arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۵۷۸۵۷
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۲ - ۲۸ دی ۱۴۰۰
اندیشکده کوئینسی:

چرا کمپین جنگ با ایران در آمریکا، دوباره فعال شده است؟ / طرفداران جنگ معتقدند زمان موردنیاز ایران برای ساختن بمب اتمی، از زمان موردنیاز برای پاسخ آمریکا به ایران، در اوایل ۲۰۲۲ کمتر خواهد شد / دو دروغ بزرگی که گروه‌های ضدایرانی در آمریکا ترویج می‌کنند

مارک دوبوویتز، مدیرعامل بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و متیو کرونیگ از شورای آتلانتیک از مدافعان قدیمی جنگ پیشگیرانه با ایران در مقاله‌ای استدلال کردند که خط قرمز برای اقدام نظامی زمانی فرا خواهد رسید که زمان مورد نیاز ایران برای ساختن یک سلاح هسته‌ای به کمتر از زمان موردنیاز برای پاسخ پنتاگون کاهش می‌یابد. این افراد ادعا می‌کنند که این شرایط می‌تواند اوایل امسال اتفاق بیفتد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

وبسایت Responsible Statecraft وابسته به اندیشکده کوئینسی در تحلیلی به قلم جو سیرینچون و جف ویلسون نوشت: تنها چند هفته پس از شروع سال جدید، ستیزه جویان دوباره از ارتش ایالات متحده می‌خواهند تا برنامه‌هایی را برای حمله همه جانبه به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران آماده کند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: مارک دوبوویتز، مدیرعامل بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و متیو کرونیگ از شورای آتلانتیک از مدافعان قدیمی جنگ پیشگیرانه با ایران در مقاله‌ای در وال استریت ژورنال هفته گذشته استدلال کردند که خط قرمز برای اقدام نظامی زمانی فرا خواهد رسید که زمان مورد نیاز ایران برای ساختن یک سلاح هسته‌ای به کمتر از زمان موردنیاز برای پاسخ پنتاگون کاهش می‌یابد. این افراد ادعا می‌کنند که این شرایط می‌تواند اوایل امسال اتفاق بیفتد.

آن‌ها می‌گویند: زمانی که چنین شود، رئیس جمهور باید دستور حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران را بدهد تا از ساخت بمب توسط تهران جلوگیری به عمل آورد.

این نویسندگان که فراخوانی برای جنگ پیشگیرانه‌ی دیگری در خاورمیانه صادر کرده اند، با تحریف واقعیت‌ها و نادیده گرفتن استراتژی نظامی صحیح به این نتیجه رسیده اند.

برای متقاعد کردن سیاستگذاران به بررسی یک ماجراجویی نظامی دیگر در منطقه، طرفداران جنگ با ایران باید دو دروغ بزرگ را ترویج کنند: اینکه دیپلماسی نمی‌تواند بحران را حل کند و یا اینکه جنگ می‌تواند این کار را انجام دهد. بنابراین، دوبوویتز و کرونیگ با این ادعا که مذاکرات به بن بست رسیده است، شروع می‌کنند.

درست است که مذاکرات با ایرانی‌ها کند بوده است. این هم درست است که آن‌ها در حال غنی‌سازی اورانیوم بالاتر از آستانه تعیین‌شده در توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ هستند. اما فراموش نکنیم که ایالات متحده، تحت ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، این توافق را در سال ۲۰۱۸ نقض کرد، بیش از ۱۰۰۰ تحریم فلج‌کننده جدید علیه ایران اعمال و علناً یکی از نظامیان ارشد ایران را ترور کرد. در سال ۲۰۲۰. در حالی که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا مذاکرات را برای بازگشت متقابل به پایبندی به توافق آغاز کرده، تمام تحریم‌های ترامپ را حفظ کرده است. جای تعجب نیست که روند مذاکرات کند بوده و ایرانی‌ها محتاط هستند.

با این حال، مذاکرات متوقف نشده، نشانه‌هایی از پیشرفت را در این ماه نشان می‌دهد و دیپلمات‌های غربی و ایرانی نسبت به نهایی شدن توافق در هفته‌های آینده ابراز خوش بینی محتاطانه‌ای کرده اند. شاید این چشم‌انداز بازگرداندن توافق است که باعث شده منتقدان بار دیگر توهم یک «توافق بهتر» را در رسانه‌ها مطرح کنند.

برجام یکی از قوی‌ترین توافق‌های عدم اشاعه است که تاکنون مورد مذاکره قرار گرفته است. به طوری که همه راه‌های ایران را برای دهه‌ها به سمت بمب بست. ایران موافقت کرد که کل مجموعه هسته‌ای خود را تحت رژیم بازرسی قرار دهد.

بسیاری از این محدودیت‌ها پس از ۱۵، ۲۰ یا ۲۵ سال منقضی می‌شوند، اما بازرسی‌ها و تعهد ایران برای عدم دستیابی به سلاح هسته‌ای که در توافق ذکر شده است، برای همیشه ادامه می‌یابند. از سوی دیگر، در‌ها برای مذاکره درباره محدودیت‌های بعدی باز است، همانطور که در اکثر توافق‌های کنترل تسلیحات، از جمله همه توافق‌های هسته‌ای استراتژیک بین ایالات متحده و روسیه، معمول بوده است.

برای در هم شکستن این موفقیت، طرفداران جنگ باید ادعا کنند که حملات نظامی ایالات متحده یک راه حل تقریبا جادویی خواهد بود، که به حداقل تلاش نیاز دارد، اما حداکثر اثربخشی را به دست می‌آورد. دوبوویتز و کرونینگ سال هاست که از این دیدگاه حمایت می‌کنند.

برای مثال، کرونیگ چندین مقاله نوشته و خواستار حمله به ایران شده است و یک کتاب کامل را به آغاز یک جنگ پیشگیرانه با ایران اختصاص داد، در حالی که توافق در واقع در حال مذاکره بود. صحبت‌های او از گذشته تا به حال یک نقطه‌ی اشتراک دارد و آن اینکه ادعا می‌کند "واشنگتن گزینه‌های نظامی موثری دارد" و "شکی نیست که پنتاگون می‌تواند تاسیسات هسته‌ای ایران، حتی آن‌هایی که عمیقا در زمینه مدفون شده اند را نابود کند. "

واقعیت این است که اگرچه وزرای دفاع گفته اند که ایالات متحده می‌تواند تاسیسات هسته‌ای ایران را نابود کند (حداقل به طور موقت)، هیچ یک نگفته اند که این لزوما هوشمندانه‌ترین ایده است.

برعکس، رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق در دوران جورج دبلیو بوش و باراک اوباما، در سال ۲۰۰۷ گفت: حمله به ایران یک فاجعه استراتژیک خواهد بود و چنین حمله‌ای تنها برنامه ایران را حداکثر تا دو سال به عقب می‌اندازد. او در سال ۲۰۱۲ افزود: اگر فکر می‌کردید جنگ در عراق سخت است، حمله به ایران به نظر من یک فاجعه خواهد بود.

دریاسالار مایک مولن، رئیس سابق ستاد مشترک با گیتس موافق است. وی در سال ۲۰۱۵ گفت: شایان ذکر است که هرگونه حمله، حتی در صورت موفقیت آمیز بودن، توانایی گریز هسته‌ای ایران را حداکثر یک تا سه سال به تاخیر می‌اندازد و در عین حال مردم ایران را به طور کامل علیه ایالات متحده و به نفع توسعه سلاح‌های هسته‌ای تحریک می‌کند.

حتی جیم متیس، وزیر دفاع ترامپ نیز گفته معروفی دارد که وقتی صحبت از ایران می‌شود، ایالات متحده باید برای حفظ صلح و ثبات زمان بخرد و به دیپلمات‌ها اجازه دهد تا در مورد چگونگی حفظ صلح برای یک ساعت، یک روز، یک هفته، یک ماه یا یک سال بیشتر کار کنند. ارتش باید تلاش کند تا برای دیپلمات‌ها وقت بخرد تا جادوی خود را انجام دهند.

بعد از اینکه آن بمب‌ها را روی آن تاسیسات سخت انداختید، چه اتفاقی می‌افتد؟
اگر مقامات ایران تصمیم بگیرند، در پناهگاه‌های سخت خود شروع به پرتاب موشک ها‌ی متحرک کنند، چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر آن‌ها را به پایگاه‌های ایالات متحده در آن سوی خلیج [فارس] پرتاب کنند چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر آن‌ها را به اسرائیل یا جای دیگری پرتاب کنند چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر آن‌ها را به میدان نفتی عربستان بزنند، چه می‌شود؟ اگر آن‌ها راس لفان را با تمام گاز طبیعی اش هدف قرار دهد، چه می‌شود؟ چه اتفاقی می‌افتد اگر آن‌ها اکنون با استفاده از موشک‌های کروز خود یک تانکر یا نفتکش را غرق کنند؟ البته باید به خاطر داشت اقتصاد جهان کاملاً به هم ریخته است... حالا به من بگویید چگونه با همه این‌ها کنار بیایم؟ جنگ هرگز ساده نیست و ما باید همیشه مراقب کسانی که جنگ طلب هستند، باشیم.

کرونیگ و دوبوویتز قول می‌دهند که در صورت تشدید تنش با ایران، پنتاگون اکثر تأسیسات هسته‌ای این کشور را نابود خواهد کرد. حال آنکه ما فکر می‌کنیم این انگیزه واقعی نویسنده را بیان نمی‌کند، منظور امید به تغییر رژیم در ایران است.

پس از بیش از ۲۰ سال جنگ در عراق و افغانستان، ۵۴ درصد از آمریکایی‌ها با تصمیم برای خروج نیرو‌ها از افغانستان موافق بودند، اگرچه با نحوه مدیریت این وضعیت مخالفت داشتند. علاوه بر این، ۶۹ درصد آمریکایی‌ها فکر می‌کنند که ایالات متحده در دو دهه حضور نیرو‌های آمریکایی در آنجا عمدتاً نتوانسته است به چیزی دست یابد.

با این حال، علیرغم ناکارآمدی گزینه‌ی نظامی، دولت بایدن بسیار واضح گفته است که هرگز اجازه نخواهد داد ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد و در صورت لزوم، همه گزینه‌ها روی میز است. اما بیایید خودمان را فریب ندهیم که فکر کنیم راه اندازی یک جنگ پیشگیرانه دیگر در خاورمیانه به نوعی آسان، ارزان یا موثر خواهد بود.

نظرات بینندگان