرگ است.همانطور که کنسرت اروپا قرن نوزدهم (انگلستان،فرانسه،روسیه،پروس،اتریش)نشان داد گروهی هدایتگر از کشورهای پیشرو می توانند رقابت ژئوپلیتیک و ایدئولوژیکی که با چند قطبی همراه است را مهار کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

فارن افزر نوشت: نظام بین الملل در نقطه عطف تاریخی قرار دارد. در حالی که آسیا به صعود اقتصادی خود ادامه می دهد،دو قرن سلطه غرب بر جهان (Pax Britannica & pax americania)در حال پایان است.در سراسر جهان دموکراسی ها طعمه غیر لیبرالیسم و اختلافات پوپولیستی می شوند. چین در حال ظهور با کمک روسیه در تلاش است تا اقتدار غرب و رویکردهای جمهوری خواهی را نسبت به حاکمیت داخلی و بین المللی به چالش بکشد.حتی با پیروزی بایدن نگرش پوپولیسم افراطی یا وسوسه های غیر لیبرالی به راحتی فروکش نخواهد کرد. سازمان ملل بیش از حد بزرگ،بوروکراتیک و رسمی است،گروه هفت یا گروه بیست می توانند مفید باشند اما حتی در بهترین حالت نیز به طرز ناخوشایندی ناکافی هستند،ارتباطات بین سران کشورها وزرای خارجه و مشاوران امنیت ملی بسیار اپیزودیک است و دامنه آنها اغلب محدود است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: بهترین ابزار ارتقا ثبات در قرن بیست و یکم کنسرت جهانی قدرت های بزرگ است.همانطور که کنسرت اروپا قرن نوزدهم (انگلستان،فرانسه،روسیه،پروس،اتریش)نشان داد گروهی هدایتگر از کشورهای پیشرو می توانند رقابت ژئوپلیتیک و ایدئولوژیکی که با چند قطبی همراه است را مهار کنند.دو ویژگی سیاسی و غیررسمی بودن (گذر از توافقنامه‌های لازم‌الاجرا)رویه کنسرت‌ها را به عنوان نهادی مشورتی به خوبی متناسب با فضای در حال ظهور جهانی می کند.در نظم کنسرتی امور عملیاتی به سازمان ملل و سایر ارگان های موجود واگذار می شود.این کنسرت جهانی شش عضو دارد: چین،اتحادیه اروپا،هند،ژاپن،روسیه و ایالات متحده. دموکراسی ها و غیر دموکراسی ها از موقعیت برابر برخوردار بوده و تابعی از قدرت و نفوذ خواهد بود نه ارزش ها یا نوع رژیم. گنجاندن این شش وزنه سنگین در کنسرت به آن نفوذ ژئوپلیتیکی بخشیده و در عین حال از تبدیل شدن به بازار گفتگوی نامطلوب جلوگیری می کند.سازمانهای منطقه ای اعم از اتحادیه آفریقا،اتحادیه عرب،اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) و سازمان کشورهای آمریکایی می توانند هیئت های دائمی در مقر کنسرت داشته باشند. به عنوان مثال اگر کنسرت مسئول رسیدگی به اختلافات در خاورمیانه بودند می توانستند خواستار مشارکت اتحادیه عرب و سایر طرف های درگیر مانند ایران اسرائیل و ترکیه شوند.کنسرت جهانی از قوانین مدون اجتناب کرده در عوض بر گفتگو برای ایجاد اجماع متکی است. این کنسرت مانند کنسرت اروپا به استثنا مواردی که اجماع تشخیص دهد؛طرفدار حفظ وضع موجود سرزمینی و دیدگاه حاکمیتی است بر این مبنا که استفاده از نیروی نظامی یا سایر ابزارهای اجباری برای تغییر مرزهای موجود یا سرنگونی رژیم ها را مانع می شود وهمچنین مکانی ایده آل برای بحث در مورد تأثیر جهانی شدن بر حاکمیت و نیاز احتمالی به منظور سلب مصونیت حاکمیت از کشورهایی است که به برخی از فعالیت های فاحش اعم از نسل کشی،پناه دادن یا حمایت از تروریست ها،یا تشدید تغییرات آب و هوایی مشغول هستند.

برخلاف جنگ سرد رقابت ایدئولوژیک و ژئوپلیتیکی ایالات متحده و چین جهان را در بر نخواهد گرفت و با وجود اتحادیه اروپا،روسیه و هند و همچنین سایر کشورهای بزرگ مانند برزیل،اندونزی، نیجریه،ترکیه و آفریقای جنوبی احتمالاً دو ابرقدرت به دنبال حفظ میزان قابل توجهی از خودمختاری هستند این دو رقیب مشارکت خود را در مناطق ناپایدار با منافع کمتر استراتژیک محدود کرده و مدیریت درگیری های احتمالی را یا به عهده دیگران یا بر عهده هیچ کس نمی گذارند. نکته‌ای که چین با هوشمندی از آن حزر کرده و ایالات متحده اکنون پس از عبور از سال‌ها حضور در خاورمیانه آن را آموخته است. سیستم بین المللی قرن بیست و یکم شبیه سیستم قرن نوزدهم اروپا خواهد بود که دارای دو قدرت بزرگ انگستان و روسیه و سه قدرت با درجه کمتر فرانسه،پروس و اتریش بود. اعضای کنسرت منافع رقابتی خود را تشخیص دادند اما سعی در مدیریت اختلافات و جلوگیری از به خطر افتادن همبستگی گروهی داشتند.

غیررسمی بودن کنسرت بدانها اجازه می دهد تا خود را با شرایط متغیر سازگار کرده و مانع ترساندن قدرت منفی برای تعهدات اجباری می شود. تحت شرایط افزایش پوپولیسم و ملی گرایی که وجه مشترک قرن نوزدهم و امروز است کشورهای قدرتمند گروه بندی آزادتر و انعطاف پذیری دیپلماتیک را به قالب ها و تعهدات ثابت ترجیح می دهند همچون مذاکرات شش جانبه ای که به برنامه هسته ای کره شمالی می پردازد یا ائتلاف 1 + 5 توافق هسته ای 2015 ایران.

نظم تک قطبی به پایان رسیده نظم بین الملل آتی باید جایی برای تنوع ایدئولوژیک ایجاد کند. شرایطی چون رقابت بین ایالات متحده و چین،وجود همه گیری کرونا، تغییرات آب و هوایی و ظهور و بروز تهدیدات نوین نشات گرفته از تکامل فضای مجازی بدان معنی است که پایبندی به وضع موجود و هنجارها و نهادهای بین المللی موجود به طور خطرناکی ساده لوحانه خواهد بود. صلح آمریکایی اکنون خسته وبی رمق است. ایالات متحده و شرکای دموکراتیک سنتی آن نه توانایی و نه اراده ای دارند که یک سیستم بین المللی به هم وابسته را تحکیم و نظم لیبرالی را که پس از جنگ جهانی دوم برپا داشته اند جهانی کنند. عدم وجود رهبری ایالات متحده در بحران کووید قابل توجه بود. هر کشور به تنهایی عمل کرد. بایدن در حال هدایت ایالات متحده به سمت بازی تیمی است.وقتی اقتصاد ملی،بازارهای مالی و زنجیره های تأمین با هم پیوند خورده اند؛ایالات متحده، چین و سایر نقاط جهان نمی توانند کاملاً جدا باشند. حتی اگر دموکراسی های غربی به تعهدات خود در قبال آرمان های جمهوری و یکدیگر احترام بگذارند آنها به راحتی قدرت مادی و سیاسی برای جهانی سازی نظم بین المللی لیبرال نخواهند داشت.

حکومت مشترک آمریکایی چینی (pax sinica) نقص های مشابهی دارد.حتی اگر این دو رقیب بتوانند راهی برای کاهش رقابت فزاینده خود پیدا کنند بیشتر جهان خارج از حوزه دید و صلاحیت آنها باقی خواهد ماند. حوزه نفوذ این دو بدین گونه است که نوسان و اختلافات خود را در امتداد خطوط جغرافیایی تقسیم کنندو حقوق و مسئولیت ها را به قدرت های رده دوم در مناطق مربوطه تخصیص دهند. به هر حال دستیابی چین،روسیه یا سایر قدرتها به مجاوران خود به معنای تشویق تمایلات توسعه طلبانه و یا كاهش استقلال كشورهای مجاور و یا ترغیب آنها به عقب نشینی است كه منجر به گسترش سلاح های بیشتر و درگیری های منطقه ای می شود. برای آینده ای قابل پیش بینی چین نه توانایی و نه جاه طلبی برای تأمین نظم جهانی نخواهد داشت. حداقل در حال حاضر جاه طلبی های ژئوپلیتیک آن محدود به آسیا و اقیانوسیه است. پکن با رویکردی عمدتا مرکانتیلیستی در تعاملات خود تلاش نکرده که مجموعه ای از هنجارها را برای ثبات جهانی به کار گیرد. بعلاوه ایالات متحده حتی اگر در مسیر کاهش فشار استراتژیک طی طریق کند برای دهه های آینده به عنوان یک قدرت رتبه اول باقی خواهد ماند.گزینه های دیگر غیر از کنسرت بی اثر،غیرقابل اجرا یا غیرقابل دستیابی هستند.

فرض بر این است که هیچ یک از اعضای کنسرت قدرتی تجدیدنظرطلب مایل به تجاوز نخواهد بود.در دنیای امروز ادعای روسیه در گرجستان و اوکراین تحولات نگران کننده ای را در خصوص نقض تمامیت ارضی نشان می دهد همچنین تلاش های مداوم چین برای ادعا و ایجاد تاسیسات نظامی در جزایر مورد مناقشه در دریای چین جنوبی و نقض تعهدات پکن برای احترام به استقلال هنگ کنگ توسط پکن. با این وجود نه روسیه و نه چین هنوز به کشوری تهاجمی تبدیل نشده اند.کنسرت جهانی تریبونی را ایجاد می کندکه اعضای آن بتوانند منافع اصلی امنیتی و "خطوط قرمز" استراتژیک خود را شفاف کنند.کنسرت می تواند به مقابله با گسترش سلاح های کشتار جمعی و پرداختن به برنامه های هسته ای در کره شمالی و ایران کمک کند. وقتی نوبت به دیپلماسی با پیونگ یانگ و تهران می رسد کنسرت به طور قابل توجهی در قالب اجلاس شش جانبه و 1 + 5 که در طول تاریخ مذاکرات خود را با کره شمالی و ایران انجام داده اند بهبود می یابد.

با استفاده از تجارب قرن نوزدهم کنسرت جهانی همچنین باید تشخیص دهد که همبستگی با قدرت بزرگ اغلب به جای مداخله؛بی عملی و بی طرفی و خویشتنداری را در پی دارد.به عنوان مثال انگلستان با مداخلات برای سرکوب شورشهای لیبرال در ناپل و اسپانیا در دهه 1820 مخالف بود اما تصمیم گرفت که بیرون بماند تا از اقدامات نظامی سایر اعضا جلوگیری کند.با تعمیم این نگرش به عصر کنونی به عنوان مثال در سوریه وجود کنسرت می توانست مداخله مشترک را برای متوقف کردن جنگ داخلی 2011 هماهنگ کند یا حتی برای جلوگیری از اقدامات قدرتهای بزرگ تلاش کند یا می توانست مکانی برای دیپلماسی جهت ایجاد منطقه حائل یا غیرنظامی در شمال سوریه فراهم کند تا مانع جنگ و رنج انسانی پس از خروج ناگهانی ایالات متحده و حملات شدید متعاقب آن شود. اگر کنسرت جهانی موفق شود موضعی مشترک بین قدرتهای بزرگ ایجاد کند جنگهای نیابتی رخ داده در یمن لیبی و دارفور ممکن است کمتر شود. کنسرت جهانی ضمانتی بر هیچ یک از این نتایج نیست اما آنها را محتمل می کند.

پیشنهاد برای ایجاد یک کنسرت جهانی با انتقاداتی روبرو است.نخست موضوع عضویت است.عضویت روسیه به عنوان کشوری با تولید ناخالص داخلی پایین و در قالب قدرت هسته ای بزرگ است که بیش از وزن خود در صحنه جهانی مشت می زند.مسکو همچنین بار دیگر بر نفوذ خود در خاورمیانه و آفریقا تاکید دارد.بخشهای عمده جهان آفریقا،خاورمیانه ،آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین بواسطه حضور سازمانهای اصلی منطقه ای خود در کنسرت نظم میابند. این قالب سلسله مراتب و نابرابری را در سیستم بین المللی تقویت می کند. اما هدف این کنسرت تسهیل همکاری با محدود کردن عضویت به مهمترین و تأثیرگذارترین بازیگران است.نقد دیگر بر دولت محوری کنسرت است.جهانی سازی و واکنش پوپولیستی ناشی از آن همراه با بیماری همه گیر کووید موجب تقویت حاکمیت و مجبور کردن دولت های ملی برای پس گرفتن قدرت می شود. کنسرت می تواند و باید جنبش های اجتماعی سازمان های غیردولتی، شرکت ها و دیگر بازیگران غیر دولتی را در بطن خود جای دهد.

تأسیس کنسرت جهانی نوشدارو نخواهد بود. آوردن وزنه های سنگین جهان به سختی اجماع بین آنها را تضمین می کند. همانطور که در كنسرت اروپا پس از ده ها سال فرانسه و انگلیس در جنگ كریمه با روسیه روبرو شدند اکنون روسیه بار دیگر با همسایگان اروپایی خود بر سر منطقه کریمه اختلاف دارد و ماهیت گریز از همبستگی قدرتهای بزرگ را تأیید می کند.با این وجود کنسرت جهانی بهترین و واقع بینانه ترین روش را برای پیشبرد هماهنگی قدرت های بزرگ،حفظ ثبات بین المللی و ارتقا نظم مبتنی بر قوانین ارائه می دهد. ایالات متحده و شرکای دموکرات آن باید دست از این وانمود بردارند که پیروزی جهانی نظمی که از زمان جنگ جهانی دوم پشتیبانی کرده اند،قابل دسترسی است و باید با این ادعا مقابله کنند که کنار زدن هژمونی منجر به بازگشت سیستم جهانی مختل و رقابت لجام گسیخته می شود.کنسرت جهانی نمایانگر تعادلی بین آرمان گرایی غیرواقعی و گزینه های خطرناک است.

 مترجم: نداکهریزی، کارشناسی ارشد روابط بین الملل

 

نظرات بینندگان