خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
در گزارش‌ها، عدم امكان تشكيل جلسه مذاكرات صلح خاورميانه در ضرب‌الاجل [بیل]كلينتون، [رییس‌جمهور آمریکا] – دوشنبه- شكستى براى دولت آمريكا و ادامه مشاجره بين آمريكا و اسرایيل كه پيشنهاد آمريكا را نپذيرفته، تلقى شده است. ادامه تشنج در اندونزى، به اضافه اعلان قطع همكارى نظامى آمريكا با اندونزى، مسأله مهمى شده و تشنج مذهبى در پاكستان با خودكشى يك كشيش، در اعتراض به قانون ارتداد كه در اثر آن يك مرتد مسيحى‌شده، محكوم به اعدام شده و تظاهرات مسيحيان و مسلمانان در مقابل هم، مسأله مهمى است.
آقاى دكتر [علی] عباسپور، نماينده مجلس‌آمد. نسبت به افكار فراجناحى من، اظهار وفادارى كرد و با تنگ‌نظرى‌هاى جناحى در مجلس و كشور، اظهارمخالفت نمود. از من خواست براى نجات كشور از اين نزاع‌ها و درگيرى‌ها، وارد عمل شوم و براى شيوه كار خود در مجلس مشورت‌كرد و از تأسيس دانشگاه آزاد اسلامى توسط من و حمايت‌هاى همه جانبه از اول تا امروز قدردانى نمود و آن را اثر جاودان در خدمات من معرفى‌كرد.
دكتر [عبدالله] جاسبى، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. از برنامه‌هاى وزارت علوم براى تسلط بر دانشگاه آزاد اسلامى و راه‌هاى مقابله با آن گفت. به ايشان گفتم، واحد مشكين‌شهر را راه بيندازد. اظهارات ديروز آقاى دكتر [مصطفی] معين، [وزیر فرهنگ و آموزش عالی] را گفتم كه قصد همكارى با دانشگاه آزاد را دارد و نه مخالفت.
عصر آقاى [مصطفی] پورمحمدى، [معاون وزارت] اطلاعات آمد. از انتخابات اخير ارمنستان گفت و از نفوذى كه در گروه پان‌تُركيست‌ها دارند كه عليه وحدت ارضى ايران تلاش مى‌كنند و از برنامه‌اى كه در سفر به كُره شمالى براى اخذ كالاهاى ويژه داشته و عدم ملاقات با رهبر آنها، عليرغم داشتن پيام آقاى خاتمى و مسايل مربوط به [آقای هلموت هوفر]، بازرگان محكوم به اعدام آلمانى و... گفت.
دكتر [محمدحسین] عادلى، [سفیر ایران در کانادا] آمد. از گستاخى كه در جامعه، در مورد ولايت‌فقيه و نظام پيش‌آمده و از مشكلات اقتصادى و فرار سرمايه‌ها و افراد، اظهارنگرانى‌كرد و از من خواست‌كه جلوی بدترشدن وضع را بگيرم.
شب میهمان رهبرى بودم. دربارة [جامعه] روحانيت مبارز و [انتخابات مجلس] خبرگان و... صحبت كرديم. آيت‌الله خامنه‌اى گفتند، در ايامى كه من در سفر [مُغان] بودم، خواب ديده‌اند كه محسن ما به ايشان اطلاع داده كه من شهيد شده‌ام؛ خيلى گريه‌كرده‌اند و تلفنى با عفت تماس‌گرفته‌اند كه تسليت بگويند، ولى شدت بُغض و گريه، اجازه صحبت نداده و فقط توانسته‌اند بگويندكه اصلاً خودشان را براى زندگى بعد از من،آماده نكرده‌اند.
در صحبت‌هايمان، مقدارى راجع به تاريخ فقه و فقهاى بزرگ و نظريه ولايت‌فقيه بحث كرديم. دربارة [مجلس] خبرگان، ايشان نظر به اجلاس فوق‌العاده براى اصلاح انتخابات ندارند و فكر مى‌كنند، تركيب خبرگان آينده، هر چه بشود، اثري بر وضع رهبرى فعلى ندارد، ولى در مورد رهبرى آينده، مى‌تواند مؤثر باشد.
