arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۸۸۳۳۹
تاریخ انتشار: ۲۵ : ۱۷ - ۱۰ مرداد ۱۴۰۱

تماشا کنید: خطر! جلوی «فاجعه‌ی جانی تهرانی‌ها» را بگیرید / از اشتباهاتی که فاجعه امام زاده داوود را رقم زد تا بمب ساعتی در منطقه ۱۸ تهران

بامداد روز ۶ مرداد ۱۴۰۱، سیل در منطقه امامزاده داوود در شمال غربی تهران ده‌ها کشته بر جای گذاشت؛ تصاویر وحشتناکی که از این حادثه منتشر شده، این هراس را به وجود می‌آورد که اگر چنین سیلی در داخل شهر تهران رخ دهد، چه فاجعه‌ای به بار خواهد آورد؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس اجتماعی «انتخاب»: بامداد روز 6 مرداد 1401، سیل در منطقه امامزاده داوود در شمال غربی تهران ده ها کشته بر جای گذاشت؛ تصاویر وحشتناکی که از این حادثه منتشر شده، این هراس را به وجود می آورد که اگر چنین سیلی در داخل شهر تهران رخ دهد، چه فاجعه ای به بار خواهد آورد؟

قبل از پاسخ به این سوال، باید ببینیم آیا سیل امامزاده داوود و رویدادهای مشابه، قابل پیشگیری است؟ و چه دستگاه هایی در این زمینه مسئول هستند؟

پاسخ کوتاه به این سوال، مثبت است. اولا باید گفت 80 درصد سیلاب های مهم تهران در 6 ماه نخست سال رخ داده اند. یعنی وقوع سیل در تابستان نه تنها عجیب و دور انتظار نبوده، بلکه تجربه های تلخی از آن نیز وجود داشته. عجیب اینکه یکی از شدیدترین سیل های چند دهه اخیر تهران در منطقه گلابدره تجریش که 270 کشته هم داشته، در 4 مرداد سال 1366 رخ داده؛ مقایسه کنید با سیل اخیر امامزاده داوود که در 6 مرداد 1401 رخ داد.

جالب اینجاست که سیلاب های اخیر رودخانه کن در دهه 90 نیز غالبا در تابستان رخ داده اند. فارغ از این پیش بینی پذیری، مسئولیت پیشگیری از این دست سیلاب ها هم بر عهده دست کم دو دستگاه دولتی شامل وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو نیز شهرداری است.

برای توضیح بیشتر، باید گفت سیل مذکور در حوضه آبریز رودخانه کن اتفاق افتاده است. حوضه آبریز کن بیش از 18 هزار هکتار را دربرمی گیرد. سه آبراهه اصلی نیز دارد که در نهایت همه آنها به رودخانه کن می ریزند. کیگا یا همان امامزاده داوود، یکی از این آبراهه ها به شمار می رود. آبراهه دیگر، کشار است و آبراهه سوم نیز از سمت رندان و سنگان آمده و با هم تلفیق می شوند

از شمالی ترین نقطه مسکونی تهران تا جنوبی ترین دشت های شهرری بیش از 900 متر اختلاف ارتفاع وجود دارد. 7 رودخانه هم از پایتخت عبور می کنند. حوضه آبریز کن هم به کوهستان های مرکزی البرز مشرف است.

وقتی آب از کوهستان البرز سرچشمه می گیرد، همراه آن گل و لای، شاخه و برگ و تخته سنگ هم می آید که به این نوع ورود آب که صرفا آب نیست و تلفیقی از یک مایع خمیری شکل است که از کوهستان می آید، جریان واریزه ای می گویند یعنی همان اتفاقی که در امامزاده داوود رخ داده.

مسئول اصلی پیشگیری از این سیلاب در حوزه برون شهری آن تا سر دروازه شهر، دولت و به طور مشخص تر دو وزارتخانه جهاد کشاورزی و وزارت نیروست.

شرکت آب منطقه ای وزارت نیرو باید به طور مستمر، رودخانه را لایروبی، پاکسازی و ایمن سازی کند و هم از نظر عمرانی و هم رفت و روب نگهداری درستی داشته باشد تا گذر دهی آب، به شکل مطلوب انجام شود.

در مورد امامزاده داوود، بخشی از رودخانه درست از زیر محوطه امامزاده عبور می کند، یعنی بخشی از رودخانه مسقف است و دقیقا همان نقطه به یک گلوگاه سیلابی تبدیل شده؛ طبعا این وظیفه وزارت نیروست که مشکل مسقف بودن آن بخش از رودخانه را برطرف کند که البته کاری در اینز مینه صورت نگرفته است.

وزارت جهاد کشاورزی نیز مسئولیت دارد تا در ورودی های آب در بالادست یعنی در کوهستان، تاسیسات آبخیزداری را پیاده سازی کند. آبخیزداری در کشور، به مدت چند دهه اجرا شد اما در نهایت رها شد. در حال حاضر تاسیساتی برای آبخیزداری موجود است اما از آنها به درستی نگهداری نشده و خوب تخلیه نمی شود. در نتیجه، عملکرد سازه ها از حالت مطلوب خارج شده. آبخیزداری یک طرح توسعه هم دارد که عملا اجرا نمی شود.

در داخل شهر تهران نیز مسئولیت مدیریت سیلاب بر عهده شهرداری است. شهرداری تهران حتی یک مسئولیت ویژه هم دارد. زیرا با وجود آنکه مسئولیت مدیریت بحران کشور بر عهده سازمان مدیریت بحران است، اما وزیر کشور، در حکمی علیرضا زاکانی، شهردار تهران را به عنوان جانشین خود در ستاد پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران کلانشهر تهران منصوب کرده است.

بر اساس آنچه در سند طرح جامع آب های سطحی شهر تهران آمده، پایتخت نیاز به 700 کیلومتر شبکه مدیریت سیلاب دارد. از سالیان گذشته این شبکه به مرور ایجاد شده و اکنون 530 کیلومتر طول دارد. یعنی طولی بیش از بزرگراه های تهران و به اندازه فاصله تهران تا کرمانشاه.

با این حال، مشکل اصلی در نگهداری این شبکه است. این شبکه که در واقع مجموعه ای از آبراهه های زیرزمینی برای هدایت سیلاب، در زیر خیابان های تهران است، اکنون تقریبا رها شده و کف و سقف آن به شدت آسیب دیده است. از طرفی، بسیاری از تاسیسات شهری مانند لوله ها و سیم ها نیز از آن عبور کرده که به فرسودگی آن منجر شده است.

فرسودگی این شبکه، هر چند وقت یک بار مشکلاتی را برای شهروندان به وجود می آورد. مثلا بخشی از فرونشست ها و ریزش های ناگهانی خیابان های تهران ناشی از فرسودگی این شبکه است. همچنین مسدود شدن این شبکه در برخی نقاط، باعث آبگرفتگی معابر پایتخت شده است.

به جز این شبکه مدیریت سیلاب، شهرداری تهران در سال 1399 در دوره پیروز حناچی، تعدادی سامانه هشدار زلزله، سیل و یخبندان خرید که این سامانه ها توسط سازمان مدیریت بحران شهر تهران در نقاط مختلف، نصب و از آنها بهره برداری شد. گفته می شود از قضا سه سامانه نیز در امامزاده داوود نصب شده. یکی از آنها سامانه پیش بینی آنلاین وقوع سیل است، دیگری سامانه باران سنج که دِبی آب باران در کوه های بالادست را اندازه گیری می کند و سومی سامانه سطح سنج که سطح آب رودخانه کن را اندازه گیری می کند

شایعه ای تاییدنشده می گوید این سامانه ها در زمان شهرداری علیرضا زاکانی غیرفعال شده اند. اکنون سوال این است که اگر این موضوع صحت دارد، دلیل غیرفعال شدن این سامانه ها چیست و اگر صحت ندارد و شهرداری اندکی قبل از وقوع سیل، از آن آگاه شده، چرا این اتفاق با استفاده از این سامانه آنلاین به دستگاه های مربوطه اعلام نشده و چرا برای تخلیه فوری امامزاده داوود، دقایقی قبل از وقوع سیل، اقدامی صورت نرفته است.

حالا به این سوال برمی گردیم که اگر سیل مشابه و شدیدتری رخ دهد چه اتفاقی خواهد افتاد؟

رودخانه کن از بالادست منطقه 22 و منطقه 5، وارد شهر تهران می شود از بوستان جوانمردان و از بین کارخانه ها در مناطق 9 و 21 هم عبور می کند. این رودخانه سپس به منطقه 18 و پرخطرترین نقطه تهران در جنوب بزرگراه فتح می رسد جایی به نام «شن چاله های شهر تهران» که مساحت بسیار زیادی دارد و گودهایی به عمق 100 متر در آنها ایجاد شده. دلیل ایجاد این گودها آن است که در گذشته، بخش خصوصی و برخی نهادها در آن منطقه اقدام به برداشت غیرمجاز ماسه کرده اند.

حال اگر سیلاب شدید، با آبخیزداری وزارت جهاد کشاورزی، لایروبی و ایمن سازی شرکت آب منطقه ای و شبکه مدیریت آب های سطحی شهرداری تهران، مهار نشود، با شدت زیادی به منطقه 18 می رسد و شن چاله ها را نابود می کند.

فاصله رودخانه با شن چاله ها فقط 5 متر است. در نتیجه اگر این فاصله کم باعث فروریختن دیواره های شن چاله ها که 100 متر عمق دارند، شود، بخش مسکونی جنوب منطقه 18 تهران در پایین دستِ میدان الغدیر به طور کامل نابود می شود و چه بسا تعداد کشته های آن، یک فاجعه بی سابقه را رقم بزند.

آیا با وجود این همه تجربه مشابه و وحشتناک، تهران همچنان باید در هراس از وقوع یک فاجعه جدید، شب و روز را سپری کند؟

نظرات بینندگان