arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۵۹۵۹۵
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۲۳ - ۰۸ بهمن ۱۴۰۰

یادداشت‌های روزانه‌ی ناصرالدین‌شاه، چهارشنبه ۸ بهمن ۱۲۴۶، الحمدالله تعالی؛ ماه رمضان را در کمال خوبی گذرانده، روزه را تماما گرفته، قرآن ختم شد

الحمدالله تعالی؛ ماه رمضان را در کمال خوبی و خوشی و صحت ِمزاج گذرانده، روزه را تماما گرفته، قرآن ختم شد. به همه جهت خوش گذشت. بعد از انقضای رمضان برای دفع کسالتِ روزه و توقفِ یک‌ماهه‌ی شهر، لازم شد سفر و گردشِ مختصری بشود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ« انتخاب»؛ الحمدالله تعالی؛ ماه رمضان را در کمال خوبی و خوشی و صحت ِمزاج گذرانده، روزه را تماما گرفته، قرآن ختم شد. به همه جهت خوش گذشت. بعد از انقضای رمضان برای دفع کسالتِ روزه و توقفِ یک‌ماهه‌ی شهر، لازم شد سفر و گردشِ مختصری بشود.

به عزم شکار ِمسیله و زیارت حضرتِ معصومه علیه‌السلام از طهران، صبح زود سوار شدم؛ اما رفتنِ قم را در طهران بروز نداده، در علی‌آباد حکم شد. خلاصه، رخت پوشیده از درِ کوچه‌ی شمس‌العماره سوار شدیم. ولیعهد و قائم‌مقام دیوانخانه بودند، صحبتی شد. بعد سوار شدم. اغلب نوکرها در رکاب بودند. از کوچه سواره رفتیم. از توی باغِ لاله‌زار گذشته، از راهِ بالای نگارستان رفتم، سرِ جعده‌ی قناتِ سرداری. سردارکل، ساعدالملک، همه‌ی صاحب‌منصب‌های توپخانه، افواجِ سواره و غیره بودند. توپچی، افواجِ تازه [و] کهنه صف کشیده بودند. همه را دیدیم. جمعیت زیادی بود. از هر قبیل.

از افواج و غیره گذشته، باز با سرادر[کل] و قائم‌مقام صحبت کردیم. ولیعهد و قائم‌مقام مرخص شدند؛ فردا به آذربایجان می‌روند. فرهادمیرزا هم دیروز مرخص شد برود کردستان. [به] قائم‌مقام [و] سردار گفتم بروند؛ ما راندیم. امین‌نظام [۱] و رحمت‌الله آمدند. امین‌نظام مرخص شد برود آذربایجان.

رفتیم از نجف‌آباد گذشته، بالای ده، غدیرِ [تالاب] آبی جمع شده بود، به ناهار افتادیم. قائم‌مقام آن‌جا پیدا شد، پاره‌[ای] حرف‌ها داشت، فرمان فهرست آورد نوشتم، مرخص شد رفت. ناهاری با اشتها – الحمدلله – خورده شد.

حالا دو ماه به عید نوروز مانده است؛ هوا خوش می‌گذرد. برف هیچ در جلگه نیست و الی حال به جلگه ابدا برف نیامده است، اما کوه‌ها پُرمایه و برف است. در رمضان بارانِ شدیدی آمد. امین‌خلوت، ادیب‌الملک، پسر امین‌خلوت، پسرهای امین‌الدوله، عرفانچی، اعتمادالسلطنه، محقق [و] آقا علی [بودند].

امروز هوا بسیار آرام و خوب است. میرزا نظام هم بود. سیاچی، علی‌رضاخان، عکاس‌باشی و غیره. بعد از ناهار سوار شده رفتم از تقی‌آباد و فیروزآباد گذشته، رفتم چال‌طرخانِ محمدحسین‌خان قاجار. نوری با محمدحسین‌خان آمدند. بالای ده چادر زده بودند. حکیم نظرعلی ماشاءالله دمِ سراپرده بود، مثل بلبل حرف می‌زد. امین‌الملک هم بود.

چای خورده، گربه‌‌ها آمدند؛ ببری‌خان، کفی‌خان، کوفته. گنجشک [و] قازالاق [چکاوک] زده بودم، دادم خوردند. تیمور میرزا پیدا شد.

عصری حرم آمدند، بنفشه‌ي زیادی در ابن‌بابویه چیده بودند. دادند به ما. از حرم کسانی که آمده‌اند از این قرار است: انیس‌الدوله، تاج‌الدوله، شمس‌الدوله، شیرازی کوچکه، عایشه، معصومه، کُرد کوچکه، فشندی، نوش‌آفرین، زعفران‌باجی، زبیده، تاج‌گل، اُقُول‌بکه، خان‌سلطان، خورشید، زن‌عمو و مریمی هم آمده‌اند.

غلام‌بچه‌ها: چورتی، ملیجک، باشی کوچکه [۲]، کاشی [۳]، جعفرقلی‌خان.

خواجه‌ها: آقا سلیمان، آقا عنبر، حاجی‌فیروز، آقا علی، آقا محراب، آقا کوچکه.

قراول فوج ۲ است؛ آجودان‌باشی هست. صادق‌خان. کشیکچی‌باشی از عقب آمد. ساری‌اصلان از عقب آمد. عباسقلی‌خان لاریجانی در رکاب است. شاطرباشی بزرگ هست. خان‌نایب، پسر امیرآخور [۴]، امیرآخور هم بنا هست بیاید. ابراهیم‌خان نایب [و] حاجی محمدقلی هستند. آقا ابراهیم، آقا یوسف، آقا دایی و غیره هستند. قهوه‌چی‌باشی هست – در رمضان عروسی کرده، دختر میرزا زین‌العابدینِ ملک‌الکتاب را گرفته است.

شب بیرون بعد از شام قُرُق شد. بعد خوابیدیم. یوشی بله شد.

پی‌نوشت:

۱- کربلایی حسین‌خان یا کلب حسین‌خان امین‌نظام، از سرکردگان فوج سوادکوه و قراول خاصه بود.

۲- حسن‌خان یا محمدحسن‌خان معروف به باشی، پسر محمدخان افشار و برادر مادری مهدیقلی‌خان مجدالدوله بود.

۳- کاشی غلام‌بچه، همان مهدی‌خان پسر فرخ‌خان امین‌الدوله کاشانی و بر ادر ابراهیم‌خان معاون‌الدوله، از درباریان ناصرالدین‌شاه و مقربان دربار مظفرالدین‌شاه است که به القابی هم‌چون آجودان مخصوص، وزیرهمایون و قائم‌مقام ملقب گردید و در سال ۱۳۳۶ ق در تهران در ۵۴ سالگی درگذشت. (شرح حال رجال ایران، ص ۶۹۹)

۴- پسر امیرآخور، همان محمدحسین‌ میرزا، معروف به آقا موچول، پسر محسن میرزای امیرآخور است که در سال ۱۲۸۸ ق به جای پدر امیرآخور شد.

 

منبع: «روزنامه‌ خاطرات ناصرالدین‌شاه از رجب ۱۲۸۴ تا صفر ۱۲۸۷ ق. به انضام سفرنامه‌های قم، لار، کجور و گیلان»، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ نخست، بهار ۱۳۹۷، صص ۲۷ و ۲۸.

نظرات بینندگان