arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۱۳۹۷
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۰۸ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۴

گام‌هایی که برای زنان می‌توانست برداشته شود

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

از زمانی که به دنیا آمدیم، آنقدر در گوش مان خواندند که «دخترها موشند، مثل خرگوشند، پسرها شیرند، مثل شمشیرند» که همین در میان فرزندان ما نهادینه شد. آنقدر گفتند که زن باید قورمه سبزی را خوب درست کند، کدبانو باشد، که همیشه تصورمان از زن خوب این بوده که در گوشه آشپزخانه خانه پدری و بعد هم در آشپزخانه منزل خود، باید خوب آشپزی می‌کرده و چند بچه قد و نیم قد می‌آورده و به بزرگ کردن آنها می‌پرداخته است.

به گزارش ابتکار، انگار مساله زن در میان اخبار بزرگ تری مثل سگ کشی و زورگیری و... گم شده و حالا هم مباحث جدیدتری به آن اضافه تر شده است. گاهی باید از سیاه نماییها فاصله گرفت و چشم را به روی خوبیها و مثبتها اینطور گشود...

گام اول

در تبلیغات از زن استفاده می‌شود و گویی این برچسب باید به پیشانی زن بخورد که فقط ظرافت و لطافت زنانه اش در برخی خرده فرهنگ ها مشتری دارد و بس... همانطور که کلمه «ضعیفه» را برای زنان به کار می‌بردند و می‌برند. همانطور که با سرکی در لطیفه ها می‌توان این تضعیف شدن را و تضعیف کردن را دید و شنید.

گام دوم

هویت بانوان شاید در گیسوان بر بادرفته شان خلاصه می‌شود. ترس از بر باد دادن زلفها و آشفته حالی و... که اینها همه ناز است و نیاز است و کمی اگر از مقوله شعر و شاعری فاصله بگیریم و نزدیک تر بیاییم و به دنیای واقعیت نزدیک تر شویم، با دنبال کردن ردپای زنان می‌رسیم به شاهراهی که نیاز به میدانی دارد به نام نسوان... اخباری که این روزها منتشر شده و می‌شود و تمامی ندارد فارغ از تمام دغدغه های سیاه، خاکستری رنگ جلوه می‌کنند. خاکستری؛ باز هم امیدی به نو شدن و تازه شدن شان هست.

گام برگشت

گامی که لیلا برداشت. لیلا هم شاید یکی از آنهایی بوده که به گوشش خوانده شده، دختر باید آشپزی را خوب بداند. دختر باید همسر خوبی برای شوهرش باشد – که صد البته منکر این موضوع نمی‌شویم- اما لیلا که یکی از همین زنان ایران است، از خیابان ظفر عبور می‌کند. خیابانی که پلهای کوچکی روی رودخانه اش قرار دارد. روی مبلی روی این پل می‌نشیند. بعد فکر می‌کند که چه خوب است اگر پلها جایی برای رد شدن تنها نباشند و بتوان دمی روی آنها مکث کرد. 25 ساله دختری بوده که قلم طراحی اش را به دست می‌گیرد و شروع می‌کند به طراحی؛ پلی به نام طبیعت. امروز در کارنامه کاری او می‌درخشد. شاید در آن روزها به واسطه تمامی شعارهای کودکانه ای که در کوچه و خیابان به گوشش خوانده بودند، اینجا هم شانسی برای خود نمی‌دید... طراحی از روی کاغذ فراتر می‌رود و برنده می‌شود. و حالا یکی از طراحان نمادی از تهران است که مردم روی آن قدم برمی دارند و لیلا را به خوبی می‌شناسند و دمی نفس تازه می‌کنند و از پارک آب و آتش به پارک طالقانی حرکت می‌کنند. یکی از معتبرترین جوایز معماری دنیا در سن 31 سالگی در دستانش جای گرفته است.

گامی به سوی معاونت امور زنان و خانواده

تناسب میان فارغ التحصیلان زن و اشتغال در ایران وجود ندارد؛ جمله ای است که شهیندخت مولاوردی، معاون امور بانوان ریاست جمهوری گفته است. وی معتقد است که علی رغم تمامی پیشرفتها در زمینه رفع شکاف آموزشی و افزایش فارغ التحصیلان زن و دانشجویان دختر، هنوز تعادل در بازار کار ایران وجود ندارد. این بازار در دست مردان است. لفافه ها برای زن تعریف می‌شود. برچسب- تکرارش شاید جای تامل دارد- مطلقه و بیوه و خیابانی و... به پیشانی اش می‌خورد. قوانین سفت و سخت برایش وضع می‌شود و هنوز شکافی در میان نگاههای حکومتی به جنسیتش وجود دارد. شاید مراقبتها باعث این نگاه می‌شود که البته امری طبیعی است. اما تمامی تفکیکها از چه نگاهی نشات می‌گیرد؟

یک کلام: زن

به گفته شهیندخت مولاوردی، درحال حاضر در کشور‌ها توسعه یافته توانمندی زنان و رفع نیازهای راهبردی آن‌ها شامل اشتغال، نظام سلامت بانوان، آموزش، رفاه مورد توجه قرار دارد و شاخص در توسعه انسانی کشور‌ها، شاخص توانمندسازی جنسیتی است و این شاخص رتبه ایران را به مراتب پایین می‌آورد. وی معتقد است، شاخص توانمندسازی جنسیتی، شاخص حضور زنان را در عرصه‌های اقتصادی و رفاهی کشور به نمایش می‌گذارد و حضور زنان در اجتماع ارزیابی می‌شود که در کشورهایی که این توزیع متناسب نباشد، توسعه نیافته محسوب می‌شوند. راهی برای توسعه کشور با حضور زن! یک کلام: زن!

وابستگی به مردان

از آنجا که شاخص توسعه انسانی و توانمندی جنسیتی دارای طیف گسترده‌ای هستند و بدون توجه به این شاخص‌ها در عملکرد انسانی‌ کشور‌ها خدشه وارد می‌شود باید به این نگاه معتقد بود که تعداد زنان متخصص به کل کشور ارزیابی می‌شود و در این شاخص درآمد زنان، مشارکت سیاسی و اقتصادی بانوان در مقایسه با دیگر کشور‌ها تاثیر گذار است. در ارزیابی شاخص توانمندسازی جنسیتی نسبت مدیران زن به نسبت مدیران کل جامعه در توسعه متوازن کشور‌ها مطرح است. اما در این میان، میدان را چقدر به زنان می‌دهند؟ بگذریم از گلایه های مردانه ای که به جان زنان می‌افتد – گاهی؛ تکرار می‌کنم: گاهی- که تمامی مشاغل از آن زنان است و... تعادل جنسیتی یکی از شاخصه های بارز بازار کار ایران است که با تمامی پیشرفتها در زمینه رفع شکاف آموزشی، افزایش فارغ التحصیلان زن و دانشجویان دختر، شاهد هستیم که تعادل در بازار کار ایران وجود ندارد. حال دیگر کاری به برنامه ششم توسعه و شاید هفتم و هشتم و... نداریم و همین بس که به گفته مولاوردی، زنان عملا به مردان وابستگی دارند. وابستگی!

یک گام به جلو

رشد پایدار همان چیزی است که سالها به دنبالش بوده ایم؛ برای حفظ نظام و حفظ تمامی منافع کشورها، همسو و همدل و همزبان با یکدیگر... رشد اقتصادی شاید در مشارکت زنان خلاصه شود. نیمی از نیروی انسانی جوامع را زنان تشکیل می‌دهد. محوری از توسعه پایدار. تحقق... تا تحقق چند گام دیگر باقی است؟

سرکی در فوربس

ما نگفته ایم. خودشان نوشته اند آن هم در مجله فوربس که شاید انیشتین بعدی یک زن ایرانی 27 ساله با نام زهرا حقانی باشد. محققی ایرانی – تکرار می‌کنیم: ایرانی- که دکترای خود را در مطالعات نیروی جاذبه زمین و اختر شناسی از دانشگاه شهید بهشتی ایران دریافت کرده و اکنون به عنوان استادیار دانشکده فیزیک در دانشگاه دامغان مشغول فعالیت است. زهرا – همان که می‌توانست موش و مثل خرگوش باشد- به تشریح نظریات و تئوریهای آلبرت انیشتین و کشفیاتی که در سالهای اخیر بر اساس فرضیه ها از جمله تصویر برداریهای دوربین فضایی هابل از یک ستاره در حال انفجار که نور برآمده از آن گروهی از کهکشانها را نابود کرده، می‌پردازد. تا همین جا کفایت می‌کند؟ - شاید!- شرکتی با نام «اسپارو» در حال تحقیق و تهیه گزارشی از اسامی دانشمندان و پژوهشگرانی از سراسر دنیاست که در رابطه با انیشتین به تحقیق می‌پردازند و زهرا حقانی، یکی از افرادی است که توجه این شرکت را به خود جلب کرده تا نظریات و بررسیهای او مورد توجه قرار گیرد.

گامی در حفاریهای اداره فاضلاب

هیچ نبود. تنها یک حفاری ساده بود. آن هم از طرف اداره فاضلاب. این بار در میان لایه های تاریخی شهر، نگاه یک دانشجوی باستان شناسی، توانست اسکلت 7 هزار ساله را کشف کند. یک پی سنگی، تکه های سفال، تعدادی جوش کوره، استخوان‌های شکسته، شیشه و... از میدان محمدیه نگاهش را جلب می‌کند و نهایتا به اسکلتی می‌رسد که 7 هزار سال در انتظار مهسا وهابی زیر خروارها خاک خفته بود. همکاری اش با عده ای از دانشجویان دانشگاه تهران بود. حجم بسیار زیادی از اشیا را از دل خاک بیرون می‌آرود و شاید گردی را از روی اسمش می‌تکاند. اینجا نقطه عطفی است برای مهسا وهابی...

زن خوب زنی است...

زن خوب زنی است که تنش بوی قورمه سبزی بدهد. زن خوب، زنی است که آرام بخندد... زن خوب زنی است که آفتاب و مهتاب را ندیده باشد... زن خوب زنی است که به همسرش بگوید چشم... مگر منکر اینها شده ایم؟ اما منکر این موضوع هم نمی‌شویم که میدان اگر برای زن ایرانی باز باشد، حتی می‌تواند انیشتین دوم در دنیا شود. حتی می‌تواند سرکی به زیر زمینهای شهر بزند، تکه تکه های خاک گرفته اشیای باستانی را بجوید و حتی می‌تواند روی پلی خرامان راه برود و قلم طراحی اش را به دست بگیرد و جایزه ها را درو کند. کافی است نگاهی به تفکیک ظرفیتی اش شود نه تفکیک جنسیتی اش!
نظرات بینندگان