پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : "به دنبال حمایت کامل دولت ترکیه از شبه نظامیان سنیای که در درگیریهای سوریه میجنگند، بذر خصومت فرقهای که در سوریه جریان دارد، در حال پخش شدن در ترکیه است."
به گزارش ایسنا، پاتریک کاکبرن طی گزارشی تحلیلی در روزنامه ایندیپندنت به بررسی وضعیت اقلیت علویهای ترکیه پرداخته و مینویسد: «علویهای ترکیه معتقدند که موضع سنیگرای دولت این کشور در درگیری شیعه و سنی که در سوریه در جریان است، آنها را تهدید میکند. علویها فرقهای از مذهب شیعه هستند و حدود 10 تا 20 میلیون علوی در ترکیه حضور دارند.
نوزت آلتون، یک رهبری علوی ترکیه در استانبول عنوان میدارد: مردم ترکیه از این میترسند که اگر حامیان افراطیها در سوریه مسند قدرت را در دست گیرند، چنین اتفاقی در ترکیه هم رخ دهد.
وی میگوید که علویهای ترکیه نسبت به علویان سوریه احساس همدردی میکنند. هر دو فرقه اعتقادات مشابهی دارند و علویهای ترکیه، با حمایت آنکارا از شورشیانی که برای سرنگونی دولت عمدتا علوی سوریه میجنگند، مخالف هستند.
درگیری فرقهای بین اکثریت سنی و علویها که بزرگترین اقلیت دینی در ترکیه هستند، همیشه وجود داشته است اما اکنون شدیدتر شده و به وضوح مطرح میشود. یک مفسر سیاسی و اقتصادی میگوید که تمام گفتههای رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه علیه علویان سوریه، گوشه و کنایهای به علویهای ترکیه است.
علویان سوری که از خشونتهای سوریه گریخته و به ترکیه رفتهاند، معمولا خود را تنها کمی ایمنتر میبینند زیرا جرات ندارند که وارد پناهگاههای دولتی شوند و از این واهمه دارند که در صورت افشای هویت آنها، از سوی سنیهای ارتش آزاد سوریه مورد حمله قرار گیرند.
برخی از علویان سوریه به استانبول رفته و در آنجا توسط جامعه علویها از آنها محافظت میشود.
زینال اوداباشی، رئیس مرکز فرهنگی مذهبی پیر سلطان عبدالعلوی در ناحیه گزی که 180 هزار از 520 هزار نفر جمعیتش را علویها تشکیل میدهند، در این خصوص اظهار میدارد: ماه گذشته میلادی ما تعدادی علوی سوریه را که در خیابانهای استانبول آواره بودند و در پارک میخوابیدند و از طریق فروش آب به سختی امرار معاش میکردند، یافتیم. ما علیرغم توصیه فرماندار استانبول، تصمیم گرفتیم که از آنها مراقبت کنیم.
وی گفت که حدود 40 علوی سوریه در چادرهایی در مرکز او زندگی کرده و برای 400 تن دیگر نیز مکانهایی برای خواب در همسایگی آنجا پیدا شده است. هر چند که آداب مذهبی سه میلیون علوی سوریه با علویهای ترکیه متفاوت است اما این دو در پیروی از اعتقادات محوری مانند اعتقاد و احترام به 12 امام، مشترک هستند. هر دو احساس تهدید از سوی شبه نظامیان سنی داشته و هر دو میدانند که به راحتی قابل شناسایی هستند.
اوداباشی میگوید: آنها ما را "بیاعتقاد" میدانند و ما هم البته احساس همدردی با علویان سوریه کرده و با دخالت ترکیه در درگیریهای سوریه مخالفیم. علویها سوری که علویهای ترکیه به آن مکان و غذا دادهاند، روایات هولناکی از شکنجه، ناپدید شدن و مرگ نقل میکنند.
مردی با چهرهای شکسته که بر روی یک حصیر در کنار یک چادر بزرگ در مرکز پیر سلطان دراز کشیده است، میگوید که یک ترکمن علوی اهل دمشق است که محل زندگیاش توسط نیروهای ارتش آزاد سوریه اشغال شده و او و دختر 12 سالهاش نیز به مدت 27 روز در اسارت آنها بودند.
وقتی میگفت که نام او "علی جبار" است و جزئیات بلاهایی که به سرش آمده است را نمیداند زیرا در تمام مدت اسارتش چشمانش بسته بود، از ناراحتی برق از چشمانش میپرید.
اسارت او از آنجا شروع شد که یک نیمه شب در خانه او زنگ خورد و وقتی او با شنیدن صدایی که میگفت یک همسایه میخواهد او را ببیند در را باز کرد، شخصی با قنداق تفنگ به سر او ضربه وارد کرد.
ربایندگانی که او معتقد است از ارتش آزاد سوریه بودند، چشمهای او را بسته و از او خواستند که بگوید آیا به بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه اعتقاد دارد یا خیر، و اینکه به امام علی (ع) ناسزا بگوید. او نیز در جواب گفته بود که حتی اگر گلویش را ببرند، چنین کاری نخواهد کرد.
آنها جبار را شلاق زده، پلاستیک ذوب شده بر پشت او ریخته و تعدادی از ناخنهای پاهایش را با انبردست کشیدند. جبار منتظر مرگ بود اما آنها او را در یک جاده فرعی در اطراف شهر رها کردند و یک چوپان او را پیدا کرد. او هنوز نمیداند که چه بر سر دخترش آمده است. جبار بعدها با ترکمنهای علویای که از حلب فرار کرده و در پارکهای دمشق میخوابیدند، آشنا شد. آنها تصمیم گرفتند تا پول کافی برای رفتن 42 نفرشان به ترکیه را فراهم کنند، اما فکر کردند که زندگی در پناهگاههای پناهجویان در ترکیه برای آنها خطرناک خواهد بود. در نهایت به استانبول رسیدند و در حالی که نمیدانستند کجا بروند، علویهای گزی به آنها پیشنهاد کمک دادند.
حامیان دولت ترکیه وجود ارتباط بین علویهای ترکیه و علویهای سوریه را تکذیب میکنند اما با وجود اختلاف کم در اعتقادات مذهبی، آنها با گسترش خطر خصومت سنیها نسبت به همه فرقههای شیعه، در جبهه مشترکی هستند.
دوغان برمک، رئیس بنیاد علوی ترکیه در این خصوص عنوان میکند: ما چه در سوریه و چه در ترکیه، همه علوی هستیم. تنها تفاوت ما منطقهای است زیرا در مناطق مختلفی زندگی کردهایم. ما در راه مشترکی قرار داریم.
خطر خصومت بین سنی و شیعه که در دهه اخیر، عراق، سوریه و بحرین را دچار اغتشاش کرده است، تا چه حد در ترکیه بالا میگیرد؟ تفاوتهای عمدهای در آداب مذهبی اکثریت سنی و علویها در ترکیه وجود دارد. علویها برای عبادت به مسجد نمیروند بلکه در سه هزار عبادتگاه خاص خود عبادت میکنند.
در تاریخ نه چندان دور، علویها که اقلیت بزرگ شیعه در امپراطوری عثمانی بودند، به عنوان مخالف و حامی احتمالی امپراطوری صفوی در ایران که رقیب عثمانی بود، مورد آزار و اذیت و کشتار قرار میگرفتند.
ستمی که بر علویها روا داشته میشد، شبیه برخورد انگلیس با کاتولیکهای ایرلند در قرن شانزدهم بود و پس از بنیانگذاری ترکیه مدرن نیز این رویه ادامه یافت. در سالهای 1930، حداقل هشت هزار کرد علوی اهل درزیم، قتل عام شدند. به این ترتیب علویها زیرساخت جنبشهای اپوزیسیون و اکثریت اعضای احزاب چپگرا در ترکیه را تشکیل دادند.
در سال 1993، رهبران مذهبی، نخبگان و هنرمندان علوی برای بزرگداشت یک شاعر مربوط به قرن پانزدهم، یک جشنواره در شهر سیواس در شرق ترکیه برگزار کردند. این عده توسط هزاران سنی معترض در یک هتل محبوس شدند که در پایان و بدون دخالت پلیس، 35 تن از علویها سوخته و مردند.
سه سال پس از آن، 20 علوی دیگر در حملهای توسط پلیس در ناحیه گزی کشته شدند.
از زمان روی کار آمدن اردوغان در سال 2002، این خشونتها کمرنگتر شدهاند. اما طی اعتراضاتی که اخیرا در پارک گزی در استانبول صورت گرفت، هر پنج معترض کشته شده در کل ترکیه، از جامعه علویها بودند.
این امر نشاندهنده برجسته بودن نقش علویها در اعتراضات و همچنین هدف قرار گرفتن آنها از سوی پلیس است. این همچنین نشان میدهد که خشم علویها به دلیل خاطرات خشونتهایی که بر آنها رفته است، در حال افزایش است؛ تبعیضی که آنها را به شهروندان درجه دو تبدیل کرده و آنها نه از طرف دولت ترکیه به رسمیت شناخته شده و نه از مذهبشان حمایت میشوند.
من از یک محل عبادت علویها در ناحیه عمرانیه که در بخش آسیایی استانبول قرار دارد، بازدید کردم. در آنجا فعالان علوی در حال راه اندازی یک سازمان برای مبارزه در راستای حقوقشان بودند.
علویها تلاش برای راه اندازی یک مسجد مشترک برای عبادت سنیها و علویها در آنکارا را محکوم کرده و این را اقدامی برای یکسان سازی آنها و غیرعملی خواندند.
این اقدام به این دلیل عملی نیست که علویها در زمانی که سنیها به دعا مشغولند، اشعاری را به آواز میخوانند. به گفته یک نماینده علوی، علویها در ماه رمضان روزه نمیگیرند، بلکه در زمانی دیگر این مهم را انجام میدهند و این امر نیز، عبادت مشترک در یک مسجد را سخت میکند. علویهای عبادتگاه عمرانیه همچنین به کمبود آموزشهای رسمی در خصوص اعتقادات خود و تهمتهای سنیها به دینشان نیز اعتراض داشتهاند.
یکی از نمایندگان علوی که در جمع بود، گفت: دولت مثل انسان با ما برخورد نمیکند، ما مالیات میدهیم اما در عوض چیزی دریافت نمیکنیم.
رنجش علویها در شرایطی است که با یک دولت قوی روبهرو هستند که توانایی بالفعل کردن بسیاری از خواستههای آنها را دارد. برای اردوغان، عذرخواهی از علویها به خاطر حوادثی همچون قتل عام در "درزیم" که به نیابت از یک دولت سکولار صورت گرفت، سخت نیست.
در حالی که دولت ترکیه زخمهای کهنه علویها را تازه میکند، آنها رنجهای گذشته را فراموش نمیکنند. علویها به تصمیم دولت برای گذاشتن نام سلطان سلیم عثمانی بر روی سومین پل تنگه بسفر اعتراض کردند. سلطان سلیم که به سلیم مخوف، معروف است و علویها او را "وحشی" میخوانند، در قرن شانزدهم میلادی، هزاران علوی ترکیه را قتل عام کرد.
البته همه شرایط برای اعتراض بلندتر علویها و خواستن حقوقشان منفی نیست. نیروهای امنیتی ترکیه در دولت اردوغان خشونت کمتری را به کار میبرند و کمتر معترضان را زندانی کرده و یا مرعوب میکنند.
اما جنگ بین شیعه و سنی که در عراق و سوریه خود را نشان داده است، در حال عمیقتر کردن فاصله بین مسلمانان جهان است.
ترکیه هم تافته جدا بافته نیست، زیرا یک اقلیت بزرگ شیعه دارد و به قلب درگیریها نیز نزدیک است.
حتی اخیرا صحبت از "پاکستانیسازی" استانهای ترکیه نظیر هاتای و ماردین شنیده میشود. گروههای وابسته به القاعده که در سوریه میجنگند از این استانها به عنوان محدوده پایگاههای خود استفاده میکنند.
سیاست مرزهای آزاد ترکیه برای شورشیان، به این معنی است که جنگ سوریه از طریق مرزها به ترکیه سرازیر میشود.
هر چند که ترکیه از نظر اقتصادی و سیاسی در دهه اخیر موفق بوده است، اما جنگ طولانی بر سر قدرت بین حزب عدالت و توسعه و یک کشور سکولار قدرت طلب، چند دستگی دیرپایی را در ترکیه پدید آورده است. افزایش درگیریهای سیاسی در ترکیه و منطقه، تفاوت نظرهای فرقهای موجود را بیش از پیش افزایش داده و خطرناک میکند.»