arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۴۹۹
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۰۲ - ۲۴ بهمن ۱۳۸۹
منوچهر محمدی : الماسی از داوری جشنواره استعفا دهد

رازی که در مورد میرکریمی فاش شد: او جانباز شیمیایی است

اظهار نظر تأسف‌بار آقای جهانگیر الماسی را درباره یکی از شریف‌ترین و نجیب‌ترین فیلمسازان این کشور که کارنامه‌ای سراسر قابل افتخار و غرور برای کشور و سینمای ایران دارد شنیدیم و خواندیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اظهار نظر تأسف‌بار آقای جهانگیر الماسی را درباره یکی از شریف‌ترین و نجیب‌ترین فیلمسازان این کشور که کارنامه‌ای سراسر قابل افتخار و غرور برای کشور و سینمای ایران دارد شنیدیم و خواندیم.

چه شده آقای جهانگیر الماسی که دو سه سالی است ردای داوری حرفه‌ای و تمام وقت به تن کرده و در مقابل یک اظهار نظر در باب جایگاه داوری این دوره از جشنواره فجر از سوی آقای رضا میرکریمی چنان برآشفته شده که اندک شأن متصوره برای یک داور (در هر رشته و زمینه‌ای) را که همانا سعه صدر طمانینه و آرامش و متانت است به کناری می‌نهد و با الفاظی به غایت دور از ادب، فیلمسازی را که همیشه در این سالیان آثارش موجب مباهات جشنواره فجر و دیگر جشنواره‌های معتبر جهانی است آماج توهین و استهزا  قرار می‌دهد.

اگر داوری نوعی از قضاوت است، قاضی هیچ‌گاه مجاز نیست، حتی در برابر تلخ‌گویی متهم از دایره بی‌طرفی و انصاف خارج شود، که اگر شد از مقام داوری و قضاوت به طرفیت رسیده و دیگر صلاحیت قضاوت ندارد و حکم و رأی او به دلیل غلبه احساس بر عقل پشیزی ارزش ندارد.

این داور محترم حتماً می‌دانند در اصول قضاء در محاکم اصلی است که در ابتدای هر محکمه‌ای، متهم و وکیل وی می‌توانند در باب صلاحیت محکمه اعتراض کنند و محکمه را صالح به رسیدگی ندانند و قاضی موظف است در برابر متهم به بیان متین و به استناد قانون در باب صلاحیت خود و محکمه اقامه دلیل کند.

در محاکم قضایی که پای جرم و اتهام در میان است چنین حق و اختیاری به متهم می‌دهند. این چه جفای آشکاری است که به روز فرهنگ و  هنر این کشور می‌رود که تحمل اظهار نظر متین و مؤدبانه یک فیلمساز در باره شأنیت و جایگاه داوری جشنواره فجر تاب آورده نمی‌شود.

رضا میرکریمی فرزند انقلاب و بزرگ شده میادین جنگ است، حتماً مرا سرزنش خواهد کرد بابت افشای این راز که معدودی از خواص می‌دانند که او جانباز شیمیایی جنگ است و هر از چندی خراش‌های دردناک گاز خردل را باید در خلوت تحمل کند.

او به دلیل این سابقه و به دلایل بسیار دیگر که کمترین آن کار بلدی و هنرمندی و شرافت و نجابت است بر آشفته می‌شود که در سی و چند سالگی انقلاب عظیم اسلامی و در ایام الله فجر کسی را در مقام داوری کارنامه سینمای انقلاب دعوت کنند که نامش و کارش و پیشینه‌اش عرق شرم بر جبین می‌نشاند.

جناب آقای جهانگیر الماسی اگر به مدعای  حراست از کیان جشن فجر انقلاب متعرض فیلمساز کشور می‌شوند، چرا وقتی نامشان را کنار نام کسی نشاندند که سال‌هاست در سرزمین شیطان بزرگ پست‌ترین و شرم‌آورترین فیلم‌های ضداخلاقی و جنسی را می‌سازند رگ غیرتشان به جنبش در نیامد.

چرا آن زمان نگران اسلام، انقلاب و سینمای پرافتخار آن نشدند.

چرا ذلت هم‌کناری نامشان را با نام اشاعه دهندگان فحشاء آشکار و بیّن روح حساسشان را آزرده و مکدر نکرد و زبانشان در دفاع از حریم ارزش‌ها و بیت‌المال در حلقومشان از حرکت باز ایستاد.

و این همه در حالیست که بدانیم به استناد سوابق مکتوب و تصویری، حداقل دو تن از داوران حاضر در این دوره در چند سال گذشته، زمانی که فیلمی در جشنواره فجر داشته‌اند، بیشترین اهانت‌ها و توهین‌ها را به جشنواره و داوران آن دوره از جشنواره بی‌ترس و بیم به زبان آورده‌اند.

نجابت و ادب و اقتضاء داوری و الزامی اخلاقی و حرفه‌ای به امر بی‌طرفی آن داوران را هیچ‌گاه در مقام طرفیت قرار نداد.

با خوش‌بینی تمام اگر به واکنش آقای جهانگیر الماسی نگاه کنیم باید بگوییم جناب ایشان به ضرورت الزام حضور طویل‌المدت در جمع، تنظیم و تنسیق ساعات هشیاری و ناهشیاریشان بهم خورده است.

چون بازیگر بوده‌اند ضروریات دو نقش داور ظاهرلصلاح و داور مأمور را با هم خلط کرده‌اند. لذا ایشان به دلیل اظهارات آشکاری که در مقام داوری بیان کرده‌اند دیگر صالح به داوری نیستند و بی‌شک در صورت ادامه کار رأی دیگر داوران را هم حتی اگر قرین به صحت باشد، مخدوش می‌سازند.

توصیه حقیر، استعفای شرافتمندانه و شجاعانه یا برکناری ایشان از داوری است تا حرمت جشن انقلاب این چنین مضحکه خاص و عام نشود.

 منوچهر محمدی / خبر

نظرات بینندگان