arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۱۱۶۵۰
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۰۸ - ۰۴ تير ۱۳۹۴

درآمدها و هزینه‌های تهران و برج‌های بدون مجوز

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

شنیدن خبر اینکه در فلان نقطه شمالی تهران، 35  برج ساخته شده بدون آنکه اساساً مجوزی برای ساخت صادر شده باشد، مشاهده ساختمان 6 طبقه معروفی به نام «علاءالدین» که در عرض چند ماه پیش چشم شهردار منطقه، بدون هیچ مجوزی 7 طبقه می‌شود، شنیده‌ها و دیده‌های بسیاری از ساخت و سازها و پروژه های مختلف همه و همه حکایت از یک چیز دارند: «کار نظارت در ابرشهر تهران گویا آن‌طور که باید پیش نمی‌رود» یا لااقل اگر هم نظارتی صورت می‌گیرد، بعد از تخلفاتی است که آوازه شان، شهره شهر شده! بنابراین انگشت کم کاری در ابتدا به سمت نهادی چون شورای شهر نشانه می‌رود که اساساً کارش در قانون، نظارت بر همه این فعالیت‌ها و ساخت و ‌سازها و... تعریف شده است. به راستی«شورای شهرتهران، چقدر تهران را زیر نظر دارد؟»

ایران با احمد حکیمی پور، عضو شورای شهر تهران، در این زمینه به گفت‌و‌گویی صریح نشست.

 ‌ شورای شهر هم اکنون در سال دوم دور چهارم خودش قرار دارد، بهتر است مصاحبه ما از همین جا شروع شود، اینکه شورا در طول این مدت، تا چه‌اندازه توانسته در بحث نظارت برعملکرد شهرداری موفق عمل کند؟ به‌هرحال وظیفه اصلی شورا نظارتی است و اگر قصوری در شهرداری انجام شده باشد، شورا هم یک پای آن است.

با توجه به اینکه شورا دوره چهارم خود را تجربه می‌کند، به اعتقاد من حالا تبدیل به یک نهاد جاافتاده و پر تجربه در نظام شده است، اما اگر بخواهیم عملکرد دوره چهارم را در این دو سال ببینیم بویژه با توجه به افزایش دو برابری تعداد اعضا و کمیسیون‌ها، فکر می‌کنم که ما در بعد نظارت از نقطه مطلوب خیلی فاصله داریم، یعنی شورا آن‌طور که باید به وظیفه نظارتی خود عمل نکرده است. البته وظیفه نظارتی شورا از تصویب تا تفریغ بودجه را در بر می‌گیرد، یعنی وقتی بودجه را تصویب کردیم باید ببینیم که طی این یک سال چقدر به‌ بند بند آن عمل شده است. ما متمم بودجه هم داریم که گاهی شهرداری در وسط سال ارائه می‌دهد. آنجا هم باید ببینیم که آیا نکاتی که در حسابرسی‌ها دیده شده، برطرف شده است یا نه؟من فکر می‌کنم شورا در این زمینه نتوانسته سوار کار شود. به‌هرحال شورا یک وظیفه تقنینی دارد که به نظر من به‌اندازه کافی به آن پرداخته است. من اگر اختیار لازم را داشتم مدتی شورا را از تصویب مصوبات منع می‌کردم و اجازه تصویب مصوبه جدیدی را نمی‌دادم. چون اجرای خود مصوبه یک مسأله است. شورا باید یک مقدار روال تصویب مصوبات را کند کرده و به بحث نظارت بر مصوبات بپردازد. شما اگر به دوره اول شورا تا الان نگاه کنید با انبوهی از مصوبات روبه‌رو می‌شوید که گاه با هم در تعارضند و یا حتی تکراری و موازی هم هستند. پس باید محتوای این مصوبات الک شده و ما به‌دنبال مصوبات راهبردی برویم. اما متأسفانه در این زمینه تا الان هیچ قدمی برداشته نشده. من انتظار داشتم که سال دوم سال تقویت نظارت باشد، اما حالا سال دوم هم در شرف پایان است و هنوز هیچ اتفاق ویژه‌ای در بعد نظارت نیفتاده است.

 ‌ آیا می‌توان در حوزه مصوبات رقم تقریبی را اعلام کرد که برای مثال درسال چقدر مصوبه تصویب می‌شود و ما الان با چه حجمی از مصوبات اجرا نشده مواجهیم؟

برای ارائه آمار دقیق باید آمار مصوبات همه دوره‌ها را بیرون کشید، اما من فکر می‌کنم به طور تقریبی، از دوره اول تا الان با بیش از 4 هزار مصوبه روبه‌رو هستیم.

 ‌ اداره کلانشهری همچون تهران به این میزان مصوبه نیاز دارد؟

خیر به اعتقاد من تهران به این حجم از مصوبه نیازی ندارد. چون کاراصلی ما در بودجه است. شاید بتوان گفت 80 درصد کار شورا در بودجه تمام می‌شود و به این مصوبات موردی نیاز نیست، مگر مصوبات راهبردی در زمینه اصلاح ساختار شهرداری یا در ارتباط با بحث میراث فرهنگی و گردشگری پایتخت. متأسفانه این حجم بالای مصوبه ما را دچار سردرگمی و روزمرگی کرده است. این البته به معنای نفی شورا نیست، بلکه یک نوع نقد از درون است. بنده در دوره اول هم در شورا حضور داشتم و توقع و تصورم برای دوره چهارم بیش از اینها بود. فکر می‌کردم باید خیلی قوی تر از این عمل کرد. در آن دوره شورا قدرت و صلابت بالایی داشت. اما الان خبری از این حرف‌ها نیست، با اینکه اعضای شورا قوی تر از گذشته هستند.

 ‌ فکر می‌کنید چرا این اتفاق افتاده با توجه به اینکه انتظار این بود بعد از 4 دوره، شورا به یک نهاد نظارتی منسجم و قوی تبدیل شود که حرفش نفوذ و تأثیر داشته باشد و کسی نتواند در اجرای کوچکترین مصوبات، قدرتش را به چالش بکشد؟

این یک مشکل ساختاری است، معمولاً نهادهای انتخابی، دچار بی‌ثباتی هم هستند و همین مسأله موجب می‌شود روند کند انجام شود. به‌هرحال تا شورا کارش را شروع کرده و ببیند موضوع از چه قرار است، یک‌سال گذشته است. البته شورای چهارم فعالیت‌های بسیار خوبی هم داشته که قابل تقدیر است، اما در بخش نظارت که مهم ترین وظیفه شورایی هاست، با وجود تعیین یک کمیسیون جدید به نام «حقوقی و نظارت»، هنوز نتوانستیم به یک سازو کار مشخص در این حوزه برسیم. اینکه من بر سازوکار تأکید دارم به این علت است که منظور از نظارت، نظارت موردی نیست، ما باید نظارت را به شکل یک فرآیند ببینیم. تهران آنقدر بزرگ است که با این نظارت‌های موردی نمی‌توان از حقوق شهروندانش دفاع کرد.

 ‌ این فرایند در اجرا چگونه معنا می‌شود؟

در نظارت فرایندی ما باید ساختار و سیستمی تعریف کنیم که قبل از وقوع تخلف، چاره‌اندیشی شود. به عبارتی ما نباید به هیچ وجه اجازه شکل‌گیری تخلف را بدهیم، چه برسد به اینکه بخواهیم با تخلفی که به وقوع پیوسته برخورد کنیم. وگرنه شهرداری، برای خودش بخش حراست و بازرسی دارد، حالا یا باید این سیستم با شورا هماهنگ شود یا اینکه ما فکر دیگری برای این تخلفات داشته باشیم. چون براساس قانون ما مسئول نظارت بر عملکرد شهرداری هستیم و باید پاسخگوی مردم باشیم. اما هنوز این اتفاق نیفتاده.

 ‌ بیشترین ضعف نظارتی شورا در چه حوزه‌ای است؟

اول در بخش درآمد و هزینه‌هاست. در واقع بحث مدیریت مصارف و منابع مطرح است و بخش دوم به پروژه‌های شهری برمی‌گردد. ما باید دقت کنیم که پروژه‌ها چگونه به مناقصه گذاشته می‌شوند، به نظر من سیستم مناقصه، نیاز به اصلاحاتی دارد. از طرفی باید پرسید آیا آیین‌نامه مالی- مالیاتی شهرداری دقیقاً اجرا می‌شود یا نه؟ البته فراموش نشود که مدت زمان اجرای پروژه‌ها، هزینه و کیفیت اجرا هم بسیار مهم است. ما در این بخش با سؤالات بسیاری مواجهیم.

 ‌ آیا الان به طور شفاف مشخص است که درکلانشهر تهران چه میزان هزینه می‌شود؟ اصلاً این هزینه‌ها دقیقاً از کجا تأمین می‌شود و آیا لازم است برای نقطه به نقطه این شهر به این میزان هزینه کرد؟

من آدم واقع بینی هستم و منکر این نیستم که کلانشهر تهران هزینه دارد، اما من از موضع یک عضو شورا که با رأی مردم انتخاب شده، حرف می‌زنم و می‌گویم که هنوز دقیقاً نمی‌دانم بودجه واقعی مدیریت شهر تهران چقدراست؟

 ‌ پس آن بودجه‌ای که از طرف خود شورا تصویب و اعلام شد چه بود؟

شما در همان اول یک بودجه‌ای دارید که در ماده واحده می‌نویسند، بودجه شرکت‌ها و سازمان‌های تابع شهرداری را هم دارید، بعد یکسری تکالیف و تبصره‌هایی دارید که اینها هم عددی است و وقتی همه اینها را با هم جمع می‌کنید به عددی  بالای 20 هزار میلیارد می‌رسید. حالا این رقم وقتی در اقتصاد شهر می‌گردد، تبعات خودش را بر جای می‌گذارد، به‌هرحال باید معلوم شود که این عدد از کجا به‌دست آمده؟ یا درباره بدهی شهرداری هم همینطور. ما هر روز با طلبکارانی مواجهیم که بعد از اجرای طرح، هنوز طلب فروش زمین‌شان را از شهرداری نگرفته‌اند یا پیمانکارانی که سالهای قبل کار انجام داده‌اند، سندشان هم تأیید شده، اما هنوز نمی‌توانند پولشان را دریافت کنند.

 ‌ شورا در این میان چه کار می‌کند؟

شورا هم آنقدر قوی نیست که به نقش نظارتی‌اش بخوبی عمل کند. اما برای بررسی یک مدیریت کارآمد باید پروژه‌ها را بر اساس 3 مؤلفه سنجید. یعنی زمان، هزینه و کیفیت که در ابتدا هم به آن اشاره کردم، بنابراین اگر پروژه‌ای برخلاف این 3 مؤلفه تمام شد، پروژه موفقی نیست.
 ‌ با این حال همچنان ایراد نظارت به شورا وارد است و حتی در نظارت‌های موردی هم باید از اعضا پرسید چرا آنقدر دیر وارد صحنه می‌شوند.

ما حتی از جریان علاءالدین چون در مسیر شورا بود،اطلاع پیدا کردیم و در سایر تخلفات هم باید منتظرتماس شهروندان باشیم که مثلاً در فلان خیابان درختی در حال قطع شدن است.اما من به این نظارت نمی‌گویم. در این صورت حتی اگر 30نفر عضو شورا به 300 نفر افزایش یابد و 4سال خدمت ما هم 40 سال شود، نمی‌توان به نقطه نقطه تهران سرک کشید. باید نظارت ساختارمند حاکم باشد تا همه پروژه‌ها از پیشرفت مالی گرفته تا فیزیکی آن به شکل آنلاین رصد شود.

 ‌ امکان نظارت آنلاین برای اعضای شورا ایجاد شده؟

من تا الان چنین چیزی ندیدم. اما از ابتدا به‌دنبال یک داشبورد نظارتی بودیم تا بتوانیم به همه معاونت‌ها دسترسی داشته باشیم. اصلاً کار ما همین است. برخی‌ها فکر می‌کنند شورایی‌ها یک میهمان چهار ساله هستند که باید تحمل‌شان کنند تا دوره‌شان تمام شود، درحالی‌که این‌طور نیست، شورا یک نهاد دموکراسی برای احقاق حق شهروندان است و کارش هم تداوم دارد و یک نهاد ثابت، مثل مجلس محسوب می‌شود. متأسفانه عده‌ای ازاین فاصله و اختلاف بین شورا و شهرداری نان می‌خورند. چون شهرداری درگیر اجراست و فرصت ندارد. در نتیجه من معتقدم این حلقه مفقوده، نحوه تعامل شورا و شهرداری است که خوب شکل نگرفته، شهردار خودش را در عرض شورا تعریف می‌کند، درحالی‌که در طول شوراست و فکر می‌کند شخصیت حقوقی اش مستقل از شوراست، اما این‌طور نیست. الان در ماده به ماده قانون شهرداری‌ها، ردپای انجمن‌ها و شورای شهر را می‌بینید. اینها با هم هستند نه جدا از هم. بنابراین باید این فاصله را پر کرد.برخلاف اینکه عده‌ای منفعت‌شان در این است که این فاصله هیچ وقت پر نشود.

 ‌ مثل چه کسانی؟

افرادی که در شهر منافع دارند.مثل مافیای زمین، مسکن، برج‌سازها.

 ‌ الان در شهرداری مدیریت منابع و هزینه بدرستی انجام می‌شود؟ آیا این هزینه‌ها با این درآمدها می‌خواند؟

به نظر من می‌تواند خیلی بهتر از اینها باشد.

 ‌ بالاخره شورا در این میان نباید در عملکرد خود بازنگری کند؟

من به عنوان فردی که در شورای اول هم بودم، معتقدم جایگاه شورا دچار تزلزل شده. ما حرفمان از اول این بود که تک تک اعضا قبل ازشروع به کارشورا، برنامه 4 ساله خودشان را ارائه دهند تا حرف هر 30 عضو یکی باشد. در این‌صورت شورا کارآمدتر خواهد بود، اما نشد که نشد. ما آنقدر گرفتاریم که فقط در جلسات همدیگر را می‌بینیم و در این 2 جلسه هم بشدت غرق مصوبات جاری هستیم که من معتقدم با نامه نگاری‌های اداری حل می‌شود. بنابراین پیشنهاد می‌دهم که شورا چند مدتی کار خودش را متوقف کرده و نگاهی به پشت سرش بیندازد یا لااقل به مصوبات مهمی بپردازد که از آنها غفلت کرده است. مثل بحث بودجه!

 ‌ الان مشکل اصلی کجاست؟

شهرداری طبق قانون باید هرماه گزارشی از درآمدها و هزینه هایش به شورا ارائه کند و شورا هم باید هر6ماه به مردم تهران گزارش بدهد که چه کرده است.

 ‌ شهرداری آیا هر ماه گزارش کار می‌دهد؟

من می‌گویم نه، ولی خودشان می‌گویند بله!
نظرات بینندگان