arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۸۳۳۰۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۱۲ - ۱۱ دی ۱۳۹۳
محمدمهدی فقیهی:

قدرت گرفتن جریان های متحجر خطرناک است

انسان های عاقل در غرب بسیارند و برعکس ما تحولات را خوب پیگیری و تحلیل می کنند. در کشور ما هم عاقل بسیار است، اما ما عادت به تحقیق، تفحص و اندیشیدن نداریم. ما نتوانستیم شرایط برای هر وضعیتی فایل های متناسب با خودش را طراحی کنیم و متناسب با مصالح، منافع، امنیت و تفکراتمان آن را هدایت کنیم، اما این اقدام در غرب، نهادینه شده...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

حجت الاسلام و المسلمین محمد مهدی فقیهی، پژوهشگر و کارشناس مسایل دینی، در گفت وگو با شفقنا ، درباره دلایل بروز جریان ها، گروه ها، سازمان ها و تشکیلات نظامی کوچک و بزرگ تروریستی خشونت گرا چه در حوزه فکر و چه در قالب عمل اظهار کرد: بخش قابل توجهی از این خشونت ها به یک ظلم متراکم انباشته در  سده ها، به ویژه دهه های گذشته برمی گردد؛ عقب ماندگی، توسعه نیافتگی، تبعیض، فقر و فساد عوامل و بسترهای اصلی بروز چنین فضاهایی هستند. این فضاها بیشتر در زمانی بروز می کند که بسیاری از گروه های مرجع، متفکرین و جریان های فکری نتوانسته باشند، پاسخ درخوری به این شرایط بدهند. یعنی وقتی ناسیونالیسم عربی یا ناسیونالیسم به معنای عام آن در هر بخشی در تمام منطقه به شکست انجامید. وقتی مارکسیسم شکست خورد، ناسیونالیسم به آخر خط رسید و بعثیسم که مخلوطی از این دو است به جایی نرسید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و انتشار اندیشه های امام خمینی (قدس سره) به خارج از مرزها و مردم منطقه که عمدتا مسلمان بودند، اندک اندک به این نکته پی بردند که تنها را نجات، بازگشت به اسلام و اندیشه های نجات بخش آن است.  در واقع نکته مهم این است که بعد از فروپاشی خلافت عثمانی، روشنفکران جهان اسلام تقریبا به این نتیجه رسیدند که خلافت خصوصا از نوعی که مستقر بود، خیلی قابل دوام نیست، به همین دلیل بخشی از مدرنیزم را پذیرفتند. کسانی که متعهد به اسلام بودند، فرآورده های مدرنیته و اسلام را با یکدیگر جمع کردند و طرفدارانی پیدا کردند.

مدیر مسئول پیشین فصلنامه نقدونظر و سردبیر روزنامه «انتخاب» (در زمان انتشار) به نقش انقلاب اسلامی ایران در امیدبخشی به اسلام گراها اشاره کرد و افزود: انقلاب اسلامی در ایران با یک اندیشه ای همراه بود که این اندیشه در یک فرآیندی کامل یا به کمال خودش نزدیک شد. پیروزی انقلاب اسلامی در واقع نا امیدی جریان های اسلام گرا را از بین برد. شکی نیست که در ایران، انقلابی با نام اسلام مردم را جمع کرد و توانست با یک قدرت بزرگی مثل آمریکا درگیر شود و در برابر یک جنگ هشت ساله با دست خالی مقاومت کند؛ حرکت انقلابی در ایران، برای بسیاری در کل جهان حتی غیر مسلمانان الهام بخش بود. آثار سکولارترین متفکران جهان عرب واقعیت این نکته را نشان می دهد.

 

فقیهی ادامه داد: بدون شک انقلاب اسلامی نقش بی بدیل یا نقطه آغاز قدرتمندی برای شروع مرحله جدید داشت. تفکر و اندیشه های امام خمینی(ره) در درون و بیرون مرزها آن چنان موفق بود که دشمنان علیه ایران دست به توطئه زدند. اگرچه با تئوری توطئه خیلی موافق نیستم، اما معتقدم در این مورد غفلت از توطئه های انباشته برای ما منطق درستی ندارد و به فرجام خطرناکی منتهی می شود.

عقلای ما اهل تحقیق و تفحص نیستند

او در تحلیل انقلاب ایران، به سبقت گرفتن عقلای غربی نسبت به عقلای ایران اشاره و اظهار کرد: انسان های عاقل در غرب بسیارند و برعکس ما تحولات را خوب پیگیری و تحلیل می کنند. در کشور ما هم عاقل بسیار است، اما ما عادت به تحقیق، تفحص و اندیشیدن نداریم. ما هنوز نتوانستیم شرایط برای هر وضعیتی فایل های متناسب با خودش را طراحی کنیم و متناسب با مصالح، منافع، امنیت و تفکراتمان آن را هدایت کنیم، اما این اقدام در غرب، نهادینه شده و با شروع انقلاب در عمده دانشگاه های جهان خصوصا دانشگاه های غرب رشته ها و گرایش هایی به شناخت انقلاب اسلامی اختصاص یافته است، گویی از سال ها قبل تئوری تفکرات دینی در حوزه سیاست و حکومت تدریس می شده و شما بهترین تالیفات را از باب کار میدانی و کتابخانه ای (فارغ از باب انگیزه ها و تحلیل هایی که سوار این نوشته ها شده است) می یابید.

این کارشناس مسایل دینی، افزود: دشمنان با پیروزی انقلاب، سعی کردند ایران را در درون و بیرون درگیر خودش کردند تا نتواند موفق شود، اما در این زمینه موفقیت چندانی نداشتند، پس از آن علاوه بر راه انداختن بحث اقلیت ها و تروریسم، بحث حمله عراق به ایران با هدف شکستن این وضعیت در پیش گرفته شد. منتها بعد از اینکه این احساس پیش آمد که این راه هم به جایی نخواهد رسید. سیاست خطرناک دیگری طراحی و اجرا شد و آن عبارت بود از تولید نسخه بدل های غلط از انقلاب اسلامی و فکر دینی.

اندیشه اسلام خصوصا مذاهب فقهی نزدیک به شیعه بسیار جذاب هستند

او با بیان اینکه اندیشه اسلام خصوصا مذاهب فقهی نزدیک به شیعه، دارای جذابیت بسیار زیادی است، گفت: گزارشی خواندم که در آن پیش بینی شده بود تا سال 2050 اکثریت مردم اروپا هم به دلیل زاد و ولد و هم به دلیل نفوذ اندیشه اسلام، مسلمان خواهند بود. بنابراین باید اندیشه و تفکر اسلامی و ضعیت هایی که ممکن است در آینده با آن مواجه باشیم را درست ارزیابی می کنیم. زندگی و تعالیم پیامبر(ص) و امام علی(ع) واقعا جاذبه بسیاری دارد و هر شخصی که به سراغ مطالعه آنها برود، قطعا گرایشات سنگین پیدا خواهد کرد. به همین دلیل غرب سعی کرد مانع پیشروی سریع اسلام خصوصا در حوزه ثقل جهان سرمایه داری شود چون اگر اسلام این نقطه ثقل را پوشش دهد، جای چندانی برای اداره جهان و تسلط بر بسیاری از حوزه ها نخواهد بود به همین دلیل شوروی به افغانستان حمله کرد و مردم به صورت طبیعی مقاومت کردند، در آن زمان ایران بسیار به افغانستان کمک کرد، اما غرب به صورت گسترده بر روی جریان هایی سرمایه گذاری و برنامه ریزی کرد، هزاران مدرسه دینی در پاکستان تاسیس شد و ده ها هزار مجاهدین عرب و اروپایی به افغانستان آمدند.

فقیهی تصریح کرد: با اتفاقاتی که افتاد، سازمان های جاسوسی پاکستان، عربستان و کشورهایی از این دست را به سمت و سویی بردند چون می دانستند آنها سخت وفادار به اسلام هستند یا حداقل اینگونه نشان می دادند. آنها برای کنترل این کشورها باید نوعی رفتار می کردند که مردم خود آن منطقه از آنها متنفر باشند. دوم اینکه زمینه برای سرکوبی آنها آماده باشد، سوم اینکه جنایات آنان فرار غیر مسلمانان یا کسانی که آمادگی دارند را فراهم کند. این اتفاق در بخش هایی از القاعده رخ داد و آنچه امروز مثل داعش و امثال آن به وجود آمده کاملا یک حرکتی است که می شود برای آن شواهد بسیار نزدیک به دلیل و برهان آورد که یک جریان به شدت وابسته است.

او به تغییر رفتار غرب نسبت به گروه های تروریستی اشاره کرد و افزود: مناسبات تروریست ها برای غرب تا زمان حمله به موصل و تهدید اربیل قوی بود، اما پس از آن داعش مانند القاعده به مشکلی برای غرب تبدیل شد. غرب هم می خواهد از ورود گروه تروریستی به منطقه خود جلوگیری کند و هم قصد دارد با تداوم این گروه ها در منطقه، ادامه اسلام هراسی که به صورت گسترده شکل گرفته، ادامه داشته باشد و منطقه را همچنان آشفته نگه دارد. علاوه بر این غرب می خواهد بر فعالیت این جریان از نزدیک نظارت بیشتر داشته باشد و آنها را به هر سمتی که دوست دارد، هدایت کند، وگرنه می داند، تشکیل ائتلاف علیه داعش بدین شکل، راه از بین بردن این گروه نیست.

این پژوهشگر مسایل دینی، ادامه داد: ائتلاف کشورها علیه مبارزه با داعش، بی اثر و نمادین است، اگر این کشورها به عراق تجهیزات و امکانات لازم را دهند، مسلما عراقی ها این گروه را از بین خواهند برد. انتخاب نکردن چنین روشی نشان می دهد که آنان برای منطقه برنامه دارند و نزدیک ترین تحلیلی که به ذهنشان می رسد، این است که از این طریق شاید بسیاری از منافعشان تأمین شود.

او در مرحله اول زمینه بروز و ظهور جریان های افراطی را استبداد و ظلم، فقر حاکم بر منطقه و تحقیر اسرائیل از سوی اعراب در چند سال گذشته دانست.

زمینه های دینی شکل گیری گروه های تروریستی داعش

او درباره زمینه های دینی شکل گیری گروه های تروریستی چون داعش گفت: وقتی ناسیونالیسم، بعثی و جریان های چپ و راست نتوانستند کاری کند، زمینه های فکر دینی برای ظهور این نوع از گروه ها باز شد، اما گروه های اسلامی مثل حزب الله و گروه های کوچکتر در مناطق دیگر عربی ثابت کردند که اسرائیل شکست خوردنی است. از سوی دیگر مردم عراق، پاکستان و افغانستان موجب بیرون رفتن آمریکا از کشورشان شدند. بنابراین این تفکر و باور در میان گروه های تروریستی ایجاد شد که می تواند جوانان عرب و مسلمان را به سوی خود کشاند، حکومتی تأسیس کند و با آنها وارد جنگ شده و پیروز شود.

فقیهی به انگیزه های گروه های تروریستی برای جنگ و تشکیل حکومت اشاره کرد و افزود: علاوه بر باور تروریست مبنی بر پیروزی در جنگ، بحث حکومت شریعت، اجرای شریعت یا بالاتر از آن احیای خلافت، در طول هزار و چند صد سال، بزرگترین و پر بحث ترین مساله در جهان اسلام بوده است. از سوی دیگر بعد از اینکه خلافت عثمانی ها منهدم شد، بسیاری از کسانی که منتقد دولت عثمانی بودند و همچنین کسانی که به رغم انتقاداتشان راضی به براندازی و انهدامش نبودند، در این تلقی بودند که بتوانند روزی مجددا خلافت را بنیانگذاری کنند. فساد، تحقیر انباشته و عزت و کرامت متلاشی شده که توسط پادشاهان بی لیاقت عرب در یمن، لیبی، مصر و همه کشورهای حاشیه خلیج فارس، اتفاقی را شکل داد که هر کسی کمترین زمینه ای که داشته باشد می تواند به سمت انفجار و حرکت های رادیکال برود.

او تصریح کرد: آنان چون این وضعیت را قریب الوقوع می دانستند، تحولاتی با عنوان بهار عربی شکل دادند و از سوی دیگر، برنامه هایی ریختند تا به این اتفاقات میدان داده شود و رسانه های مختلف از شرق تا غرب به صورت مختلف به آن بپردازند. البته نبود نظم و عمق در این تحولات جای شک ایجاد می کند که این یک برنامه از پیش تعیین شده باشد. در هر دو صورت فقدان رهبری در جهان اسلام  موجب شد هر کسی در گوشه ای مدعی شود، گروهی تشکیل دهد و جریانی راه بیاندازد؛ نتیجه این روند شکست آمریکا در عراق و اخراجشان با آن فضاحت و شکست اسرائیل از حزب الله شد، این مسایل شاید زمان را آماده کرده بود تا جریانی را تاسیس کنند که این جریان بتواند دولت های قدرتمند و ارتش های بزرگ اسلامی را به چالش بکشاند و مرزهای منطقه که زمانی با قرارداد سایس پیکو تقسیم شده بود، مجددا به آنها یک تقسیم بندی بدهند و دولت هایی در این منطقه درست کنند که این دولت ها هم به خاطر منافع و مصالح متداخلی که دارند، با هم درگیر باشند و آمریکا نقش کشور خوب را داشته باشد و بیاید مشکل آنان را حل کند.

فقیهی با بیان اینکه آمریکا به این نتیجه رسید که ورود سربازانش به جنگ در این منطقه جز نابودی چیزی به همراه نخواهد داشت، گفت: آمریکا با استفاده از زمینه های موجود در منطقه، یعنی با استفاده از تئوری های قرن 18 و 19 انگلیس، مذاهب و مکاتبی برای تخریب این ملل تاسیس کرد یا اگر جاهایی امکان تعارضاتی بود به آن جلوه داد و آتش اختلافات را در معرض باد قرار داد. درست کاری که انگلیسی ها برای شکست دولت عثمانی انجام دادند.

او افزود: اولویت اصلی آمریکایی ها ورود نیروها به منطقه دریایی چین است. منتها قبل از اینکه به چین منتقل شوند، می خواهند خاورمیانه را در شرایطی قرار دهند که منافع آنها تضمین و تامین شود و خطری هم متوجه آنها نشود.

این کارشناس مسایل دینی، تصریح کرد: در طول تاریخ اسلام، افرادی در این سلسله خصوصا از اهل سنت بودند که نظریات ویژه ای داشته اند از جمله مذهب احمد حنبل که این ظاهرگرایی صرف و مبارزه شدید با عقل بزرگترین زمینه را برای این جریانات آماده می کند. در واقع داعش چیزی جز نسخه دوم حکومت عربستان نیست، یک نسخه ای که به شاه رسیده و او احکام شریعت را اجرا می کند در حالی که داعش نام این شاه را خلیفه می نامد. در واقع وجود این جریان های ظاهرگرا، خشک و منجمد هم منافع آمریکا را تامین می کند و هم مخالفین آمریکا را مشغول می کند.

او در ادامه به جریان های متفاوت فقهی در میان اهل سنت اشاره کرد و گفت: تا قرن دوم هجری، دهها و شاید صدها مذهب فقهی و چندین مذهب کلامی وجود داشت، یک وقتی در دولت عباسی متوجه شد که هر شهری شش تا ده مجتهد دارد و همه مدعی هستند و کلی مشکل برای دولت عباسی ساختند. آنها برای کنترل مذاهب، تمام مذاهب به جز چهار مذهب فقهی را غیرمجاز اعلام کردند و تنها چهار مذهب را به رسمیت پذیرفتند. (البته این اقدام دولت عباسی هیچ پشتوانه مذهبی و عقیدتی نداشت، بلکه همان طور که گفتیم بیشتر به خاطر مسائل سیاسی و انضباط امور بود). آنها چهار مذهب فقهی را رسما اعلام کردند که در واقع همان مذاهب فقهی است که امروز رایج است. در بین مذاهب فقهی و کلامی که در اهل سنت وجود دارد، مذهب احمد حنبل به دلیل ویژگی های افراطی فراتر از دیگر مذاهب است. به نظر من پیدایش جریان داعش، قبل از هر چیز، سیاسی است چرا که با عمده مذاهب فقهی اهل سنت مثل شافعی ها، مالکی ها و حنفی ها در بسیاری از بخش ها متفاوت است.

 

او در پاسخ به این سوال که داعش عقبه فکری دارد یا خیر تصریح کرد: بله. عقبه فکری دارد. تعالیم داعش کاملا از جریان وهابیت گرفته شده که منطبق بر مذهب حنبلی است.  البته بخشی از حنبلی ها به این قضیه معتقد نیستند. ابن تیمیه، ابن قیم و امثال اینها به جریان حنبلی پر و بال دادند. آنچه محمد ابن عبدالوهاب در نوشته هایش می گوید همین رفتارهایی است که داعشی ها انجام می دهند و هر کسی را با کوچکترین دلیلی اعدام، تکفیر و ذبح می کنند. در عین اینکه جریان های بسیاری در خود حنبلی ها با بخشی از تعالیم محمد عبدالوهاب به شدت مخالف هستند و کتاب های مفصلی از سوی خود حنبلی ها نیز در این باره نوشته شده است.

این پژوهشگر مسایل دینی، ادامه داد: بخشی از افراد مذهب حنبلی این زمینه را دارند که بتوانند از متون شان استفاده هایی کنند و به این وضعیت برسند. در طول تاریخی که خلافت حاکم بوده است چه در دوره بنی امیه، بنی مروان، بنی عباس و چه در دوره بعد یعنی خلافت عثمانی ها، هیچکدام از این اتفاقاتی که امروز داعشی ها انجام می دهند، در این وسعت اتفاق نیفتاده است، تخریب کلیساها، مساجد،  کشتار مسلمانان اعم از سنی و شیعه و هرکس که با آنها نباشد، و قتل هایی که انجام می شود آن زمان هم بوده است ولی مسلمانان کشته نمی شدند. در زمان امام علی یک جریانی با ایشان مقابله کرد و بیعت شکست، طلحه، زبیر و بعضی دیگر جنگ جمل را راه انداختند اما قبل از اینکه جنگ شروع شود به استانداری بصره حمله کرده بودند و کشتار فجیعی راه انداخته بودند، بیت المال را غارت کرد، اما امام علی(ع) فرمودند: «فقط آن شتر را بردارید که باعث مشکل شده است و هر وقت اینها با شمشیر با شما جنگیدند شما هم با آنها بجنگید، اما اگر شمشیرشان را زمین انداختند آنها را دنبال نکنید، نکند بروید اموالشان را غارت کنید، نکند به خیمه های آنها برونید و اموالشان را غارت کنید، نکند بگویید چون اینها خارج از دین هستند زن و فرزندانشان را به اسارت ببرید، اینها مسلمان هستند» در واقع تفاوت دو دیدگاه خوارج یا اموی با دیدگاه امام علی(ع) را می توان مشاهده کرد.

او تصریح کرد: وقتی پیوند اخلاق و کلام یا اخلاق با فقه و حتی علوم دیگر پیوند استواری باشد به وضعیت فجیعی مثل داعش منتهی نمی شود. اگر انقلاب اسلامی ایران کمترین خونریزی را در بین انقلاب های تاریخ گذشته دارد، با همه آن تند و تیزی ها و حضور افرادی رادیکال، به این دلیل بوده که امام خمینی(ره) یک فقیه عارف و متخلق بود. اگر شما اخلاق را بگیرید هیچ چیز نخواهید داشت.

اخلاق محور خلقت است

فقیهی با بیان اینکه اخلاق محور خلقت است، گفت: اخلاق یعنی تنظیم مناسبات درست بین انسان و خدا و انسان و انسان. اخلاق است که این مناسبات را تعمیق، تصحیح و با ثبات می کند.

پیامبر(ص) دینی را آوردند که مجموعه بزرگی از ارزش ها در هر بخشی از آن وجود داشت. اما خداوند به پیامبر می فرماید: «اگر تو آدم تندخویی بودی هیچ کس دورت نمی ایستاد» این اخلاق پیامبر رحمت الهی است که موجب شد، اخلاق و منش پیامبر(ص) با همه نرم باشد. پیامبر می فرماید: «إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الخلاقِ؛ من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم» یعنی مکارم اخلاق و اتمام مکارم اخلاق گوهر دین است» در حقیقت این قدر شخص پیامبر جاذبه دارد که شما نمی توانید به هیچ یک از رفتار پیامبر مراجعه کنید و به آن گرایش پیدا نکنید.

او افزود: امام علی(ع) در روایتی می فرماید: «دین خدا دین متینی است، مردم را وادار نکنید بر اینکه واجبات را انجام دهند، چون این نتیجه عکس می دهد» پس جریان های جمود و تحجر اگر به قدرت برسد، این مشکلات به وجود می آید.

او در پاسخ به این سوال که آیا بیداری اسلام در جهان اسلام تحقق یافته است یا خیر؟ توضیح داد: این یک امر نسبی است. جریان های دیگر حاضر در میدان به بن بست رسیدند و اسلام می توانست میدان داری کند اما برخی یک نسخه بدلی از اسلام آوردند که چند کار را به صورت همزمان انجام می دهد؛ در واقع به صورت همزمان منافع بسیار سرشاری را برای غرب به جهات مختلف در بر دارد و از طرف دیگر مسایل گوناگونی را برای منطقه و اسلام داشته باشد.

فقیهی در خصوص اینکه برخی سران کشورها از جمله اوباما و کامرون به صراحت اسلام مورد نظر مذاهب حنبلی شافعی و مالکی را زیر سوال می برند اما هیچ موضع گیری از طرفداران علمای اهل سنت علیه این سران نمی بینیم؛ بیان کرد: در مورد این مساله دو نکته مطرح است. اینکه اوباما و کامرون این حرف ها را می گویند چون اگر نگویند مسلمانان داخل کشورشان علیه آنها موضع گیری می کنند. اسلام جریان وسیع چند میلیاردی است. هر حرفی یک کاربردی دارد، کاربرد اظهارات اوباما و کامرون این است که مسلمانان را آرام کنند، اما دلیل این رفتار آنها، این است که اسلام را بدنام کنند؛ اینکه هنوز به جریان داعش اصرار دارند بگویند دولت اسلامی از همین قرار است. نکته دوم اینکه ما به رغم داشتن انسان های بسیار اهل فضل، عقل، تدبیر و فکر به خاطر اینکه زمینه هایی برای بیان حرف های آنها نیست و همه منتظر هستند که دولت یا سیستم کاری کند تا بگویند دفاع می کنیم و جریان می سازیم، این افراد به صورت آحاد احساس مسوولیت نمی کنند و آنهایی هم که تا اندازه ای مکلف این کار هستند به استقبال مسایل نمی روند.

او تصریح کرد: بزرگترین مشکلی که ما در آینده با آن مواجه خواهیم بود اقلیت ها و بروز و ظهور جریان های تندرو و تکفیری است. این امر در گذشته قابل پیش بینی بود. ملاهای عربستان تا دیروز برای داعش نیرو می فرستادند، اما ناگهان نظرشان برگشت، چون برای خودشان تهدید شد. در لبنان به خاطر مسایل سیاسی و فقدان وجدان سیاسی، دینی، ملی و احساس مردم دوستی، نتوانستند کاری کنند لذا اگر این جریان های متحجر بیایند و قدرت بگیرند، خطرناک است. امام علی(ع) راجع به حکومت بعد از خلیفه دوم می فرماید: خلیفه دوم همه چیز را با خشونت و زخمت آمیخت، یعنی راهبرد ایشان این بود که همه کار خود را با این حربه پیش ببرد که نتیجه آن مسایلی شد که دامن خودش را هم گرفت و موجب اشتباهات و گرفتاری هایی شد. بعد از اینکه امام علی(ع) حکومت را تحویل می گیرند خطبه ای دارند که می فرمایند: «بدانید که امروز درست مثل روزی است که پیامبر تازه مبعوث شده است.» معنایش این است، آنچه وجود داشته و دیدید دین حقیقی نبود و باید دوباره شروع کنیم.

فقیهی با بیان اینکه بخش قابل توجهی از مسایل پیش آمده بحث خلافت است، اظهار داشت: جناب احمد حنبل یکی از کسانی است که تئوری مشروعیت را قهر و غلبه می داند و می گوید "اگر کسی با یک لشکری آمد و امیر اینجا را کشت و سوار شد، اطاعت از او هم واجب است." لذا بحث انتخاب و این موارد در اعتقادات گروه های تکفیری جایی ندارد، یعنی قهر و غلبه یکی از فاکتورهای جدی اعتقادی این گروه هاست. این تئوری ها به خاطر اینکه می خواستند خیلی از رفتارها را توجیه کنند، ایجاد شد. در حالی که این گروه های تندرو نظیر داعش برای آنکه مردم به سمت اسلام ناب حرکت نکنند و فرصت بروز نیابند، نسخه های بدلی از اسلام را ایجاد کردند، یعنی اتفاقی که داعش و امثال داعش در منطقه و نقاط دیگر جهان انجام داد، باعث شد تا سال های سال کسی اسمی از حکومت دینی نبرد. اما مسلمانان، مردم، متفکرین و روشنفکران منطقه باید فکری کنند و راهی برای مقابله با گروه های تندرو بیاندیشند.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۴
غیر قابل انتشار: ۰
حسان
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
0
0
جناب فقیهی غرب را دارای عقلای تحقیق وتفحص می داند من هم قبول دارم ولی این عقلا انسانی فکر نمی کنند منافع خود ونابودی مخالف به هر قیمت ؟ داعش وتمام گروهای قبلی مشابه داعش از مغز همین عقلا ی غربی است ؟ چه جنایتی به بشریت می کنند؟سخنان بشار اسد در آغاز سال میلادی را بحوانید آمریکا در تماس مخفیانه با بشار اسد است ؟شکستهای آمریکا ومتحدانشان نشانه تحلیل عاقلانه درست است ؟ البته قبول دارم در ایران ماروی کار عاقلانه باید بیشتر سرمایه گذاری کنیم ولی اگر نیروهای مسلح ما امروز قدرتمند نبودندکه محصول فرماندهی عالی عاقلانه و تصمیم به تجهیز وخودکفایی در نیروهای مسلح آینده نگری بوده که امروز به خوبی آثارش را مشاهده می کنیم یعنی امنیت وعمق دادن به امنیت کشور در درون کشورهای همسایه وهمسو لذا من تقاضایم از این برادر عزیز این است که قدرت امروز نظام ما را در بیرون از مرزها که نتیجه مدیریت عالمانه وعاقلانه رهبری عزیز انقلاب است مورد توجه داشته باشد ودرون کشور هم
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
0
0
جانا سخن اززبان مامیگویی
نظرات بینندگان