پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح رفتم باغ آصفالدوله [۱]. وقف حضرت است، به این معنی که این باغ را با باغ دیگر که مال سالار غیرمرحوم بود، عوض ضررهایی که به قنادیل و غیره حضرت زده بودند، عوض به حضرت داده شده است. اسب پیشکشی حیدرقلیخان را سوار بودم – ماشاءالله مثل جواهر بود – مردم پدرسوخته چشم زدند. بار هیزمی از دمِ در میآمده است خورده است به اسب، اسب خواسته است بار را رد کند، پایش به سنگ خورده است بسیار زخم شده بود. بردند.
خلاصه، سه رأس سر و سه نفر اسیر در خواف گرفته بودند، دم در باغ بودند، سه نفر زنده را دادیم کشتند. خلاصه باغ بسیار بسیار خوب باغی است. درختان میوه دارد خوب؛ آلوچه، زردآلو، آلوبالو همه رسیده، بسیار ممتاز.
کلاهفرنگی قشنگی حاجی قوام در وسط باغ ساخته است، خیابانهای خوب دارد، باغ بزرگی است. همه بودند؛ سپهسالار خوانین خراسان و غیره را آورده معرفی کردند. میرزا مسیح و مازندرانیها و غیره بودند. ناهار در چادر خوردیم [و] در باغ گشتیم؛ بلبل زیادی داشت. عینالملک و غیره بودند.
عصری رفتم زیارت حضرت. جقه الماسی پیشکش کرده، زیارت کردیم. نماز ظهر و عصر و نماز زیارت را در بالای سر حضرت کرده، در صحن جدید ایوان طلای ناصری، قهوه حضرت را خورده، گنبد اللهوردیخان را تماشا کرده، از در مسجد گوهرشاد سوار شده، از توی بازار و راه دیگر مراجعت به ارک شد. بازار اینجا سقف تیر است، باید انشاءالله طاقی بشود.
درب خانههای مشهد هم کوچک است، باید درِ خانهها آجری و عالی بشود.
زنها امروز هم زیارت رفتند مگر همان دیروزیها، باز نرفته بودند. امروز همهجا سپهسالار همراه بود الی آخر.
پینوشت:
۱- آصفالدوله، اللهیارخان، پسر رکنالدوله میرزا محمدخان بیگلربیگی دولو قاجار، مشهور به تاجبخش بود. (شرححال رجال ایران، ص ۱۵۶)
منبع: منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه، از ربیعالاول ۱۲۸۳ تا جمادیالثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۳۹۷، صص ۲۳۸ و ۲۳۹.