arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۳۳۱
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۰۲ - ۰۳ اسفند ۱۳۸۹
نگاهي به قيام هاي تاريخي مردم تبريز در گفتگو با پژوهشگر مرکز اسناد انقلاب اسلامي

آذربايجان ؛ سرزمين مبارزاني با بيرق هاي سرخ

تبريز نيز از جمله مناطقي است که خاطره مبارزات سرداران و مبارزان آن هنوز در خاطره مردم آذربايجان باقي است. قيام هاي مشروطيت، قيام ستارخان و باقرخان، قيام شيخ محمد خياباني و قيام 29 بهمن نمونه هاي ارزنده اي از اين مجاهدتهاست که کوشيده ايم در گفتگو با هوشنگ سعادت يکي از پژوهشگران مرکز اسناد انقلاب اسلامي و شاهد قيام 29 بهمن به آن بپردازيم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
يکي از ويژگي هاي برجسته قيام هاي مردمي در ايران عليه قدرتهاي استعماري و استبدادي حضور تمامي آحاد و گروه هاي مردمي فارغ از گرايشهاي قومي، منطقه اي، ديني و زباني است. نتايج و پيامدهاي ارزنده هر يک از اين قيام ها بيداري و خيزش بخشها و طيفهاي ديگري از مردم است که خود زمينه ساز قيام هاي بعدي است. رهبري قيام هاي مردمي در شهرهاي مختلف را روحانيون و مبارزان حق طلبي عهده دارند که انگيزه آنها نه کسب قدرت که کسب حقوق پايمال شده مردمي است که به رهبري آنها دل بسته اند.

تبريز نيز از جمله مناطقي است که خاطره مبارزات سرداران و مبارزان آن هنوز در خاطره مردم آذربايجان باقي است. قيام هاي مشروطيت، قيام ستارخان و باقرخان، قيام شيخ محمد خياباني و قيام 29 بهمن نمونه هاي ارزنده اي از اين مجاهدتهاست که کوشيده ايم در گفتگو با هوشنگ سعادت يکي از پژوهشگران مرکز اسناد انقلاب اسلامي و شاهد قيام 29 بهمن به آن بپردازيم.

* ريشه مبارزات و قيام هاي مردم آذربايجان و تبريز را بايد در چه دوره اي جستجو کرد و در حقيقت نقطه عطف اين مبارزات به چه زماني بر مي گردد؟

** مردم آذربايجان و تبريز در گذر تاريخ نشان داده اند در مقابل زور، جور و استعمار و استبداد مقابله کرده و حاضر به کرنش در مقابل اهداف استعماري بيگانگان نيستند. اين سابقه تاريخي را مي توان از دوره هجوم گسترده مغول به ايران و نيز حملات عثماني به تبريز جستجو کرد. نتايج و پيامدهاي اين مبارزات به پيدايش قيامهاي مشروطيت مردم تبريز، استبداد صغير محمد علي شاه و حق طلبي مردم در اين مقطع منجر شد.

دوره اي که شاه مستبد قاجار با به توپ بستن مجلس، عناد و دشمني خود را با دين و مردم جلوه گر نمود. پس از اين اقدام بود که در کشور خفقان گسترده اي ايجاد شد و بسياري به نشانه تسليم بيرق هاي سفيد بر سردر منازل خود نصب کردند، اما در تبريز مردم با رهبري بزرگمردي چون ستارخان راه متفاوتي را در پيش گرفتند. ستارخان با برافراشتن بيرق سرخ بر سر در منزل خويش که نشان و پيام خون و شهادت را به همراه داشت، مردم را به مبارزه با استبداد ايجاد شده فراخواند. توده هاي مردم نيز با تبعيت از اين اقدام نشان دادند با تمام توان خود راه مبارزه با ظلم و استبداد حاکم را در پيش خواهند گرفت.

* رهبري قيام هاي مردم و رهبران تبريز از چه ويژگي هايي برخوردار است؟

** روحيه شجاعت، دلاوري و اطاعت پذيري مردم تبريز از رهبران و علماي ديني که مقبوليت و محبوبيت بسياري داشتند را بايد مشخصه بارز قيام هاي مردمي در تبريز دانست.

مردم تبريز از ستارخان به دليل آنکه وي از وجهه اي مردمي و مذهبي برخوردار بود حمايت مي کردند، چه بسا اگر وي تنها رهبري ملي و ناسيوناليست به شمار مي رفت اين گونه مشتاقانه از وي تبعيت نمي کردند. در دوره اي نيز مردم تبريز شاهد رهبري شيخ محمد خياباني اند. قيام مردمي و در عين حال مسلحانه وي فراگير است و جمع زيادي از مردم اين خطه به دليل رويکرد ديني و مذهبي شيخ محمد خياباني گرد هم مي آيند.

افزون بر اين چهره اي چون ثقة الاسلام تبريزي که در دوره استبداد صغير تلاش بسياري را براي جلوگيري از اشغال تبريز و حل مسالمت آميز مسايل داشت، همراه هفت تن ديگر در روز عاشورا توسط قواي روس به دار آويخته مي شود. مردم تبريز بر اساس آموزه هاي ديني خود راه مجاهده و مبارزه با استعمار و استبداد را در پيش مي گرفتند.

آنها وقتي مي ديدند حاکمان مزدور و وابسته آنها با تباني قدرتهاي خارجي مي کوشند کشور را در اختيار بيگانگان قرار دهند از هيچ قدرتي نمي هراسيدند و راه مقابله با آنها را در پيش مي گرفتند و اين مهم نيز خود عامل مهمي در تهييج و تحريک مردم در قيامهاي آنها بود. گرچه ممکن بود تمامي اين قيامها به نتيجه نرسد، اما آنها به تکليف خود در اين خصوص عمل مي کردند. چنانچه امام راحل نيز در فرآيند قيام تاريخي خود بارها بر اين نکته تصريح مي ورزيدند که ما مکلف به انجام تکليف هستيم.

گرچه گاهي در ظاهر ممکن است شکست بخوريم، اما اين شکست نيز خود نوعي پيروزي محسوب مي شود، چون به تکليف خود عمل کرده ايم. چنانکه ديديم ستارخان تا آنجا پيش رفت که پس از آنکه فتوحاتي را در تبريز از آن خود کرد به تهران رفت و در باغ شاه گرفتار شد. او و همراهانش نيز گرچه در ظاهر شکست خورد، اما وي به پيروزي حقيقي که اداي تکليف بود رسيد.

* يکي از جلوه هاي ارزنده حضور مردم در مبارزه با استعمار و استبداد، قيام 29 بهمن تبريز است اين قيام چگونه شکل گرفت؟

** براي پاسخ به اين پرسش بايد کمي به قبل برگشت. يکي از رخدادهاي مهم نيمه دوم سال 56 رحلت شهادت گونه آقا مصطفي فرزند ارشد امام خميني(ره) است. ايشان در اول آبان سال 56 به شهادت مي رسد و همين مسأله عاملي براي به صحنه آمدن مردم و آغازي براي اوج گيري نهضت اسلامي در کشور مي شود. انگشت اتهام در اين ماجرا به سوي حکومت طاغوت نشانه مي رود، اما از سويي امام راحل اين واقعه را از الطاف خفيه الهي مي دانند.

حکومت وقت نيز که موقعيتهاي گذشته خود را از دست رفته مي بيند در 17 دي سال 56 اقدام به درج مقاله اهانت آميز در روزنامه اطلاعات مي کند. 17 دي ماه مصادف با روزي است که رضاخان به اجبار مقوله اي چون حجاب را که از ارزشي والا در نزد مردم برخوردار بود برمي دارد.

چاپ و انتشار اين مقاله واکنش مردم را بر مي انگيزد. در 18 دي ماه مردم و طلاب جوان و پرشور قم روزنامه ها را از روي دکه هاي روزنامه فروشي ها جمع کرده و به بيوت مراجع بويژه بيت مرحوم آيةا... گلپايگاني مي روند. فرداي آن روز رژيم از اجتماعي که قرار بوده در مدرسه فيضيه و مسجد اعظم برگزار شود جلوگيري مي کند و مردم فرداي آن روز يعني در 19 دي به طور خودجوش در تظاهرات گسترده اي شرکت مي کنند.

بازار تعطيل مي شود و بازاريان و مردم با اين اقدام خود پاسخ دندان شکني به ياوه گويي رژيم و مزدوران آن مي دهند. در چهلمين روز اين حادثه، تبريز صحنه رشادت مردم مي شود. ماجرا از آنجا آغاز مي شود که قرار بوده است قبل از ظهر در مسجد قزل لي يا حاج ميرزا يوسف، مجلسي برگزار شود و مردم در آن شرکت کنند، اما به دستور اسکندر آزموده استاندار وقت، سرگرد حق شناس فرمانده کلانتري 6 شهر ضمن به کار بردن عباراتي زشت مسجد را تعطيل مي کند.

مردم به اين اقدام وي معترض مي شوند و در نتيجه اين اعتراضها جواني به نام «محمد تجلا» به شهادت مي رسد. با شهادت وي مردم پيکر اين شهيد را به دست مي گيرند و قيام مردم آغاز مي شود. من خود شاهد بودم مأموران امنيتي جواناني را براي مقابله با مردم به ميدان آورده بودند که در همان لحظات اوليه با وضعي فلاکت بار آنها را از ميدان بيرون کردند. اين حادثه در ابتداي بازار تبريز رخ داد مردم چند موتور شهرباني و يا اتومبيل را به آتش کشيدند؛ اما به محض آنکه متوجه مي شوند اتومبيل به آتش کشيده شده متعلق به فردي غيرنظامي است همان جا اقدام به جمع آوري پول مي کنند و خسارت خودرو را پرداخت مي کنند.

مردم گروه گروه به سوي مراکز فساد و فحشا و مراکزي چون حزب رستاخيز و مراکز به ظاهر تبليغي دولتي حرکت مي کنند و آنها را مورد حمله قرار مي دهند. آنچه در اين قيام بيش از همه به چشم مي خورد حضور روحانيون و دانشگاهيان بود.

رهبري قيام يعني آيةا... قاضي طباطبايي که مردم از ايشان به عنوان خميني آذربايجان ياد مي کردند تأثيري شگرف در رهبري مبارزه داشت و مردم در همان ابتدا با رهبري ايشان به اهداف تعيين شده خود رسيدند. حکومت که از اين پيروزي مردم شوکه شده بود به سرعت از اطراف و اکناف بويژه از شهرهايي چون مراغه، مرند و عجب شير تيپ هايي از ارتش را روانه تبريز کرد و به مقابله با مردم پرداخت. اين اولين باري بود که مردم به رويارويي با ارتش مجهز رژيم و مقابله با آن مي پرداختند. تلفات اين حادثه در مقايسه با عظمت کار بسيار ناچيز بود.

* قيام مردم تبريز چه تأثيري در ساير قيام ها داشته است؟

** اين قيام عاملي شد تا مردم بار ديگر به صحنه بيايند و از قدرت ظاهري رژيم نهراسند و با نشان دادن شجاعت و شهامت زمينه دلگرمي مردم سراسر کشور را براي ادامه مبارزه فراهم آورند. پس از اين حادثه برپايي چندين مراسم يادبود از سوي مردم يزد، جهرم، شيراز و اهواز پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 57 را سرعت بخشيد.

* محمد شفيعي/ قدس
نظرات بینندگان