سرویس تاریخ «انتخاب»؛ باز در سبزوار اطراق شد. هوا مثل دیروز است، گرم و بد. امروز قدری نسیم داشت. ناهاری خورده شد. شاهزاده غلام‌بچه، پسر پرویز میرزا به حضور آمد، کمی بزرگ شده است. می‌گفتند زن دارد؛ دو امیرزاده هم دارد.
بعد از ناهار، شاهزاده سیف‌الدوله [۱] اصفهان که در مشهد بود آمد به حضور. بعد از آن عین‌الملک، میرزا مسیح وزیر مازندران، میرزا هدایت مستوفی، رضاقلی‌خان کلبادی، محمدخان افغان، نجفقلی‌خان هزارجریبی، غلام‌حسین‌خان اشرفی، عبدالله میرزای نظام‌العلماء و غیره را که دیروز از مازندران وارد شده‌اند به حضور آورد؛ قدری صحبت شد.
بعد آمدم حوض‌خانه بی‌پیر دراز کشیده، قدری خوابیدم. یحیی‌خان، توردموند احوالات بیکر که در افریقا سیاحت کرده بود می‌خواند. حاجب‌الدوله، محمدعلی‌خان و غیره بودند. گربه کوفته احوالش خوب است، از صبح الی حال خوابیده است. حاجی حیدر ریش زد. عصری هم انشاءالله می‌خواهم حمام سرتن‌شوری بروم. رفتم حمام.
مطالب جهان‌سوز میرزا را امین‌الملک آورد، با صورت منازلی که انشاءالله باید مراجعت شود از راه قوچان، بوجنورد و غیره؛ جهان‌سوز میرزا مرخص شد و برود بسطام.
امروز سپه‌سالار و غیره نشسته بودند صورت منازل را معین می‌کردند. عکاس‌باشی عکس حاجی ملا هادی را انداخته بود؛ تعریف می‌کرد که خودش و مردم وحشت داشتند از اسباب عکس.
خلاصه غروب شد، قُرُق شد، رعد و برق زیادی شد، باران و باد شدیدی آمد الی دو ساعت بارید، هوا قدری سرد شد. برای فردا خوب شد، گرد و خاک کمتر خواهد شد انشاءالله. بعد خوابیدیم.
پی‌نوشت:
۱- سیف‌الدوله، سلطان محمد میرزا پسر فتحعلی‌شاه بوده است که سال‌ها حکومت اصفهان را داشت.
منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه، از ربیع‌الاول ۱۲۸۳ تا جمادی‌الثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۳۹۷، صص ۲۰۲ و ۲۰۳.
